مرور رده

ادبیات

رجعت / تقی پورنامداریان

فقر چه‌ برگ‌ريزان‌ از كوچه‌هاي‌ تنگ‌ شهر مي‌چميد، در آن‌ سال‌ها كه‌ گرگ‌ گرسنه‌ هم‌ از هراسِ بورانِ…

دو شعر از حسین اکبری

مسافر با خنده‌ گفت‌: ببين‌ رود شاد را انگار، آب‌، دگر باره‌ نوبر است‌ موج‌ از ميان‌ رود خروشان‌ به‌ طنز…

غنچه نشکفته/ حسن نیکبخت

حالِ من خوب است امّا با تو بهتر می‌شوم زیرِ خورشیدِ نگاهت سایه گُستر می‌شوم همچو بارانِ بهاری درهوایِ من ببار…