اشعار مولانا آینۀ وجود خود اوست / مریم محمدی
جلسهای دیگر از سلسله نشستهای «دیدار و گفتگو با استادان و بزرگان فرهنگ و ادب ایران» با حضور استاد کریم زمانی روز پنجشنبه 27/1/94 ساعت 9 صبح در کتابفروشی آینده برگزار گردید.
کریم زمانی، مولویشناس ایرانی و مترجم و مفسر قرآن، متولد ۲۰ اردیبهشت ۱۳۳۰ در تهران است. او دورۀ کارشناسی زبان و ادبیات عربی را در دانشگاه تهران گذرانده است و برجستهترین اثرش، که بیش از سی بار تجدید چاپ شده، «شرح جامع مثنوی معنوی» است.
در ابتدای جلسه علی دهباشی ابراز خرسندی کرد که اکثر حاضران در جلسه با آثار کریم زمانی در زمینههای مثنویپژوهی و قرآنپژوهی آشنا هستند و گفت: وقتی خبر دیدار و گفتگو با ایشان را در صفحۀ بخارا گذاشتیم، خانمی به نمایندگی از گروهی که در میشیگان جلسات مثنویخوانی دارند با ما تماس گرفتند و اذعان داشتند که منبع مورد مطالعهشان کتاب استاد زمانی است. این امر خود گویای شهرت جهانی این اثر است. حال نخستین سؤال را اینگونه میپرسم که:
آشنایی شما با مولوی و مثنوی از چه زمانی آغاز شد؟
نقطۀ آغازین آشنایی من با مثنوی برمیگردد به دوران دبیرستان، حدود کلاس دهم بودم که با ابیاتی از مثنوی در مجلهای آشنا شدم که از قضا ابیات نینامه هم بود:
بشنو از نی چون حکایت میکند (یا: بشنو این نی چون شکایت میکند) از جداییها شکایت میکند
که به عقیدۀ من نقل مشهورش مولاناوارتر است هم از لحاظ آهنگ و هم از لحاظ معنی. از این رو، با وجود اختلاف نسخ من این قول را همواره ترجیح میدهم. به هرحال، این آشنایی ابتدایی بود که در اوایل عمر من رخ داد و از آن به بعد من گرایش ویژهای نسبت به مولانا پیدا کردم. آثار دیگر بزرگان را هم مطالعه میکردم، اما جذبهای که مولانا برایم داشت چیز دیگری بود. تا اینکه شرح استاد بزرگوار، مرحوم فروزانفر منتشر شد و این شرح در اتصال بیشتر من به مثنوی و مولانا تأثیر چشمگیری داشت. این را من در مقدمۀ دفتر اول چاپ اخیر ذکر کردهام. پس از آن کتاب مرحوم محمدتقی جعفری برایم سودمند بود. به همین ترتیب روز به روز گرایش و کنجکاوی من افزایش مییافت و هر منبع یا اثری را در این زمینه مطالعه کردهام. از 37 سالگی هم قصد کردم که این کتاب را منتشر کنم و در 47 سالگیام جلد ششم آن به پایان رسید.
در مقدمۀ جلد اول دیدم که استادانی چون دکتر زرینکوب و دکتر شفیعی کدکنی مطالبی نوشتهاند. رابطۀ شما با این اساتید چگونه بوده و هست که موجب شد کار شما را بخوانند و نظر بدهند؟
جلد اول مثنوی که منتشر شد من آن را به تک تک این بزرگان تقدیم کردم و از ایشان خواستم که نظرشان را ابراز بفرمایند و آنها هم با بزرگواری این درخواست را پذیرفتند و مرا مورد لطف قرار دادند.