فرهنگ ایران همواره چون ققنوسی از خاکستر خود زاده میشود/ مریم محمدی
در نهمین جلسه «دیدار و گفتگو با استادان و بزرگان فرهنگ و ادب ایران» علاقهمندان با استاد احمد اقتداری، نویسنده و پژوهشگری که آثار ارزشمندی در زمینههای مختلف فرهنگ، تاریخ و ادب این مرزوبوم دارد، بیشتر آشنا شدند.
این جلسه پنجشنبه 30/11/93 از ساعت 9 الی 11:30 در کتابفروشی آینده برگزار شد.
آقای اقتداری سخنان خود را به دو بخش تقسیم کردند: بخش خاطرات و بخش آثار خودشان (اعم از چاپ شده و چاپ نشده). ایشان به یمن عمر پربرکت و نیز پیشینۀ پژوهش در امور فرهنگی با بسیاری از بزرگان همدورۀ خود دوست و همکار بودهاند؛ لذا، نامبردن از هریک از آنان خاطرهای را در ذهن استاد زنده میکرد.
بزرگانی چون عباس زریاب خویی، کیکاوس جهانداری، منوچهر ستوده، محمد امینریاحی و… از جمله افرادی بودند که استاد با احترام فراوان از ایشان یاد کردند، ولی تأکید ویژهای بر دوستی دیرینۀ خود با استاد ایرج افشار داشتند و فرمودند: ما 65 سال شبانهروز و در سفر و حضر با هم بودیم. یک روح بودیم در دو بدن. هیچ کاری را بدون مشورت با او انجام نمیدادم و حتی قلم روی کاغذ نمیبردم. او همواره بهترین راهنمای من بود. دوست دیگری هم که اغلب با ما همنشین بود منوچهر ستوده بود. مرحوم افشار انسان کمنظیری در تاریخ فرهنگ ایران بود که شاید سالها بگذرد و مردی چون او زاده نشود. او تمام مطالعات خارجیها دربارۀ ایران را خوانده بود و به آنها احاطۀ کامل داشت. امروز هم میبینیم که بنیاد موقوفات افشار به نام او در راستای تحکیم وحدت ملی تلاش میکند و با پشتوانۀ خوبی که دارد کتابها را با کیفیت مطلوب منتشر میکند. تاکنون نیز دو کتاب من سفرنامۀ سدیدالسلطنه و دولت عشق را چاپ کرده است. به دلیل همین نوع ارائۀ اثر است که من چاپ 15 جلد کتاب منتشر نشدهام را به بنیاد موقوفات سپردهام.