در دریای معرفت،دیدار و گفتگو با نصرالله پورجوادی/ پریسا احدیان

poorjavadi 50-70

صبح روز پنجشنبه، هشتم بهمن ماه سال یکهزار و سیصد و نود و چهار، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار با همراهی کتابفروشی آینده و مجلۀ بخارا در چهل و پنجمین نشست از مجموعه جلسات کتابفروشی آینده، میزبان دکتر نصرالله پورجوادی بود.

دکتر پورجوادی متولد سال 1322 خورشیدی در شهر تهران است. پس از اتمام دورۀ متوسطه برای ادامۀ تحصیل به کشور آمریکا عزیمت کرد و در سال 1345 از دانشگاه ایالتی سان فرانسیسکو در رشتۀ فلسفه مدرک کارشناسی گرفت. وی مقطع کارشناسی ارشد و دکتری تخصصی را در همین رشته به ترتیب در سال های 1350 و 1357 در دانشگاه تهران به پایان برد. دکتر پورجوادی طی سال های 1351 تا 1363 استادیار فلسفه ، منطق و عرفان اسلامی در دانشگاه صنعتی شریف و طی سال های 1363 تا 1376 دانشیار فلسفه در دانشگاه تهران و از سال 1376 تاکنون استاد این دانشگاه بوده است. وی در سال 1387از دانشگاه تهران بازنشسته شد.

مسئولیت های پیشین و فعلی ایشان از قرار زیر است:

-رئیس مرکز تعلیمات عمومی دانشگاه صنعتی شریف

-مدیر عامل انتشارات دانشگاه صنعتی شریف

-عضوفرهنگستان زبان و ادب فارسی

-مدیر عامل بنیاد دانشنامۀ جهان اسلام

-رئیس مرکز نشر دانشگاهی و مدیر مسئول و سردبیر نشریۀ وزین نشر دانش

از ایشان ده ها مقاله به زبان های فارسی و انگلیسی منتشر شده است.

در ابتدا علی دهباشی ضمن خوشامدگویی با اشاره به سوابق میهمان جلسه در زمینه های پژوهشی و فرهنگی با مروری بر آلبوم عکس و خاطرات دکتر پورجوادی گفت:

“امروز جز صحبت هایی که در مورد کارهای دکتر پورجوادی خواهیم داشت به طور اختصاصی به مناسبت انتشار کتاب «دریای معرفت» که آخرین کتاب منتشر شده توسط ایشان است، گرد هم آمدیم.”

سپس دهباشی از دکتر پورجوادی و دکتر سعید کریمی دعوت کرد تا در نشستی به گفتگو بپردازند. مؤلف دریای معرفت در ابتدای سخنانش با یادی از ابوالحسن نجفی به سابقۀ همکاری خود با این مترجم بنام پرداخت و ادامه داد:

“آقای نجفی در تمام مدتی که من در مرکز نشر دانشگاهی مسئولیت داشتم با ما همکاری می کرد. او در مجلۀ لقمان که به زبان فرانسوی منتشر می شد با گروه فرانسۀ ما و شخص دکتر حدیدی همکاری می کرد و در ترجمۀ کتاب های بخش فرانسۀ مرکز نشر دانشگاهی بسیار کوشا بود. در مجلۀ نشر دانش هم گاهی ویراستار ارشد و در مورد چاپ کتاب ها جزو مشاورین ما بود. نجفی بنا به پیشنهاد ما روی کتاب «غلط ننویسیم» تحقیق داشت و آن را منتشر کرد. البته قبل از پیشنهاد ما کارهایی را در این زمینه انجام داده بود. این کتاب بعد از گذشت سال ها هنوز هم یکی از کتاب های موفق است. کارهایی که نجفی در حوزۀ عروض و زبان شناسی انجام داد او را به زبان شناسی تمام عیار مبدل ساخت. ما زبان شناسانی داریم که تئوری های این حوزه را خوانده اند و شاید حتی تحصیلاتشان هم به زبان های خارجی باشد، اما اصلا با متون زبان و ادبیات فارسی آشنایی ندارند، ولی نجفی آن گونه نبود. مرحوم نجفی با متون کلاسیک زبان فارسی انس داشت و آن ها را مطالعه و یادداشت برداری و از سابقۀ زبان فارسی استفاده می کرد و در همان غلط ننویسیم هم مشخص است که او چقدر بر پایه های زبان فارسی تسلط داشت. البته نگاه او به این متون و ادبیات کلاسیک زبان فارسی، فیلولوژیک (زبان شناختی) بود.”

دکتر سعید کریمی، دکنر نصرالله پورجوادی و علی دهباشی
دکتر سعید کریمی، دکنر نصرالله پورجوادی و علی دهباشی

دکتر پور جوادی به بخش ترجمه و آثار منتشر شدۀ ابوالحسن نجفی در این زمینه اشاره داشت و گفت:

“در زمینۀ ترجمه هم نجفی بدون اغراق یکی از بهترین مترجمان آثار زبان فرانسه به فارسی بود و چندین رمان را ترجمه کرد. ما بسیار جوان بودیم که کتاب های ژان پل سارتر را با ترجمۀ ایشان می خواندیم. گاهی که ایشان را می دیدم در حال ترجمۀ کتاب «خانوادۀ تیبوی دوگار» یا کتاب «ضد خاطرات» آندره مالرو بود و به من می گفت گوش کن ببین این جملاتی را که ترجمه کرده ام کدام بهتر است؟ و بعد آن ها را برای من می خواند؛ سه ترجمه با تغییرات متفاوت! و من می ماندم که کدام را انتخاب کنم چون یکی از یکی بهتر بود! او وقتی می خواست ترجمه کند، تمام امکاناتی را که ممکن بود برای بیان داشته باشد، در نظر می گرفت و سعی می کرد بهترین تعبیراتی را که می توانست در ترجمه به کار ببرد و با توجه به آشنایی عمیقی که با زبان فارسی داشت از امکانات این زبان برای بیان مقصود خودش استفاده می کرد و همۀ این ها فضائلی بود که به عنوان مترجم در مرحوم نجفی جمع شده بود.

پژوهشگر فلسفۀ ایران در مورد فعالیت های ابوالحسن نجفی در فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی بیان داشت:

“می توانم به جرئت بگویم که در فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی هم نجفی یکی از مؤثرترین افراد مفید فرهنگستان بود. به زبان فارسی عشق داشت و اگر می دید که رسانه ها و روزنامه ها و صدا و سیما، زبان فارسی را بد به کار می برند ناراحت می شد . به عقیدۀ من بهترین کسی که می توانست دربارۀ مشکلات و مسائل کنونی زبان فارسی در رسانه ها صحبت کند، ابوالحسن نجفی بود. فقدان نجفی به عنوان یک عالم، یک زبان شناس طراز اول و یک مترجم چیره دست، واقعا ضایعه است. خدایش بیامرزد.”