شب بدر‌الزمان قريب برگزار شد/ پریسا احدیان

دکتر بدرالزمان قریب صبح امروز (هفتم مردادماه ۱۳۹۹) در ۹۱ سالگی درگذشت. مجله بخارا  عصر سه شنبه بیست و هشتم شهریور 1396 شبی   را به افتخار ایشان برگزار کرد. با تأسفی عمیق مروری داریم بر این شب بخارا:

 

عصر سه شنبه، بیست و هشتم شهریور ماه سال یکهزار و سیصد و نود و شش، سیصد و هشتمین شب از مجموعه شب های مجلۀ بخارا با همراهی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار، گنجینۀ پژوهشی ایرج افشار و مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی به شب «بدرالزمان قریب» اختصاص یافت.

در این شب که به مناسبت هشتاد و هشتمین سالروز تولد دکتر بدرالزمان قریب با حضور سخنرانان: دکتر ژاله آموزگار، دکتر زهره زرشناس، دکتر محمد شکری فومنی، مسعود احمدی آشتیانی، یاسمن رحمتی و علی دهباشی و با حضور اساتید: دکتر مهدخت معین، دکتر حسن انوری، دکتر یدالله ثمره، دکتر کتایون مزداپور، دکتر سرمد قباد برگزار شده بود، فیلم مستند «با زبان خاموش» با موضوع زندگی بدرالزمان قریب، ساختۀ منوچهر مشیری به نمایش گذاشته شد.

در ابتدا علی دهباشی ضمن خوشامدگویی به میهمانان حاضر در این نشست، به بخش هایی از زندگینامه و کارنامۀ فرهنگی و علمی دکتر قریب پرداخت و چنین گفت:

“استاد بدرالزمان قریب چهرۀ ماندگار، ایران شناس، استاد زبان های باستانی، سغدی دان و بانوی فرهیخته که اگر سوی چشمانش بگذارد هر روز ما را به ریشه های تاریخی و فرهنگی امان نزدیکتر می کند.

ایشان در سال 1308 در تهران متولد شدند. خانواده اشان فرهنگی – روحانی بودند. پدربزرگشان مرحوم محمد حسین شمس العلماء قریب، ادیب دانشمند و شاعر بودند. . کتاب های متعددی دربارۀ معانی بیان نوشته اند. پدرشان ضیاءالدین قریب بیشتر فردی فرهنگی – سیاسی و چون در جوانی در رشتۀ علوم سیاسی تحصیل کرده بودند تمام عمرشان را در وزارت خارجه خدمت کردند.

علی دهباشی به بخش هایی از زندگینامه و کارنامۀ فرهنگی و علمی دکتر قریب پرداخت
علی دهباشی به بخش هایی از زندگینامه و کارنامۀ فرهنگی و علمی دکتر قریب پرداخت

دکتر قریب مدرک لیسانس زبان و ادبیات فارسی را از دانشگاه تهران دریافت نمودند و از محضر اساتیدی همچون: دکتر محمد معین، استاد عبدالعظیم خان قریب، جلال الدین همایی، ذبیح الله صفا، دکتر پرویز ناتل خانلری بهره بردند.”

مدیر مجلۀ بخارا در ادامه چنین بیان داشت:

“خانم قریب پس از تحصیل در دانشگاه تهران به امریکا رفتند و در سال 1340 با استفاده از بورس شاگردان اول به دانشگاه کالیفرنیا در برکلی وارد شدند و با راهنمایی پروفسور هنینگ به تحقیق پرداختند و پایان نامۀ دکتری خود را با عنوان تحلیل ساختاری فعل در زبان سغدی نوشتند. ایشان پس از بازگشت به ایران در دانشگاه تهران و شیراز به تدریس پرداختند و در حال حاضر عضو فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی و مدیر گروه گویش شناسی هستند. دو کتاب از آثارشان به عنوان کتاب سال جمهوری اسلامی ایران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزیده شدند. کتاب فرهنگ سغدی در سال 1374 و کتاب زبان های خاموش نوشتۀ یوهانس فریدریش با همکاری دکتر یدالله ثمره در سال 1366 بودند. از آثار دیگرشان می توان به : داستان تولد بودا به روایت سغدی، تحلیل ساختاری فعل در زبان سغدی که این کتاب به زبان انگلیسی در سال 1965 منتشر شد. ریشه های ایرانی باستان در سغدی. خانم دکتر تعداد 12 مقاله به زبان فارسی و 4 مقاله به زبان انگلیسی دارند.”

نخستین سخنران این شب، دکتر ژاله آموزگار ضمن تشکر از علی دهباشی برای برگزاری شب های بخارا، از شخصیت ثمربخش دکتر قریب و فراز و نشیب های دوران دانش پژوهی ایشان در سال های دور سخن گفت و اظهار داشت:

“سخنم را با تشکر از آقای دهباشی آغاز می کنم و پایمردی اشان را در ترتیب دادن شب های بخارا علی رغم همۀ گرفتاری ها و انتقادها و کارشناسی ها تحسین می کنم.

کار فرهنگی کردن در دیار ما کار آشنایی نیست. هستند بسیار کسانی که قدرش را می دانند ولی تلخی های انتقادها گاهی بی منطق هم آزاردهنده است، چون ما عادت داریم بیش از اینکه از برنامه ای تعریف کنیم و نکات مثبت آن را ببینیم به دنبال یافتن کاستی ها باشیم.

به هر حال، آقای دهباشی! دست مریزاد! کارتان را بکنید و نیش ها را به نوش ها ببخشید.

دکتر ژاله آموزگار
دکتر ژاله آموزگار

اگر اشتباه نکنم پنجمین بار است که بخت این را داشته ام که در بزرگداشت خانم دکتر قریب سخن بگویم. البته این فقط مربوط به مراسم رسمی است والا مجالس دیگری نیز بوده است از سوی همشهریان و دوستداران و مریدانشان که در هر کدام از آن ها من به عنوان قدیمی ترین همکار لب به سخن گشوده ام.

خانم دکتر قریب در همۀ این گردهمایی ها مورد ستایش و تمجید قرار گرفته اند و به پا کنندگان و شرکت  کنندگان ما در این مجالس در برابر دانش و فرزانگی خدمات ارزنده و بی نظیر و ماندگارشان سر تعظیم فرود آورده اند.

دکتر یوسف قریب
دکتر یوسف قریب

پس بیایید از خودمان و از مردمان حق شناس این سرزمین تشکر کنیم که هر زمان لازم دانسته اند، بی ریا بی توقع و بدون چشم داشت، به سوی شخصیتی رفته اند که ثمرۀ سال ها تلاش ایشان برای آن ها افتخار آفریده است.

ما  مردمان خوبی هستیم. قدر می دانیم به ارزش خدمتگزاران واقعی خود. در هر موقعیتی یادشان را گرامی می داریم و از این کار خسته نمی شویم.

اما این شخصیت های مورد احترام چگونه به این اوج می رسند؟ چطور می شود که بدرالزمان قریب چنین شخصیت برجسته ای می شود؟

فراموش نکنیم که او این موقعیت ارزنده را آسان به دست نیاورده است. او به نسلی تعلق دارد که در دانشگاه بزودی هر کسی که می خواست درس بخواند باز بود. این نسل می توانست در رؤیاهایش آرزویی را بپروراند تلاش کند به آن برسد. بدری قریب از استعداد ذاتی برخوردار بود؛ ولی رخ دادهای خوب او هم راه گشای او بودند. بخت یارش بود که در خانواده ای فرهنگی به دنیا بیاید؛ تحصیلات اولیه خود را در محیط های مناسبی در دبستان و دبیرستان طی کند. به دلیل استعداد و دانش اش، درِ دانشگاه تهران به روی او باز شد. سعادت داشت که محضر استادان عالیقدری را درک کند که دغدغه هایشان چاپ مقاله در آی.اس.آی و مجلات علمی پژوهشی نبود. استادانی با علم فراوان و با آثار درخشان و ماندنی که دغدغه علم داشتند نه رتبۀ والا! از آن ها بسیار آموخت و با پشتوانه ای از دانسته های لازم و با کوله باری از فرهنگ غنی این سرزمین  با استفاده از بورس شاگردان اول، عازم غرب شد؛ تا از بهترین دستاوردهای علمی آنجا بهره مند گردد. این راه هم او با دانش و تلاش خود باز کرد. خوب درس خوانده، نمره های خوب گرفت و رتبۀ اول شد تا این موقعیت را به دست آورده و در آن دوره رسیدن به این جایگاه ها فقط با تلاش علمی مقدور بود. کاری نداشتند که این داوطلب دختر است یا پسر؛ ازدواج کرده است یا مجرد. فکر کنید اگر خانم دکتر قریب به بهانۀ تجرد از این موقعیت محروم می شد ما که از آثار ایشان استفاده می کنیم، چه شانسی را از دست می دادیم.”

عبدالمجید ارفعی
دکتر عبدالمجید ارفعی

وی در ادامه چنین گفت:

“او چگونه می توانست در محضر بزرگانی که چون هنینگ تلمّذ کند و دانسته هایش را پربارتر سازد؟

بدری قریب اعتماد به نفس داشت؛ و می دانست که اکنون که در سایۀ فرصت های خوب و زحمات فراوان خودش به چنین موقعیتی علمی رسیده است؛ و باید دانسته هایش را در خدمت مردم این سرزمین بگذارد.

آن موقع آن هایی که بورس می گرفتند و برای تحصیل می رفتند، بازمی گشتند. او در بازگشت با آنچه آموخته بود راه وصول به دانش جدید را در رشتۀ زبان های باستانی هموارتر کرد. زمانی که در حدود دو سال 1345 پس از گرفتن دکتری و گذراندن پایان نامه دربارۀ زبان سغدی خدمت فرهنگی و دانشگاهی خود را در ایران آغاز کرد،  مفهومی گنگ از زبان سغدی در ذهن دست اندرکاران دانشگاه ها بود و اکنون پس از گذشت این سالیان این دانش چنان در ایران پا گرفته است که متخصصان معتبر و متعددی در زبان و فرهنگ سغدی داریم که در محضر این بانوی دانشمند  تربیت یافته اند؛ و خود به دیگران آموخته اند؛ و کرسی های دانشگاه های ما را زینت بخشیده اند.

نمایی از شب دکتر بدرالزمان قریب
نمایی از شب دکتر بدرالزمان قریب

زمانی که اثر ارزنده و ماندنی فرهنگ سغدی خانم دکتر قریب منتشر و به عنوان کتاب سال برگزیده شد، ما همگی به خود بالیدیم؛ چون این رویداد نشان درخشنده از فرهنگ ریشه دار این سرزمین بود و پاسخی محکم به کسانی که با نگاهی نه چندان مهربانانه به ادبیات باستانی ما می نگرند. از سوی دیگر با سندی خیلی محکم و پایدار و با مقدمۀ مبسوط و سودمند که سخن از گسترش فرهنگ ارزنده ایران در ماوراء مرزهای سیاسی معنی داشت، فرصتی می داد بلندتر به گوش همه برسانیم که مرزهای سیاسی با مرزهای فرهنگی فرق دارند. وقتی سخن از گسترۀ فرهنگ ایرانی می کنیم به راحتی می توانیم آن را در شرق تا سیحون و جیحون بکشانیم؛ در شمال تا دشت های اوراسی و جنوب روسیه پیش برویم؛ در غرب تا میان رودان و در جنوب تا ساحل فیروزه فام خلیج فارس.

پس من خطاب به ایشان می گویم:

ممنون بانوی فرزانه و دانشمند سرزمین ما که از موقعیت های مطلوب دوران خودتان خوب بهره  بردید. سال هایی را که در خارج بودید هدر ندادید و به بهترین نحوی خوشه چین علم آن ها شده اید. ممنون که بازگشتید و ممنون که علم و دانش و تلاشتان را در خدمت این مردمانی گذاشتید که قدر شما را می دانند و بارها و بارها بزرگتان داشته اند.”

دکتر کتایون مزداپور
دکتر کتایون مزداپور

دیگر سخنران این مجلس دکتر زهره زرشناس، از تأثیر گذاری دکتر قریب بر دانش زبان های باستانی ایران چنین سخن به میان آورد:

“در اینجا گرد هم آمده ایم تا بانوی دانشمندی را بزرگ بداریم که بر نیروی دانش و تخصص تکیه زده است و توانایی اش توانگری دانش است. بانویی فرزانه که جایگاهی ویژه و بسیار تأثیرگذار در حوزۀ مطالعات ایران باستان دارند. استاد به نیروی دانش نشان دادند که جنس برتر و فروتر وجود ندارد؛ زن و مرد هر دو انسانند و انسان دانا و خردمند، قابل احترام است. اینک به خرد و دانش نیک و فزاینده و نیک بانو دکتر قریب احترام می گذاریم که با همتی بلند به پژوهش در حوزه ای کم شناخته از فرهنگ کهن این مرز و بوم پرداختند و مطالعات فرهنگ و زبان های باستانی میانه را  والایی بیشتر بخشیده اند.

دکتر زهره سرشناس
دکتر زهره سرشناس

سال ها باید که تا یک سنگ اصلی از آفتاب

لعل گردد در بدخشان یا عقیق اندر یمن

در اینجا به اختصار به جنبه هایی از تأثیر گذاری این بانوی فاضل بر دانش زبان های باستانی ایران اشاره می کنم:

نخست تألیف آثاری فرا ملّی که در پاسخ به نیازی جهانی پدید آمده اند. چون تدوین فرهنگ زبان سغدی؛ واژه نامه ای که در جهان زبان شناسی تاریخی کاری منحصر به فرد است؛ گنجینۀ عظیمی از واژه ها و ترکیبات زبان سغدی را در اختیار پژوهشگران این زبان و دیگر زبان های کهن ایرانی و رشته های وابسته می گذارد و می توان آن را به مثابه ابزار اصلی برای مطالعۀ زبان های ایرانی به کار برد. این فرهنگ با بهره گیری از جدید ترین روش های علمی فرهنگ نویسی و با نگرش به آخرین آراء و دستاوردهای ایران شناسان جهان که حاصل مکاتبات مستمر و همیشگی استاد و مبادلۀ آخرین مقالات نشر یافته دربارۀ زبان سغدی، تدوین شده است.

دکتر مهدخت معین در شب دکتر بدرالزمان قریب
دکتر مهدخت معین در شب دکتر بدرالزمان قریب

زبان سغدی پیش از کشف گنجینۀ تورفان در ترکستان چین که شامل دست نوشته هایی به زبان های گوناگون ایرانی میانه است، زبانی تقریبا ناشناخته بوده است. نخستین کسانی که پرده از راز این زبان خاموش برگرفتند، محققان آلمانی بودند که در سال های آغازین قرن بیستم میلادی با مطالعۀ یک متن مکشوف از تورفان، این زبان تا آن روز ناشناخته را «سغدی» نامیدند. گرچه ابوریحان بیرونی در حدود هزار و اندی سال پیش با ذکر نام روزها و ماه ها و جشن های سغدی، تلویحا به این زبان اشاره کرده بود اما در آغاز قرن بیستم است که  زبان سغدی تولد دوباره می یابد.:

“طی یکصد سال گذشته با کوشش هیئت های اکتشافی متعدد آثار مکتوب این زبان که به صورت پراکنده از نواحی نزدیک شهر سمرقند تا یکی از برج های داخلی دیوار بزرگ چین و از مغولستان شمالی تا درۀ علیای رود سند در شمال پاکستان کشف شده اند، مورد بررسی قرار گرفتند. با انتقال این اسناد و مدارک به موزه های شهرهای برلن، پاریس، لندن و سن پترزبورگ، دانشمندان اروپایی و امریکایی مطالعۀ این نوشته های کهن را آغاز کردند. بسیاری از این متن ها به زبان های متعدد اروپایی ترجمه شدند. زبان شناسان ویژگی های صرفی و نحوی زبان سغدی را مشخص کردند. و حقایق بسیاری را دربارۀ آن روشن ساختند. تمامی این پژوهش ها در یک جلد در فرهنگ سغدی خانم دکتر قریب در اختیار پژوهشگران و علاقه مندان قرار دارد.”

 

وی در ادامه از بخش مقام استادی دکتر قریب و دانشجو پروری و هدایت نهادهای پژوهشی کشور توسط ایشان، چنین بیان داشت:

“دو دیگر اینکه سرکار خانم دکتر بدرالزمان قریب که من ایشان را همواره «بدر سغدیانه» می نامم، بانوی نخستین کرسی مستمر زبان سغدی در ایران از سال 1350 شمسی بودند. با پرورش شاگردان بسیاری-شاگردانی که امروز استادانی کارآمد به شمار می روند- و هدایت و راهنمایی تعداد بسیاری پایان نامۀ کارشناسی و ارشد و رسالۀ دکتری دربارۀ زبان سغدی، این زبان فراموش شدۀ جادۀ ابریشم را به ویژه به جامعۀ فارسی زبان  بازشناسانده اند.

دکتر یوسف قریب
دکتر یوسف قریب

عمرها باید که تا یک کودکی از روی طبع

عالمی گردد نکو یا شاعری شیرین سخن

سه دیگر، جهت بخشی استاد به پژوهش های علمی و هدایت آن ها در نهادها و سازمان های پژوهشی کشور بوده است. بیش از چهل سال است که دکتر قریب عضو هیئت علمی دانشگاه پهلوی شیراز و دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران بوده اند و با دیگر نهادهای پژوهشی و علمی کشور همکاری دارند. برای نمونه از سال 1377 عضو پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی بوده اند؛ و مدیریت گروه های گویش شناسی و سرپرستی پروژۀ فرهنگ واژگان فارسی باستان را در این نهاد برجستۀ علمی و پژوهشی بر عهده داشته اند. ایشان همچنین از سال 1384 عضو شورای علمی مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی هستند.

نام بعضی نفرات روشنم می دارد؛ قوتم می بخشد

دیگر آنکه بانو قریب بانوی دانشمندی که این محفل ارجمند در تجلیل از مقام شامخ علمی ایشان برگزار شده است، در حوزۀ پژوهشی زبان سغدی و مفاهیم آن شأنی همانند مؤسس و مبدع داشته اند. ایشان افزون بر فراهم آورندۀ واژه نامۀ سغدی که از نظر علمی این فرهنگ از ارزشی جهانی برخوردار است و هنوز در دنیا نظیر آن را نداریم، با تألیف ده ها مقالۀ پژوهشی و علمی به زبان های فارسی، انگلیسی و فرانسه بسیاری از مشکلات ریشه شناسی و دستور زبان را در این حوزه برطرف نموده اند.

استاد قریب نمونۀ درخشانی از فرهیختگانی هستند که زندگی اشان را به طور کامل وقف علم کردند و عمر گرانمایه را به پای کتاب و دفتر نهادند. امروز که متأسفانه کیفیت علمی در سیطرۀ کمی گرایی به حاشیه رانده شده است، وجود چنین اساتیدی که فارغ از هر گونه دلمشغولی ذوب در ماهیت علم هستند می تواند الگوی بسیار شایسته ای برای نسل جوان باشد. به نظر می رسد که یکی از عوامل توسعۀ جوامع، موکول به آن است که جوانان از چنین شخصیت هایی به عنوان الگوی مرجع بیاموزند؛ و با استفاده از این آموخته تکانه های علمی در حوزه های گوناگون دانش پدید آورند. یاد بانوی فرهیختۀ دیگری افتادم که همانند خانم قریب عمرشان را به پای دانش نهادند: پروفسور مری بویس در دانشگاه لندن که چنین بودند.

جان کلام آنکه این معلم فرزانه که شاعری نکته سنج و بی ادعا با طبعی لطیف نیز هستند، به گفتۀ استاد سخن، ابوالقاسم فردوسی، شاه زنی شایستۀ ستایش در هر انجمن هستند:

بدو گفت رودابه که ای شاه زن

سزای ستایش به هر انجمن

با آرزوی تندرستی و دیر زی ای و توفیق روز افزون ایشان در پژوهش های سترگ آینده!”

سپس علی دهباشی ضمن معرفی جشن نامۀ دکتر قریب به همت دکتر زهره زرشناس به بخش هایی از این مجموعه اشاره داشت.

در بخشی دیگر از این مجلس دکتر محمد شکری فومنی، با اشاره به خاطراتی از دوران دانشجویی خود در محضر دکتر قریب و آثار و مقالات ماندگار و جهانی ایشان در بخش زبان سغدی چنین سخن گفت:

“خانم پروفسور بدرالزمان قریب، یگانه دانشمند سغدی شناسی هستند که کرسی این زبان را در دانشگاه تهران گذاشتند؛ و تا آخرین روزهایی که در این دانشگاه تدریس می کردند، مبحث درس سغدی در اختیارشان بود. تمام اشخاص این رشته یا شاگردان بلافصل ایشان بودند یا شاگرد شاگردانشان. ارزش آثار خانم قریب در سطح جهانی است.

زمانی که خانم بدرالزمان قریب مطالعه و پژوهش در زبان سغدی را آغاز کردند؛ هیچ متخصصی در این زمینه و هیچ کتاب و مقاله ای  وجود نداشت و امکانات رایانه ای امروز هم نبود. ایشان بیش از بیست سال زحمت کشیدند و این فرهنگ زبان را نوشتند. مقاله هایشان در دو مجموعه منتشر شده است. همۀ آثار استاد قریب در سطح جهانی است و برخی از این مقاله ها که در این مجموعه چاپ شده، ترجمه شده است و در جهانی بودن کارهایشان شکی نیست.

دکتر محمد شکری فومشی
دکتر محمد شکری فومشی

مقاله های خانم قریب زمانی بیشتر جنبۀ بینا رشته ای پیدا می کند؛ یعنی دانش ایشان از حوزۀ سغدی فراتر می رود. حال اینکه ادیب و شاعر هستند و از یک خانوادۀ ادیب برآمده اند. و قلمشان در مقالات پر بار است. نمونۀ مقاله ای که این اندیشۀ چندگانۀ بینا رشته ای را بازتاب نموده است،معرفی می کنم:

«تأثیر قانون بارتلمه بر ساختار افعال زبان فارسی» که یکی از مقالات جاودانه ای است که در این زمینه نوشته شده است. کمپوزیسیون زیبایی در این مقاله می بینید.

پروژۀ دکتری ایشان که در سال 1960م از آن دفاع کرده اند، هنوز هم روی میزها و کرسی های مطالعاتی این رشته در تمام دنیا به عنوان یک منبع درسی مورد استفاده است. این موضوع را از این نظر می گویم چرا که خود در برلن تحصیل کرده ام و روز اول که به دانشکده رفتیم، پایان نامۀ استاد قریب را جلوی ما گذاشتند و گفتند که ابتدا باید درستان را با این متن آغاز کنید! اگرچه آلمان‌ ها، روس ها و انگلیسی ها خیلی خوب کار می کنند و دانشمندان بسیاری در سطح جهان داریم ولی این منبع به عنوان منبع درجۀ یک برای محصلان این رشته است. گویا سازمان دایرة المعارف بزرگ اسلامی، این کتاب را به صورت کتاب مستقل منتشر می کند. چکیدۀ این  اثر جاودانه در قالب یک مقاله سال های پیش در مجلۀ زبان شناسی چاپ شده است. این مقاله را اگر صد بار هم بخوانید  هر بار متوجه نکات ظریفی در آن خواهید شد.”

وی در پایان سخنان خود اظهار داشت:

“ن از آخرین شاگردان و از نسلی هستم که در محضر خانم دکتر قریب درس خواندم؛ و این افتخار تا آخرین نفس با من است و طبیعی هم هست. ویژگی برجسته ای که به چشم من نمود می یابد مهرابانی و شاگرد نوازی ایشان است. در کلاسشان نشسته ام؛ فارسی میانه و پارتی و سغدی خواندم. به یاد دارم وقتی که اشتباهی از ما سر می زد، با مهربانی و لبخند توضیح بیشتری می دادند. نکتۀ بی ربطی هم اگر مطرح می شد، پاسخگو بودند. و به همین دلیل است که شاید هیچوقت در تمام روزهایی که بر روی متون کار می کنم، خاطراتشان از یادم نمی رود.

 شاگرد نوازی ایشان جنبۀ دیگری هم داشت اینطور نبود که فقط مهرابانی کنند و از نظر اخلاقی هوای ما را داشته باشند؛ ما از هر لحاظ در مقابلشان خیلی کوچک بودیم اما برای نوشته های ما وقت می گذاشتند و مقاله های غیر قابل چاپ ما را می خواند و بر روی برگه ها یادداشت می گذاشتند. در حقیقت دستمان را می گرفتند و نحوۀ به دست گرفتن قلم را می آموختند. همین ها است که به دانشجو انگیزه می دهد که رشد کند.

در کلاس شاگرد  نوازی و دانشجو پروری ایشان را زمانی درک کردم که وقتی برای تحصیل در مقطع دکتری به برلن رفتم یکی از اساتیدم جمله ای گفتند که: “استاد خوب استادی نیست که جواب های خیلی خوب در اختیار شاگرد بگذارد؛ بلکه استاد خوب استادی است که سؤال های خوب در ذهن دانشجو حک کند.”

به یاد دارم که روزی خانم قریب در کلاس فرمودند که:”مانی کتابی داشت به نام انجیل، کتابی به نام اوستا نداشت! چرا؟”

نمایی دیگر از شب دکتر بدرالزمان قریب
نمایی دیگر از شب دکتر بدرالزمان قریب

پاسخ این سؤال را ندادند  و همین شد تز دکتری من و پایان نامه ای چهارصد صفحه ای که در برلن ارائه کردم. در حقیقت یک قوۀ محرکه در ذهن ایجاد می کردند و اینطور نبود که در جا مطالب را در اختیارمان  بگذارند. ما در حد تکلیف نمی آموختیم و همیشه انگیزه ای برای ادامۀ راه داشتیم.”

در لحظاتی دیگر از این نشست، مسعود احمدی آشتیانی به معرفی خاندان دکتر قریب و فضایل ایشان پرداخت و چنین بیان داشت:

“بزرگداشت و تکریم عالمان ارج گذاشتن به والاترین منزلت انسان یعنی جایگاه خلیفۀ الهی است.

دانشمندان مشعل داران طریق هدایت و هموار کنندۀ راه کمال انسان ها هستند. ایثارگران سخاوت پیشه ای که چونان شمع می سوزند تا حیات بشری را از تاریکی برهانند.

دکتر بدرالزمان قریب را همه می شناسند. ایشان با روح بزرگ و مناعت طبعی که دارند انتظار ندارند شناسانده شوند؛ ولی این وظیفۀ ماست که از ایشان تجلیل کنیم.

امشب همه جمع شده ایم برای تکریم بانویی از خاندان علم که جد بزرگ ایشان نه فقط در ادب فارسی که در ادبیات عرب از سرآمدان بودند. خاندانی که در طب (محمد قریب) و در ادبیات (عبدالعظیم قریب) در زمین شناسی (عبدالکریم قریب) تأثیرگذارترین چهره ها بودند و هم اکنون نیز در گوشه و کنار ایران و جهان در حال خدمت هستند. خاندان بزرگی که شرافتمندانه و بدون هیچ چشم داشتی خدمتگزار هستند. چندی پیش در خدمت دکتر حسین قریب برومند دکتر محمد قریب استاد کالج پزشکی مایوکلینیک آمریکا بودم. مردمی و افتادگی ویژگی بارزشان بود. این خاندان چهره های ماندگاری اند که نه تنها در علم، بلکه در اخلاق هم شاخصند.

مسعود احمدی آشتیانی
مسعود احمدی آشتیانی

اینجانب بر خود لازم می دانم که از یک عمر حیات طیبه و پربرکت بانو قریب که نه تنها ایرانیان بلکه جهانیان را وامدار خود نموده اند، به آستان خداوندی شکر و سپاس گویم و طول عمری به بلندای آفتاب برای ایشان آرزو کنم.

یاد و خاطرۀ مرحوم افشار را گرامی می دارم و به رسم ادب به دستان پر مهر استاد دهباشی بوسه می زنم که در اقدامی تحسین برانگیز این شب های زیبا و به یاد ماندنی را خالصانه و با عشق ترتیب می دهند؛ و مجلۀ بخارا را که یک کتاب کامل است و بازگو کنندۀ فرهنگ و تمدن ماست، با تمام وجود و یک تنه به دست ما می رسانند. مجله ای که در نوع خودش بی رقیب و بهترین است و هم زمان کار چند سازمان و اداره را انجام می دهد؛ ولی تنها یک انسان که توان و انرژی عجیبی دارد و عاشق است آن را به دست ما می رساند. سلامتی و طول عمر دهباشی هایی را که در راه فرهنگ و تمدن عاشقانه تلاش می کنند از درگاه منان خواستارم.”

بدرالزمان قریب
دکتر بدرالزمان قریب

سپس سردبیر مجلۀ بخارا با یادی از جایزۀ سالیانۀ موقوفات دکتر محمود افشار به چهره های ماندگار فرهنگ و زبان و ادب فارسی، از مراسم این جایزۀ ارزشمند در سال 1387 خورشیدی که  به دکتر بدرالزمان قریب اختصاص یافته بود، یاد کرد و متن لوح تقدیر را که به امضای دکتر محقق داماد و دکتر ایرج افشار رسیده بود، قرائت کرد:

سردبیر مجلۀ بخارا متن لوح تقدیر جایزۀ سالیانۀ موقوفات دکتر محمود افشار را که در سال 1387 خورشیدی به دکتر بدرالزمان قریب اختصاص یافته بود قرائت کرد.
سردبیر مجلۀ بخارا متن لوح تقدیر جایزۀ سالیانۀ موقوفات دکتر محمود افشار را که در سال 1387 خورشیدی به دکتر بدرالزمان قریب اختصاص یافته بود قرائت کرد.

“دانشمند گرامی سرکار بانو بدرالزمان قریب

به متناسبت پژوهش های برجسته ای که در زمینۀ فرهنگ ایران باستان انجام داده اید و در قلمرو جهان ایرانشناسی مرتبت والایی یافته اید، همین جایزۀ ادبی و تاریخی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار به شما تقدیم می شود.

شما در پژوهش ها ی مربوط به زبان سغدی گام های استوار برداشته اید و با تألیف فرهنگ آن زبان ناموری جهان به دست آورده اید. و کتاب شما اکنون مرجع اصلی و اساسی برای همۀ کسانی است که به تحصیل و تحقیق این زبان می پردازند و آثار مراجعۀ بسیار به آن در نوشته های متخصصان جهان دیده می شود.

دکتر حسن انوری
دکتر حسن انوری

شما سالیان درازی را در دانشگاه تهران به تدریس در گروه زبان های باستانی پرداخته اید و دانشجویان برجسته ای از آموزش شما بهره ور شده اند و اکنون در دانشگاه های کشور تدریس دلسوزانه می کنند.

شما مقاله های زیادی به زبان های فارسی و انگلیسی در شناخته ترین نشریه های علمی به چاپ رسانیده اید که تاکنون دو مجموعه از آن ها به کوشش یکی از شایسته ترین شاگردانتان در دسترس قرار گرفته است.

شما در کنگره های اختصاصی شرکت کرده اید و متخصصان همواره از سخنان شما بهره ور بوده اند و اخیرا از جانب انجمن ایرانشناسان اروپا در وین به عضویت افتخاری آن انجمن انتخاب شده اید و همچنین به مناسبت بایستگی پژوهشی عضویت فرهنگستان ایران و نیز شورای علمی دایرة المعارف بزرگ اسلامی را یافته اید.

شما از خاندانی هستید که دانشمندان متعدد را در رشته های مختلف علمی پرورانده است و از این میان یاد نام آوران ادبی چون شمس العلمای قریب، پدربزرگ شما، مؤلف ابدع البدایع و کتاب های دیگر، بی مناسبت نیست همچنانکه خدمات عبدالعظیم قریب از بستگان نزدیک شما و مؤلف فرائدالادب و کتاب های دیگر چون دستور زبان فارسی و تصحیح تاریخ برامکه در رشتۀ ادبیات فارسی در خاطره ها برجاست.

دکتر یوسف قریب
دکتر یوسف قریب

با تقدیر از کوشش های شایسته ای که فرموده اید یک تخته قالیچۀ ابریشمی نائینی که در کتابۀ آن نام بلندآوزاۀ شما بافته شده است و پایزه ای از چهرۀ واقف و نشانۀ موقوفه که بر آن به نقش برجسته دیده می شود و چند جلد از انتشارات موقوفه به پاس همۀ پژوهش ها و کوشش های شما تقدیم می شود.

دکتر سید مصطفی محقق داماد(رئیس شورای تولیت)

ایرج افشار (بازرس)

دیماه سال  87″

در واپسین لحظات این نشست یاسمن رحمتی و لطیفه گودرزی به مناسبات زادروز دکتر بدرالزمان قریب متنی در مدح و ستایش ایشان قرائت کردند.

در خاتمه دکتر بدرالزمان قریب با دوست داران خود سخن گفت و شعری از مجموعه آثار سرودۀ شدۀ خود را خواند:

“خود را خیلی کوچکتر از این می دانم که این همه دوستی نصیبم شود و این جلسه برای من باشد. من تنها درس خواندم و کتاب نوشتم و جز این کار دیگری هم نکردم. کسانی که خیلی دوست دارم افشارها هستند که کارهای من را دوست داشتند.

از آقای مسعود احمدی آشتیانی تشکر می کنم و دیگر اینکه از خانم ها و آقایان عزیز سخنران تشکر می کنم. من واقعا عاشق شدم! شما اینقدر زیبا صحبت کردید که برای من دنیای جدیدی ساختید. دنیایی  که در آن افرادی تا بدین حد دوست دار فرهنگ هستند در مکانی که محمود افشار برای این فرهنگ وقف کرده است.”

دکتر بدرالزمان قریب به خوانش شعری از آثارش پرداخت.
دکتر بدرالزمان قریب به خوانش شعری از آثارش پرداخت.

وی در ادامه به خوانش شعری از آثارش پرداخت:

“اگر اجازه دهید یک شعر بخوانم:

بر پهنۀ فیروزگون دریا

تور است  گردن بند مروارید

بر ماهیان گسترده دامی ژرف

دریای آرام و دم خورشید

تور عروس زندگی زا نیست

این تور رقص و مرگ ماهی هاست

زیبا کشاکش با دم مرگ است

یا آخرین دیدار با دریاست

توری است جانش پود و تارش مرگ

بر گردن ماهی و ماهیگیر

این می کشد تا بگذارند عمر

آن می کشد تا بگسلد زنجیر

دریا به گوش باد می خواند

برگی دگرش از زندگینامه

شن های ساحل زار می گریند

بر  ماهیان پولکین جامه

در صحنۀ مرگ و تلاش زیست

رقصد چه زیبا وقت جان دادن

یک حلقه از دور تسلسل هاست

با زندگانی مردن و زادن”

در بخش دوم این نشست فیلم مستند «با زبان خاموش» به کارگردانی منوچهر مشیری به نمایش گذاشته شد.

منوچهر مشیری کارگردان فیلم "با زبان خاموش " که مستندی است درباره دکتر بدرالزمان قریب که به نمایش درامد.
منوچهر مشیری کارگردان فیلم “با زبان خاموش ” که مستندی است درباره دکتر بدرالزمان قریب که به نمایش درامد.