151- بر هر که بنگری به همین درد مبتلاست!/ میلاد عظیمی ـ به نقل از آویزهها(12) شماره 80 بخارا
شمارة 77 و 78 بخارا هم مثل شمارههای قبل با «تقاضا و خواهش مجدد» دهباشی از «مشترکین گرامی» شروع شده بود که از آنها میخواست «وجه اشتراک عقبافتاده خود را بپردازند.» چون «این مجله به پشتیبانی مشترکین ارجمند و دوستدارانش منتشر میشود.» دهباشی چند بار از مشترکین ارجمند مجلة بخارا» خواسته تا «بهای اشتراک سال 1389 را هرچه زودتر مرحمت کنند».
جراید جدّی و مستقل در ایران همیشه بر لب بحر فنا منتظر سرنوشت محتوم خود بودهاند و دغدغه دخل و خرج همواره وقت مدیران مَجلّات را بشولیده میداشته است. بیمناسبت ندیدم گزارشی گذرا از دغدغههای مالی «روزنامه کاوه» که یکی از نقاط عطف تاریخ مطبوعات و از قدیمترین جرايد جدی و اصیل و مؤثر ایران بوده است و به مدیریت سیدحسن تقیزاده و همکاری برجستگانی چون محمد قزویني، محمدعلی جمالزاده، ابراهیم پورداوود و… در حدود نودوپنج سال قبل شروع به انتشار کرده بود، خدمت خوانندگان محترم عرضه بدارم. به دهباشی هم بگویم که تا بوده چنین بوده و زبان حال مجلات و نهادهای اصیل و مستقل فرهنگی و نیز دانشمندان و فرهنگ مردان برجستة این ملک همواره این بیت محتشم کاشانی بوده است:

بودند دیو و دد همه سیراب و میمکید
خاتم ز قحط آب سلیمان کربلا
***
شمارة اول کاوه در 24 ژانویه 1916 در «مطبعه کاویانی برلین» چاپ شد. قیمت اشتراک سالیانه در ایران یک تومان و در سایر ممالک پنج فرانک بوده است. کاوه معمولاً در 8 صفحه و «هر دو هفته یکبار» منتشر میشد. در 35 شمارة اول مطلبی دیده نمیشود که حاکی از دغدغه مالی ادارهکنندگان کاوه باشد. اگر هم مشکلات مالی نداشتند به مشترکان و خوانندگان خود اعلان نکردند. در شمارة 36 (مورخ 22 ژانویه 1920) تقیزاده سرمقالهای با عنوان «دورة جدید» نوشته است. او منظور از «دوره جدید» را تغییر اساسی روزنامة کاوه از یک روزنامه «سیاسی» (که مندرجاتش بیشتر معطوف به مسائل ایران در دورة جنگ جهانی اول بوده) به روزنامهای که «مندرجات آن بیشتر مقالات علمی و ادبی و تاریخی خواهد بود و مسلک و مقالاتش بیشتر از هر چیز ترویج تمدن اروپایی در ایران، جهاد بر ضد تعصب، خدمت به حفظ ملیت و وحدت ملی ایران، مجاهدت در پاکیزگی و حفظ زبان و ادبیات فارسی از امراض و خطرهای مستولیه بر آن و به قدر مقدور تقویت به آزادی داخلی و خارجی آن» است. (کاوة، شمارة 36، ص 2-1)
در دورة جدید، کاوه، «هر یک ماه یکبار در 16 صفحه منتشر میشود.» ضمناً تقیزاده، از این شماره به بعد «مسئولیت اداره و همچنین مندرجات روزنامه جدید کاوه از جزء و کل» را «منحصراً» برعهده میگیرد.
در شمارة 37 (مورخ 21 فوریه 1920، ص 12) تقیزاده مطلبِ ملایمی با عنوان اخطار مینویسد و از خوانندگان روزنامه کاوه میخواهد «برای استحکام اساس روزنامة، او را «در ترتیب اروپایی توزیع کاوه… تأیید و تشویق» کنند؛ یعنی «وجه اشترک را نقداً پیشکی بدهند.» تا روزنامه مستقیماً و بیواسطه وکیل و موزع و محصل وصول پول اشتراک در آخر سال، به دست خواننده برسد.
همچنین برای اولینبار در شماره 38 (مورخ 21 مارس 1920، ص 12) «اعلان» تجاری چاپ میکند و آگهی مغازه «پرسپولیس» را چاپ میکند که «به تازگی در برلن باز شده و همه نوع امتعه خرازی از قبیل پیراهن و زیرپیراهن و یقه و دستمال گردن و جوراب و دگمه و عصا و چتر از هر قبیل… به قیمت مناسب به فروش میرساند».
(این اعلان چند بار دیگر هم در کاوه چاپ شده است.)
به نظر من امروز هم مجلات تحقیقی و فرهنگی وزین نباید در چاپ آگهیهای بازرگانی درنگ کنند و هر آگهی را که توانستند به دست بیاورند، برای تحکیم بنیه مالی مجله، چاپ کنند.
تقیزاده که در شمارة 37 نوشته بود میخواهد روزنامه را به ترتیب اروپایی در ایران توزیع کند و «وکیل و محصل پول اشتراک» را واسطه ارتباط مالی میان روزنامه و خواننده قرار ندهد، پس از حدود چهار ماه متوجه میشود که کار به این سادگیها نیست و «وکلای کاوه» را معرفی میکند. (شمارة 41، مورخ 18 ژوئن 1920، ص 8) همچنین در این شماره است که اعلام میکند «بواسطه بالا رفتن اجرت پستی به مقدار زیاد در آلمان و گرانی فوقالعاده قیمت چاپ و غیره از یک طرف و تنزل قیمت فرانک فرانسوی و تغییر دائمی مظنة آن از طرف دیگر، ادارة کاوه مجبور شده است که میزان قیمت اشتراک روزنامه را در خارجه از روی لیره انگلیسی قرار داده و وجه اشترک سالیانه را یک لیره انگلیسی قرار بدهد. در ایران و آلمان همان قیمت سابق برقرار خواهد بود.»
در شمارة 42 (مورخ 17 ژوئیه 1920) تقیزاده سرمقالهای نوشت با عنوان «استمداد». در این یادداشت نوشت که دورة جدید کاوه مورد اقبال خوانندگان قرار گرفت و منتقد و طرفدار فراوان یافت.
«حالا ما با این جمع یعنی با آنان که کموبیش مشتری متاع ما و طالب خیالات ما هستند کاری داریم و میخواهیم به این دسته از طالبین معرفت که شاید بعضی از آنها علاوه بر آن که از کاوه خوششان میآید، شور و هوس مخصوصی هم به انتشار آن داشته باشند، اظهار کنیم که بدبختانه به واسطه گرانی طبع و کاغذ و همهچیز و ترقی فوقالعاده و روز به روز قیمت وسایل زندگی فعلاً بیم آن است که کاوه نتواند به وسیله عایدات وجوه اشتراک که هنوز محدود است خود را نگاه بدارد چه دخلش مطابق خرج او نیست و شاید تا مدتی هم نشود مگر آنکه عده مشتری نقدی و پیشکی بده خیلی زیاد شود و مثلا به سه الی چهار هزار نفر برسد و لهذا فعلاً راهی برای امداد کاوه به نظر نمیرسد جز پیشنهاد ذیل:
ما نویسندگان کاوه که همه اوقات خودمان را صرف نشر علوم و حقایق (به عقیدة خودمان) و جهاد با جهل و تعصب میکنیم و هوس زیادی هم به این خدمت داشته و حاضریم همه پشتکار و وقت خود را برای تتبّع و تحریر مقالات کاوه و تألیف کتب مفید: علمی و سایر زحماتی که برای نشر مرتب و منظم یک روزنامه لازم است، مصروف بداریم و در مقابل آن زندگی با وسعتی هم فعلاً نمیخواهیم به اهل فضل و دوستان معرفت خطاب کرده و متمنی هستیم که ده نفر صاحبان همت پیدا شود که هر کدام دویست تومان نقد و فوری برای استحکام اساس کاوه بدهند و به این ترتیب دو هزار تومان پول نقد برای سرمایة دوره ابتدایی کاوه در بانک جمع نشود. بدین طریق روزنامه کاوه مستقل و مستقر میشود و در آینده به واسطه وجوه اشتراک دخل و خرج هم تواند کرد.
علاوه بر این امیدواریم، طالبین علم و معرفت به قدر مقدور روزنامه کاوه را ترویج نموده و به تزیید عدة مشترکین سعی بفرمایند که این فقره ضامن دوام و استحکام مستمرّ روزنامه تواند شد.»
در شمارة 43 (مورخ 16 اوت 1920) تقیزاده در مطلبی تحتعنوان «مطالب راجع به اداره» (صص 16-15) اعلام میکند که به علت «گرانی همهچیز» قیمت اشتراک سالیانه در ایران از 2 تومان به 3 تومان ترقی میيابد. همچنین تقاضا میکند که کسانی امور مالی کاوه را که عبارت از اخذ وجوه اشتراک و دادن قبض و ایصال وجوه به کاوه» است را قبول کنند. ضمناً میگوید که کاوه هیچ علاقهای به تکفروشی ندارد و از وکلای کاوه میخواهد اگر از شمارة سابق روزنامه، تعداد زیادی دارید، آنها را به صورت تکفروشی به فروش برسانند.

در شمارة 45 (اکتبر 1920، ص 16) آمده که در «اجابت استمداد کاوه» دو نفر حاضر شدند کمک مالی کنند:
آقا محمدتقی افشار از تجار بمبئی که 100 لیره انگلیسی کمک کرد.
حاجاکبر شیرازی و پسران؛ رئیس تجارتخانه از منچستر که 50 لیره انگلیسی کمک کرد. در این شماره هم در «مطالب راجع به اداره» دربارة پرداخت هر چه زودتر حق اشتراک توسط مشترکین و وکلای کاوه در بوشهر و فارس و… مطالبی آمده است. (همینجا بگویم که دیگر «مطالب راجع به اداره» جزء ثابت کاوه شده است و به عنوان «ضمیمه» در آخر روزنامه چاپ میشود).
در شمارة 46 (13 نوامبر 1920) در «مطالب راجع به اداره» دوباره دربارة وکلای کاوه در ولایات و شهرهای مختلف و درخواست از مشترکین برای پرداخت حق اشتراک سخن رفته است.
نکتة جالب این است که تقیزاده که دو شمارة قبل گفته بود هیچ تمایلی به تکفروشی کاوه ندارد (جز در مورد شمارههای قبلی)، «مصمم شد که مقداری [روزنامه] پیش وکلای کاوه برای تکفروشی بفرستد.»
مشکلات مالی روز به روز بیشتر بر کاوه فشار وارد میکند بنا بر این در شمارة 47 (مورخ 13 دسامبر 1920) اعلام میشود که حق اشتراک سالیانه در ایران از 3 تومان به 5/3 تومان میرسد و در آلمان از 60 فرانک (برای یک سال) به 100 فرانک ميرسد. فعلاً در کمتر از یک سال 75 درصد به قیمت کاوه در ایران افزوده شده است.
در صفحه ابتدایی شماره 48 (سال دوم دورة جدید، شماره 1 مورخ 11 ژانویه 1921) تقیزاده مینویسد که «روزنامه کاوه اعلانات قبول میکند.» و از ایرانیان داخله و خارجه میخواهد که «در باب امور تجارتی و غیره در کاوه اعلان بکنند.»
در همین شماره توضیحات مبسوطی درباره «ترتیبات اشتراک» داده شده است.
از شمارة بعد (دورة جدید سال 2، شمارة 2، مورخ 10 فوریه 1921) در ابتدای روزنامه «اسامی وکلای کاوه» میآید و از «اغتشاش پستخانههای ولایات در ایران» گلایه میشود.
تقیزاده نوشته در کرمانشاه مأمورین ادارة پستخانه «مقدار کلی روزنامه کاوه را که به کرمانشاه و سایر ولایات فرستاده شده بود (و از کرمانشاه رد میشد) برداشته و به عطاران و سقطفروشان فروختهاند و پس از تفتیش و کوشش زیاد که وکیل محترم کاوه در کرمانشاه نموده بالأخره 33 نسخه از شماره 9 را که برای اصفهان و رشت و تبریز فرستاده شده بود در دکان یکی از سقطفروشان به دست آوردهاند. این 33 نسخه استرداد شده ولی مینویسند که دیر خبردار شدهاند و تا آن وقت «در بسیاری از شمارههای کاوه برای ریش مقدسین حنا پیچیده شده بود.»
حاجت به مبالغه نیست که این فقره چقدر بر اشخاصی که به زحمت زیاد این روزنامه فارسی را در مرکز اروپا به طبع میرسانند. ناگوار بوده و قلوب آنها را مجروح میکند. («و نیزرش: سال 2، شماره 8، مورخ 6 اوت 1921، صفحة آخر: «بینظمی به پستخانهها»)
در شماره 2 از سال 2 تقیزاده از سه نفر که به «استمداد» کاوه جواب دادهاند (10 نفر صاحبان همت هر کدام 200 تومان برای استحکام اساس کاوه بدهند):
یک تاجر ایرانی مقیم بمبئی که نخواست نامش فاش شود = (50 لیره انگلیس)
امینالتجار اصفهانی (200 تومان= 56 لیره)
شاهزاده نصرةالدوله از بمبئی (70 لیره)
در این شماره یک اعلان تجاری هم در کاوه چاپ شده است.
در شمارةبعدی (سال 2، شمارة 3، مارس 1921) 4 آگهی یا به قول تقیزاده «اعلان» در کاوه چاپ شده است.
مطلبی هم با عنوان «راجع به وکلای کاوه» نوشته که شرافت و سلامت طبع او را میرساند:
«اداره کاوه از وکلای محترم خود مستدعی است که محض اینکه اشخاصی که قبول اشتراک روزنامه را میکنند، فوراً شمارههای روزنامه بدانها داده شود.
و منتظر رفت و آمد قبض وصول و غیره که مدتها طول میکشد نشوند، وکلای مزبور از شمارههایی که پیش آنها فرستاده شده و میشود، شمارههای پیش را به شخص تازه مشترک داده و پس از آن هم باز دو سه شماره را خودشان به او بدهند تا وقتی که خبر اشتراک به اداره میرسد و از اینجا روزنامه فرستاده میشود، مشترکین تازه بیروزنامه نمانده باشند.»
در ابتدای شمارة 4 (سال دوم، مورخ 10 آوریل 1921) تقیزاده از آقای حاجمحمد حسن نمازی مقیم هونککونگ (چین) تشکر میکند که مبلغ 50 لیره انگلیسی در جواب «استمداد» کاوه به آن اداره فرستاده است.
در شمارة بعد کاوه (سال 2، شمارة 5، مورخ 9 مه 1921) تقیزاده «اخطار» میدهد که «به واسطه ترقی فاحش مظنة لیره انگلیسی نسبت به پول ایران و در واقع تنزل زیاد پول ایران، اداره کاوه، خود را مجبور میبیند که از این تاریخ میزان معاملات خود را در ایران چه از بابت وجوه اشتراک روزنامه و چه برای فروش کتب «سلسله انتشارات کاوه» و چه برای قیمت دورة قدیم کاوه… با لیرة انگلیسی که فعلاً واسطه معاملات با خارجه است، قرار بدهد چه سه تومان و نیم وجه اشتراک کاوه که یکسال قبل قریب دو لیرة انگلیسی و معادل اقلاً پانصد مارک آلمانی میشد حالا بواسطة تنزل پول ایران نسبت به لیره از یک طرف و ترقی پول آلمانی باز نسبت به لیره از طرف دیگر تقریباً صد و پنجاه مارک میشود که در واقع کمتر از آن چیزی است که به خود اداره تمام میشود. مخارج طبع و کاغذ وپست از وقتی که دورة جدید کاوه شروع شده یعنی در شانزده ماه گذشته در آلمان قریب هشت برابر ترقی کرده. لهذا بعد از این وکلای کاوه برای مشترکین جدید که بعد از وصول این روزنامه پول میدهند، باید برای وجه اشتراک سالیانه معادل یک لیرة انگلیسی به مظنة روز پول ایران بگیرند ولی در قبض که میدهند نه تنها یک لیره بلکه پول ایرانی را هم که دریافت داشتهاند قید فرمایند.»
در شمارة بعدی (دوره جدید، سال 2، شمارة 6) تقیزاده در مطلبی مهم که نشاندهندة اخلاق و روحیات اوست با عنوان «توضیح» نوشته است:
«راجع به کمک مالی خواستن روزنامه کاوه برای اطمینان از پایداری آن که ما در شمارة 7 کاوه از سال گذشته در زیر عنوان «استمداد» شرحی نوشته بودیم. لازم است توضیح شود که مقصود از آن توسل به مساعدت اشخاصی از اهل فضل و یا محبین علم و ادب بود که خود به خود به مندرجات کاوه تعلق خاطری داشته و دوام آن را راغب باشند و منظور آن بود که دفعةً ده نفر از این قبیل اشخاص که در گوشه و کنار به مطالب کاوه میل پیدا کردهاند، هر کدام مبلغی بدهند تا در بانک گذاشته شده و سرمایه استحکام کار کاوه بشود یعنی در واقع مقصود از آن استمداد درست معنی فرنگی آن بود چنانکه گاهی بعضی ناشرین کتب و مجلات به آن طبقه از مردم که به همان فنّ و رشته شوق و ذوق مخصوص دارند، رو میآورند و ابداً مقصود اعانه خواستن از اعیان و اشراف و وزراء و حکام و سیاسیون و مأمورین دولت نبود که بدون ادنی علاقة خاطر به مقالات راجع به تاریخ و ادبیات از قبیل شرححال مزدک و آتیلا محض جلب خاطر یک «روزنامه» یا خصوصیت شخصی به مدیر آن اظهار «لطف» بکنند. مقصود اصلی کاوه در موقع خود حاصل نشد؛ یعنی دفعةً ده نفر پیدا نشد که مبلغ کافی برای سرمایه دائمی روزنامه بدهند ولی بعضی اشخاص علم دوست از تجار ایرانی مقیم خارجه به این مقصود کمکی نمودند و ما با کمال میل آن را پذیرفتیم. حالا لازمست بگوییم که بعد از این هیچ مدد مالی پذیرفته نخواهد شد و اشخاصی که مایل به دوام و استحکام این روزنامهاند ممکن است سعی فرمایند عده مشترکین روزنامه زیاد شود.»
در همین شماره تقیزاده از «وکالت کاوه در آذربایجان» نوشته که مدتهاست خبری از او به اداره نرسیده است و در مدت یکسال و نیم گذشته «یک دینار» از وجوه اشتراک به اداره کاوه نفرستاده است و از مشترکین خواسته که پول خود را پس بگیرند. (در صفحة ابتدایی شمارة بعد هم اخطار میدهد که وکلای کاوه در عراق و اصفهان هم چیزی از وجوه اشتراک را به ادارة کاوه نفرستادند.) و در صفحه پایانی همان شماره از آشفتگی کار وکلای کاوه اظهار تعجب میکند.)
در شمارة بعد (سال 2، شمارة 8، مورخ 6 اوت 1921) نامهای سرگشاده به وکیل کاوه مینویسد و از او انتقاد میکند. صراحت تقیزاده در این نامه جالب است و میتواند مورد توجه مدیر مجله بخارا هم قرار بگیرد!
به یاد دارم استاد ایرج افشار هم در مجلة آینده تهدید کرده بود که اسامی بدحسابان را افشاء میکند.
در همین شماره تقیزاده «برای قبول هرگونه اعلان به هر زبانی که باشد و از هر نقطهای که برسد» اعلام آمادگی میکند و برای مزید اطلاع قیمت اعلانات را نیز درج میکند. مثلاً برای یکبار چاپ اعلاناتی که تمام یک ستون را بگیرد، 18 لیره و سه بار چاپ اعلان 40 لیره و… قیمت تعیین کرده است.
در شماره 9 سال 2 (مورخ 4 سپتامبر 1921) مجدداً از «بینظمی مرسولات پستی» اظهار تعجب شکایت میکند و در پایان روزنامه یادداشتی با عنوان «اخطار مهم» چاپ میکند که نظر به اهمیت آن عیناً چاپ میشود:
این «اخطار مهم» در دو شمارة بعدی هم چاپ میشود ولی البته پاسخی که به کار آید، نمیيابد.
در شماره 11، سال دوم (مورخ 2 نوامبر 1921)، «نامهای سرگشادهای به سه وکیل غیرامین کاوه چاپ میشّود این نامهها خواندنی، صریح و آموزنده است.
و در نهایت در تاریخ 30 مارس 1922 در «ورقة فوقالعاده کاوه» اعلام شد که کاوه به علت مشکلات مالی تعطیل شد.