گسست یک ملت/ مهدی شفقتی
IRAN
A People Interrupted
Hamid Dabashi
The New Press, New York, 2007
حميد دباشي استاد دانشكدة هاگوپ كِوركيان، Hagop Kevorkian ، دانشگاه كلمبيا در رشته ايرانشناسي و ادبيات تطبيقي است كه مقالات و كتابهاي ارزشمندي دربارة ايران، اسلام در دوران قرون وسطي و عصر جديد، ادبيات تطبيقي، و فلسفة هنر به رشتة تحرير درآورده است IRAN: A People Interrupted از آخرين آثار اوست كه دربارة آن مينويسد: آرزوهاي هستهاي ايران اين كشور را كه هر روز قدرتمندتر ميشود در معرض توجه بينالمللي قرار داده و رسانههاي گروهي بيش از هر زمان ديگري ـ حتي بيش از اواخر دهة 1970 كه جنبش انقلابي مردمي نظام سلطنت طرفدار آمريكا را در آن كشور سرنگون ساخت ـ به ايران ميپردازند. با اين وجود، شناخت اكثر مردم از ايران از بحران گروگانگيري سال 1979 فراتر نميرود.» (از توضيحات كتاب) بنا بر نظر دباشي: «در ذهن مردم ايران، تاريخ معاصر كشورشان همچون خاطرهاي جابه جا شده است؛ يك حس سركوب شدة جمعي دال بر اينكه اين ملت به طور موقت در نقطهاي از تاريخ نشانده شده است كه به آن تعلق ندارد ـ هميشه اين حس تعليق و انتظار در ايرانيان وجود دارد كه قرار است در جاي ديگري اتفاقي بيفتد، رويدادي بنيانافكن به وقوع به پيوندد و در آن هنگام است كه حافظة ما از خواب برميخيزد و از جا ميپرد. بعد، به ناگاه آوارگي تاريخي خويش را به ياد ميآوريم، خاطرهاي شيرين و دور، در نقطهاي از تاريخ كه نوميدانه كوشيدهايم به چنگش آوريم اما در عوض به اسارتش درآمديم.» (بخشي از مقدمة كتاب) دباشي همچنين با نقد ديدگاههاي كسان چون آذر نفيسي و فوأد عجمي كه به عقيدة وي تصويري كاملاً بدخواهانه از فرهنگ ايران به دست دادهاند، هدف از نوشتن اين كتاب را چنين عنوان ميكند: «ديدگاه من در اين كتاب بين دو قطب مقابل واقع شده است؛ يكي سرزمين مادريم كه مردمانش تاريخ زدهاند، و ديگري كشوري كه در آن زندگي ميكنم و مردمانش دچار فراموشي تاريخي شدهاند و به ايشان گفته شده كه تاريخ به پايان رسيده است ـ ايرانيان هنوز فراموش نكردهاند كه در سال 1332 خورشيدي سازمان جاسوسي ايالات متحده دولت محمد مصدق را كه به شيوهاي مردمسالار به قدرت رسيده بود ساقط كرد و شاهي سريرباخته را بر تخت نشاند تا منافع غيرمشروع ايالات متحده را تأمين كند، و اينك پس از گذشت همة اين سالها، ايالات متحده دوباره در برابر ايران صفآرايي كرده است. كسي بايد پيدا بشود كه اين نقطهها و چندين نقطة ديگر را به هم وصل كند و نسخهاي تاريخي عرضه كند كه مردم، بهويژه جوانان، را قادر سازد با جنگسالاران تجاوزگر به زبان حقيقت سخن بگويد.» (از مقدمه)
اين كتاب شامل هفت فصل و در 324 صفحه است، و به تحليل مباحثي چون تاريخ جهان پس از افول استعمار، دوران سلطنت پهلوي، انقلاب ايران در سال 1979، و شرايط اجتماعي و سياسي ايران امروز ميپردازد.
از ميان اظهار نظرهايي كه دربارة كتاب نوشته شده، ادوارد سعيد اثر دباشي را راهنمايي بينظير، به گستردگي يك دانشنامه، و با تفسيرهايي هوشمندانه توصيف ميكند.
كارلو مككورميك از نشرية Bookfourm نيز نوشته: «از مردم خواهش ميكنم نسخهاي از اين كتاب را تهيه كنند… اين كتاب بيشتر از صد ساعت وقت گذراندن در سايت CNN.com براي خوانندگانش فهم عميق به ارمغان ميآورد.»