اشراق صدرا( کتابی از دکتر حسین ضیائی)/ حسن سید عرب

معرفي چاپ جديد تعليقات صدراي شيرازي

به شرح حکمهًْالاشراق سهروردي

• صدرالدين محمد شيرازی(ملاصدرا)

• التعليقات علي شرح حکمهًْ‌الاشراق

• تصحيح و پيشگفتار حسين ضيايي

• کاليفرنيا، مزدا،2010م.

صدرالمتألين شيرازی در تعليقه به کتاب حکمهًْ‌الاشراق سهروردی(549-587ق) به اقتضاء وقت معنوی خويش، حکيمي کاملاً اشراقي است. کتاب حکمهًْ‌الاشراق سهروردی از مهم ترين نوشته‌های او محسوب مي‌شود و در واقع بنای اصلي انديشه سهروردی در اين کتاب نهاده شده است. اين كتاب به زبان عربى است و سهروردی در 582 قمری تأليف آن را به پايان رسانده است. اگر نوشته‌های سهروردی را به مثلثي تشبيه کنيم، کتاب حکمهًْ‌الاشراق در ميان آثار سهروردی به مثابه رأس هرم محسوب مي‌شود. وی اگرچه به تصريح خود به نوشته‌هايي ديگر اشتغال داشته است اما قلم وی در بيان مطالب اين کتاب، طريق ديگری را مي‌نماياند زيرا در آن توانسته مهم‌ترين سخنان خود را مطرح کند و سنگ بنای حکمت اشراق را که دومين مکتب فلسفي در جهان اسلام است بنا نهد. حکمهًْ‌الاشراق افق انديشه سهروردی است و در آن از منطق تا رمز و تمثيل مطرح شده است، اما با اين همه نبايد تصور کرد که کتابي که تمامي انديشه‌های فلسفي اشراق را به خود اختصاص داده، صرفاً چيزی بيش از جُنگ نيست، بلکه منظور آن است که اين کتاب خلاصه تمامي نوشته‌های سهروردی است. مباحث برای نخستين‌بار در فلسفه اسلامي مطرح شده و آن‌گونه که خود وی در فحوای آن مطرح کرده، مطالب آن بسيار عجيب است. سهروردی در توصيف اين کتاب خود، لحني کاملاً سرشار از ذوق و معنويت دارد و مخاطب خود را ملزم کرده برای فهم مهم‌ترين سخنان او اين کتاب را بخواند. سهروردی اگرچه به گفته خود اين کتاب را به درخواست برخي از دوستانش نوشته است اما سير تأليفي آن در مقايسه با ديگر نوشته‌های او نشان مي‌دهد که وی از پس از سلوک در نوشته‌های مشائيان و نقد و بررسي آنها قصد داشته کتاب حکمهًْ‌الاشراق را تأليف کند. آنچه اين ادعا را اثبات مي‌کند بررسي مختصر اين کتاب با ديگر نوشته‌های فلسفي سهروردی است. از توصيه ای که او در متن اين کتاب مي‌کند برمي‌آيد که احتمالا دو اثر ديگر خود را به نام‌های المشارع و المطارحات و التلويحات اللوحيهًْ و العرشيهًْ را پيش از حکمهًْ‌الاشراق نوشته است. معهذا مقام اين کتاب در ميان نوشته‌های سهروردی و نيز مقايسه آن با ديگر منابع فلسفي پيش از او نشان مي‌دهد که کتاب حکمهًْ‌الاشراق از ارج و منزلت ويژه‌ای برخوردار است و در حقيقت اين اهميت به‌طور منطقي به مباحث مطرح شده در آن باز مي‌گردد.

مطالب اين کتاب حتي در بخش منطق، بديع است و ظاهراً سهروردی قصد داشته مطالبي را مطرح کند که کمتر درباره آنها سخن گفته شده است. عنوان حکمت در نام اين کتاب، معرفت ذوقي و شهودی است که سهروردی بخش عمده‌ای از حکمت و فلسفه خود را بر آن استوار کرده است. او اين نوع معرفت اشراقي و شهودی را در مقابل دانشي که مبتني بر بحث است قرار داده و در مقدمه حکمهًْ‌الاشراق به تفصيل درباره اصناف و طبقات حکيمان اهل بحث و تأله سخن گفته است. آنچه وی در انديشه خود، اشراق ناميده همين معرفت کشفي است که از سوی نورالأنوار به حکيم الهي اهل کشف، القاء و اعطاء مي‌شود، برای نمونه او افلاطون و برخي از حکيمان يونان و ايران را مصداق اين گفته خود مي‌داند. مجموع حکمهًْ‌الاشراق مشتمل بر دو بخش است. بخش نخست آن به منطق اختصاص دارد و بخش ديگر مربوط به انوار الهيه است. سهروردی در هر دو بخش حتي در بيان اصطلاحات منطقي، روش کاملاً متفاوتي با ديگر حکيمان دارد و بسياری از آنها را به اصطلاحاتي که خود وضع کرده، تعريف مي‌کند که ذکر هريک از آنها در اين مختصر نمي‌گنجد. بخش دوم کتاب به بحث درباره نور پرداخته و نسبت آنها را با يکديگر بررسي کرده است. او معتقد است انوار الهيه نسبت طولي با يکديگر دارند و جهان هستي پيوسته از انوار مبدأ آن که همان نورالأنوار است، منور مي‌گردد. در واقع بحث نور در کتاب حکمهًْ‌الاشراق از اصلي‌ترين بخش تفکر اوست و او در اين بخش از کتاب به تفصيل به آن پرداخته است. در حقيقت کثرت توجه شارحان حکمهًْ‌الاشراق به اين بخش ويژه، نشان مي‌دهد که بخش اول و دوم و مجموعاً اين کتاب اهميت بسيار برجسته‌ای دارد و از اين روست در مقدمه‌های شرح خود آن را به فراواني ستوده‌اند.

حکمهًْ‌الاشراق شروح بسيار مهمي دارد که نخستين آن را شمس‌الدين محمد شهرزورى نوشته است و شرح دوم نوشته قطب الدين شيرازی است. محمدشريف نظام‌الدين هروى هم به اين کتاب شرح نوشته است. از جمله مهم‌ترين شروح و تعليقه به کتاب حکمهًْ‌الاشراق نوشته ملاصدار است. مجموع نوشته‌های او در اين باره با عنوان تعليقات به حکمهًْ‌الاشراق مشهور است. در حقيقت تعليقه ملاصدار به شرح حکمهًْ‌الاشراق قطب‌الدين شيرازی است. حکيمان پس از وی در توجه به اين کتاب، متأثر از انديشه‌های او بوده‌اند و اين که شرح قطب‌الدين به حکمهًْ‌الاشراق  در عصر پس از ملاصدرا از اهميت فراوان برخوردار بوده و رونق فراوان به درسنامه بودن آن بخشيده در واقع به حسب تعليقات ملاصدرا است. اين اثر تا سال‌های اخير به صورت چاپ سنگي بود اما به تازگي دو چاپ از آن به دوستداران انديشه‌های سهروردی عرضه شده است. يکي از آنها توسط انتشارات حکمت و توسط آقاس موسوی تصحيح شده و ديگری توسط آقای دکتر ضيايي در آمريکا چاپ شده است که در اين نوشته به بررسي اين پرداخته شده است.

همان‌طور که گفته شد حکمهًْ‌الاشراق اشراق دو شرح مهم دارد که يکي از آنها را قطب‌الدين شيرازی و ديگری را شمس‌الدين محمّد شهرزوری (متوفي قرن هفتم قمری) نوشته است. شرح نخست، بر خلاف آنچه تاکنون متداول بوده، نوشته قطب‌الدين شيرازی نيست. دو دليل اين ادعا را اثبا ت مي‌کند: 1. وی با فاصله زماني نه چندان کوتاه، متأخر از شهرزوری است. 2. بر اساس بررسي مقايسه‌ای هر دو متن، شباهت بسيار نزديکي ميان آن دو هست لذا احتمالاً شرح قطب‌الدين، تقرير و باز نويسي شرح شهرزوری است. بنابراين اغلب نوشته‌های قطب‌الدين شيرازی، گردآوری و تقرير متون است. بسيار نويسي و تنوع موضوعي نوشته‌های وی در علوم و معارف از فلسفه تا طب و رياضيات و نجوم و عرفان، نشان مي‌دهد که او بي‌آن‌که در هيچ‌يک از آنها تخصص داشته باشد، دست به تأليف زده و اين گستره، موجب شهرت عالمگير و نيز اطلاق لفظ «علّامه» به او شده است. کتاب درهًْ‌التاج وی که دانشنامه‌ای فارسي است، اين ادعا را اثبات مي‌کند.

کتاب حاضر بخش نخست تعليقات ملاصدار به حکمهًْ‌الاشراق سهروردی است که توسط استاد ارجمند آقای دکتر ضيايي در آمريکا چاپ شده است. بخش قابل‌توجهي از کارنامه درخشان ايشان اختصاص به تصحيح و شرح نوشته‌های مربوط به سهروردی است که اغلب در خارج از ايران کارعلمي آنها به پايان رسيده و در تهران چاپ شده است. شرح حکمهًْ‌الاشراق شهرزوری و انورايه محمد زاهد هروی و رساله ارجمند معرفت و اشراق در انديشه سهروردی از جمله اين آثار گرانبهاست که تا کنون چاپ و منتشر شده است. آخرين اثری که توسط آقای دکتر ضيايي منتشر شده است تعليقات ملاصدار به شرح حکمهًْ‌الاشراق است که اين شرح توسط قطب‌الدين شيرازی نوشته شده است. ايشان در مقدمه نوشته است که به زودی تصحيح بخش دوم اين تعليقات را که مشتمل بر مباحث نور است در آمريکا چاپ خواهد کرد و در واقع مقدمه مفصل مصحح محترم در آن چاپ، عرضه خواهد شد که مشتمل بر تحليل مجموع آراء ملاصدار در اين تعليقه و رويکرد معرفت‌شناختي او به مهم‌ترين نوشته سهروردی است. کتاب حاضر مشتمل بر مقدمه مختصر مصحح محترم است و در پايان آن نسخه‌های خطي خود را برای تصحيح اين اثر معرفي کرده است. همچنين فهرست جامعي از اصطلاحات و کتب و اعلام و نيز واژنامه عربي- فارسي همراه با معادل‌های انگليسي در پايان آن برای استفاده‌های پژوهشي از آن مندرج شده است. مزيت اصلي کار استاد ضيايي آن است که ابتدا بخشي مهمي از شرح قطب‌الدين را آورده و سپس تعليقه ملاصدرا را به آن تصحيح کرده است که اين روش موجب مي‌گردد که خواننده منشأ بحث را بداند و با آشنايي با آن به تعليقات ملاصدرا مراجعه کند. متن شرح قطب‌الدين در ابتدای هر بند و با حروف سياه و درشت آمده و به دنبال آن تعليقات ملاصدراست که در واقع بدنه اصلي کتاب را تشکيل مي‌دهد. تمامي نقل قول‌های شرح قطب‌الدين با زيرنويس که مبين صفحه آن در نسخه مورد استفاده مصحح محترم است، آمده است و تعلقيات او که از همان چاپ است، با شماره صفحه مشخص شده است. برای تسريع در قرائت متن، مصحح محترم کلماتي را در داخل قلاب آورده که کار خواننده را ضمن اين تسريع، راحت‌تر هم مي‌کند. به‌طور معمول اختلاف نسخ هم در ذيل هر صفحه نوشته شده است. مصحح محترم برای راهنمايي بيشتر خواننده گاه مطالب بيشتری از شرح قطب‌الدين و شرح شهرزوری در پاورقي آورده که درج اين مطالب کار استنباط خواننده را در درک مطلب بسيار راحت مي‌کند.

بررسي مختصر دو چاپ اين کتاب نشان مي‌دهد که چاپ آقای ضيايي از اهميت فراواني برخوردار است که بخش قابل‌توجهي از آن در شيوه تصحيح انتقادی وی است. چاپ تهران(1388ش) اگر چه مقدمه مفصلي دارد اما به تنهايي اختصاص به تعليقات ملاصدرا ندارد و فاقد نمايه کلي است و اگرچه اين نکته موجب قدحي در حق آن نمي‌شود زيرا مصحح محترم آن قصد داشته شرح قطب‌الدين را منتشر کند و در ذيل آن شرح ملاصدرا قرار گيرد. اما چاپ استاد ضيايي به‌طور متمرکز مربوط به تعليقه ملاصدرا است و در حقيقت شرح قطب‌الدين در وجه ثاني آن قرار دارد. صرف‌نظر از اين دو تفاوت، متن استاد ضيايي در اين که توانسته جوهره اصلي مقصود خود را در توصيف مقام اشراقي و نسبت تفکر ملاصدرا با سهروردی قرار بيان کند، موفق بوده و کار عظيم ايشان شايسته قدرداني و سپاس است.