شب منصوره اتحادیه برگزار شد
شب منصوره اتحادیه عصر چهارشنبه 9 اردیبهشت 1394 با همکاری بنیاد فرهنگی اجتماعی ملت، دایرهالعمارف بزرگ اسلامی، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار، گنجینه پژوهشی ایرج افشار و نشر تاریخ در کانون زبان فارسی برگزار شد . نخستین سخنران این نشست دکتر ژاله آموزگار بود اما پیش از سخنان خانم آموزگار، علی دهباشی به سنت برگزاری مراسمی که امروز ما آن را شبهای بخارا مینامیم اشاره کرد: « امشب در واقع دویستمین شبی است که مجله بخارا برگزار میکند . اولین شب به سال 1384 برمیگردد که به رابیندرانات تاگور اختصاص داشت و ما بنا داشتیم که دویستمین شب مصادف باشد با انتشار صد و ششمین شماره مجله بخارا که در کنار مجله کِلک به دویستمین شماره میرسید که مقدور نشد و هفته آینده شماره صد و شش بخارا بیرون میآید. و ما در این شبها کوشیدهایم که از سویی بزرگان ادب و هنر و فرهنگ ایران را ارج نهیم و از سویی دیگر بزرگان تاریخ و ادب و فرهنگ جهان را معرفی کنیم و یا بیشتر بشناسانیم.»

پس از آن دکتر ژاله آموزگار از منصوره اتحادیه و از نزدیکی علی رغم فاصلهها سخن گفت:
« خوشحالم که من هم به عنوان عضوی از جمع دوستان خانم دکتر اتحادیه در این مراسمی که شایسته موقعیت و مقام ایشان است شرکت میکنم و از آقای دهباشی که همیشه بانی خیر این گونه مراسم هستند صمیمانه متشکرم و برگزاری چنین شبهایی را که ، انوار مهربانیها و صمیمیتها از هر روزی روشنتر و درخشانترند، به ایشان تبریک میگویم.
و وقتی که آقای دهباشی با شگرد خاص خودشان مرا به این جایگاه فراخواندند، یک لحظه تردید کردم. چون با وجود سابقه دوستی دیرپا و ارادتهای فراووان که به خانم اتحادیه دارم، قرار گرفتن خود را در این جایگاه زیاد مناسب نمیدیدم چون بیان آن چه به عبارتی تخصص ناچیز من است و آنچه خانم اتحادیه قلم میزنند هزارهها سال فاصله است من از خدایان در آسمانها سخن میگوین و به تواناییها و زیباییهای ایزد بانوان اشاره میکنم که چگونه در هزارههای پیشین ذهن و اندیشه مردمان را به خود مشغول کرده بودند و منصوره اتحادیه درصدد معرفی خاطرات تاجالسلطنه است ، زنی از دورانی نه چندان دور از روزگار ما، بانوی با شهامتی که یک تنه به مصاف سنتهای دست و پاگیر دوره قاجاری میرود و کفرگراییهایش را میقبولاند و تشریفات کاملاٌ مردانه دوره قاجاری را با قدرت تمام به کنار میزند و به ندای قلب خود گوش فرامیدهد.
من اگر از ایزد بانوی اَشی صحبت میکنم که چگونه برکت به خانهها میبرد و بانوانی را که یاری او را میطلبند سفید بخت میکند، او از نجمالسلطنه سخن میگوید، در مجموعة زنانی که زیر مقنعه کلاهداری کردهاند.
من اگر قوانین ازدواج دروان بسیار دور را در جشننامة خود او به چالش کشیدهام، او عقدنامههای قاجاری و بعد از آن را از صندوقخانههای مادربزرگها بیرون میکشد و درباره کابینهای آنان حرف میزند. اگر من به قوانین و شرایط کاری زنان در دوران هخامنشی میپردازم او با انتشار اسناد ذیقیمت و جالب توجهی از وضع اقتصادی زنان در دوران قاجار و پس از آن سخن به میان میآورد .
پس کارها علی رغم فاصلهها از یک قماشند و چنین میشود که به راحتی میتوان دیوارها را از میان برداشت و در فضاهای صمیمانه در کنار هم ، و هر کس به گونهای به فرهنگ ایران خدمت کرد.
من در اینجا به ذکر جزییات خدمات ارزنده فرهنگی دکتر اتحادیه و فهرست بلندبالای آثار ایشان نمیپردازم، دوستان دیگر با احاطهای که به مراتب بیش از من به این موضوع دارند، به ذکر آنها خواهند پرداخت.
