تاریخچه روابط فرهنگی ایران و آلمان برند اِربل
(متن سخنرانی در شب هرمان هسه)
خانمها، آقایان، مهمانان گرامی،
خوشحالم که در جلسهای درباره هرمان هسه، شاعر آلمانی ـ سوئیسی و برنده جایزۀ ادبی نوبل شرکت میکنم. از بخارا و آقای علی دهباشی برای برگزاری این جلسه تشکر میکنم.
روابط ایران و آلمان روابطی گسترده و چند جانبه هستند که در طول چند قرن یکدیگر را تحت تأثیر قرار دادهاند.
وقتی همکاریهای سیاسی و اقتصادی بین دو کشور کمرنگ میشوند، روابط فرهنگی فیمابین این امکان را فراهم میکند تا گنجینۀ با ارزش دوستی حفظ شود، و این مصداق بارزی بین آلمان و ایران دارد. از نظر تاریخی هم روابط فرهنگی پیش آهنگ روابط اقتصادی و سیاسی دو کشور بودهاند. در نیمۀ اول قرن هفده یک هیئت از دربار دوک فریدریش سوم به اصفهان آمد که آدام الئوریوس از دانشمندان آن زمان پل فلمینگ شاعر همراه هیئت بودند. این هیئت از نظر سیاسی و اقتصادی موفقیت نداشت، اما از نظر فرهنگی موفق بود. در سال هزار و ششصد و چهل و هفت، الئوریوس سفرنامۀ خود را که از نظر تاریخ قرن هفدهم ایران اهمیت دارد منتشر کرد، فلمینگ هم اشعاری دربارۀ سفر به ایران سرود که معروف شدهاند.

دو قرن بعد، گوته از شاعر بزرگ ایران حافظ الهام گرفت. مدتها بود که شهرت حافظ به آلمان رسیده بود. در اوایل قرن نوزدهم دیوان حافظ بهطور کامل به آلمانی ترجمه شده بود. گوته با دیوان غربی ـ شرقی علاقۀ بیحد خود به این نابغۀ ایرانی و مشترکات بین خود و او را در جهان بینی و ادبیات بیان میکند.
و از دیگر شخصیتهای ادبی آلمان فریدریش روکرت میباشد که در سال انتشار دیوان غربی ـ شرقی، یعنی هزار و هشتصد و هیجده در وین مشغول تحصیل در رشتۀ زبانهای شرقی بود. او که هم شاعر بود و هم زبانشناس با دقت باورنکردنی زیباییهای شاعرانۀ شعر فارسی در دورۀ اسلامی را به آلمانی ترجمه کرد. شعرهای خود او تحت تأثیر شاعران ایرانی، از جمله اشعار مولانا است.
این سه مورد نشان دهندۀ سابقۀ طولانی تبادلات فرهنگی بین ایران و آلمان میباشد.
هرمان هسه هم که موضوع این جلسه است، با تصوف اسلامی ـ ایرانی آشنا بود. مطمئن هستم که توضیح دربارۀ آثار و افکار او انگیزههای بسیاری به همراه دارد. به همین دلیل مناسبتر دیدم که بحث و سخن دربارۀ هرمان هسه را به دیگران واگذار کنم.

در پایان از برگزاری این جلسه که موجب ادامۀ تبادلات فرهنگی میشود، تشکر میکنم و امیدوارم که در آینده این جلسات ادامه یابد.
حافظ میگوید:
آن دم که دل به عشق دهی خوش دمی بود
در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست.
و به قول گوته، همزاد روحی حافظ:
آن که خود را شناخت، در خواهد یافت
که خاور و باختر از یکدیگر جدایی نمیپذیرند.
توازن صمیمی میان این دو جهان را شایسته میدانم
و آمد و شد میان غرب و شرق را، نیک و به جا.»
پس از آن دکتر علی غضنفری «هرمان هسه و سیاست» را موضوع سخنرانی خود قرار داد.