مجموعه سعید نفیسی در کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران/پریسا کرم رضایی

بخشي از مجموعة سعيد نفيسی، شامل كتابهاى خطي، چاپي و نشريات و جزوات و رسايل، در سال 1344 برای كتابخانة مرکزی دانشگاه تهران خريداری شد. مجموعة وی شامل 1081 نسخة خطی و 1219 جلد کتاب چاپی بود. از اين مجموعه تقريباً 300 جلد در هنگام خريداری صورتبرداری و تقويمنشده مانده بود که به عنوان اهدايي به كتابخانه واگذار گرديد. بار ديگر در سال 1350، خانوادة وی مقادير زيادى از مجلات و جزوات چاپى باقىمانده در خانه را به كتابخانه اهدا كردند. هوشنگ اتحاد تاريخ اهداى اين بخش از مجموعة سعيد نفيسى را دو سال پس از وفات وى، يعنى در سال 1347، نوشته است[1]. از اين رو به دستور رئيس وقت دانشگاه تهران، نام «خاندان سعيد نفيسى» با تاريخ 1350 بر كتيبة «اهداكنندگان مجموعههاى كتاب به كتابخانة مركزى» در سرسراى ورودى كتابخانة مركزى الحاق شد.[2]
ايرج افشار دربارة کتابخانة سعيد نفيسی مینويسد:
«سعيد نفيسی، دانشمند و نويسندة شهير کشور ما، از کتاببازان نامی ايران بود (به قول فرنگيها بيبليوفيل Bibliophile). نفيسی در جمع کردن کتاب حريص بود. از هر دست کتاب و نوشته و مجله، مربوط و نامربوط به رشتههای تخصصی خود، جمع میکرد. حدود پنجاه سال از دوران زندگی را بدين کار گذرانيد.»[3]
همچنين مینويسد:
«کتابخانهاش خزانهای بود با ارج و باارزش، که از هر دست کتاب و نشريه، به هر زبان و خطی، در آن ديده میشد و پژوهشگر و دانشجو و دوست و بيگانه از آن استفاده میکردند. در اين کتابخانه درحدود شانزده هزار کتاب و مجله وجود داشت.»[4]
استاد افشار دربارة سرنوشت کتابخانة نفيسی مینويسد:
«کتابخانة نفيسی در اواخر دوران حياتش و به دست خودش به چند پاره شد، به دو علت: يکی احتياج مالی بود و ديگر اينکه میدانست هيچ کتابخانهای در خانوادهها ماندگار نيست. اين بود که میکوشيد تا خود زنده است کتابها را به مراکز علمی معتبر واگذار کند تا درآينده مورد استفادة ديگران واقع شود…. نخستين بار اهم کتابهای قديم اروپايی دربارة ايران مخصوصاً سفرنامهها را به کتابخانة مجلس سنا فروخت. پس از آن کتابخانة دانشگاه کلمبيا که درصدد تهية کتابهای مربوط به ايران بود حدود دو هزار جلد از آثار فرنگی و فارسی و عربی معتبر کتابخانة نفيسی را خريداری کرد. اين قسمت اکنون در نيويورک است. پس از آن تعداد 1081 جلد از کتب خطی را به کتابخانة مرکزی دانشگاه فروخت.
چهارمين قسمت کتابخانة نفيسی عبارت بود از کتب چاپی و مجلات و جرايد و جزوات و رسايلی که در زمان حياتش به کتابخانة مرکزی [دانشگاه تهران] آورده شد. تقريبا سيصد جلدی هم، چون صورتبرداری و تقويم نشده بود، به عنوان اهدايی به کتابخانه واگذار گرديد و، دو سال پس از وفات نفيسی، خاندان گراميش مقادير زيادی از مجلات و جزوات چاپی باقيمانده در خانه را نيز به کتابخانه اهدا کردند.»[5]

در حال حاضر مجموعة کتابهای چاپی، چاپ سنگی، نسخههای خطی و نشريات سعيد نفيسی در گنجينههای مربوط در کتابخانة مرکزی دانشگاه نگهداری میشود. در سال 1380، پس از تأسيس تالار ويژة كتابهاى کمياب و مجموعههاى ويژه در کتابخانة مرکزی که به نام تالار خواجه نصيرالدين طوسی نامگذاری گرديده است، به علت نفاست و قدمت مجموعة کتابهای چاپی سعيد نفيسی، بخشی از کتابهای مجموعة سعيد نفيسی، اعم از اهدايی و خريداری شده، از مجموعة بزرگ کتابخانة مرکزی گردآورى شد و به ياد استاد فقيد، به طور جداگانه، در اين تالار سامان يافت.
مجموعة سعيد نفيسی محفوظ در تالار کتابهای کمياب و مجموعههای ويژه در حال حاضر درحدود 1200 جلد است که براساس نظام LC سازماندهی شده و اطلاعات آن از طريق برگهدان کتابخانه و وب سايت کتابخانة مرکزی قابل بازيابی است.
كتابهاي اين مجموعه شامل زبانهای فارسي، عربي، تركي، فرانسه، روسی، آلمانی و انگليسی است. كتابهاي فرانسه اين مجموعه بيش از ساير زبانهاي اروپايي است و شماري از آثار ايرانشناسان روسی و تاجيکی در اين مجموعه ديده ميشود كه بيشتر از طرف خود مؤلفان به او اهدا شده است. ايرج افشار نيز در اين باره مینويسد:
«شايد بهترين مجموعة کتابهای روسی دربارة ايران از آن کتابخانة اوست. او توانسته بود به مناسبت مسافرتهای متعددی که به شوروی رفته بود، در طول چهل سال آخر زندگيش، اکثر آثار روسی دربارة ايران را گردآوری کند.»[6]
اين مجموعه شامل موضوعات مختلفی است، اما بيشتر آثار مربوط به تاريخ ايران، اسلام، ادبيات فارسي و عربی را دربرميگيرد.
ايرج افشار در مورد وسعت و تنوع کتابخانة سعيد نفيسی مینويسد:
«ماية نخستين کتابخانهاش مجموعة کتابهايی بود که از پدرش علیاکبر ناظمالاطباء به او رسيد. پس از آن خود به خريدن کتاب پرداخت. نيز سعی داشت آثار و انتشاراتی که رايگان توزيع میشود به دست آورد، البته غالب اشخاص که کتاب چاپ میکردند نسخهای از اثر خود به يادگار به او میدادند. از فرنگ نيز کتاب میخريد. در سفرها هم فرصت را از دست نمیداد. هر وقت مسافرتی میکرد، خواه به شهرهای ايران و خواه به کشورهای ديگر، بستههای کتاب همراه میآورد، از کتابهايی که خريده بود يا بدو اهدا شده بود.[7]

بيشتر کتابها دارای يادداشت يا مهر مالکيت هستند که در صفحه عنوان يا صفحة قبل از آن ديده میشود. اين يادداشتها يا مهرها اغلب تاريخ ندارند. در كتابهاي لاتين بيشتر تاريخهای 1925، 1926 و 1930 ديده میشود.
در كتابهاي فارسي و عربي مهر مالكيت شامل عنوان «كتابخانة سعيد نفيسي»، «طهران» و «نمره» است. گاهي تاريخ خريد كتاب يا ورود كتاب به كتابخانه هم نوشته شده است. نمرة كتاب رديف ثبت كتاب را در دفتر ثبت يا فهرست كتابخانة سعيد نفيسي نشان ميدهد. اين فهرست اکنون به شمارة 8734 در گنجينة نسخههاي خطي كتابخانة مركزي دانشگاه نگهداري ميشود.
اين مهر در كتابهاي لاتين شامل عنوان “EX-LIBRIS SAID NAFICY”, “Teheran”
و شمارة ثبت كتاب است كه با علامت N مشخص شده است. اين شمارهها به عدد 4936 ميرسد.
همچنين مهر «سعيد بن علياكبر ناظمالاطباء» در برخی کتابها ديده میشود. دو يادداشت مالکيت زير نیز در چند کتاب وجود دارد:
«از متملكات سعيد نفيسي كرماني»
«چند روزي بعاريت باماست از كتب كتابخانة حقيرست و انا عبدالعاصي سعيد بن علياكبر ناظم الاطباء نفيسي»

يكي از مشخصههاي ظاهری مجموعة كتابهاي سعيد نفيسي جلدهاي مقوايي با روكش پارچهاي است. نوزده طرح پارچه را در اين جلدها میتوان مشاهده كرد.
بيشتر كتابهاي لاتين اين مجموعه در كتابخانة مركزي با جلد گالينگور سورمهای مجلد شدهاند. کتابخانة مرکزی در سالهای نخستين فعاليت خود از صحافی به عنوان مشخصة مجموعههاي اهدايی، نشريات و غيره استفاده میکرد. برای نمونه بيشتر كتابهاي مجموعة اهدايی علیاصغر حکمت با جلد گالينگور قرمز تجليد شدهاند.
در تعدادي از كتابهاي فارسي، عربي و تركي اين مجموعه ديده ميشود كه نفيسي احتمالاً به منظور طبقهبندي كتابها در كتابخانة خود، موضوع كلي كتاب را با استفاده از چند عنوان موضوعي در گوشة سمت چپ صفحه عنوان يادداشت كرده است. اين عناوين موضوعي عبارتاند از: تاريخ، تذكرههاي پارسی، دواوين شعراي ايراني، رسايل و كتب سياسي، روايات و قصص، علوم طبيعي، كتب اخلاقي و عرفاني، كتب ادبي، كتب ادبي عرب، كتب تاريخ، كتب حقوقي، كتب مذهبي، كتب و رسائل سياسي اجتماعي،….
افشار درمورد طبقهبندی کتابها در کتابخانة سعيد نفيسی مینويسد:
«کتابخانهاش نظم و آرايشی نداشت. خودش میدانست که هر کتاب کجاست و زود میتوانست آنچه را میخواهد پيدا کند، اما گاهی هم موفق نمیشد – مخصوصا در جستن کتابهايی که مورد استفادة خودش نبود و برای ديگران میخواست.»[8]
در چند كتاب معدود يادداشت خريد ديده ميشود، با اين مضمون:
«در شيراز روز دوشنبه پنجم فروردين ماه 1319 خريدم سعيد نفيسي»
«از اصفهان خريده و براي من فرستادهاند»

يادداشت تقدیم كتاب برخي مؤلفان در كتابهاي مجموعة سعيد نفيسي ديده ميشود، از جمله يادداشت تقدیم اميرحسين آريانپور، ابن يوسف شيرازی، نذير احمد، اديب برومند، عباس اقبال، اميرقلی امينی، محمدجواد بهروزی، احمد بهمنيار، مهدی بيانی، سيف پورفاطمی، محمد حجازی، رضا دامغانی، جلال دری، مرتضی راوندی، آذر رهنما، غلامحسين زيرک زاده، پوران شجيعی، عبدالحسين شيبانی، ذبيح الله صفا، لطفعلی صورتگر، مصطفی فاتح، محمدتقی فخر داعی گيلانی، محمود فرخ، نصرالله فلسفی، رضا کاويانی، عباس کديور، بهمن کريمی، ح کوهی کرمانی، ابوالقاسم لاچينی، منوچهر محمودی، محمدتقی مصطفوی، علی اصغر معينيان، عبدالحسين ميکده، رسول نخشبی، محمدصادق نشأت، محمد وثوق، وحيد دستگردی، هوشنگ وصال، مشفق همدانی.
برخي يادداشتهاي تقديم كتاب موجود در مجموعة سعيد نفيسي به قرار زير است:
يادداشت حسن پزشگزاد در كتاب رهبر جوانان:
«اين كتاب را بعنوان يادبود تقديم فاضل ارجمند و دانشمند يگانه آقاي سعيد نفيسي نمود كه مرا از نظر لطف دور ندارند و از اغلاط و اشتباهات آن صرف نظر نمايند 3/9/1322»
يادداشت نصرالله فلسفي در كتاب اصول تعليم و تربيت:
«اگر اين اثر ناچيز قابل آن نباشد كه به دوست عزيز دانشمندم آقاي سعيد نفيسي تقديم شود لااقل يادگار ارادت ابدي من نسبت به وجود عزيز بيهمتاي او ميتواند بود 25/4/1315»

هم او در كتاب زندگاني شاه عباس اول مينويسد:
«به دوست دانشمند بزرگوارم جناب آقاي سعيد نفيسي تقديم شد تا يادگاري از يك عمر ارادت مخلصانة نويسنده به وجود بسيار عزيز ايشان باشد آذرماه 1341.»
يادداشت محمدجواد بهروزي در كتاب لغز:
«به پيشگاه استاد دانشمند و پدر روحانيم جناب آقاي سعيد نفيسي كه در تهيه و تنظيم اين كتاب بهترين مشوق و راهنمايم بودهاند تقديم ميدارم. شيراز – شهريور ماه 40»
يادداشت عباس كديور در كتاب تاريخ گيلان:
«به جناب آقاي سعيد نفيسي استاد دانشگاه تهران كه آثار نفيس و ذيقيمتي از رشحات قلمي معظم له دربارة گيلان منتشر شده است تقديم ميگردد 15 دي 1319»
خود سعيد نفيسی در صفحه عنوان كتاب جستجو در احوال و آثار فريدالدين عطار نيشابوري تأليف خودش كه در سال 1320 در كتابفروشي اقبال در تهران به چاپ رسيده يادداشت زير را گويي براي خود نوشته است تا ارادت و حقگزاری خود را نسبت به استاد معظم بديعالزمان فروزانفر نشان دهد:
«يادگار ناچيزي است از سالها ارادت بيرياي من بمحضر دانشمند مكرم آقاي بديعالزمان فروزانفر، طهران اسفند ماه 1320 سعيد نفيسي»

يادداشت جالبي هم در ابتداي چاپ اول كتاب سمريه تأليف ابوطاهر سمرقندي كه در سال 1330 در قطع جيبي و در 53 ص به چاپ رسيده است ديده ميشود. اين كتاب داراي دو مقدمه، يكي از ايرج افشار و ديگري از سعيد نفيسي، است. افشار در پايان مقدمة خود كه مقدمة اول است مينويسد:
«من بايد از دانشمند عزيز، سعيد نفيسي، سپاسگزاري بسيار كنم كه كتاب سمريه را – كه شايد در تهران جز ايشان ديگر كس ندارد – بلطف تمام در اختيارم گذاردند. اينك بجا ميدانم كه اين سطور را بسپاسگزاري از ايشان بپايان آورم.»
و باز در ابتداي نسخهاي از كتاب كه به نفيسي تقديم كرده نوشته است:
«تقديم به آقاي سعيد نفيسي دانشمند محترم عزيز كه در مقدمة كتاب حق محبت ايشان را نتوانستم بجا آورم و اينك عذرخواه قصور خود هستم 11 آبانماه 31 »
قديمترين کتابی که در حال حاضر در اين مجموعه وجود دارد ترجمهای از قرآن به زبان آلمانی است. اين کتاب چاپ 1775م و به خط آلمانی قديم است:
Der Koran, von Friedrich Eberhard Boysen
همچنين تعداد بسياری کتابهای چاپ قرن نوزدهم ميلادی در اين مجموعه وجود دارد.

از جمله قديمترين و كميابترين كتابهاي فارسي موجود در اين مجموعه ميتوان به سه كتاب زير اشاره كرد:
استاد نوروز پينهدوز: نمايش اخلاقي ادبي اجتماعي، در شش پرده، تصنيف ميرزا احمدخان كمالالوزاره محمودي، طهران: مطبعه فاروس، 1337ق/1919م
تجارت قالي رنگين برنگهاي جوهري: راپورت كميسيون فوقالعادة تحقيق بحضور هيئت وزراء عظام دامت شوكتهم، طهران: مطبعه فاروس، 1332.
اصول محاكمات حقوقي، طهران: مطبعه سعادت، 1339ق
در اين مجموعه تعدادی جزوات غير كتابي وجود دارد که از جمله ويژگيهاي ارزشمند اين مجموعه است. استاد افشار دربارة اين بخش از کتابخانة سعيد نفيسی مینويسد:
«در ميان مجموعة کتابهای چاپی او بجز آثاری که اساسی و قابل توجه نخستين است، تعداد کثيری جزوات و رسائل جمع شده بود که در نظر اول تصور اهميت برای آنها نمیشود. ولی وقتی به دقت بدانها رسيدگی شود فايدة آنها آشکار میشود، از قبيل مقالات مستخرج مستشرقين از مجلات، مقررات و قوانين و آئيننامههای قديم ايران یعنی پس از مشروطه تا سالهای 1304 (شايد تنها درين مجموعه عدهای از آنها بطور انحصاری وجود داشته باشد)، اساسنامة احزاب قديم و کانونها و باشگاهها، تصنيفها و ترانههايی که در مدت سی چهل سال اخير چاپ شده، تقويمهای رقومی از ابتدا تا سنوات اخير، و آثاری ديگر از همين قبيلها.»[9]

از جملة اين جزوات ميتوان به موارد زير اشاره كرد:
– پروگرام نمايش و كنسرت شب پنجشنبه يازدهم اسفند 1305 بمنفعت مدرسه عالي موسيقي در سالون گراند هتل
– تصويبنامه راجع به تنسيقات جنگلهاي ايران مصوبه در جلسه 30 ارديبهشت 1306 هيئت وزراء اعظام طهران
– تعليمات درجه اول پيش آهنگي پسران ايران، براي كلاسهاي دوم و سوم دبيرستانهاي پسران، نگارش بهاءالدين پازارگاد، كتابفروشي و چاپخانة دانش، 1318
– قانون اخذ تمبر از بليطهاي وروديه نمايشگاهها و مجالس تفريح عمومي مصوب 26 سنبلة 1303 و نظامنامه اجراي آن مورخ آبانماه 1307
– نظامنامة خدمات مامورين توزيع
– نظامنامة دبستان تمدان ايرانيان در صابونچي (بادكوبه: چاپخانة برادران اوروجوف، 1326)
– نظامنامة درشكههاي عمومي، تأليف و پيشنهادي مسيو وستداهل رئيس كل تشكيلات نظميه ايران، 1915م /1333ق
– نظامنامة مدال و نشان علمي
– نظامنامة كلوب ايران طهران 1328
– نظامنامة مواد محترقه

مجموعة نسخههای خطی سعيد نفيسی
سعيد نفيسی 1200 نسخة خطی داشت که در زمان حيات خود 1081 جلد را به کتابخانة مرکزی، و هفت يا هشت دفتر خطی جزء جمع و خرج مملکتی را به کتابخانة دانشکدة حقوق دانشگاه تهران فروخت و تعداد هفتاد و هفت جلد آن نزد خود خانوادهاش باقی ماند.[10]
مجموعة اسناد و نسخههای خطی متعلق به سعيد نفيسی، محفوظ در کتابخانة مرکزی، را که در فهرست نسخههای خطی کتابخانة مرکزی دانشگاه تهران، جلد 16 و 17، معرفی شده است[11]، میتوان به سه بخش تقسيم کرد:
- نسخههای خطی:
يادداشت مالکيت سعيد نفيسی در پشت نسخههای خطی او ديده میشود که تاريخ و محل خريدن آن را نشان میدهد. وی در برخی نسخههای کمياب و منحصر و ناشناخته توضيحات مفيدی در بارة نام کتاب، مؤلف، و اطلاعات ديگر نوشته است.
نفيسی نسخههای خطی ناقص مورد علاقة خود را از روی نسخة ديگری که سراغ میکرد به خط خويش تکميل میکرد، مانند: ديوان جمالالدين اصفهانی (ش 6136)، روضات الجنات (ش 5745)، مجمع التواريخ (ش5842)، تاريخ بيهقی (ش 5933)، مجموعه (ش 5967)، ديوان مغربی (ش6017)، ليلی و مجنون (ش 6188)، فضايل الانام (ش 6224)، ديوان ازرقی (ش 6522)، تاريخ طبرستان (2/24ب ادبيات)[12]
وی برای نسخههايی که احتمال میداد در آينده مورد مراجعات علمی خودش واقع شود فهرست موضوعات و ابواب مینوشت[13]، مانند نسخة لطايفنامه (ش 5574)[14]

همچنين تعدادی از نسخهها به خط خود اوست. افشار دربارة عادت نفيسی در استنساخ کتب مینويسد:
«مقادير کثيری نوشتههای چاپ نشده و کتب استنساخ شده از او به جای مانده که مقدارش کمتر از آثار چاپ شدة او نيست. عادتش اين بود که چون نسخهای مفيد میديد، اگر از آن خبری نداشت، به استنساخ آن میپرداخت. دوستانش ديدهاند که حتی در گردش و سفر هم نسخههای خطی را با خود میبرد و ساعات فراغت را به نسخهبرداری میپرداخت، و هم اکنون در ميان کتابخانهاش آثار متعددی ديده میشود که به دست خود کتابت کرده است[15]. عيسی صديق اعلم ضمن تأييد اين سخنان میافزايد: نفيسی هرجا کتابی سراغ میکرد به امانت میگرفت، اگر خطی بود استنساخ میکرد و اگر چاپی، کوشش میکرد نظير آن را به دست میآورد[16].
ايرج افشار در مقالة خود با عنوان «کتابخانة سعيد نفيسی و نسخههای خط او» مندرج در يادنامة سعيد نفيسی، فهرست يکصد و شصت نسخه به خط سعيد نفيسی را آورده که از سال 1300ش به بعد به خط وی از روی نسخ قديم استنساخ شده است. اين فهرست به ترتيب شمارههايی که خود نفيسی بر کتابها نوشته تنظيم شده است.[17]

افشار دربارة اين نسخهها مینويسد:
«اين مجموعه بسيار گرانبها است، چه يادگاری است ارجمند از دانشمندی بزرگ که با همتی و حوصلهای و پشتکاری و ذوقی و ولعی خاص، در سفر و حضر، اين مقدار نسخهنويسی کرده و توانسته است از بعضی از متون قديم نسخهای ديگر بيافريند و در دسترس پژوهشگران قرار دهد. قصد او از نوشتن اين نسخ بيشتر آماده کردن آنها برای چاپ بوده است. اما موفق به برآوردن همة نيات خود نشد. متأسفانه تعدادی از نسخههای اين مجموعه گم شده است و فعلاً در ميان کتب وی ديده نمیشود و محتمل است که بعضی از آنها همانها بوده است که به چاپ رسانيده و در موقع چاپ کردن اوراق شده است. نيز احتمال دارد که بعضی از آنها را برای استفاده در اختيار همکاران خود قرار داده و به او برگردانده نشده است.»[18]
براساس اين فهرست، نسخههای گم شدة خط نفيسی يا نسخههايی که در هنگام تهية اين فهرست در اختيار نبوده نوزده نسخه است.
نسخههای خط سعيد نفيسی محفوظ در کتابخانة مرکزی عبارتاند از:
لغت فرس (ش 5532)، ديوان ابوسعيد ابوالخير (ش 8983)، 6029 ديوان صافی اصفهانی (ش 6029)، 6077 حديقه الحقيقه (ش 6077)، تئاتر حاجی آقا (ش 3/8738)، 8793 رباعيات خيام (ش 8793)، جنگ شعر فارسی (ش 8984)[19].

همچنين دستنويس تأليفات خود او، شامل تذکرة شعرای فارس (ش 8980 و 8981)، خاطرات نفيسی (ش 9054)، تذکرة نفيسی (ش 8733)، 8734 فهرست کتابخانة قديم سعيد نفيسی (ش 8734)، تاريخ ادبيات ايران (ش 9117)، و مقدمة مجالس النفايس (ش 9088)[20]
«فهرست کتابخانة قديم سعيد نفيسی» شامل دو دفتر رحلي است، يكي در 142 برگ و ديگري در 36 برگ، که فهرست کتابخانة شخصی او را نشان میدهد. کتابها و نسخههای خطی فارسی و عربی از سمت راست و کتابهای لاتين از سمت چپ نوشته شده است. در اين فهرست 4209 کتاب فارسی و عربی و 4964 کتاب لاتين معرفی شده است. اطلاعات کتابها شامل نام کتاب، مؤلف، محل نشر، سال نشر، قطع و تعداد صفحات است. برای نسخههای خطی نيز نام نسخه، مؤلف، تاريخ کتابت، قطع و تعداد صفحات ذکر شده است. شمارهای که در اين فهرست به هر کتاب داده شده در خود کتاب يا نسخه نيز نوشته شده و قابل تطبيق است.
- يادداشتهای سعيد نفيسی (ش 8977، 8979، 8982) (17: 267و268)
اين يادداشتها شامل نوشتههای پراکنده، فيشها، يادداشتها و دستنويس مقالات و برخی اوراق تأليفات اوست.

- نامهها، اسناد و اوراق اداری (ش 8978،8980، 8981، 9054، 9223)
اين مجموعه شامل نامههايی که به نفيسی نوشته شدهاند، کارتهای دعوت، احکام استخدامی و غيره است.
در 5 دی سال 1351، به مناسبت انتشار «يادنامة سعيد نفيسی»[21] مجلس بزرگداشتی در کتابخانة مرکزی دانشگاه تهران برای سعيد نفيسي برگزار شد، و در کنار آن نمايشگاهی از آثار چاپ نشده و اوراق و اسناد زندگی و عكسهای او ترتيب يافت. به يادگار اين مراسم، بروشوری با عنوان «سعيد نفيسى و ادبيات فارسى» در 2 برگ به قلم ايرج افشار به چاپ رسيد. اين بروشور کتابشناسی آثار سعيد نفيسي[22] را دربرميگيرد و 114 اثر چاپ شدة او را معرفی میکند و شامل قسمتهای زير است:

الف) آثار ادبی
ب) ادبيات اروپايی
ج) متون فارسی
د) تحقيق در ادبيات فارسی و ايران
هـ) تاريخ ايران
و) لغت
ز) کتابشناسی
ح) ترجمة تاريخ
ط) آثار ديگر
ی) مجلات
يا) مقالات
يب) آثار چاپ نشده: اين قسمت به مقالة «کتابخانة سعيد نفيسی و نسخههای خط او» مندرج در «يادنامة نفيسي» ارجاع داده شده كه در آن يکصد و شصت اثر به خط او معرفي شده است.

[1]) هوشنگ اتحاد، پژوهشگران معاصر ايران، تهران: فرهنگ معاصر، 1378، 4: 415.
[2]) ايرج افشار، «کتابخانة سعيد نفيسی و نسخههای خط او»، يادنامة سعيد نفيسی، گردآورنده پريمرز نفيسی، تهران: انتشارات مجلة دانشكدة ادبيات و علوم انسانی، 1351: 27- 29
[3]) همان: 25
[4]) ايرج افشار، «درگذشت سعيد نفيسی»، راهنمای کتاب، س 9، ش 4: صص 463-471.
[5]) افشار، «کتابخانة سعيد نفيسی و نسخههای خط او»: 26-27.
[6]) همان: 28
[7]) همانجا
[8]) همان: 28.
[9]) همان 26-27.
[10]) همان: 27.
[11]) «محمدتقی دانشپژوه، فهرست نسخههای خطی کتابخانة مرکزی، تهران: دانشگاه تهران، 1364، ج 17 و 18.»
[12]) پريسا کرمرضايی، فهرست کاتبان نسخههای خطی کتابخانة مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران، تهران: کتابخانه، موزه و مرکز اسناد دانشگاه تهران، 1390، ص 559-560.
[13]) افشار، «کتابخانة سعيد نفيسی و نسخههای خط او»: 27.
[14]) کرمرضایی، همانجا
[15]) افشار، «درگذشت سعيد نفيسی»: 464.
[16]) هوشنگ اتحاد: 366.
[17]) افشار، «کتابخانة سعيد نفيسی و نسخههای خط او»: 29-38.
[18]) همان: 29.
[19]) کرمرضايی، همانجا.
[20]) همانجا.
[21]) يادنامة سعيد نفيسی، گردآوردة پريمرز نفيسی، تهران: انتشارات مجلة دانشكدة ادبيات، 1351 (به جای شمارة پی در پی 78 مجلة دانشکدة ادبيات و علوم انسانی، س 19، ش 1و2).
[22]) ايرج افشار، نادرهکاران (سوکنامة ناموران فرهنگی و ادبی)، به کوشش محمود نيکويه، تهران: قطره: 1383: 166.