قهرمانان در تاریخ / الهام افتحی
- Heroes
- Paul Yohnson
- Harper Collins, 2007
- 486 p
پلجانسن از نويسندگان معاصري است كه در زمينة مسائل تاريخي و اجتماعي مقالات و كتابهايش شناخته شده است. اساساً روزنامهنگار بوده و مدتها سردبيري هفتةنامة معتبر نيواستيتسمن را در عهده داشته است.
پلجانس كتابهاي متعددي منتشر كرده كه ميتوان به تولد جهان مدرن و زمانه نو و روشنفكران اشاره كرد.
پلجانسن در «تولد جهان مدرن» به حوادثي كه تحولات جهان مدرن را به وجود آورد ميپردازد. و در «زمانه نو» به برخي از جنبههاي تاريخ قرن بيستم اشاره ميكند.
جانسن در زبان فارسي با كتاب «روشنفكران» معرفي شد كه بسيار بحثانگيز بود. در اين كتاب زندگي: «ژان ژاك روسو، كارل ماركس، هنريك ايبسن، لئوتولستوي، ارنست همينگوي، برتولت برشت، برتراندراسل، ژان پل سارتر، ادموندويلسون، ليليا هلمن و…» پرداخته است.
پلجانسن در كتاب روشنفكران به نوع خاصي از روشنفكران ميپردازد و پرده از زندگي و عقايد آنها نسبت به مسايل ساده و پيچيده برميدارد. جانسن با تشريح دقيق روحيات و زندگي خصوصي پارهاي از روشنفكران نشان ميدهد كه روشنفكران چگونه ميتوانند بيش از ساير افراد بشري گرفتار ضعفها و توهمهاي انساني باشند!
پلجانسن در كتاب قهرمانان به موضوع قهرمانپروري در تاريخ ميپردازد و به برخي از زنان و مرداني كه در طي قرون و اعصار در تاريخ نقش ايفا كردند ميپردازد. زنان و مرداني كه نه در تنها در حوزة تاريخي و فرهنگي زادگاه خود بلكه در عرصه جهاني تأثيرگذار بودند.

در مقدمه كتاب در تعريف «قهرمان كيست؟» ميخوانيم: «در منطقه كويري غرب مصر كه فاصله طولاني با نزديكترين جاده دارد به تك مقابر سنگي برميخوريم كه در اثر وزش باد فرسايش پيدا كردهاند. قدمت اين مقابر به سه تا چهار هزار سال ميرسد و شاهدي است بر احترام آن مردگان كه اين مقابر را برايشان ساخته و برافراشتند. ممكن است گذشت قرنها و عوامل طبيعي نام آنان را از روي سنگها كمرنگ کرده يا زدوده باشد ولي نوعي تقدس هنوز در اين مقابر حفظ شده است.
دكتر پلجانسن در كتاب «سفري به جزاير غربي» داستان سفر خود به لونا را به تصوير كشيده است. به ويژه قبرستاني را توصيف ميكند كه معتقد است به شاهان اسكاتلندي و مشاهير آن عصر تعلق داشته است. اين قبرستان نويسنده را تحتتأثير قرار ميدهد. و مينويسد: «نميدانم چه كساني در اعماق اين مقابر به خاك سپرده شدهاند. با مشاهده انبوه قبرها اين حدس را ميزند كه بدون شك مردگان اين مقابر تصور نميكردند كه به اين زودي از خاطره بروند.»
من نيز به لونا سفر كردم و همچون دكتر جانسن دربارة مقابر اين بزرگان گمنام انديشه كردم. اصولا چنين اماكني ذهن را تحريك ميكند و از جمله به سرنوشت بشر انديشيدم. چنين مقابري را در يونان هم ديدم، كه برخي از آنها به دوران پيش از زندگي يونانيها در اين سرزمين بازميگردد. هومر با افتخار و تحسين از اينان ياد ميكند و در تعريف «قهرمان» مينويسد كه قهرمان كسي است كه داراي قدرت فوق بشري، شجاعت و توانايي بينظير بوده و مورد توجه ربالنوع قرار داشته و واسطه بين انسان و خدايان بوده است.
مقابر پادشاهان هميشه برايم جذاب و ديدني بوده است: مقبرة چهارمين سلسله فرعونها و يا مزار امپراتور روم باستان در كليساي جامع پالرمو يا مقبرة هنري ششم. اجساد پادشاهان فرانسه روزگاري با دقت بسيار در صومعه پادشاهي سنت دوني به خاك سپرده ميشد. البته قلب آنها به طور جداگانه در محفظه شيشهاي نگاه داشته ميشد. در جريان انقلاب فرانسه اين قبرها مورد بيحرمتي قرار گرفت. اشياء ارزشمند آنها فروخته شد و بسياري مورد دستبرد قرار گرفت. قلب خشكيدة لويي شانزدهم به «سانتن هاركوت فرستاده شد و يك استاد كمبريج با بيحرمتي آنرا بلعيد. پادشاهان انگلستان در «وست مينستر» وضعيت بهتري داشتند هنوز بازمانده سازندهاش شاه ادوارد و بسياري ديگر از اخلاف دست نخورده خوابيدهاند. در اين صومعه مردم عادي در كنار پادشاهان به خاك سپرده شدهاند. سراسر سنگهايي كه نامهاي درياسالاران و ژنرالها به خود دارد. از زمان شولر مرسوم شد كه شاعران و نويسندگان را نيز در گوشهايي از اين مقابر به خاك ميسپردند.
اما كساني كه دو «وست مينستر» آرميدهاند الزاماً مسيحي نيستند. حتي چارلز داروين كه به شك و ترديد در بسياري از اعتقادات شهرت داشت در آنجا آرميده است.
در پاريس كليساي قديمي سنت زنويو روحاني شهر به دست كلاويس ساخته شد و لويي هشتم آن را بازسازي كرد. در سال 1791 انقلابيون اين مكان را به آرامگاه قهرمانان غيرمذهبي تغيير دادند و نام آنرا «پانتئون» گذاشتند. اين كليسا در سال 1885 مجدداً به صورت مكاني مقدس بازسازي شد. در قرن نوزدهم زماني به عنوان كليسا و زماني ديگر به عنوان معبد كاربرد داشت.
در سال 1885 اين كليسا دوباره تقدس خود را از دست داد. جسد ويكتور هوگو در آنجا به خاك سپرده شد و در سالهاي بعد بيشتر بزرگان فرانسه در آنجا به خاك سپرده است در واقع «پانتئون» يك آرامگاه است كه به صورت يك سمساري كهنه از مردگان به شمار ميآيد كه اين آنها اهميتي ندارد.
آنچه كه پلجانسن در كتاب «قهرمانان» مورد بحث قرار داده است مجموعه كوچكي از قهرمانان زن و مرد است كه هنوز شگفتي برانگيزند يا احترام دارند و يا گاهي موجب ترحم هستند. در انتخاب «قهرمانان» زنان جايگاه بالاتري دارند. البته به دليل وفاداري و شهرتشان بلكه منشهاي قهرمانانه آنان و اقبال عمومي مردم موردنظر جانسن بوده است.
كتاب قهرمانان از جمله به مباحثي:
قهرمان كيست؟ – نماد قهرمانان – قهرمانگرايي در عصر روشنگري – قهرمانگرايي به مسلخ برده شده و آيا قهرمانگرايي براي آينده باقي ميماند. ميپردازد.