در قلب غربت و قرابت
این عکس را امروز 29 آبان ماه 1389 که در بیمارستان سیدرز ساینای لوسآنجلس بستری هستم فرزندم آرش بیهوا برداشت که برای خود و برادران بزرگش بهرام و کوشیار یادگار باشد.
علی دهباشی که از طریق ایمیل این عکس را دیده از بچهها خواسته بود نسخهای بگیرد که چاپ کند. براي اينكه و داد من درنیاید و به بچهها گفتم عکس مربوط به شماست ولی حالا که خواستهاید یادداشتی بر آن بنویسم باید بگویم به یاد تعبیری زیبا از مؤلف سمط-العلی یا عقدالعلی (تواریخ کرمان عصر سلجوقی) افتادم که یکی از آن دو نویسنده توصیف مردی را که بسیار رنجور بود و نای تقلا نداشت ، بدان کرده و نوشته است : « نه زنده نه مرده».
چون یکی دو روز قبل تصحیح نهایی تازهها و پارههای ایرانشناسی رسیده بود برای اینکه بخارا معطل نماند در قلب غربت و قرابت حال به دلخوشی خود ایرانشناسی پرداختم و در کنار بعضی از آنها یادداشت کردم که چون اصلها را به دوست جوان محمد افشین وفایی دادم حتماً آنها را به مقابلۀ مجدد درگیرد مانند اصطلاحات البسه و نقضیهسازیهای ملا دو پیازه.
ایرج افشار