نشریه مطالعات ایرانی / فرزانه قوجلو
سپتامبر 2010، شماره چهارم از سال 43 نشریۀ انگلیسی زبان مطالعات ایرانی، وابسته به انجمن بینالمللی مطالعات ایرانی و به سردبیری دکتر محمدعلی همایون کاتوزیان منتشر شد. این شماره از نشریهی مطالعات ایرانی مشتمل بر سه بخش است: مقالات، سوگنامه و بررسی و نقد کتاب.
در بخش مقالات آثاری را میخوانیم از : کازو موریموتو، مایکل سیسکو، حمید کشمیرشکن، مهیناز میردهقان و سیمین مرادخانی، آمر قیطوری، حسن یاسمی و کریستین کزازی. در سوگنامه، رِناتا روسک کووالاسکا یادی کرده است از مارِک اسمورزینسکی و در بررسی و نقد کتاب نوشتههای رودی ماته، محمد رضا قانونپرور ، افشین متین اصغری، ابراهیم کالین، توماس ام.ریکس، مهدی امین رضوی، ویلیام اُ. بیمن، الهام قیطانچی، اولیور کوربوز، برند کاسلر، انوشا احتشامی و سیروس شایق منتشر شده است که در نوشتههای خود آثاری از حمید تفضلی، محمدعلی همایون کاتوزیان، فرهاد نعمانی و سهراب بهداد، سجاد ریزوی، ادوارد جی.براون، هژیر تیموریان، مهدی سِمتی،نیما نقیبی، لارنس لوئر، سید حسین موسویان، اوا پاتریشیا راکل و رومن زیبرتس را مورد بررسی قرار دادهاند. و مروری داریم بر چکیدهای ازمقالات شماره چهارم:
نخستین نسبشناسی کنیهی آل علی در عصر صفوی: سندی جدید بر تأیید ادعای وجود جایگاه سیّد قبل از سلسلهی صفویه
کازو موریموتو با اشاره به کمبود منابع موثق برای چنین پژوهشی و حدس و گمانهایی که تا کنون پژوهشگران برای دستیابی به پاسخی مطمئن زدهاند، نموداری نسبشناختی را در اختیار مخاطب قرار میدهد که در ربع سوم سدهی پانزدهم ( به احتمال بسیار در دههی 1460) در عراق ( به احتمال فراوان در نجف) ترسیم شده است و ثبتی است «رسمی » بر استفاده صریح از این کنیه. این نمودار سندی است ارزشمند که رسماً استفاده از این کنیه را سه یا چهار دهه قبل از استقرار سلسلهی صفویه در ایران تأیید میکند. در عین حال، موریموتو با بررسی مطالعاتی که تا به امروز برای پاسخ به این ادعا صورت گرفته کوشیده است تا اهمیت این نمودار را بر مخاطب خود آشکار سازد.
تکرار ابدی در بوف کور
این مقاله به قلم مایکل سیسکو، شیوهی حیرتانگیز و منسجمی را بررسی میکند که بوف کورِ صادق هدایت به واسطهی آن مفهوم تکرار ابدی را مینمایاند. هدایت به طریقی بیهمتا از تکرار سود میجوید. راوی بوف کور نه تنها از تکرار حوادث، مضامین، القاب و عبارات همسان در ذهن و گفتار شخصیتهای داستان حرفی به میان نمیآورد بلکه حتی متوجهی چنین تکراری نمیشود تا جایی که شخصیتهای بوف کور با هر رویداد یا اندیشهی تکراری طوری رو به رو میشوند که انگار چنین چیزی برای نخستین بار رخ میدهد. در عین حال سیسکو یادآور میشود با وجود آنکه او هدایت را متفکری« نیچهای»نمیداند، اما اندیشههای فلسفی برخاسته از آثار نیچه و آن دسته از متفکران فرانسوی که بعد از نیچه آمدند، شاخصتر از همه کلوسووسکی[1] و ژیل دلوز[2]، آشکارا بر بوف کور تأثیر میگذارند و به این ترتیب وجوهی از این اثر مهم را برای ما مطرح می-سازند که تا کنون از نظر دور ماندهاند. بر اساس تحلیل نویسندهی مقاله، هدایت به ویژه ستیزی را با نهلیسیم نشان میدهد که به واسطهی پرسشهای فلسفی که بعدها نام اگزیستانسیالیسم را بر آن میگذارند توصیف میشود، اما خاستگاه شیوهی هدایت صرفاً الگوهای اروپایی نیست.
مسألهی هویت در رویارویی با غریبگرایی در هنر معاصر ایرانی
حمید کشمیرشکن، نویسندۀ سومین مقاله در این شماره از نشریهی مطالعات ایرانی است که به توصیف دو دلبستگی اصلی در هنر و تجربهی هنری در ایران معاصر میپردازد ( به معنای هویت محلی، تاریخی، خیالی و جمعی و نیز هویت فردی) و در مقابل آن «غریبگرایی» ( که به گونهای اجتنابناپذیر مرتبط با دلبستگی اول به نظر میرسد) و هر دوی آنها ( هویت و غریبگرایی) با چالشهایی سروکار دارند که به « خود» و « دیگری» و بحث« انتظارات» مرتبط است که به مفهومی گستردهتر در موازنههای اجتماعی سیاسی میانجامد. نخستین دریافت با مفهوم هویتی سروکار دارد که نشان میدهد چطور هنرمندان مقولهی زیباییشناسی معاصر را در پرتو ایدئولوژی ملی و بومی تفسیر کردهاند. دریافت دوم به دلمشغولی فرهنگی برمیگردد که گریبانگیر همیشگی هنرمندان ایرانی در درون مرزهای ایران است و نیز به نگرانی اجتماعی که اگر نه همیشه اما غالباً این دسته از هنرمندان را درگیر خود میکند.
ضمایر شخصی در گویش کاکاوندی لَکی در منطقهی هرسین ( کرمانشاه ایران)
هدف این مقاله که نویسندگان آن مهیناز میردهقان و سیمین مرادخانی هستند، بررسی جایگاه و کارکردهای نحوی ضمایر شخصی پایه و پیرو در گویش کاکاوندی لَکی است که در منطقهی هرسین کرمانشاه به کار میروند، گویشی منسوخ در زبان فارسی. این بررسی به توصیف صرف و نحو این گونه ضمایر میپردازد و جایگاه خاص ضمیرها را در این گویش در ارتباط با کارکردهای نحوی آنها جستوجو میکند که در مقایسه با زبان فارسی تفاوتهای قابل ملاحظهای دارند. ضمایر فاعلی، مفعولی، غیرمستقیم و ملکی از جمله کارکردهای اصلی این بررسیاند که تنوع ضمیرها و جایگاه آنها در این گویش بر مبنای این کارکردها طبقهبندی میشوند. افزون بر این، نویسندگان مقاله به بررسی الگوهای مطابقهی گویشی.میپردازند که ویژگیهای افعال متعدی و غیرمتعدی را به نمایش میگذارند.
یادداشتی بر اصطلاحات خویشاوندی کلهری
به رغم مطالعات فراوانی که توسط پژوهشگران غربی در تببین اصطلاحات خویشاوندی در زبانهای مختلف صورت گرفته است، به نظر میرسد تلاش اندکی برای پرداختن به این گونه واژهها .در زبانهای فارسی نظیر زبان کردی شده است. به ویژه زبان کلهری، به عنوان یکی از گویشهای جنوبی زبان کردی، به ندرت موضوع چنین پژوهشی قرار گرفته است. این مقاله، به قلم آمر قیطوری، حسن یاسمی و کریستین کزازی ،با تأکید بر اهمیت چنین پژوهشهایی بر اساس مفاهیم گستردهتر زبان-شناختی و انسانشناختی، میکوشد تا به تشریح واژگان خویشاوندی بپردازد که کلهریزبانان برای نام بردن از خویشان خود یا مورد خطاب قرار دادن آنها به کار میگیرند. در عین حال نویسندگان مقاله میکوشند تا با قرار دادن این واژگان در چارچوب تحلیل اجزایی امکان ارائهی توضیحی تفصیلی از این اصطلاحات را بررسی کنند.
دسامبر 2010: نشریه مطالعات ایرانی شماره 5 از سال 43 خود را به زبان و زبانشناسی اختصاص داده است و به همین منظور دکتر محمدعلی همایون کاتوزیان، مدیر نشریه، از آزیتا ح.طالقانی به عنوان سردبیر مهمان دعوت کرده است تا بر نشر مقالات این ویژهنامه نظارت داشته باشد.
شماره 5 نشریه مطالعات ایرانی به روال معمول خود از دو بخش تشکیل شده است: (1) مقالات، (2) نقد و بررسی کتاب.
در بخش مقالات و پس از مقدمهی آزیتا ح. طالقانی، مطالبی به قلم محمدرضا باطنی، کورش حدیثی، آزیتا ح. طالقانی، سائره کِواک، پرویز پارسافر، یاسمن رفعت، انوشا صدیقی و محمد مهدی واحدی در دسترس علاقمندان قرار گرفته است.
آزیتا طالقانی در مقدمهی خود با عنوان دربارهی زبان فارسی و زبانشناسی به ما میگوید که این ویژهنامه حاصل هفتمین کنفرانس دوسالانهی انجمن بینالمللی مطالعات ایرانی است که از 31 جولای تا سوم آگوست 2008 در تورنتوی کانادا برگزار شد. و پیشنویس بیشتر مقالات مندرج در این ویژهنامه در کنفرانس یاد شده ارائه گردید. محور این مقالات وجوه مختلف زبان فارسی و زبانشناسی است: از واژهنگاری و زبانشناسی اجتماعی تا مباحث زبانشناسی نظری و کاربردی.
همنشینیها و اصطلاحات و میزان ترجمهپذیری آنها، دکتر محمدرضا باطنی
در این مقاله دکتر باطنی به ما میگوید که همنشینیها را میتوان به عنوان توالی واژههایی تعریف کرد که تکرارشان به حدی است که نمیتواند بر حسب تصادف باشد. همنشینیها بر نحوهی استفادهی کلمات در کنار یکدیگر محدودیت ایجاد میکنند. اصطلاح عبارتی است که معنای آن را نمیتوان از تعاریف لغوی و ترتیب اجزای آن عبارت بیرون کشید، بلکه این معنا به مفهوم مجازی آن برمیگردد که فقط از طریق استفادهی رایج شناخته میشود. دکتر باطنی در این مقاله میکوشد تا این نظرات را بسط دهد و برای روشنگری بیشتر نمونههایی از زبان فارسی و انگلیسی را با هم مقایسه میکند و در تقابل با یکدیگر قرار میدهد.
نگرش تاریخی اجتماعی بر منابع شعری ضربالمثلهای فارسی، کورش حدیثی
کورش حدیثی از ارتباط بین شعر و ضربالمثل مینویسد که بسیار عمیق و کهن است. شاعران کلاسیک اغلب ضربالمثلهای مشهور را برای جلب نظر عوام به صدای بلند میخواندند. و در خصوص شاعران حماسی باید گفت که مردم کوچه و بازار از برخی از اشعار مسحورکنندهی آنها استقبال میکردند و به تکرار آنها در گفتار روزمرهی خود علاقه نشان میدادند تا جایی که این دسته اشعار به مرور زمان به ضربالمثل بدل شدند. مولانا، سعدی و فردوسی بیش از هر شاعر دیگری از یک سو ضرب-المثلها را در اشعار خود گنجاندهاند و از سویی دیگر اشعارشان نیز به تدریج ضربالمثل شده است. نویسنده در این مقاله برای ما روشن میسازد که پیششرطها و تدریس شعر این شاعران موجب تحریف این مثلها شده که خود به علت ساختار فشردهی آنها بوده است. حتی دیدگاههای فلسفی و استدلالی مولانا و خیام نیز از این آسیب مصون نماندهاند. بنا به گفتهی کورش حدیثی این مسأله پدیدهای رایج در تمام زبانهاست اما با یافتن ریشههای شعری آنها و کشف دوبارهی درسهای گمشدهی شاعران بزرگ میتوان چنین تحریفهایی را از بین برد. با وجود این، بیشتر ضربالمثلها را روستاییان پدید میآورند تا به این طریق تجارب زندگی روزمرهشان را به یکدیگر، فرزاندن و نسلهای بعدی انتقال دهند.
زمان استمراری در زبان فارسی: ترکیب افعال پیاپی یا گزارههای نمودی مرکب؟ ، آزیتا ح.طالقانی
زمانهای حال و گذشتهی استمراری در زبان فارسی تنها زمانهایی هستند که در آنها فعل « داشتن» در هر دو شکل خود، اصلی و فرعی، علامت مطابقه میپذیرد. از دیدگاه صرف و نحو زبان فارسی، زمان استمراریِ در گزارههای نمودی مرکب و ترکیب افعال پیاپی خصوصیاتی مشابه دارد. و آیا زمانهای استمراری در زبان فارسی گزارههای نمودی مرکب هستند یا ترکیب افعال پیاپی؟ این پرسشی است که آزیتا طالقانی به عنوان نویسندۀ این مقاله مطرح میکند. این بررسی با ارائهی تحلیل صرف و نحوی و معناییِ زمان استمراری در زبان فارسی و نیز تأکید بر خصوصیات عمدهی گزارههای نمودی مرکب و ترکیب افعال پیاپی، درصدد است تا نشان دهد که به رغم تشابهاتی که بین ترکیب فعلی و گزارهی نمودی مرکب وجود دارد استمرارهای زبان فارسی نمونههایی است از ترکیب افعال پیاپی که در این نمونهها نه متمم و نه حرف ربط هیچ یک دو فعل را از یکدیگر جدا نمیکنند، بلکه مفهومی واحد را توصیف مینمایند.
نفی در زبان فارسی، سائرا کِواک
در این مقاله عناصر نفی فارسی طبقهبندی میشوند و ساختارهای نفی که بر پایهی خلاصهسازی و صَرف توزیعی بنا شدهاند مورد بررسی قرار میگیرند. کِواک در این پژوهش به مخاطب خاطرنشان میسازد که نفی یکی از شالودههای زبانهای طبیعی است و تمام زبانهای نوع بشر اَشکالی منفی دارند که با قرینههای مثبت خود مرتبطاند و معانی جملات منفی در تضاد با جملات مثبت قرار میگیرد. و زبان فارسی هم شیوههای متفاوت خود را در بیان جملات منفی داراست. نویسندۀ مقاله میکوشد تا با تکیه بر خلاصهسازی و صرف توزیعی، گزارشی منسجم از ساختار نفی در زبان فارسی ارائه بدهد.
علم نحو، صرف و معناشناسی اضافه، پرویز پارسافر
پرویز پارسافر معتقد است که گرچه اضافه طی سالیان متمادی توسط پژوهشگران متعدد مورد بررسی قرار گرفته، هنوز به جایگاه دستوری شفافی نرسیده است. متخصصانِ دستور زبان اضافه را به عنوان «واژهای» با معانی بسیار در نظر گرفتهاند که بیش از ده کاربرد متفاوت معنایی دارد. این مقاله، پس از بررسی اجمالی تلقیهای پیشین، تحلیلی نحوی را پیش روی مخاطب میگذارد و پس از آن به توصیف صَرف این واژکِ همه جا حاضر و تحلیل معنایی آن نیز میپردازد. افزون بر این، نویسنده خصوصیات قابل توزیع دیگر واژکهای همبستهی مرتبط را با آن مقایسه میکند.
بررسی مصوتهای ارتعاشدار در زبان فارسی از منظر آواشناسی اجتماعی، یاسمن رفعت
این مقاله با ارائهی تحلیلی آواشنودی از مصوتهای ارتعاشدار در زبان فارسی جای خالی چنین پژوهشی را در ادبیات پر میکند و به نقش متغیرهای اجتماعی در جنسیٌت و قوّت صدا میپردازد. یاسمن رفعت از طریق تحلیل آواشنودی 807 نمونه نشان میدهد که در زبان فارسی متغیرهای ارتعاشداری وجود دارد که بسته به جایگاه خود در واژه نقشهای متفاوتی میپذیرد. در عین حال، این بررسی نشان میدهد که از یک سو تولید مصوتهای ارتعاشدار در مردان و زنان فارسی زبان تهرانی با آن دسته از جوامع عربی همخوانی دارد که مردانِ آنجا به مصوتهای ارتعاشدار علاقه نشان میدهند. از سویی دیگر این پرسش مطرح میشود که آیا رفتار مردان و زنان فارسیزبان تهرانی با هنجارهای جامعهشناسی زبان از حیث شأن و جنسیّت مطابقت دارد یا نه.
آموزش زبان فارسی به آنانی که فارسی زبان موروثیشان است، انوشا صدیقی
گرچه آموختن زبان فارسی متقاضیانی در خارج از ایران دارد، پژوهش چندانی برای آموزش این زبان به آن دسته از کسانی که فارسی زبان موروثیشان است صورت نگرفته است و یافتههای درخورتوجهی نیز در دسترس علاقمندان وجود ندارد. این مقاله بررسی آموزش زبان فارسی به زبانآموزانی است که یا پیشینهی ایرانی دارند و یا نسل دوم ایرانیانی هستند که خارج از ایران بزرگ شدهاند. انوشا صدیقی در بررسی خود ویژگیهای ایرانیانی را در نظر دارد که فارسی زبان موروثیشان است و تواناییها و نگرشهای زبانشناختی آنها را توصیف میکند. نویسنده با استناد بر این که این دسته از زبانآموزان هم با زبانآموزان خارجی تفاوت دارند و هم با آنان که فارسی زبان مادریشان است، زمینهای را برای پژوهش در این حوزه از آموزش زبان فارسی مهیا میسازد و امیدوار است که ارائهی چنین طرحی توجه بیشتری را به خود جلب کند تا به ارتقای نظام آموزشی قویتر بیانجامد و نیز پژوهش بیشتری را در جهت حفظ و احیای زبان فارسی در میان نسل جدیدی از ایرانیان که در خارج از مرزهای ایران زندگی میکنند موجب شود.
بررسی دو نوع پسوند اسمی جایگزین در زبان فارسی، محمد مهدی واحدی
دو پسوند اسمی جایگزین در زبان فارسی به وسیله دو نوع پسوندِ متفاوت متمایز میشوند، پسوندهای اشتقاقی، یعنی اسمهای سادهای که از فعل مشتق شدهاند و ترکیبات نحوی که با استفاده از پسوندها ساخته میشوند. برای نمونه میتوان پسوند «انده» اشاره کرد با کلماتی چون گوینده، خواننده، پاککننده. و در مقابل پسوند دیگری نیز هست که به غیر فعل اضافه میشود نظیر سخن + گو / سخنگو ،آواز + خوان / آوازخوان ، برف + پاک + کن/ برفپاککن. محمد واحدی در این مقاله این دو دسته پسوند را مورد بررسی قرار میدهد.
و در بخش دیگر ماریلا اورقی، نیسان رفعتی، یان ریشارد، میشائیل شاگنون، برند کاسلر، آرتمی کاینووسکی، بابک رحیمی، مالکوم بایرن و فریبا عادلخان به بررسی و نقد کتاب پرداختهاند.
[1]) – Pierre Klossowski ( 2001-1905) نویسنده، مترجم و نقاش فرانسوی که پنج جلد کامل بر اندیشههای مارک دِ ساده و فردریک نیچه نوشته است.
[2]) -Gilles Deleuze ( 1995-1925) فیلسوف فرانسوی