دارالفنون و اولین ترجمه گاتاهای زرتشت/ تورج دریایی

امروزه برای بسیار گاثاها به عنوان مهمترین قسمت از اوستا و سروده اشو زرتشت دانسته می­‌شود. اما این حقیقت همیشه بر همه دانسته نبود و حتی خود زرتشتیان تا قرن نوزدهم تمام اوستا را سروده اشو زرتشت می پنداشتند و فرقی ما بین گاثاها و یشتها و دیگر قسمت های اوستا نمی­‌گذاشتند. اما بخاطرتحقیقات مستشرقان اروپایی دانسته شد که گاثاها قدیمی ترین سروده های این کتاب مقدس نوشته شده در دوره ساسانی می باشد و به زرتشت که در هزاره دوم یا اول میلادی می­‌زیسته تعلق دارد. این مارتین هاگ بود که برای اولین بار این فرضیه درباره گاثاها را به پیش کشید و مورد توجه و پسند برخی از پارسیان هند قرار گرفت.[1] هاگ اولین مستشرقی بود که در سال 1858 نخستین ترجمه جداگانه از گاثاها را انجام داد و کتاب خود را در دو جلد به چاپ رساند.[2] در میان پارسیان هند این دستور دهالا بود که با تکیه بر اینکه گاثاها تنها سروده‌های زرتشت است و می‌­بایست فقط و فقط به آن قسمت از اوستا توجه کرد نهضت “فقط گاثاها” را به راه انداخت. این تفکر خود دفاعی بود در برابرمسیحیان انگلیسی که پارسیان هند و دینشان را به جدال کشیده بودند و با پیش کشیدن ایده یکتا پرستی در مقابل ثانویت زرتشتی دست به طبلقات مذهبی و سعی در گرویدن آنها به مسیحیت بودند. دستور دهالا خود به آمریکا رفت و با یکی از اولین اساتید زرتشت‌شناس در آن کشور، یعنی ویلیام جکسون در دانشگاه کلمبیا ایرانشناسی خواند و سپس به هند برگشته و از سال 1914به بعد با نوشتن چند کتاب دید بیشتر پارسیان هند را نسبط به مذهب خود و باورهایشان تغییرات اساسی داد.[3]

دستور دلاها
دستور دلاها

در ایران و به فارسی نیزتا آنجایی که بنده حقیر اطلاع دارد اولین ترجمه گاثاها که بر حسب علم زبانشناسی و ایرانشناسی مدرن تدوین شد توسط مرحوم پورداود بود. پورداود در آغاز حقوق خوانده بود ولی سپس دوباره به اروپا رفت و نزد ایرانشناسان قدر آلمانی زبانهای ایران باستان را آموخت و درهنگام اقامت در هند برای اولین بار گاثاها را به فارسی در سال 1305 هجری به چاپ رساند که بعد از آن بصورت کاملتر از طرف دانشگاه تهران دوباره بچاپ رسید.[4] بیشتر محققان و ایرانشناسان بر این باورند که اولین ترجمه از گاثاها به زبان فارسی همان کارپورداود می­‌باشد و شکی نیست که همین ترجمه اوست که در ایران معمول شده و حتی تا امروزه مد نظر محققان فارسی زبان می باشد. سپس این جلیل دوستخواه بود که ترجمه را روانتر کرده و آنرا همراه دیگر قسمت های اوستا در دو جلد به چاپ رساند.[5]

دکتر ابراهیم پورداود
دکتر ابراهیم پورداود

اما کسی کمتر می‌­داند که اولین کوشش در ترجمه فارسی گاثاها به دوران قاجار بر می­‌گردد. در اینجا باید به دو نفر دراین باره توجه کرد. اولی ژول ریشارخان، نخستین معلم فرانسه مدرسه دارالفنون است که بنظر می‌رسد اولین ترجمه فارسی را انجام داده. موسیو ریشار خان ، ملقب به معتمد الدوله از سال 1848 تا فوتش در سال 1891 در ایران زیست و مسلمان شده بود و در دربار قاجار نیز خدمت می­‌کرد.[6] موسیو ریشار خان در فرانسه تحصیل کرده بود و برای همین به نظر می­‌رسد که زبان لاتین که زبان علمی اروپا بود را نیز می­‌دانست. نوشته‌­های او درباره دوره قاجار و خوراک آندوره شناخته شده است ،اما این ترجمه گاثاه او برای همه پنهان است. بنده که سال گذشته برای سخنرانی به مرکز شرق­‌شناسی کاما[7] رفته بودم توانستم که نسخه خطی با شماره 256/257 را مطالعه کنم که متن بسیار جالبی را دربر داشت. این متن بر روی کاغذ آبی به بتاریخ 1288 نوشته شده بود که باید همان سال 1871 میلادی باشد. در آغاز متن آمده بود که این کتاب “چهار یشنه از کتاب گاتا وستا تصنیف زرتشت است.” همچنین نام اساتید بنام اوستاشناسی قرن نوزدهم بمانند اشپیگل و وسترکارد و برکوس در آن منعکس شده بود. این ترجمه به نظر می­‌رسد به دست زرتشیان نیز رسیده، چون در مرکز کاما جای دارد ولی شگفت‌­انگیز است که هیچگاه به چاپ نرسید و مد نظر محققان زرتشتی قرار نگرفت. شاید همین تفکیک گاثاها از دیگر قسمت اوستا در قرن نوزدهم چندان گیرایی برای زرتشتیان نداشته و برای همین به صورت نسخه خطی در کتابخانه‌­ای مفقود شده است. اما همین نسخه مهم است چون نشان می­‌دهد که در دوران قاجار و در دارالفنون گاثاها به فارسی ترجمه شده بود و اولین ترجمه فارسی گاثاها را به دوران قاجاریه می­‌رساند.

آبراهام چکسون
آبراهام چکسون

نکته جالب دیگر این است که این ترجمه از لاتین به فارسی انجام شده. اصل ترجمه مدیون یکی از شرق­‌شناسان مهم روسی است که کمتر درباره او می‌­دانیم، ولی یکی از اولین ترجمه‌­های کتیبه‌­های فارسی باستان و گاثاها را انجام داده. این محقق کاتن کسویچ نام دارد که در سال 1815 در روسیه به دنیا آمد و کار خود را در دانشگاه مسکو آغاز کرد. او در سال 1850 اولین استاد زبان سانسکریت بود و بطور رسمی در سال 1865 در دانشگاه سن پیترزبورگ اولین استاد ساسنکریت شد و کار خود را با ترجمه ماهابهارت و قاموس سانسکریت روسی آغاز کرد و سپس شروع به ترجمه اوستا به زبان روسی و لاتین در سال 1865 پرداخت.[8] اما این ترجمه گاثاهای او به لاتین ما بین سالهای 1867 و 1871 انجام شده که به دلایلی نامعلوم مد نظر موسیو ریشار خان نیز قرار گرفته بوده است. او در سال 1872 از کتیبه­‌های فارسی باستان به لاتین نیز ترجمه‌­ای انجام داد که اکنون در دسترس می‌­باشد.[9]

کانن کسویچ
کانن کسویچ

باید ذکر کرد که متأسفانه محققان فارسی‌­زبان کمتر توجه به گاثاها کرده‌­اند. بیشتر محققان مهم گاثاها اروپاییان می‌باشند که زبان­‌های هند و اروپایی و هند و ایرانی را مطالعه کرده و درباره آن تحقیق می­‌کنند. در ایران و به زبان فارسی می­‌توان گفت که ترجمه­‌های نسبتاً خوبی از گاثاها انجام گرفته؛ از جمله علی اکبر جعفری[10] و آبتین ساسانفر[11] و فیروز آذرگشسپ[12] و عباس شوشتری[13] و حسین وحیدی[14] و رستم شهزادی.[15] اما هیچکدام از این ترجمه‌­های ارزنده به فارسی متد آوانویسی نوین اوستاشناسی و مطالعه زبانشناسی علمی غربی را دنبال نکرده‌­اند. البته این به آن دلیل است که هیچ یک از این مترجمان مطالعات زبانها و فرهنگ ایران باستان را انجام نداده­‌اند و به خودی خود به این کار دست زده‌­اند و از کار محققان اروپایی و آمریکایی بمانند اینسلر[16] و هومباخ[17] و کلنز[18] استفاده کرده‌­اند، اما هنوز قاموس ایران باستان و ترجمه گاثاهای بارتولومه[19] و سبک او مورد پسند و استفاده قرار گرفته. باید تاکید کنم که اظهار این مطلب اصلاً به آن معنی نیست که این ترجمه­‌ها کار دقیقی نیستند، بلکه منظور اینست که علم اوستاشناسی دارای ابزار بخصوص خود و مطالعات دقیقی می‌­باشد که در ده‌ها مجله آکادمیک و مطالعه فيلولژيك گنجانده شده که به زبانهای فرانسه و آلمانی و انگلیسی می‌­باشد که محققان اوستاشناس ایرانی فارسی زبان ما به آنها کمتر دسترسی دارند. پس لازم است که بیش از یک قرن ترجمه گاثاها به فارسی، محققان جوانی که در این رشته مطالعه آکادمیک دارند دست بالا کرده و آغاز به ترجمه این سرودهای بسیار مهم و باستانی ایرانی کنند و سنت علمی مطالعات اوستای باستان را در ایران برپا کنند.

کتاب فارسی باستان کسویچ
کتاب فارسی باستان کسویچ

دانشگاه کالیفرنیا، ارواین

 

 

[1]) M. Haug, Essays on the Sacred Language, Writings and Religion of the Parsis, 3rd edition by E. W. West, London, 1884.

 

[2]) M. Haug, Die fünf Gāthās, oder Sammlungen von Liedern und Sprüchen Zarathushtra’s, seiner Jünger und Nachfolger, 2 vols. Leipzig, 1858, 1860.

 

[3]) برای دید پارسیان هند به گاثاها بنگرید به:

  1. Rose, “Zoroaster vi. As Percievd by Later Zoroastrians,” Encyclopaedia Iranica, ed. E. Yarshater, http://www.iranica.com/articles/zoroaster-vi-as-perceived-by-later-zoroastrians.

 

[4]) يحیی آرین پور، از نیما تا روزگار ما، انتشارات زوار، تهران، چاپ چهارم، 1382و صص 151-152

گاثاها: سرودهای زرتشت، گزارش پورداود، انتشارات دانشگاه تهران، 1354. مقدمه پورداود به سال 1329 می باشد.

[5]) دوستخواه، جليل، اوستا کهن‌ترين سرودها و متن‌هاي ايراني، انتشارات مرواريد، چاپ دوم، 1374

 

[6]) برای سرگذشت ریشار خان بنگرید به: مهدی بامداد، شرح حال رجال ایران در قرن 12 و 13 و 14 هجری، انتشارات زوار، تهران، 1347.

 

[7]) K.R. Cama Oriental Institute

 

[8]) M.A. Wes, Classics in Russia 1700-1855: Between Two Bronze Horsemen, E.J. Brill, 1992, P. 244.

 

[9]) Kaetan Kossovich, Inscriptiones palaeo-persicae Achaemenidarum quot hucusque repertae sunt ad apographa viatorum, Golowin,1872, (reprint by Elborn 2001).

 

[10]) علی اکبر جعفری، گات‌ها، سرودهای پاک زرتشت سپنتمان با الفبای سیریلیک، اساطیر، 1382

 

[11]) آبتین ساسانفر، اوستا: برگردان هفت هات از گاتاها، نشر علم، 1386

 

[12]) آذرگشسپ، فيروز، گات‌ها يا سرودهاي آسماني زرتشت، بي‌ناشر، 1360

 

[13]) عباس شوشتری، گاتا سرودهاي زرتشت، بي‌ناشر، 1354

 

[14]) حسين وحیدی، گات‌ها سرودهاي مينوي زرتشت، نشر آفتاب، چاپ دوم، 1366

 

[15]) رستم شهزادی، برگردان گات‌ها، انتشارات فردوس، 1377

 

[16]) S. Insler

 

[17]) H. Humbach

 

[18]) J. Kellens

 

[19]) Ch. Barthalomae, Altiranisches Wörterbuch. Berlin, W. de 1961 Gruyter.

و ترجمه گاثاهای او که مد نظر پورداود بود

Ch. Barthalomae, Die Gathas des Awesta, Zarathushtras Verspredigten, Strassburg, 1905.