تخت جمشید/ محمد حسین شهریار
(ابياتى از قطعه تخت جمشيد)
… اين بنايى است كه سى قرن به پاست
سندِ قدمتِ ملّيتِ ماست
گرچه پير است و فكور و فرتوت
مهد جاه است و جلال و جبروت
ياد مجد و عظمت مىآرد
وز ستونها، عظمت مىبارد
باز پس مانده آن فرّ و فروغ
بر لب افسانه دنياى دروغ
گر بر او سقف نبينى شايد
سقفش از گنبد گردون بايد
دهن شير بود ايوانها
كز ستونها فشرد دندانها
خنده سگ كه دندانه نماست
ريشخندى ز عجوز دنياست
اين پرستشگه ذوق است و هنر
آخرين پايه معراج بشر
زير پا هشته بشر دنيايى
تا بدين پله كشيده پايى
بخارا 73-72، مهرـ دی 1388