در سوگ پروفسور پیتر .ج. چلکوفسکی
در سوگ پروفسور پیتر .ج. چلکوفسکی
به قلم پیت، مونیکا و کوکا
ترجمه: فاطمه احمدی
دنیای ما مردی بزرگ را از دست داد. دکتر پیتر چلکوفسکی، استاد، نویسنده، پژوهشگر و متخصص علوم انسانی در تاریخ ۲۱ اکتبر در شهر تورین ایتالیا در آرامش درگذشت. او هنگام مرگ ۹۱ سال داشت.
عمر خود را در کلاسهای درس، سالنهای سخنرانی، بر روی صحنه تئاتر و صفحه تلویزیون صرف پرداختن به زیباییها و عمق جهان اسلام کرد و هدفش تنها یک چیز بود: این که درک عمومی از اسلام را ارتقا بدهد و برداشتهای نادرست جهان غرب از آن را، چه به عنوان یک مذهب و چه به عنوان فرهنگی عمیق و چندوجهی، اصلاح کند.
او که در لهستان جنگ جهانی دوم در خانوادهای متدین کاتولیک متولد و بزرگ شده بود، شرقشناسی را در دانشگاه یاگیلونیا و بازیگری را در مدرسه تئاتر کراکوف آموخت. سپس به لندن گریخت تا تحصیلات خود را در مدرسه مطالعات شرقى (SOAS) به عنوان دانشجوی برنارد لوئیس ادامه دهد. بعد از آن به ایران نقل مکان کرد و در سال ۱۹۶۸ دکترای خود را در رشته زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران دریافت نمود؛ او نخستین لهستانیای است که موفق به دریافت دکترا در این رشته شده است.

در ایران با سازمان خیریه CARE Mission همکاری کرد و به مقتضای شغلش بیش از هفتاد هزار کیلومتر در خاک این کشور سفر کرد و به ساخت مدرسه و حمام عمومی در روستاهای مختلف همت گماشت. طی این سفرها بود که به تعزیه، نمایش آیینی شیعیان، علاقهمند شد؛ علاقهای که بعدها نقش بزرگی در تعیین مسیر حرفهای او داشت و نقطه تلاقی دلبستگی توامانشان به هنرهای نمایشی و فرهنگ اسلامی شد.
در سال ۱۹۶۸، به عنوان پژوهشگر تاریخ فرهنگ در دانشگاه نیویورک مشغول به کار شد و به مدت ۵۰ سال آنجا تدریس کرد. او یکی از بنیانگذاران مرکز مطالعات خاور نزدیک هاکوپ کورکیان بود و سالها به عنوان رئیس و مدیر این مرکز خدمت کرد و با پژوهشگران برجستهای همچون ریچارد اتینگهاوزن، انماری شیمل، حمید دباشی و احسان یارشاطر همکاری داشت.
پروفسور چلِکوفسکی در سالنهای سخنرانی با شور و شوق و بیان و رویکردی انسانی و روشن، مخاطبان آمریکایی را با موضوعاتی آشنا میکرد که برای بسیاری از آنان تازگی داشت و هرگز پیش از این چیزی در این باره نشنیده بودند. به همین دلیل و به پاس خدماتش Golden Dozen Award دانشگاه نیویورک را به عنوان بهترین استاد، نه یکبار بلکه دو بار دریافت کرد.
او دوازده کتاب و صدها مقاله نوشت و ویرایش کرد. از «دانشنامه ایرانیکا» گرفته تا مجله «دراما ریویو» مقالات او را منتشر کردهاند. موضوع آثارش عمدتاً بسیار متنوعند. در سال ۱۹۷۵ کتابی درباره تصوف نوشت با نام «آینه جهان نادیدنی: داستانهایی از خمسه نظامی» که ناشرش موزه متروپولیتن نیویورک بود. این کتاب جایزه نخست را از انجمن ناشران دانشگاههای آمریکا دریافت کرد. در سال ۱۹۹۹ با همکاری حمید دباشی کتابی درباره مسائل فرهنگی نوشت.
سخنرانیهای پروفسور چلکوفسکی محدود به کلاسهای درسش نبود؛ او میزبان ۴۶ قسمت از برنامه تلویزیونی Sunrise Semester در شبکه CBS بود. آنچنان محبوب بود که عکسش را روی جلد اصلی TV Guide منتشر کردند و تیتر زدند: «پیتر چلکوفسکی! عاشقت هستم!»
در دهه ۱۹۹۰ با مؤسسه اسمیتسونین، بزرگترین مؤسسه پژوهشی میراث فرهنگی در آمریکا، همکاری کرد و مستندی ساخت با نام «حُسی در ترینیداد» درباره تعزیه در جزایر کارائیب.
از آن سوی سواحل دریای مازندران تا جزیره ترینیداد، او بود که تعزیه را به جامعه جهانی تئاتر شناساند و با افرادی همچون برژی گروتوسکى، یوجینیو باربا، پیتر بروک، ریچارد شکنر و بسیاری دیگر همکاری کرد. اوج این همکاریها در سال ۲۰۰۲ بود، زمانی که چلکوفسکی با همکاری محمد غفاری تعزیه را به لینکلن سنتر در نیویورک آورد و با استقبال بینظیری مواجه شد.

گفتنی است که علاقه او به فرهنگ ایرانی و اسلامی از صمیم قلب و عاری از هرگونه انگیزه سیاسی بود. او به آسانی از مرزهایی عبور میکرد که دیگران از آنها پرهیز میکردند. در رویدادهای فرهنگی ایران در سال ۱۹۷۱ شرکت کرد. پس از انقلاب در سال ۲۰۰۲ دعوت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران را پذیرفت و به عنوان میهمان افتخاری در مراسم اجرای تعزیه در کرمانشاه حضور یافت. او در سال ۲۰۱۰ از سوی یونسکو و سازمان اسلامی آموزشی علمی و فرهنگی (آیسسکو)، جایزه بینالمللی فارابی را برای مطالعات ایرانی و اسلامی در تهران دریافت کرد.
او در سال ۱۹۷۵ خمسه نظامی گنجوی را اثری جذاب، دراماتیک، باوقار و بیآلایش» توصیف کرد. اگر او را در یکی از سخنرانیها یا مهمانیهای شامش ملاقات کرده بودید، شاید شما هم دقیقاً از این کلمات استفاده میکردید تا شخصیت خود او را توصیف کنید: پیتر چلکوفسکی، استاد ممتاز، علامه سخنور، معلم و مهمتر از همه انسانی اندیشمند.
از پیتر ج. چلکوفسکی متولد سال ۱۹۳۳ در لوبلینچ لهستان، همسرش گوگا چلکوفسکی، دخترش مونیکا تارونی، پسرش پیتر چلکوفسکی و نوههایش پائولو تارونی، سوفیا تارونی، کلاید چلکوفسکی و ارل چلکوفسکی به یادگار ماندهاند.