علی دهباشی و جغرافیای زبان فارسی / نجیب بارور

 

کسانی که علی ده‌باشی سردبیر مجله بخارا را نمی‌شناسند، نمی‌دانند که او چقدر انسان متواضع و بزرگ است. او به تنهایی‌اش بیش‌تر لنگر دارد و کارهای درخشان او برای زبان و فرهنگ فارسی تا همیشه می‌ماند. من علی ده‌باشی را در سفر رسمی به تهران، در یکی از برنامه‌های شب‌های بخارا دیدم. باید اعتراف کنم که به صلابت و پایمردی او کمتر انسانی در جغرافیای زبان پارسی می‌شناسم. شنیدم که به کرونا مصاب شده است، امروز صبح برایش زنگ زدم، نفس‌نفس‌زنان صدا فرستاد که صحبت کرده نمی‌توانم. آرزو دارم کرونا این یل گردن‌فراز و درخت گشن‌بیخ را از ما نگیرد. ده‌باشی آن‌قدر بزرگ است که سرودن شعری برای او را ناچیز می‌پندارم. هیچ‌کسی با هیچ لفظی نمی‌تواند به کار و کارنامه ده‌باشی ابراز تشکر کند. 
 
به انجام مصیبت‌های ما آغاز می‌آیی
به شهر بی‌صدای خستگان آواز می‌آیی
 
که می‌گوید که میدان نبرد ما تهی گشته؟
رسالت داری و بار دگر، سرباز می‌آیی
 
قفس‌ ناپایدار است و رهایی در مرام تو
تو برمی‌خیزی و یک آسمان پرواز می‌آیی
 
به مرهم ماندنِ زخم هری و کابل و زابل
برای حفظ بلخ و غزنه و درواز می‌آیی
 
بخارا بی‌تو غمگین است و تهران بی‌تو افسرده
زدم فالی که بار دیگر از شیراز می‌آیی
 
تو یک جغرافیا نیرویی و یک شهر بازویی
یقین دارم، یقین دارم که سرافراز می‌آیی
 
صف اهریمنان انبوه و تو تنهاترین انسان
تو در میدان جنگ نابرابر باز می‌آیی
 
نجیب بارور (افغانستان)