شب شهر دماوند برگزار شد/آیدین پورخامنه
سیصد و شصت و ششمین شب از شبهای بخارا به شهر دماوند اختصاص داشت، سهشنبه سیزدهم شهریورماه دومین شبی بود که به همت مجله بخارا، با همکاری سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری، شهرداری دماوند، انجمن دوستداران دماوندکوه، انجمن کوهنوردان ایران به مناسبت هشتاد وهفتمین سالگرد ثبت ملی این خطه برگزارشد.
علی دهباشی، مدیر مجله بخارا در ابتدای این شب گفت:
دماوند نماد ایستادگی، نماد دلپذیر حضور تاریخی چندهزار ساله، شهری که در عرصه ادبیات فارسی در طول تاریخ صدها شعر و مقاله را به خود اختصاص داده است. از همکارانمان که درپرپایی این نشست همکاری کردند به خصوص آقای شرفی تشکر میکنم.
سپس دهباشی برای تجلیل از داوود محمدیفر، دکتر ولیالله مظفریان، مسعود نصرتی، محمود ناظری، پورفتحی، ریاست آموزش و پرورش، حسن اسداللهی، معاونت پژوهشی دانشگاه آزاد، مقدم ریاست اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی، محمدی، ریاست امور کتابخانههای دماوند، شریفی و دکتر جلالی، از مفاخر شهر شاهرود، برای حضور روی سن دعوت کرد.
در این مراسم فرشید لطیفی و محسن گلستانی از نسل سوم دو خاندان بزرگ که در شهردماوند زندگی میکنند و به دست خیلی ها قلم دادند و در گسترش فرهنگ نقش داشتند، به تجلیل شدگان قلم اهدا کردند.
دهباشی در ادامه با بیان آرزوی برگزاری شبهای بیشتر برای دماوند، از داوود محمدیفر، نویسنده دایرهالمعارف دماوند که به تنهایی این کار را انجام داده اند، برای سخنرانی دعوت کرد.
داوود محمدیفر با تشکر از دهباشی از ایشان خواهش کرد تا شبی به نام شاهنامه یا فردوسی و کوه برگزار کند و درباره تاریخ کوهنوردی بیان کرد:
کتابی در زمینه فردوسی و کوه تهیه کردم که تا یک ماه دیگر چاپ خواهد شد. بر این باورم که بنیان کوهنوردی و پیشگامی کوهنوردی در دنیا برای ایرانیان است. این حرف را مستند بیان میکنم چراکه آغاز قلهنوردی در تمام دنیابا قله دماوند در سال 835 میلادی در زمان حکومت مازیار بر طبرستان آن زمان شروع شد. در سال 1492 اولین کوهنوردی در اروپا آغاز شد. مازیار قهرمان ملی ایران دبیری با نام علی بن ربن داشت که کتابهای بسیاری منتشر کرده است. تاریخنویسان کوهنوردی اروپا یا نخواستند به این مساله توجه کنند یا نمیدانستند. قله دماوند در 835 میلادی صعود شد و کتاب البلدان دارای اولین گزارش کوهنوردی است که در سال 903 میلادی نوشته شده است. ابن فقیه همدانی این کتاب را نوشته است. در هر صورت قله دماوند پدر پدربزرگ تمام صعودهای کوهنوردی جهان است که احترامی دارد و قابل تقدیس است. کوهنوردهای دنیا اول باید به دماوند سلام کنند و بعد به جاهای دیگر بروند متاسفانه دماوند آنطور که باید شناخته شده نیست. دماوند باید جهانی شود. تعجب میکنم که استان مازندران و تهران چنین میکنند و چرا دماوند بودجه ندارد؟ دماوند آنقدر به ما از داشتههایش داده است که دارد از بین میرود. زمانی ببر مازندران در دماوند بود. آب رودخانه هراز سالانه بیش از یک میلیارد مترمکعب آب دارد. آیا تا به حال کسی فکرکرده که برای دماوند بودجه در نظر گرفته شود؟
در صعودی که در سال 835 به دستور اسپهبد مازیاد اتفاق افتاد، عدهای مامور شدند که دماوند را فتح کنند. آنها مقداری گوگرد شفاف با خود پایین آوردند. تقریبا میتوان گفت کوهنوردی در دماوند سابقه چندهزار ساله دارد. دماوند خصوصیاتی دارد که به راحتی میتواند ثبت جهانی شود. صعود ژاک دمورگان در دماوند که صعود زمستانی را آغاز کرد یا شبمانی مستر تامسون انگلیسی که برای اولین بار در تاریخ دنیا در قله دماوند یک شب خوابید؛ نمونه اند. تامسون توضیح میدهد غاری در قله دیدم که آنقدر در آن غار گوگردها را کندند که میتوان آنجا خوابید و آنقدر گرم بود که یخهای لباسمان آب شد. اینها مسائل استثنایی است که کمتر اتفاق افتاده است و با کمک آنها میتوان دماوند را جهانی کرد.
محمدیفر درباره هفتاد روزنی که برای دماوند درنظر گرفته میشود، توضیح داد:
این تفکر برای زمان مازیار است البته جایی گفته شده که 30 سوراخ دارد. اتفاق افتاده افرادی 20 یا 30 بار به قله دماوند رفته است حتی فردی را میشناسم که 100 بار رفته است قله دماوند و برگشته اند در حالی که دماوند بلندترین نقطه زیست ایران است و در ارتفاع پنج هزار و 610 متری کرم یخ پیدا کرده اند. تا حالا چه کسی یکی از این کرمها را به جانورشناسی داده است تا برسی شود؟ نقطه جوش آب در دماوند چقد راست؟ 140 سال پیش اکیپی از ایرانیان درجه جوشش آب را در قله دماوند 79 درجه سانتیگراد تخمین زدند. به دماوند ستم شده است. دهانه آتشفشان که درباره آن زیاد صحبت شده، چند متر است، اطلاعاتی میدهند که هیچ کدام درست نیست. از چندین نفر خواهش کردم که اندازه آن را اطلاع دهند تا اینکه مصطفی شکرآبی از اعضای انجمن کوهنوردان ایران، به تمام این شایعات پایان دادند. قطر آتشفشان 105 در 95 متر است، من هم تخمین زدم که دایره قیف دماوند هفت هزار و 500 متر اندازه دارد که وسطش دریاچه یخی است که تقریبا شبیه دایره کامل است و حدود 20 متر است.
حتی از لحاظ باستانشناسی هم دماوند موارد زیادی دارد که باید به آن توجه شود. حدود 150 سال پیش دکتر بروک، معاون موزه مصر در برلین همراه آقای مینوتولی سفیر کشور پروست در ایران از دره لار به قله دماوند صعود کرد، در ارتفاع سه هزار و 800 متری، تقریبا بین جبهه غربی و جنوب از تیغهای صعود کرد، دکتر بروک گفت چیز عجیبی دیدم، مثل اینکه ساختمانی بین گدازههای آتشفشان رفته است. برای اولین بار است که چنین اظهار نظری شده است. حدود 20 سال پیش صعودهایی توسط انجمن کوهنوردان ایران بخش بانوان شد، سهیلا تنباکوزاده که کوهنوردان او را میشناسند، بر حسب تصادف از همان منطقه عبور کرد و همان حرف بروک را گفت. من به هرکسی گفتم این مساله را تحقیق کند، نشد. دماوند دردره لار مسائل باستانشناسی دارد.
ایران از پیشگامان ورزش کوهنوردی دنیا است و فردریش فروبل کسی که اولین کودکستان را در آلمان بنیانگذاری کرد، در کتابش اشاره کرد که ایرانیان 600 سال پیش از میلاد دبستان و کودکستانی داشتند که در آن به کودکان درس دروغ نگفتن، شنا کردن، اسب سواری، تیراندازی و کوهنوری بیاموزند. از شاگردان همین مدرسه بودند که وقتی سپاه خشایارشاه برای گرفتن آتن در ترموپیل ماند، یکی از یونانیان خواست با خشایار شاه صحبت کند و گفت شما نمیتوانید از این تنگه عبور کنید چراکه هرگوشه آن چند سرباز یونانی است و از این تنگه فقط یک ارابه میتواند عبور کند. خشایار شاه رئیس هنگ کوهستانی اش را با او همراه کرد تا با تعدادی کوهنورد از قله صعود کنند و سرازیر شوند، سپاه یونان را شکست دهند و خشایارشاه به آتن رفت. این در حالی است که مثلا برای آریابرزن سر کوه زاگرس ادای احترامی نشده است.
در ادامه فیلم اجرای دماوندیه سروده زنده یاد مللکالشعرای بهار که در نخستین شب دماوند توسط سامره مفتون خوانده شده بود، به نمایش درآمد.
علی دهباشی با خیرمقدم به دکتر جهانشاهی، معاون سیاسی فرماندار، خانم زعفرانی مشاور امور زنان در فرمانداری، نادری از اعضای شورای شهر دماوند تشکر کرد و گفت:
یکی از بزرگترین سرودهها که مرگ نخواهد داشت، دماوندیه ملکالشعرای بهار است.
دکتر ولی الله مظفریان نویسنده کتاب فلور دماوند، که یکی از منابع مهم ایرانشناسی در حوزه جغرافیای گیاهی است، سخنران بعدی این شب بود. او با تشکر از دهباشی گفت:
من دماوندی و متولد محله مرافه هستم. تمام تحصیلاتم را در محله دماوند انجام دادم و نهایتا به دانشکده کشاورزی، دانشکده علوم رفتم و دکترایم را از دانشکده علوم و دانشگاه تهران گرفتم. به عنوان فرزند یک باغبان با گیاهان باغ خود آشنا بودم و با رفتن به دانشکده منابع طبیعی و ورود به جنگل و آشنا شدن با اساتید گیاهشناسی توانستم به سرعت نقش خوبی را در گیاهشناسی ایفا کنم چون دیدن گیاه و دادن نام علمی به آن کار دشواری نبود. البته کار گیاهشناسی کار دشواری است چون زبان گیاهشناسی زبان لاتین است و قبل از سال 1840 در ارتباط با ایران اطلاعات علمی گیاهشناسی وجود نداشته است و کلیه مفاخر علم طب سنتی و گیاهان دارویی با اسامی محلی و عربی و بعضا اسامی یونانی عربی شده، گیاهانشان را نام برده اند. سال 1750 است که لینه تصمیم گرفت برای گیاهان نام علمی و روش یکسان نامگذاری داشته باشد و در سال 1840 ادموند بواسیه برای خاورمیانه کتاب فلور اورینال را نوشت و عقبه او در سال 2015 کارل هانس رشینگر از داشگاه اتریش صد و هشتاد دومین جلد کتاب را در ارتباط گیاهان ایران به زبان لاتین نوشت.
من به عنوان فردی که با کتاب این افراد آشنا شدم، مشغول کار گیاهشناسی شدم و سراسر ایران را در بیش از 40 سال درنوردیدم و گیاهانش را شناسایی کردم و نزدیک 55 هزار نمونه گیاه از نقاط مختلف جمعآوری و شناسیایی کردم که در باغ گیاهشناسی ملی ایران محفوظ است. از روزهای اول در سال 1362 کتاب گیاهان تیره چتریان ایران را به زبان انگلیسی نوشتم که وقتی پروفسور فرایتاک از آلمان به ایران آمد، اعتراض کرد که وقتی فلورا ایرانیکا نوشته میشود، شما چرا کتاب نوشتید؟ همان چرا سبب شد که کتاب ایران را برای نیمی از ایران فلور (مجموعه پوشش گیاهی هر کوه، دره، شهر و کشور) بنویسم.
او در ادامه خود را یک دماوندی خواند که از سال 1356 شروع به جمعآوری گونههای گیاهی دماوند کرده است و توضیح داد:
یاد مادرم گرامی باشد که اولین روزهای بهار با او دنبال جمع کردن سبزیهای صحرایی میرفتیم. سبزیهای صحرایی نامهای محلی خاص خود را داشت و من برای تک تک گیاهان خودروی قابل مصرف، نام علمی داشتم. نهایتا شروع به جمعآوری و ثبت فلور دماوند کردم. تا روزگاری که موفق شدم در غالب طرح برای دماوند به مفهوم شهرستان دماوند از ارتفاعات شمال دریاچه تار تا ارتفاعات قره قاج و شمال ایوانکی یک کتاب بنویسم. بعد از دو سال کار کردن مستمر و نشستن پی گونههای گیاهی و عکس گرفتن از آنها، به این نتیجه رسیدم که دماوند بدون شهر دماوند معنیدار نیست. همه داشتههای خود در باره کوه و شهرستان دماوند را با توجه به مسافرتهای متعدد به کوه دماوند جمع و فهرستی از گیاهان کوه دماوند تهیه کردم. از کوه دماوند 642 نوع مختلف گیاه جمعآوری شده است. من سابقه کار کردن در دره لار منطقه حفاظت شده البرز مرکزی در منطقه حفاظت شده لار و مرجین، شیبهای کوه دماوند را داشتم و آنها را جمعآوری کردم. در نهایت هزار و 210 گونه گیاهی از محدوده شهرستان دماوند را کنار همدیگر گذاشتم. کتابی منتشر شد که باید از شهردار دماوند و داوود موسایی تشکر کرد که کمک کردند چنین کتابی را برای شهرماوند بنویسم البته با این کتاب من سی امین کتاب خود را به جهان گیاهشناسی معرفی کردم. در ارتباط با استان خوزستان، یزد، ایلام، چهارمحال و بختیاری، دماوند و گیلان من کتاب مصور گونههای گیاهی را تهیه کردم و نوشتم. تمام تصاویر این کتاب را من عکاسی کرده ام. نمونههای جمع آوری و شناسایی شده اش هم در باغ گیاهشناسی ایران محفوظ است.
سال 1830 اوشر ادوار به کوه دماوند رفت، سال 1845 تئودور گوچی به دماوند رفت و گیاهانش را جمعآوری کرد. با اطلاعات این گیاهان فلورهای اورینتال نوشته شد درحالی که هیچ ایرانی تا به حال مقاله مدونی درباره گیاهانش، راههای ورود به دماوند، درهها و … دماوند ننوشته است. من در این کتاب به درستی در اینباره توضیح دادم و شهر و کوه دماوند را به جهان معرفی کردم و جالب است که بخشی از کوه دماوند را به زبان انگلیسی نوشتم. بنابراین به عنوان یک دماوندی فکر میکنم دینم را به کوه و شهر دماوند، جایی که به آن عشق میورزم، به جا آورده ام. به معنای واقعی مردم دماوند را دوست دارم. در واقع این کوچکترین هدیه ای بود که میتوانستم به شهر دماوند دهم، کاری بسیار وقتگیر و زمانبر بود. ولی خوشبختانه این سعادت شامل حال من شد. کار کردن و زندگی کردن علمی مانند آنچه دهباشی انجام میدهد، کار بزرگی است. ما هم اگر بخواهیم بمانیم باید در زندگی خود نظم را یاد بگیریم، برای ساعت و زمان احترام بگذاریم، برای لحظه لحظه عمر خود احترام قائل باشیم.
علی دهباشی در ادامه در خاطرهاتی از آنچه در شهر هایدلبرگ دیده بود، تعریف کرد:
در شهر هایدربرگ که یکپنجم دماوند هم نیست، دانشمند گیاهشناسی بود و تندیس فردی را دیدم، پرسیدم و گفتند که او گیاهان هایدربرگ را تنظیم کرده و مجسمه او را ساختند و دانشکده گیاهشناسی هایدربرگ را به نام او کردند و مدالی به نام او درست کرده بودند و هر سال طی مسابقهای آن مدال را به فردی اهدا میکردند. باید جلسه جداگانهای باشد تا این کار اسطورهای مظفریان مورد بررسی قرار گیرد. این کار با عشقی که برای این سرزمین بود به وجود آمده است.
استاد نصرتی از مدیران سازمان میراث فرهنگی است و مدیریت کاخ گلستان را بر عهده و به دماوند عشق ویژه دارند. کتاب دماوند خواستگاه اساطیری ایران زمین، تنها کتاب در این زمینه است. به غیر از این سه کتاب دیگر دارند و کتابی که چند سالی منتشر نشده است.
مسعود نصرتی با بیان اینکه بیشتر از اینها جا دارد که روی دماوند کار شود. کوه دماوند را از دیدگاه اساطیری مورد بررسی قرار داد:
کوه بلندترین و مرتفع ترین نقطه زمین و دارای ارزشهای رمزی و مذهبی بیشمار است. در اساطیر اکثر ملل کوهی مقدس وجود دارد که دارای اهمیت مذهبی است. در قدیمیترین افسانههای مربوط به آفرینش، کوه نخستین مخلوق است و در عقیده ملتهای ابتدایی کوه نگهبان و منبع قوای حیات و دارای نیروی تولید و سرچشمه زندگی و مظهر حاصلخیزی و فراوانی بود. بطوری که نقش کوه به صورت هندسی بر روی سفالینههای پیش از تاریخ دیده میشود. مردم بین النهرین معتقد بودند که کوه «زادبوم» است و آسمان و زمین را به هم میپیوندد. در اسطوره طوفان بعد از هفت روز طوفان، سرانجام کشتی بر کوه «نی سر» به گل مینشیند و تمامی بشر به خاک باز میگردد. بر استوانهای که در بین النهرین بدست آمده و متعلق به دوران شاه گودا است این عبارت کتابت شده است :« اطاق «خدا» که وی «شاه» ساخته است، همانند کوهستان کیهان بود» زیگورات در بین النهرین به معنای حقیقی کلمه کوهستان کیهانی یعنی تصویری رمزی از کیهان بود. بر حسب روایات بینالنهرین، انسان در ناف زمین، در جایی که پیوند میان آسمان و زمین برقرار است، آفریده شده است. معابد و برجهای مقدس و شهرها نیز به مانند قله کوهستان جهان ساخته شده اند، نامهایی چون «کوه خانه» «خانه کوه همه سرزمینها» در بین النهرین کوه این است که اماکن مقدس همانند کوه meru ساخته شده اند. بنابر اساطیر هندو کوه در مرکز جهان سر برکشیده است و برفرازش، ستاره قطبی نورافشان است. اقوام اورالی آلتائی نیز کوهی مرکزی sumbur نام دارند که بر قلهاش ستاره قطبی آویزان است. از نظر مسیحیان جلجتا در مرکز عالم و اقع است، زیرا قله کوه جهان نیز جایی است که حضرت آدم (ع) در آنجا آفریده شده است.
در اساطیر یونان کوه المپ مقر خدای خدایان زئوس بود. کوه فوجی یاما در ژاپن مقام و اهمیت بسیاری در تاریخ افسانهای و اساطیری دارد و قبله آمال هنرمندان و روحانیون است و سالانه هزارن تن به زیارت آن میروند. در ژاپن کوه آنتا که در استان ناگانو است، قلهای مقدس بشمار میرود. این قله آتشفشانی نیمه فعال که به ارتفاع سه هزار متر از سطح دریا قرار دارد از رستنگاه درختان بالاتر است و سر به ابرها میساید، کامی یا خدای شینتو محسوب میشود، و از دور میتوان آن را ستایش کرد؛ یعنی از زیارتگه که در دامنه کوه است.
کوه مقدس، مرتفعترین و بلندترین نقطه زمین و مرکز عالم محسوب میشود و جایی است که آسمان و زمین را به هم میپیوندد و به همین جهت مناطق ممتاز و مخصوص به کوه شباهت داشته و خود مرکز شده اند. بسیاری از مکانهای مذهبی چون زیگوراتها، معابد، مقابر و مکانهای مذهبی همچون کوه ساخته شده اند که تصویری رمزی از کیهان بود و باید گفت که معبد خود تصویر کیهان است که به صورت کوهی ساختگی بنا شده است.
کوه مقدس بود چون مرکز عالم تصور میشد و خلقت هم که بنابر روایتی از این مرکز که نقطه متعال و رفیع است، آغاز شده است. پس کوه فضیلت قدسی دارد و لبریز از قوای قدسی است. کوه در مقایسه به هرمکانی به آسمان نزدیکتر است، به همین جهت صاحب قداست است. همه خدایان آسمانی بر بلندیها و کوهها اقامت دارند. کوه نقطهای است آکنده از قداست و محلی که گذار از هر منطقه کیهان به مناطق دیگرش در آنجا واقعیت مییابد، تلقی شده است. مناطق فوقانی لبریز از قوای قدسی است. هرچه و هرکس که به آسمان نزدیک است بر برتری بهرهمند است. «بلند» و «رفیع» با برتر و متعال و فوق انسانی و همسنگ شده است. بنابراین قداست آسمان باعث قداست بلندی و ارتفاع که کوه بلندترین و مرتفعترین نقطه زمین است، شده است. بدین ترتیب کوه تجلی قداست و مکانی است لبریز از قوای قدسی و شاید بتوان گفت که محل الهام گرفتن پیامبران در کوه از سوی خدای یکتا به جهت قدسی بودن و نزدیک بودن به عالم قدسی و الوهیت است.
نصرتی در ادامه سخنانش درباره جایگاه اسطورهای دماوند گفت:
چکاد بلند و رفیع کوه البرز، کوه دماوند است. یعنی بلندتر و مرتفعتر از این کوه در میان کوههای البرز دیده نمیشود. کوه البرز هم یک کوه مقدس و مینوی است و داستانها و روایتهای بسیاری را در خود اختصاص داده است. مرحوم پورداوود درباره این کوه نوشته است: « آنچنان که از بسیاری پارههای این نام دینی برمیآید، این کوه، کوه مینوی، معنوی یا جهان روحانی است. کوه دماوند که بلندترین قله البرز به حساب میآید، همانند کوه البرز، روایتهای اساطیری و افسانهای بسیاری را در پهنه گسترده خویش پرورانده است.
کوه دماوند قابل مقایسه با بسیاری از کوههای جهان از جمله فوجییاما در ژاپن است. این کوه همچون فوجی یاما در اذهان مردم تاثیر بسیاری نهاده به گونهای که صحنه شماری از رویدادهای اساطیری و افسانهای در تاریخ روایی ایران شده و علاوه بر این داستانها و افسانههایی که درباره آن ساخته و پرداخته اند بطور شفاهی و سینه به سینه نقل شده و در گوشه ذهن مردم جای گفته اند، به گونهای که هنوز هم از آن یاد میشود. این کوه که بسیاری از رخدادهای مینوی و زمینی را در پهنه گسترده خویش پرورانده است و یاددار و یادگار باورهای دیرینه گردیده و به یکباره آیین و اسطوره و تاریخ را در نوردیده و خود مبدل به نمادی یگانه شده، بطوریکه علاوه بر ادبیات کهن، بر ادبیات معاصر فارسی نیز راه یافته و هریک از شاعران به مناسبتی از این کوه یادنموده اند.
کوه دماوند به جهت نزدیکی به آسمان صاحب قداست شده است. وقتی از این دیدگاه به داستان ضحاک نگاه کنیم، میبینیم که خداوند توسط سروش به فریدون فرمان میدهد که ضحاک را به کوه دماوند برده و زندانی کند این جهت است که او باید در جایی زندانی شودکه دیگر حرکتی از او نتواند سربزند، در واقع قوای قدسی و روحانی، اجازه حرکت شیطانی به او نمیدهند و شاید در آنجا حبس شده تا پالایش روح شود، اما سرانجام فرار کرده و عاقبت به سزای خلق وخوی شیطانی خود میرسد.
داستان پرواز جمشید در آسمان که سورا بر گردونهای، یک روزه از کوه دماوند به بابل رفته را میتوان از این دیدگاه چنین تعبیر نمود که روایت پرواز از بالاترین نقطه، ریشه در خصلت قدسی آسمانی و مناطق فوقانی دارد. روایت دیگری که مقام و مرتبه کوه دماوند را نشان میدهد، تیراندازی آرش از کوه دماوند است. کاری که آرش انجام داده و از هر کسی و نیز از روی خاک این عالم مادی امکانپذیر نبود. پس به کوه دماوند صعود کرده تا از این عالم مادی رها شود و به عالم قدسی نزدیک شود. دو روایت دیگر نیز حکایت از مقام قدسی کوه دماوند دارد که یکی فرود کشتی نوح بر قله دماوند و دیگری هبوط حضرت آدم (ع) بر این قله است.
در ادامه فیلم «گنبد گیتی» ساخته محمود ناظری به نمایش درآمد.
درپایان دهباشی یادداشتی که ابوذر نادری از شورای شهرستان دماوند فرستادند را خواند:
ضمن تشکر از دوستانی که برای برنامه امروز و شب شهر دماوند قدم برداشته و زحمت کشیدند، بر خود لازم دیدم توضیحاتی بیان کنم، احتمال اینکه شهرداری و شورا مشترکا با هم دیده شوند هست ولی تا کنون، پیشنهادات و لوایح فرهنگی در شورا نمانده و شورای شهر در جهت انتشار این گونه آثار ماندگار دریغ ننموده است و در این مهم اهتمام ویژهای خواهد داشت.
مدیر مجله بخارا در اینباره گفت: انشاالله اولین گام انتشار کتاب آقای نصرتی باشد.