شب ایران و چین برگزار شد/ پرسا احدیان
- عکس های این شب از : مریم اسلوبی
عصر پنجشنبه، نوزدهم مردادماه سال یکهزار و سیصد و نود و شش، سیصد و یکمین نشست از مجموعه شب های مجلۀ بخارا با همراهی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار به شب «ایران و چین» اختصاص یافت.
در این نشست چی کای یو، چن جون خوا، یو گویی لی، آزاده باقری، سید جواد حسینی و علی دهباشی با همراه خوانش چند شعر چینی توسط بنین واصف به سخنرانی پرداختند.
در ابتدا علی دهباشی ضمن خوش آمدگویی به میهمانان حاضر در این نشست از مطالعات ایران شناسان چینی و چین شناسان ایرانی گفت:
“ما همیشه چه در بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار و چه در مجلۀ بخارا به حوزۀ تمدن آسیایی فکر می کردیم و معتقد بودیم که وجوه مشترک منطقه ای برای تعامل و هم فکری و مقابله با بسیاری از مسائلی که امروز جهان دچار آن است می تواند ما را یاری کند. و در تایید این گفته می توانم به جایزه بنیاد موقوفات افشار اشاره کنم که به ایرانشناس چینی تعلق گرفت و زنده یاد ایرج افشار همواره بر آن تأکید داشت.
همه سوابق گذشتۀ ما با کشور چین شیوه های مختلف بوده است اما علی رغم تمام مسائل سیاسی یک وجه ثابت بوده است و آن مسئلۀ فرهنگی برای ما و ایران شناسان چینی و است و متأسفانه در دوران معاصر رو به نویسندگان غرب بردیم ولی نویسندگان چینی را بدان صورت که باید نمی شناسیم و این کوتاهی است که در زبان فارسی اتفاق افتاده است؛ و تا جایی که می دانم ادبیات کلاسیک ایران و حتی ادبیات معاصر ما از سوی چین کار شده است. امشب گام کوچکی است که برداشته می شود و امیدوارم در فرصت های بیشتر با کمک ایرانشناسان گام های بزرگتری برداریم.”
سپس نخستین سخنران این مجلس چی کا یو، ریاست مرکز تحقیقات و مطالعات ایران در دانشگاه جنوب غربی چین، با ترجمۀ دکتر یوگویلی با اشاره به فرهنگ غنی ایران چنین بیان کرد:
“امروز خیلی خوشحالم که به سرزمین پارس آمدم و در حضور شما هستم و می دانم تمدن و فرهنگ ایران دارای عظمت است. همۀ شما سعدی را دوست دارید و ما هم بسیار به او علاقه مند هستیم. سعدی می گوید که هر چه از دل برآید بر دل می نشیند. حال می خواهم بگویم چرا سرزمین ایران را دوست دارم. چون من 25 اخبار ایران را تعقیب می کنم و تا حالا نزدیک ده کتاب قطور در مورد ایران تألیف کرده ام. به جز این بیش از هفتاد مقاله دربارۀ این کشور نوشته ام. یعنی عمر و زندگی من با ایران گره خورده است. ایران مقدس است. و احترام زیادی برای آن قائلم و هر چه از آن بگویم کافی نیست.»
وی در ادامه بیان داشت:
“همۀ شما می دانید ایران و چین دو کشور با تمدن کهن هستند و چین و ایران بر آسیای غربی تأثیر بسیاری گذاشته اند. ایران مرکز تمدن و فرهنگ جهان است. اگر ما تاریخ این کشور را بررسی کنیم خواهیم دید که دارای تاریخ طولانی و پر کشمکشی است. ولی چرا ایران خود را حفظ کرده است و فرهنگ و تمدن ایران که باقی است همان فرهنگ و تمدن ایران گذشته است. دلیل این موضع این است که این تمدن باعث شده که ملت قوم ایرانی با هم متحد باشند و در مقابل دشمنان از مرزها دفاع کنند، این حاصل فرهنگ و تمدن ایرانی است.
فرهنگ ایران تسخیر ناپذیر است. ایران در جادۀ ابریشم در نقطۀ مهمی قرار دارد. و از بابت اقتصاد و فرهنگ و سیاست نقش مهمی را ایفا می کند.
امروز در این سالن با شکوه و پوستر همۀ شب های بخارا به من یادآور این موضوع شد که ایرانیان چقدر فرهنگ دوست هستند.
قبل از اینکه به ایران سفر کنم یک کتاب انگلیسی خواندم که نوشته بود که ایران دارای ارزش های معنوی است؛ یعنی سلطان معنوی است. و من متوجه این شدم که به عنوان یک ایرانشناس یک راه طولانی در پیش دارم و باید به بهترین شیوه کار کنم و به بسیاری از دانشمندان و دانشجویان چین فرهنگ مهم ایران را یادآور شوم.”
در ادامه چن جوی خوا معاون مرکز تحقیقات و مطالعات ایران در دانشگاه جنوب غربی چین با ترجمۀ دکتر حسینی به ضرورت گفتمان بین دو کشور چین و ایران و پرداخت و گفت:
“چین و ایران هر دو از تمدن های باستانی جهان بوده اند و در طول تاریخ خود تمدن های با شکوهی را خلق نمودند؛ اگرچه دو کشور ما اکنون هم مرز نیستند؛ اما جادۀ ابریشم باستانی دو کشور ما را به طور تنگاتگی به یکدیگر مرتبط می کند. از گذشته های دوردست و از این جاده دو تمدن کهن ایران و چین به تبادل اطلاعات و فرهنگ با یکدیگر در عرصه های سیاسی و تجاری و اقتصادی که منافع مشترک برای هر دو طرف داشته است پرداخته اند. و هر دو کشور همواره از روابط همسایگی خوب و صلح آمیزی برخوردار بوده اند و هر دو در عرصۀ برقراری گفتگو در روابط بین شرق و غرب جهان نقش عمده ای داشته اند.
وی در ادامه بیان کرد که:
“امروز عرصۀ سیاست و اقتصاد جهان در حال تجربه نمودن تغییرات عمیق و گسترده ای می باشد. دوران تقابل سیاسی دو قطبی در جهان پایان یافته است و در حال گذار به سوی الگوی چند قطبی می باشیم. تحت چنین شرایطی الگوی اقتصاد جهانی نیز در حال جهانی شدن هر چه بیشتر بوده است و روند یکپارچه سازی منطقه ای اقتصاد های جهان نیز سرعت گرفته است.
تحت این شرایط جدید کشور من چین در پی ایجاد و ترویج مفهوم سرنوشت مشترک جوامع انسانی جایگزینی رویارویی یا برخورد تمدن ها با گفت و گو و آموختن تمدن ها از یکدیگر و ترویج صلح و روان و آزادسازی اقتصادها و به اشتراک گذاردن ثمرات توسعه و به پیش راندن فعالانه و تحقق جهانی سازی اقتصاد می باشد.
من چشم به راه یک گفت و گو و تعامل مناسب با دوستان ایرانی و برقراری تبادلات هر چه عمیق تر با شما خواهم بود.”
سپس سردبیر مجلۀ بخارا از برگزاری نمایشگاه بین المللی پکن در ماه های آتی خبر داد و گفت:
“آقای محمود آموزگار، رئیس اتحادیۀ ناشران ایران در جمع ما هستند و خبر دادند که به زودی در نمایشگاه بین المللی پکن، ایران میهمان ویژۀ این نمایشگاه خواهد بود.”
سپس پریسا سیمین مهر از نقالان شاهنامه بخش هایی از خاقان چین و بهرام چوبین را اجرا کرد.
در لحظاتی دیگر علی دهباشی با اشاره به جایزۀ ادبی وتاریخی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار در سال 1375 گفت:
“در سال 1375 ششمین جایزۀ ادبی تاریخی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار در زمانی که زنده یاد ایرج افشار حضور داشتند و از جمله تشخیص ایشان در این شورا مهم بود به دانشمند ایران شناس چینی جان هون نین استاد و رئیس بخش فارسی دانشکده های خاوری پکن، اختصاص یافت.”
در بخشی از این جلسه، دیگر سخنران این مجلس، دکتر آزاده باقری مدرس مطالعات ایران در دانشگاه چین
در بخشى از سخنان خود گفت:
سخن از يك كمربند و يك راه است، كمربند نشان از بستن چيزيست و راه سنبل ارتباط است. چين داراى دو سنبل ديوار چين و جاده ابريشم است، ديوار به معناى اين است كه “اين منم” و جاده به اين معناست كه “مى خواهم با تو ارتباط داشته باشم” كه يك رويكرد صحيح به تعاملات بين انسان هاست. وى در ادامه افزود من همواره چه در چين و چه امروز در ايران از الگوى كارى خود خارج نشده ام. اين را دوستان قديم من در چين خوب مى دانند و در اين مدت كوتاهى كه به ايران برگشته ام نيز دوستانم فهميده اند كه همان روش را دارم. الگوى كار من اين است: ديگران را مى بينم، مى پذيرم، احترام مى گذارم و در نهايت همكارى مى كنم. وى ادامه داد تمامى ما دوستانى كه در زمينه ى ايران و چين فعاليت مى كنيم بخوبى مى دانيم كه مشكلاتى ناشى از كم بينى گريبانگير ماست كه فقط با اين رويكرد حل مى شود كه ” به يكديگر فرصت بدهيم”. راه طولانى است و مسير بسيار وسيع و همه مى توانيم در اين راه همگام هم باشيم
.
سپس دکتر یوگویلی دربارۀ وضعیت و ضرورت تبادل فرهنگی چین و ایران چنین گفت:
“چین و ایران هر دو در زمره کشورهای آسیایی هستند که تمدن های کهنسال دارند . این دو کشور از دو طریق به هم وصل میگردید: یکی راه ابریشم از خشکه و آن دیگری راه دریایی که از گوانگ جو تا خلیج فارس امتداد داشت. بدین ترتیب از قدیم بین چین و ایران رفت و آمدهای دوستانه مکرر و روابط نزدیک اقتصادی و فرهنگی وجود داشت. از زمان هجوم استعمارغرب این دو ملت با سرنوشتی مشابه مواجه بوده و هر دو در برابر تعدی و تعرض خارجی دلیرانه مقاومت کردند. در اثر مناسبات دوستانه دو هزار ساله، سنن دیرینه دوستی دو ملت نزد ما عمیقتر حس میشود و از صمیم قلب آرزو میکنیم که این دوستی هر چه بیشتر ریشه گیر شود و بار آورد
.
ضرورت همدلی و نزدیکی قلبها در روابط ایران و چین
چین و ایران دارای پیشینه روابط فرهنگی و چندجانبه میباشند و هردو از فرهنگ و تمدن باسابقه یکدیگر بهره بردهاند. و هر دو از تاریخ باشکوه باستانی و میراث ارزشمند ادبی و فرهنگی برخوردارند. آنچه مهم است اینکه جایگاه فرهنگ و آدابورسوم سنتی در هر دو کشور باید ارتقا یابد و در عصر حاضر نیز توجه به پیشرفت و اعتلای فرهنگی هردو کشور از مهمترین امور در بررسی روابط دو کشور است.
از لحاظ سیاسی، ایران یکی از مهمترین کشورها در منطقه خاورمیانه است. در سال 2011 میلادی تحولات سیاسی مهمی در این منطقه روی داده است ولی همچنان و با وجود تحریمها کشور ایران جایگاه خود را در منطقه حفظ نموده است و در سال گذشته با برداشته شدن این تحریمها و با توجه به رونق اقتصادی، اهمیت روابط بینالمللی و گسترش روابط اقتصادی در رأس برنامههای ایران قرارگرفته است. بنابراین با توجه به تحولات در کنار رشد اقتصادی توجه به فرهنگ و گسترش همهجانبه آن لازم است
از طرف دیگر چین و ایران دو قطب مهم و تأثیرگذار در پروژه جاده ابریشم به شمار میآیند. و روابط ایران و چین در مسیر جاده ابریشم قدمت بشمار دارد و تحقیقات و پژوهشهای فراوانی در این زمینه صورت گرفته است. امروزه نیز موضوع چین و اهمیت روابط فرهنگی ایران و چین از موضوعات موردتوجه در دانشگاهها و مراکز علمی دو کشور است و قرا رداهای مهمی در این زمینه بین دانشگاههای ایران و مناطق مختلف چین بستهشده است که دستاوردهای آن بسیار سودمند خواهد بود همچنین بین برخی از شهرهای ایران و چین پیمان خواهری بستهشده است مانند قزوین و خای کو
.
وی در پایان از وضعیت تبادل فرهنگ ایران و چین سخن گفت و اظهار داشت:
“با وجود تلاشهای انجامشده درزمی فرهنگی و بااینکه مراکز علمی مختلفی در هر دو کشور برای این تبادل فرهنگی آمادگی دارند. نظیر: دانشگاه پکن و دانشگاه مطالعات زبان های خارجی پکن و دانشگاه اقتصاد و دانشگاه شانگهای و دانشگاه لویان و دانشگاه سی ان و تعدادی پژوهشکده ایرانشناسی که به طور پراکنده مطالعاتی درباره ایران انجام دادهاند و یا در ایران در دانشگاه تهران و دانشگاه علامه طباطبایی و دانشگاه شهید بهشتی و امام خمینی قزوین در این زمینه تلاشهایی انجامشده است ولی به نظر می رسد آنگونه که باید مطابق برنامه و هماهنگی لازم نبوده است و ساماندهی آن ضروری به نظر میرسد. تا در نتیجه آن شاهد پیشرفت روابط فرهنگی ایران و چین باشیم و چهره نامناسب روابط ایران و چین که امروزه در واردات کالای بیکیفیت چینی خود را نشان داده است، تبدیل به روابط گسترده و عالی فرهنگی و اقتصادی در سطح پیشرفته آن شود. امروزه متأسفانه آشنایی مردم ایران با مشاهیر فرهنگی چین بسیار اندک است مثلاً نویسنده مشهور چین بنام مواین که جایزه نوبل جهانی را دریافت کرده است برای مردم ایران شناختهشده نیست ولی فیلمهای جکی جان را همه دیدهاند و میشناسند. از طرفی وزارت علوم ایران تعداد زیادی از دانشگاههای معتبر چین را به رسمیت نمیشناسد و همین امر محدودیتهای زیادی در روابط بینالمللی دانشگاهی ایران و چین ایجاد کرده است که امیدواریم با سیاستگذاریهای آینده این مشکلات برطرف شود
بنابراین برای نزدیکی قلبهای دو کشور راه درازی در پیش است و ایرانشناسان چینی و چین شناسان ایرانی در این راه مسئولیت مهمی بر عهدهدارند.
در پایان پیشنهادهایی برای بهبود روابط فرهنگی ایران و چین نخست ایجاد مرکز پژوهشی مشترک و عملگرا در ایران و چین و وجود سازمانها و اداراتی که این مراکز را ازنظر مالی و اداری حمایت کنند و تسهیلات لازم را برای دوطرف فراهم سازد.
دوم تأسیس انجمنی که بر مراکز فرهنگی مختلف که در ایران و چین وجود دارند نظارت داشته باشد و هماهنگی لازم را بین برنامههای آنها ایجاد نماید
.
سوم با گسترش روابط دیپلماتیک و افزایش جاذبههای گردشگری به شناخت بیشتر و روابط همهجانبه ایران و چین اقدام نماید.
چهارم تشویق دانشآموختگان فعال در حوزه ترجمه و تدریس زبان فارسی یا زبان چینی که در دو کشور ایران و چین به تدریس و فعالیتهای پژوهشی اشتغال دارند.
پنجم تأسیس نهادهای حمایتی برای حمایت مالی از محققان و پژوهشگرانی که درزمینهٔ این روابط فعالیت دارند.
ششم طبقهبندی فعالیتهای فرهنگی مثلاً فعالیتهای فرهنگی را میتوان به حوزههای مختلف تقسیمبندی کرد: ازنظر سنی به حوزه کودک و نوجوان و بزرگسال و از نظر جنسیتی به حوزه فعالیت زنان و مردان.
هفتم در نظر گرفتن جایزههای مهم ملی و بینالمللی برای انجام فعالیتهای فرهنگی ویژه ایران و چین استفاده از ظرفیتهای فرهنگی انجمن اسلامی چین و درصورت امکان برگزاری نشستهایی برای گفتگوی تمدنها در زمینههای مذهبی فکری و…
ایجاد بانکهای اطلاعاتی و سراچههای رسمی برای ارائه دستاوردهای تبادلات فرهنگی ایران و چین.
نوشتن این مقاله بعد از دیداری با دکتر محمدخانی، مدیر شهر کتاب تهران و دکتر علی دهباشی ، مدیر و سردبیر مجله فرهنگی و هنری بخارا مرا وادار و تشویق نموده است.
پیشنهادهای فوق حاصل ایدههای بنده و شور و مشورت با آقای جی کای یون رئیس مرکز ایرانشناسی دانشگاه جنوب غربی چین، وانگ جه جوآنگ پژوهشگر ایرانشناس دانشگاه خه فی و همچنین دکتر امین بذرافشان استاد دانشگاه تهران و مدیر موسسه کنفوسیوس این دانشگاه می باشد.”
در بخشی دیگر سید جواد حسینی مترجم کتاب «آیین رزم» از ادبیات کلاسیک چین به فارسی از تفاوت های فرهنگی ایران و چین، چنین سخن گفت:
“چین برای ما یک آشنای غریبه است. شباهت بسیار زیاد فرهنگی در هر دو کشور وجود دارد؛ اما میزان شباهت های ما با تمدن غرب خیلی بیشتر از تمدن شرق است. مثلا اهمیت نهاد خانواده در جامعه شباهت ها ی زیادی با فرهنگ تمدن چین دارد. ولی از زمان نهضت ترجمۀعباسیان نزدیکی ما به شناخت و فرهنگ غرب بیشتر شد. در این زمان کارهای اصولی و اساسی فلسفۀ غرب ترجمه شد. ابوعلی سینا و دیگران بر روی آن کار کردند. ولی گویا همیشه عدم آشنایی ما با شرق رابطه ای با شکل نقشۀ ایران این شیر نشسته دارد. شیری کهصورتش به سمت غرب است و پشتش به سمت شرق. ما حتی در بخش هندشناسی کار عمیقی انجام نداده ایم.
ما خصوصیات مشترکی با غربی ها داریم و هر دو از نظام ارزشی و جهان بینی در مورد مأموریت انسان در جهان برخورداریم. ما باید یک آشنایی اساسی با اصول شرق پیدا کنیم. اگر دو تمدن در دنیا بوده است که ایدۀ ثنویت را در دنیا ارائه کرده است، یکی ایران و دیگری چین بوده است و غرب هم از طریق دین مانی این ایده را از ما گرفت. این دیدگاه در تمام ارکان این دو ملت تأثیرات عمیق اما متفاوتی داشته است؛ چون ثنویتی که ما در دنیا ترویج کردیم، ثنویت مانع الجمع است. یعنی اینکه دو عامل در جهان در تضاد هستند همانند سفیدی و سیاهی و خوبی و بدی و … و یکی سرانجام باید بر دیگری پیروز شود و از دل این نظام ارزشی رقابت بیرون می آید. پس برای ما مخرج مشترک با غرب داریم و هنرمان هم متجلی از غرب است؛ اما در فرهنگ چینی ثنویت لازم الجمع است و این ین و یانگ لازمۀ وجودی دیگری هستند و هر یک با وجود دیگری تعریف می شود. این در نظام جهان بینی چه تأثیراتی خواهد داشت.”
وی در پایان سخنانش اظهار داشت:
“بنابراین در ذهنیت ایرانی، انسان همیشه به دنبال بازگشت به مبدأ و دست یابی به یک بهشت گمشده است و این جهان تبعیدگاهی است. از تبعات این بخش، ابراز احساسات شدید است و موسیقی و ادبیات ما همواره آکنده از این دو است؛ اما در مورد تمدن چین شاید انسان گراترین و انسان مدارترین تمدن جهان است. در تمدن آسمان بزرگ است و زمین نیز بزرگ است و انسان نیز بزرگ است. و وظیفۀ انسان در تمدن چینی هماهنگ شدن با جهان نه مدیریت و شر زدایی آن است. چینی ها به دنبال همانندی با جهان نیستند. موسیقی و هنر چین هم در پی گله گذاری از جهان نیست و به ترسیم زیبایی های جهان می پردازد و به دنبال خوشبختی در این جهان است. تمدن چین یک بستۀ کامل و خودکفا است.”
و در واپسین لحظات این نشست، بنین واصف دو شعر از دو شاعر دوران باستان چين را خواندند، نخست شعرى از لى باى كه فرشته شعر چين است و دوم شعرى از دوفو كه پيغمبر شعر چين محسوب مى شود
.
وى نخست شعر لى باى را خواند:
آيا نديدى آب رودخانه زرد از بلنداى آسمان به پهندشت زمين فرود مى آيد؟!
آيا نديدى هجوم موج ها به درياى شرق سرازير مى شود و ديگر هرگز بازنمى گردد؟!
آيا نديدى پدر و مادرى كه در طول عمر خود مو سپيد كرده اند و پابه پاى هم پير شده اند و ديگر جوان نمى شوند؟!
پس بگذار همواره خشنود باشيم، نكند يادمان برود!!
براى خوشى هايى كه در همين لحظه داريم اگر گوسفند قربانى كنيم يا گاو بكشيم يا سيصد جام شراب بنوشيم باز كم است.
پس شكرگذار باشيم…
رفيق ميزبان من، من شكرگزار تو هستم كه براى سرخوشى ميهمانت أسب راهوارت را بخشيدى در ازاى جامى چند از شراب
.
و شعر دوم را از دوفو خواند:
كوه تاى تو چقدر باشكوهى چه استوارى و چه سرسبزى
آه از عظمت حيرت انگيز و زيبايى كه خالق به تو ارزانى داشته است
در من چقدر حس زيبايى پديد مى آورى وقتى تو را در لابلاى ابرها مى بينم
كوچ پرندگان به سمت تو چشم مرا نوازش مى دهد
كاش روزى به بلنداى قله ات بايستم و دانه دانه تپه هايت را تماشا كنم
بى هيچ افسوسى
در خاتمه علی سابقی، رایزن سابق فرهنگی ایران در چین و رایزن فرهنگی ایران در مالزی از تجربیات و دستاوردهای خود در زمان فعالیت در بخش سفارت ایران و چین چنین گفت:
“می خواهم از آقای دهباشی و عزیزان تشکر می کنم. ایشان شخصا به عنوان یک گروه بزرگی به فرهنگ این ملت خدمت کرده اند. کسی که بخواهد با کلیات فرهنگ این کشور آشنا شود؛ باید مجلۀ بخارا را بخواند.
چین کشوری است که باید از نو شناخته شود. چینی ها در زمینۀ ایرانشناسی از ما خیلی جلوتر هستند. به یاد دارم در تحقیقات ما بیش از بیست مؤسسۀ علمی پژوهشی در مورد ایران به ویژه ایرانشناسی کاربردی در چین وجود داشت و دارد. ما متأسفانه یک مرکز چین شناسی نداریم و این نقض ما ایرانیان است. در برآوردی دیگر متوجه شدیم که از سال 1900 تا 2010م، حدود 670 کتاب در زمینه های مختلف در مورد ایران در چین ترجمه و چاپ شده است و خب در این ده بیست سال گذشته به اندازۀ یک قرن روی ایران کار شده است. و البته این را هم اضافه کنم که همان زمان در ایران هم حدود 470 کتاب در مورد چین منتشر شده بود. ما گنجینۀ دانشگاه های مختلف چین را بررسی کردیم و متوجه شدیم که در عرض ده سال از سال 2000تا 2010 م، چهار هزار پایان نامه در مورد ایران نوشته شده بود و اما در دانشگاه های ما در مورد چین چند پایان نامه نوشته اند؟!