ایران و جهان ایرانی / حسن انوری
لفظ ایران از کجا آمده است؟ خاستگاه ایرانیان بنا بر اوستا، ائیریانم وئجو (airyanәm vaējo) است که در زبان پهلوی ایرانویج (ēranvej) شده است. اوستا در بخش وندیداد از جایی به نام ایرانویج نام میبرد که مرکز اصلی ایرانیان است. واژة ایرانویج واژة مرکبی است که از دو جزء ترکیب یافته است: جزء نخست آن ایران و جزء دوم آن ویچ است. ویچ به معنی تخمه و نژاد است؛ از این رو، ایرانویچ به معنی تخمه و نژاد ایرانیهاست. هنگامی که جایی به این نام نامیده میشود به ناچار میبایستی آنجا جایگاه نژاد ایرانی باشد و ایرانیان از آنجا برخاسته باشند.
اکنون باید دید ایرانویچ از نظر جغرافیایی در کجا واقع شده است. در وندیداد که بخشی از اوستاست چنین آمده است: «نخستین جا و سرزمینی که من، اهورامزدا، آفریدم ایرانویچ بود که از رود ونگوهی دائیتی آبیاری میشود. اهریمن پرمرگ در آنجا مار آبی و زمستان دیو آفریده است. در آنجا ده ماه زمستان و دو ماه تابستان است» (وندیداد: فرگرد یکم). معلوم میشود که خاستگاه ایرانیها جای سردی بوده است که از آنجا به خاطر سرما و به سبب نداشتن چراگاه کوچ کردهاند. دربارة جای جغرافیایی ایرانویچ بعضی دانشمندان آن را در آسیای مرکزی میدانند و آن را در خوارزم جستجو میکنند. نوشتة دیگری هم که این فرضیه را تأیید میکند این است که در وندیداد آمده که ایرانویچ در کنار رود ونگوهی دائیتی واقع شده، و در متون پهلوی، رود ونگوهی دائیتی همان وهرود است که رود جیحون باشد. ایرانیان که به فلات ایران کوچ کردند این فلات را هم ایران نامیدند؛ الا اینکه لفظ ایران در اوستایی به صورت airya و در فارسی باستان ariya و در سانسکریت به صورت آریه آمده است، در اوستا هم نام قوم ایرانی است و هم به معنی نجیب و شریف است.
واژة اوستایی airya در زبان پارتی aryan و در پهلوی ساسانی ērān شده است. همین واژه به صورت انیران aniran در پهلوی و در شاهنامه به معنی غیرایرانی و غریبه و خارجی است. در یادگار زریران که احتمال دارد در اواخر دورة اشکانی تألیف شده باشد، واژة ēranšahr به معنی کشور ایران آمده و در دورة ساسانی شیوع عام داشته است (برای اطلاع بیشتر دربارة ایرانویچ رجوع شود به کتاب ایرانویچ، نوشتة دکتر بهرام فرهوشی، از انتشارات دانشگاه تهران). ایران در کتیبههای ساسانی نیز به کار رفته است. در کتیبة اردشیر بابکان به فارسی میانه، یعنی پهلوی، به صورت ēran و به پارتی aryān، در کتیبة شاپور اول، پهلوی ēran و پارتی aryān. بعد از شاپور اول در کتیبههای نرسی، شاپور دوم و شاپور سوم نیز این سبک تکرار میشود (یادداشت خانم دکتر بدرالزمان قریب)، اما ایران در دورة اسلامی به سرزمینی که مرز شرقی آن رود سند در پاکستان امروزی و کوههای هندوکش در شرق و رود جیحون در شمال شرقی و کوههای قفقاز در شمال غربی و کرانههای دریای مدیترانه در غرب بوده است، اطلاق شده. و اینک شواهد این معنی و ایران در متون قدیم فارسی.
دا