شب چهرههای موسیقی ایران برگزار شد/آیدین پورخامنه
عکسها از : مریم اسلوبی و مجتبی سالک
چهارشنبه بیست و سوم اسفندماه 1396 سیصد و سی و هشتمین شب از شبهای بخارا در سالن فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد. این شب به چهرههای موسیقی ایران اختصاص داشت.
به مناسبت جشن انتشار جلد پنجم از مجموعه چهرهها با عنوان «سیمایی از موسیقی معاصر ایران» که شامل بیش از یکصد وسی پرتره ازسه نسل از موسیقیدانان در عرصههای گوناگون این هنر است، شب چهرههای موسیقی ایران با حضور چهرههای سرشناس این حوزه برپاشد.
علی دهباشی، مدیر مجله بخارا در ابتدای این شب توضیح داد:
آخرین نشست سال 96 که مصادف است با سیصد و سی و هشتمین شب از شبهای بخارا به کتاب «سیمایی از موسیقی معاصر ایران» اختصاص دادیم که بهانه این گردهمایی را جشن امضا و انتشار آن گذاشتیم.
مریم زندی نیاز به معرفی ندارند، همه ما در این چند دهه کم و بیش درعرصههای گوناگون هنر با کارهای او آشنا هستیم. ما در کلک و بخارا کارهای او را با اجازه و نام ایشان چاپ میکردیم. وقتی هیچ نشریه ادبی نبود و دوره سکوت بر عرصه فرهنگ ایران حاکم بود و شناسنامه فرهنگی برای هنرمندان وجود نداشت، تا جایی که اگر کسی دکتر زرینکوب را مقابل دانشگاه میدید، نمیشناخت چون فقط در سال 54 عکسی از او در روزنامه اطلاعات چاپ شده بود یا اسماعیل فصیح که نویسنده پرکاری بود هرگز از او تصویری چاپ نشده بود، دکتر محمد حسن لطفی 75 سال کار کرده بود ولی هرگز تک عکسی از او چاپ نشده بود، زندی در چنین شرایطی که هیچ زمینه خاصی برای این کار وجود نداشت کار خود را شروع کرد.
درباره این دوران که حتی این بزرگان گاهی با تردید به کار ایشان نگاه میکردند، حتی در عکسی که ایشان از زرینکوب گرفته، عکسی است که میز او را بیرون انداخته اند و افسوس و غم در چشمان او دیده میشود، یا دیگران که در جلدهای بعدی کتاب ایشان میبینید که بدون هیچ حمایت تا امروز انجام داده اند که جلد پنجم کارهایشان منتشر شده است. ایشان از آغاز تا سرانجام، چاپ و صحافی کتاب حضور دارد، در مقابل از جایی پاسخی نگرفتند. تمامی نشریات اصلاحطلب و اصولگرا عکسهای ایشان را بدون اطلاع و نام ایشان چاپ میکنند، بجز بخارا که همیشه به ایشان میگفتند. همکاران مطبوعاتی هنوز حقوق یک عکاس را رعایت نمیکنند.
خوب است یاد کنیم از ابولقاسم انجوی شیرازی که آن خاطره را در مجله زنان نوشتند و دوستان هنرمندی که متوجه ارزش کار هنری ایشان شدند. نمایشگاههایی که گذاشتند همه حکایت از این دارد. نمایشگاههایی که گذاشتند فقط به پرترهها محدود نمیشود بلکه جنبههای دیگری را هم پوشش میدهد.
علی شیلاندری فیلم مهمی طی سالهای سال از خانم ساختند، با اسم «بودن و دیدن». باید بگویم که با خانم زندی کار کردن مشکل است. این فیلم برنده جایزه بهترین فیلمبرداری شد.
علی شیلاندری در ادامه با توضیحاتی درباره فیلمی که از مریم زندی ساخته است، گفت:
این افتخار را داشتم که 6 سال کنار خانم زندی و شاهد تلاشهای ایشان بودم و سعی کردم که فیلمی بسازم که درخور ایشان باشد و در 6 سال اتفاقها را در فیلم بیاورم. او بیشتر برای عکسهای چهرهها درایران معروف است ولی به دلیل سبکهای دیگر عکاسی خود که بیشترشان در کتابهای مختلف چاپ شده با او همراهی کردم. فیلم بیشتر حول محور چاپ کتاب 57 و تلاش برای انتشار بود چون اجازه نداشت تعداد زیادی از عکسها را چاپ کند. یکی از لایههای فیلم درباره چهرههای هنرمندان بود.
فیلم را برای یک جشنواره فرستادیم. جشنواره حقیقت پنج داور داشت که همه فیلم را انتخاب کردند، مدیران جشنواره دوست داشتند که فیلم را نمایش دهند و با اعتبار خود نمایش دادند. سعی کردم چیزی را انتخاب کنم که مناسب امشب باشد. 30 دقیقه از فیلم 75 دقیقه ای را امشب برای نمایش انتخاب کردم.
در ادامه قسمتی از فیلم «دیدن و بودن» نمایش داده شد.
کامبیز روشروان با درود به همه اصحاب اندیشه و ادب و با تشکر از علی دهباشی سخنان خود را آغاز کرد و گفت:
زندی با پرترههایی که گرفتند، خدمت بزرگی به جامعه فرهنگی و هنری کردند که ماندگار خواهد شد. موسیقی و موسیقیدانان این سرزمین مظلومترین افراد و هنری بود که در 40 سال گذشته در سرزمین ما وجود داشت. این هنر با بیمهری مواجه شد با اینکه هنرمندان با تمام توان تلاش کردند. کاری که خانم زندی کردند ادای دین یا کمک بزرگی است که به جامعه هنری شده است. انسان بزرگی که تلاش کرده نام و چهرهای موسیقی، سینما و تئاتر و ادبیات را برای مردم ایران و جهان در کتابهایش جاودانه کند. کمتر دیده شده که عکسی از بزرگان هنر وجود داشته باشد، میتوان از عکسهای ایشان استفاده و به آنها استناد کرد. شاید این کتابها بهترین هدیه به دوستان و عزیزانمان در ایران و خارج باشد.
پری ملکی سخنران بعدی این شب بود، او با سپاس از اینکه مریم زندی چنین کتابی برای موسیقیدانان منتشر کرده، گفت:
وقتی این کتاب منتشر شد، وقتی میخواهم درباره موسیقی صحبت کنم بغض میکنم. خانم زندی چطور میتوانم از شما تشکر کنم که کاری کردید که ما را بینیند. واقعا کار بزرگی در زمینه هنر کردید و شما جاودانه شدید و هستید. مرسی که در کتابهایتان ما را دیدید و جاودانه کردید. مرسی.
نازلی بخشایش با نواختن پیانو و هارپ، نگار نوراد با نواختن ویلنسل و نیکا افکاری و شمیم مینو در اجرا دو قطعه موسیقیایی نواختند. نازلی بخشایش در ابتدا توضیحاتی ارائه داد:
سعی کردیم دو قطعه در راستاری مناسبت امروز انتخاب کنیم. قطعه اول شکوفههای گیلاس نام دارد. در سال 1945 وقتی امریکا کشور ژاپن را در شهرهای هیروشیما وناکازاکی بمباران اتمی کرد، بعد از صلح، ژاپنیها در شهر واشنگتن تعداد زیادی درخت گیلاس کاشتند که هرسال با شکوفه دادن آنها فستیوال شکوفههای گیلاس برگزار میشود که سمبل صلح است. کودکان ونوجوانان پیام آور صلح اند ما قطعه شکوفههای گیلاس را به زبان ژاپنی اجرا میکنیم و دو نوجوان این قطعه را همراه ما میخوانند.
قطعه دوم در واقع با توجه به اینکه زندی گربه دوستدارند، توسط رسینی نوشته شده که در دنیا توسط خوانندههای مختلف اجرا شده است. این قطعه برای دو گربه نوشته شده که با هم قهر اند و از اواسط با هم آشتی میکنند این قطعه را به عنوان سورپرایز به خانم زندی اهدا میکنیم.
در ادامه صیف الله صمدیان از جلسه تصویر سال به این مراسم آمدند. او با بیان اینکه خیلی از شما را میشناسم از بچگی با موسیقی شما زندگی کردم، سخنان خود را آغاز کرد و گفت:
در عکسهایی که میگرفتم و فیلمهایی که میساختم ته عشقی از موسیقی بود که گاهی کارهایمان موفق شده است. اینجا قرار است درباره کسی صحبت کنم که میگویند بانوی عکس ایران کسی نیست جز مریم زندی. من این را از سر جملهسازی پشت میکروفن نگفتم از دل کسانی که شاهد فعالیتهای او بودند گفتنم. تک سوارانی در همه دورانها بودند. این دوران مریم زندی کاری کرد و امکان جمعآوری افرادی که برخی نیستند را مهیا ساخت.
مریم زندی از افرادی است که کودک درونش مانند من متولد نشده است. مریم کار 10 مرد هم وزن و هم شان خود را انجام داد چه از زمانی که وارد کار پرتره شد و چه عکسهایی که از اولین روزهای انقلاب گرفت. مجموعههای بیبدیل درباره موسیقی انجام داد و کتابش را چاپ کرد.
یک نکته درباره کار بزرگی که مریم در کنار دوستان دیگر انجمن عکاسان شروع کرد، 14 سال پیش عکسی گرفتیم که مریم وسط بود و برای راهاندازی انجمن عکاسان تلاش کرد و اولین رئیس انجم هم خودش شد. من شاهد بودم که شبانه روز را با ورود خاص به دنیای عکاسی و ایجاد انرژی در جمع، به جایی رساند که انجمن عکاسان توانست برنامهها و اجرا را برگزار کند. مریم فقط کار تاریخنگاری نکرد و در انجمنها هم نقش مهمی داشت. من مطمئن هستم که فکرهای دیگری دارد و تا پایان عمرش ادامه خواهد داد.
مریم زندی با تشکر از اینکه در این شب و روزهای نزدیک سال نو دوستدارانش جمع شدند، گفت:
حرف زدن کار سختی است. 16 سال جمع آوری کتاب چهرههای موسیقی ایران طول کشید از سال 80 تا سال 96 که آخرین عکس را گفتم. این کتاب آخرین جلد از مجموعه چهرهها است چون خسته شدم و صبوری سابق را ندارم بقیه را جوانترها جلو ببرند.
مجموعه چهرهها تمام شد، بیش از 35 سال عمرم را در این راه گذاشتم. منتی بر کسی نیست، کاری بود که با علاقه انجام دادم. خواستم در این آخرین مجموعه چهرهها اشارهای به موضوعی کنم نه برای خودم، چون همیشه کار کردم انتظار و توقعی از کسی نداشتم، من پیروز شدم چون کتابهایم را منتشر کردم و در حدی که امکان داشتم در فرهنگسازی جامعه ام شرکت کردم. من عاشق عکاسی و ایرانم پس فکر کردم که میتوان با عکاسی برای خودم جوابگو باشم. با همه اینها برای اینکه این آخرین جلد چهرهها است برای جوانانی که کار میکنند این سخنان را بیان میکنم. من شاهد فعالیت آنها هستم میگویم که آنها نیاز به پشتیبانی و دیده شدن دارند. از جامعه هنری این انتظار میرود. جامعه هنری که همیشه این خواسته در میانشان بود که بیشتر از دیگران حس میکنند و در جریان هستند، انتظار فهم و درست عمل کردن از آنها میرود. در مورد مجموعه چهرهها متاسفم که میگویم جامعه هنرمندان هم در روبهرو شدن با این مجموعهها در طول ای 35 سال درست عمل نکرد و باید بگویم تنگ نظرانه عمل کرد. از اولین کتاب من از هنرمندان نامههای متفاوتی دریافت کردم. موسیقیدانهایی که عکسشان در کتاب آمده حتی یک نظر درباره کتاب ندادند. در خبرگزاریها درباره این کتابها خبرهای زیادی منتشر شده است.
من فکر میکنم جامعه هنرمندان کمی از موارد حاشیهای دور شوند مسائل را منصفانهتر ببینند و ببینیم اگر کسی کار میکند، به عنوان جامعه هنری پشتش را به هر نحوی بگیریم. البته باز هم دراین میان افرادی بودند که متوجه کار من شدند مثلا انتظامی به من زنگ زندند و گفتند که کار بزرگی کردی ولی در کل به نوعی بیتوجهی در مقابل این کتاب دیده میشود.
در انجمن عکاسان بودم، بهترین عکاسان جوان را آنجا داریم، جوانان برای اینکه کسی از آنها پشتیبانی نمیکند، مجبور به ترک عکاسی میشوند. در آخر از آقای دهباشی تشکر میکنم که به من محبت دارند و این شب را برگزار کردند.
تعدادی از مجموعه چهرهها و هر کتاب در این شب به فروش رسید مریم زندی آنها را امضا کرد.