انتشار فرهنگنامه کودکان و نوجوانان ،راهی پرنشیب و فراز/ پریسا احدیان

photo_2016-06-04_21-20-11

عصر دوشنبه، هفدهم خرداد ماه سال یکهزار و سیصد نود و پنج، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار با همراهی گنجینۀ پژوهشی ایرج افشار، مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی، نشریۀ فرهنگی تحلیل روایت، شورای کتاب کودک و مجلۀ بخارا در دویست و چهل و نهمین شب بخارا، میزبان شب «فرهنگنامۀ کودکان و نوجوانان» بود.

در ابتدا علی دهباشی ضمن خوشامدگویی به میهمانان این نشست، با بیان راه پر فراز و نشیب گردآوری و نشر فرهنگنامه، چنین گفت:

“از سال 1357 تا به امروز که جلد شانزدهم فرهنگنامۀ کودکان و نوجوانان را در پیش رو داریم و با خبر شدیم که جلد هفدهم هم به دست چاپ سپرده شده است؛ سی و هفت سال می گذرد. سی و هفت سال برای سرزمین ما که عمر نهادهای خصوصی حتی دولتی اش در حوزۀ مسائل فرهنگی و ادبی و پژوهشی که غالبا در پنج سالگی یا حداکثر ده سالگی به تعطیلی و ناکامی کشیده شده است، یک واقعۀ ستایش انگیز و قابل تأمل است. گفتن سی و هفت سال آسان است ولی آن ها که اهل کار، آن  هم کار دسته جمعی از نوعی که در فرهنگنامۀ کودکان و نوجوانان انجام شده است، هستند، می دانند که چه مایه باید از خودگذشتگی داشت. این کار سترگ با هیچ نوع دیگرش نه در ایران و نه در هیچ کجای جهان قابل مقایسه نیست. اگر دقایقی، به از خودگذشتگی کار عظیمی که در فرهنگنامه انجام شده است، بنگریم و دقت کنیم قطعا پی خواهیم برد که اگر عشق وافر و عمیق به این سرزمین و تاریخ و هنر و ادبیات و فرهنگش نبود، گردانندگان این کار سترگ موفق به گذار از فراز سال ها و سال ها نمی شدند.”

علی دهباشی از کار دشوار انتشار فرهنگنامه سخن گفت
علی دهباشی از کار دشوار انتشار فرهنگنامه سخن گفت

 

در ادامۀ این شب، محمد امین گوهر، مینا امیدی و فرزاد زین العابدینی سه تن از نوجوانان علاقه مند به فرهنگ و پژوهش، از فرهنگنامۀ کودک و نوجوان سخن گفتند:

محمد امین گوهری:“نُه سال دارم و از اعضای خانۀ کتابدار کودک و نوجوان که زیر نظر شورای کتاب کودک فعالیت می کند، هستم. من از شش سالگی عضو کتابخانه و همواره از وجود این مکان ارزشمند بهره مند شدم. هرگاه می خواهم در مورد چیزهایی که نمی دانم تحقیق کنم به جای استفاده از اینترنت به سراغ فرهنگنامۀ کودک و نوجوان می روم، تا اطلاعات دقیق تری به دست آورم و ارتباط بیشتری با کتاب و کتابخانه داشته باشم. هنگامی که کلماتی را می شنوم و یا زمانی که دلیل وجود برخی از مخلوقات خدا را نمی دانم با مراجعه به فرهنگنامۀ کودک و نوجوانان، علت آفرینش آن ها را متوجه می شوم. مثلا من در مورد علت پیدایش پشه در فرهنگنامه خواندم یا از اخبار کلملاتی همانند تروریسم و تروریست را شنیدم ولی تفاوت آن ها را نمی دانستم. با مراجعه به فرهنگنامه فرق بین آن ها را فهمیدم. اگر در مدرسه موضوعی را با عنوان تحقیق به ما بدهند، ابتدا به سراغ فرهنگنامه می روم و بعد از خواندن آن به کتاب های دیگر به دنبال مطالب می گردم. برای نمونه من تحقیقاتی در مورد شخصیت هایی همانند حافظ و خیام و پدیده هایی مثل چرخ آب و پرنده هایی مثل خفاش و جغد انجام دادم. امیدوارم به زودی تمام جلدهای فرهنگنامۀ کودکان و نوجوانان چاپ شود و روزی برسد که این کتاب در تمامی کتابخانه های مدارس در دسترس کودکان باشد تا روز به روز بر دانش و علم و آن ها اضافه شود. در پایان از سرکار خانم نوش آفرین انصاری، دبیر شورای کتاب کودک، به دلیل انتخاب من برای حضور در این مراسم سپاسگزاری می کنم و از سرکار خانم پیشداد مسئول خانۀ کتابدار و کتابداران عزیز نهایت تشکر را دارم که همیشه با صبوری و محبت و مهربانی از بچه ها استقبال می کنند و باعث علاقه مندی آن ها به کتاب و کتابخانه می شوند.”

محمد امین گوهری
محمد امین گوهری

مینا امیدی:”صحبت از فرهنگنامه و خانم توران میرهادی و شورای مشورتی، صحبت کردن از احساس شور و شوق و امید است. تمامی جلسات شورای مشورتی ما ساعت چهار بعد از ظهر روزهای شنبه پر بود از احساس خوب انجام یک کار گروهی، انجام یک کار هدفمند و چیزی که ما به وضوح می توانستیم نتیجه اش را ببینیم و چه احساسی بهتر از اینکه مسئولیتی به دوش یک نوجوان گذاشته شود و در یک کار گروهی شرکت کند و در نهایت این احساس کار جمعی در ما شکل گرفت و متوجه این روند انجام کار بودیم. برای اینکه جامعه ای بتواند به یک نسل اثرگذاری برسد که در خدمت باشد، بستری نیاز هست که شورا و فرهنگنامه این راه و مسیر را برای ما فراهم کردند و اتفاقی که افتاد، این بود که شورای مشورتی از نظر من اشل کوچکی از مدرسۀ فرهاد شد و من وقتی که فارغ التحصیلان مدرسۀ فرهاد را می بینم به وضوح مشخص است که نسلی هستند که سر جایی که ایستاده اند به درست ترین حالت ممکن ایستاده اند. چیزی که امروز بچه های شورای مشورتی قدیم هم که حدودا سی سالی دارند، هر کدام در جایی که هستند یک فرد کامل و کارآمد و مفید شده اند. آغاز همۀ این ها از همین جلسات بوده و شور و شوقی که در ما بوجود می آمد. شورای مشورتی و فرهنگنامه به ماشیوۀ درستی از جهانبینی بخشید و فهماند که چیزی در زندگی هست که باید به دنبالش رفت و آن شور و شوق دانستن و آموختن است. از طرف خودم به عنوان یکی از آن بچه ها به خاطر تمام این ها و از تک تک خاطراتی که برای ما آفریدید از شما ممنونم.”

محمد امین گوهری ومینا احمدی
محمد امین گوهری ومینا احمدی

فرزاد حاجی زین العابدین:”فرهنگنامۀ کودک و نوجوان کتابی است که برای جمع آوری اطلاعات و تحقیق در رابطه با مسائل مختلف، از جمله موضوعات سیاسی، مذهبی، علمی و … می توان از آن استفاده کرد. این فرهنگنامه بخشی از کتاب های مرجع است و کتاب های مرجع نیز کتبی هستند که تمام صفحات آن ها خوانده نمی شوند؛ بلکه فقط بخشی از آن ها که مورد نظر ماست و برای ما قابل استفاده است، خوانده می شود. فرهنگنامۀ کودک و نوجوان بر اساس حروف الفبا تنظیم شده است. این موضوع باعث می شود مردم بتوانند راحت تر مطلب مورد نظر خود را پیدا و در رابطه با آن اطلاعات جدید بیشتری کسب کنند. همان طور که مشخص است، فرهنگنامه از اهمیت زیادی برخوردار است. زیرا اطلاعاتی که در فرهنگنامه وجود دارد می تواند استفاده کنندگان را در رابطه با مسائل مختلفی از جمله موضوعات علمی، تاریخی، اجتماعی، آگاه سازد. این اطلاعات هر چند کم، می توانند مردم را در حل مشکلات یا وظایفشان کمک کنند. خوانندگان با استفاده از این کتاب مرجع می توانند دربارۀ موضوع مورد نظر خود اطلاعاتی کسب کنند که اکثرا در فضای مجازی و دیگر کتب، به دقت و صحت فرهنگنامه مکتوب نشده است. در سایر منابعی که با وسواس علمی به کار رفته در فرهنگنامه تهیه نشده اند، برخی اوقات مطالبی دیده می شود که از نظر علمی درست نیست و فرد را به شک می اندازد. اما فرهنگنامه دربارۀ هر مدخلی، خیلی کامل و دقیق و با زبانی ساده، قابل فهم و پرمحتوا به بیان اطلاعات لازم در رابطه با موضوع پرداخته است. یکی دیگر از ویژگی های این کتاب مرجع این است که برای توضیح مدخل ها و موضوعات مورد نظر از تصاویر عالی استفاده شده است. با بهره گیری از این تصاویر در بخش هایی که با توضیحات نظری نمی شود اصل مطلب را کاملا بیان کرد، می توان مفهوم آن مطلب را به طور کامل برای خواننده روشن کرد. اما این کتاب مرجع خوب علی رغم همۀ مزایایش، کاستی هایی هم دارد که اشاره به آن ها برای این است که در آینده در رفع آن ها تلاش شود. مثلا حجم زیاد و سنگینی آن باعث شده است که همیشه نتوان آن را همراه داشت و در مواقعی که احتیاج فوری به کسب اطلاعات آن داریم در دسترس ما نباشد. برای رفع این مشکل می توان نسخۀ الکترونیکی آن را طراحی کرد تا همۀ مردم بتوانند برنامۀ کاربردی فرهنگنامۀ کودکان و نوجوانان را در گوشی، رایانه و تبلت داشته باشند تا بتوانند در هر مکانی و زمانی استفاده کنند. همچنین ایجاد سایت مستقل فرهنگنامه که بتوان به صورت اینترنتی به مدخل ها با امکانات جستجو دست پیدا کرد نیز می تواند مفید باشد. در دوران کودکی ام یک بار پدرم به بنگلادش سفر کرد و هنگامی که او در آنجا بود، من بارها و بارها به فرهنگنامه مراجعه کردم تا دربارۀ آن کشور و موقعیت جغرافیایی آن اطلاعاتی کسب کنم. همچنین از روی پرچم بنگلادش تصاویری کشیدم و آن هار ا هنگامی که پدرم از سفر بازگشت به او هدیه دادم.  هنگامی که کلاس پنجم بودم در رابطه با اسلام تحقیقاتی داشتم با استفاده از فرهنگنامه آن را تهیه کرده و به کلاس بردم و برای معلم و دانش آموزان کنفرانس دادم. این مطلب به دلیل تکمیل بودن مطالب فرهنگنامه، تحقیق خوبی از آب درآمد و مورد تشویق کلاس قرار گرفت.”

محمد حواد گوهری، مینا احمدی و فرزاد حاجی زین العابدین
محمد حواد گوهری، مینا احمدی و فرزاد حاجی زین العابدین

 

سپس، ایران گرگین، با اشاره به خاطرات و آشنایی خود از همکاری با فرهنگنامۀ کودک و نوجوان، چنین سخن به میان آورد:

“به نام خدا. خدایی که جان ها و ذهن هایی را آفرید تا با قلمشان و هنرشان و گفتارشان به هستی معنایی ببخشند. آن جان های غایب و حاضر که بی آن ها زندگی دشوارتر بود و خالی و خمود بودیم. در این روزهای ماه خرداد (ماه یادها و خاطره ها) بیش از روزهای دیگر از همسرم دکتر حسن مرندی یاد می کنم که دوازده سال پیش در 21 خرداد درگذشت. شاید بعضی در این مجلس او را بشناسند. او هم از زمرۀ کسانی بود که وجودش چیزی از غنای فرهنگی داشت و به گفتۀ محمود دولت آبادی، مرندی، حکیمی طبیب بود یا طبیبی حکیم. او از مشاوران و یاری دهندگان فرهنگنامه نیز بود و مشوق من که این کاری خرد نیست. همچنین با دریغ و اندوه یاد می کنم از خانم آزیتا شرف جهان از نویسندگان فرهنگنامه در گروه ادبیات جهان که ده روز پیش در هشتم خرداد از میان ما رفت و نامش در فرهنگنامه باقی است و یاد کنیم از نویسندگان مجلۀ پیک که فرهنگنامه در بستر آن ها پا گرفت. ایرج جهانشاهی، محمود محمودی، هوشنگ شریف زاده، نیز اسماعیل سعادت (که عمرش دراز باد) و من که بعدها آمدم تا همراه شوم و بنویسم؛ نه این که ویراستار شوم اما سال های سال است که ویراستار شده ام و حالا هم می نویسم و هم ویراستاری می کنم که خود حکایتی است شنیدنی! در سال 1360 به دعوت شورای کتاب کودک و ابتکار خانم توران میرهادی ایرج جهانشاهی و دیگر نویسندگان پیک و نیز شماری از صاحب نظران عرصۀ فرهنگ گرد هم آمدند تا دربارۀ فرهنگنامه ای برای کودکان گفتگو کنند. سازمانی شکل یافت و برنامه ریزی شد. برنامه ای کمال جویانه و آرمانی بدون توجه به امکانات و بدون پیش بینی مشکلات. فرهنگنامه ای عمومی که از همۀ معارف بشری مطلب داشته باشد،. از ایران و جهان البته با نگاه بیشتر به ایران و مصور رنگی. در طرح و تدوین برنامه به تألیف اهمیت داده شد. اقتباس منع شد و ترجمه آنجایی که لازم بود می آمد. متخصصان دانش نامه نویسی می دانند به ثمر رساندن چنین طرح و برنامه ای با امکاناتی که فرهنگنامه از لحاظ نویسنده، ویراستار و بودجۀ مالی در اختیار داشت، چه کوشش جان فرسایی می طلبد. با وجود این، کار فرهنگنامه با پشتکار و روحیۀ توانای توران میرهادی، یاری های شورای کتاب و خانم انصاری و کوشش های نویسندگان و ویراستارانی که بسیاری از آن ها در ضمن کار یاد گرفتند که راه و روش چیست، اگرچه به کندی پیش رفت. صحت و دقت و روشنی نوشته ها چنانکه خوانندۀ عادی هم بتواند از آن بهره مند شود، شعار سر ویراستاری فرهنگنامه شد و نیز توصیه به اینکه از نوشتن به شکل و شیوۀ کتاب درسی پرهیز شود. به علت پیدایش رویدادها و تأثیر عوامل مختلف در پیشرفت یا پسرفت یک تمدن در یک شهر و سرزمین یا هر چیز دیگر پرداخته شود تا فرهنگنامه مرجعی بزرگ و قابل اعتماد برای خوانندگان جوان باشد. حال تا به اینجا تا چه اندازه موفق شده ایم که چنین کنیم؟! پرسشی است. مسلم است که بسیاری از مقاله ها فراتر از حوصله و ذهنیت کودکان است. اما نوجوانان اگر وقت داشته باشند و بخواهند و اینترنت و شبکه های مجازی فرصت دهد، می توانند جواب برخی از پرسش های خود را کاملتر و روشن تر و همه جانبه تر از اینترنت از فرهنگنامه بگیرند. تجربه و بررسی شخصی من نشان می دهد مخاطب فرهنگنامه می تواند در هر سنی باشد و جالب اینکه که در بیشتر موارد که چند جلدی از فرهنگنامه تازه منتشر شده را به دختران یا پسران سیزده چهارده سالۀ آشنایان هدیه داده ام، فرهنگنامه بیشتر توجه مادران و پدران آن ها را جلب کرده بود. مادرانی تحصیل کرده و باسواد -البته نه در حد گروه معینی که مطالعه کار جدی آن هاست و کتاب و مجلات معینی را می خوانند- این علاقه مندان معمولی مطالعه به من گفتند، برخی مقاله های فرهنگنامه را به راحتی خوانده اند و به آسانی دریافت کرده و فهمیده اند و جواب پرسش خود را در آن یافته اند. این روزها به این شانزده جلد نگاه می کنم و آن ها را ورق می زنم و می خوانم البته همه اشان را خوانده ام اما این خواندن حال دیگری دارد. به سال های سپری شده نگاه می کنم. به دقت و وسواسی که در ویرایش محتوا و ساختار و زبان نوشته به کار بسته ایم. فکر می کنم اگر شوق دیدن و گام زدن در دنیای اندیشۀ بشری باشد، می توان کاری کرد. فرهنگنامه صرف نظر از برخی ایرادها، کاری بزرگ است و خواهد ماند.

ایران گرگین
ایران گرگین

آب کم جو تشنگی آور به دست / تا بجوشد آب از بالا و پست”

 

بخشی از این مجلس به نمایش فیلم مستند (اسلاید شو ) با عنوان از «قلم تا قدم» با تنظیم علیرضا آزاد کیا، تصاویری از حضور فرهنگنامه در نقاط مختلف ایران در دستان کودکان این سرزمین، اختصاص یافت. فرزانۀ اخوت توضیحاتی را دربارۀ این تصاویر، بیان داشت:

“حضور من در اینجا ضمن ابراز احترام به میهمان های امشب دعوتی است از شما برای شنیدن و دیدن یک قصه. قصه ای از مثلث. مثلت ویراستار و کتاب مرجع و مخاطب. این قصه در کتابخانه اتفاق می افتد. این قصه سفر نویسنده ویراستار فرهنگنامه است از طبقۀ سوم آپارتمان شمارۀ سی و یک، خیابان وحید نظری به خانۀ فرهنگنامه در کتابخانه های شهر ها و روستاهای دور دست ایران. استان کرمانشاه: پاوه، ساتیاری. آذربایجان غربی: دیزج، گوی تپه، کندرود، شیخ چوبان. کردستان: بانه، نجنه و سبدلو. ایلام: سیزده روستا در بخش سردسیری زردلان. تهران: اشرف آباد و محمود آباد و فرحزاد و خراسان. هرمزگان: قشم، گامبرون وسلخ. فارس: مظفری، کربال و مرودشت. سیستان و بلوچستان: نگور، رمین، زاهدان، نیک شهر، حکمت آباد. مازندران و بابلسر و بوشهر: عسلویه. کودکان و کارگران افعانستانی. خانه های حمایتی در مشهد و نیشابور. کانون های اصلاح و تربیت در تهران و زاهدان و گرگان و زندان بین المللی چابهار.”

فرزانه اخوت
فرزانه اخوت

سپس کامران فانی، به جایگاه ویژۀ دایرة المعارف کودک و نوجوان پرداخت و در ادامه گفت:

“تألیف و تدوین انتشار فرهنگنامۀ کودکان و نوجوانان سرگذشت عبرت انگیز و تأمل برانگیزی دارد. چگونه یک اثر فرهنگی راه خود را در میان سنگلاخ ها و موانع مختلف در این سی و چند سال پیموده است؟! تا چه حد موفق شده است؟ آیا فرهنگ نامه توانسته آن جایگاه شایستۀ خود را پیدا کند یا هنوز هم دور از آن جایگاه است؟ چه عواملی باعث شده که فرهنگنامه با پشتوانۀ عظیم شور و شیفتگی اخلاص و ایمان و ایثار و تمام این چیزهایی که اعضای این فرهنگنامه داشتند انجام می دادند و تمام زندگی خود را گذاشته بودند، به بار بنشیند؟ و چرا جامعۀ ما آنگونه که باید پاسخگوی مثبتی در برابر این کار عظیم نیست؟! من تقریبا در تدوین دانشنامه ها در این چهل سال اخیر نقش داشتم. بدون تردید فرهنگنامۀ کودک و نوجوان از نظر تأثیر و اهمیت و تدوین به طور کلی از نظر ارائۀ یک اثر ایرانی، توانست موفق بشود و تا به اینجا برسد. این اثر قابل تعریف است. شاید نزدیک 25 سال از چاپ جلد نخست آن می گذرد و به هیچ وجه نقدهای تردید آمیز در مورد این فرهنگنامه بیان نشده است. جایگاه فرهنگنامه در کجاست؟ بی شک جایگاه آن در مدارس است. متأسفانه برنامه ریزی آموزشی به صورتی بوده که دانش آموزان پرسش های خود را در جایی دیگر جستجو نمی کنند. نتیجۀ آن این شد که فرهنگنامه نه اینکه به کلی ناموفق باشد! نه! به هیچ وجه! ولی آن موفقیت کامل، زمانی اتفاق می افتاد که درِ کتابخانه های مدارس به روی این فرهنگنامه گشوده شود. ما ملتی هستیم که کم سئوال می کنیم . حساسیت هم نداریم؛ اما شاید جای تعجب باشد که حتی یک هزارم دانش آموزان ما  با کار مرجع و به کتاب مرجع آشنا نیستند! حتی معلمان نیز پیدا کردن پاسخ و پرسش ها از طریق فرهنگ نامه ها و دانشنامه ها را به آن ها نیاموخته اند و نتیجۀ آن این بود که اصولا راهی که در واقع از طریق کتابخانۀ مدارس به دانش آموزان می رسید، راه مشکلی بود اما دومین عامل که باعث شد فرهنگنامه به جایگاه شایستۀ خود نرسد، جنبۀ درونی دارد. یعنی در مقابل مدرسه، خانه قرار دارد. فرهنگنامه تا چه حد می توانست وارد خانه های مردم شود؟ عوامل مختلفی باعث شده که تا کنون تیراژ این کتاب ها چشم گیر نبوده است. یکی اینکه پدران و مادران ما اصولا با کتب مرجع سر و کار ندارند که برای بچه هایشان این کتاب ها را تهیه کنند. من روز اول معتقد بودم که اگر بنا باشد طی سال های دراز دانشنامه ای برای کودکان تألیف شود و به تدریج در اختیار مراجعه کنندگان قرار بگیرد، از نظر راه به سوی خانه بردن فرهنگنامه، دچار اشکال خواهد شد.

کامران فانی
کامران فانی

فرهنگنامه اثری نبود که به راحتی همه برای خانه اشان و کتابخانۀ کوچک فرزندانشان خریداری کنند. راه حلی هم به نظرم نمی رسد. اگر قیمت آن گران است آیا این علت دیر چاپ شدن هر جلد و فواصل زمانی برای چاپ این آثار است؟ این عامل شاید باعث می شود کسانی که با این کتاب انس گرفته اند، این اثر را از یاد ببرند؟ ولی فراموش نکنیم درست است که فرهنگنامه مخاطب داشت و مخاطب آن هم سن ده شانزده سال ها بودند ولی به یک معنی مخاطب آن تمام افراد جامعه بودند و هستند. فکر می کنم وقتی این فرهنگنامه ها به خانه ها راه پیدا می کرد، پدر و مادر بیشتر از بچه ها از آن استفاده می کردند. این هم یک عامل بود. مشکلات عظیمی که نشر این اثر داشت و وسواسی که در تألیف و چاپ این کتاب بود، باعث شد ظاهرا سریع تر از این نتواند به چاپ برسد. ولی من خوشحالم که این فرهنگنامه آیندۀ درخشان تری دارد. این اثر با شیوه های جدید که به صورت موازی کار می شود با سرعت بیشتری منتشر خواهد شد. امروز به نیمۀ راه رسیده است و از این پس در سرا شیبی هست و می تواند سریع تر و سریع تر منتشر شود. چاپ جلدهای قبلی تابع قوانینی می شود که این فرهنگنامه را برای همیشه تازه و زنده نگه دارد. این عوامل در سال های آینده باعث شد که کم کم جایگاه شایستۀ خود را در فرهنگ ما پیدا کند. بدون تردید آینده از آن فرهنگ نامۀ کودکان و نوجوانان است.”

سخنران دیگر این جلسه، محمد هادی محمدی، در رابطه با اهداف و تأثیر درونی نشر فرهنگنامه در بخش آموزشی کشور، چنین گفت:

“آن گونه که از انیشتن نقل شده: آموزش، یادگیری داده ها یا فکت ها نیست، بلکه تمرین ذهن برای کشف و اندیشیدن است. آیا آموزش و پرورش ما بستر را برای اندیشه ورزی کودکان آماده می کند؟ اگر می کند نشانه های آن چیست؟ آمادگی برای کنکور از نوزادی و نوپایی؟ این شیوه به کودکان می آموزد به جای این که هر دشواری یا مانع، یک فرصت فرض شود در هر فرصت دشواری و مانع دیده شود. کمی آن سوتر اما گروهی از برجسته ترین آموزشگران ما بودند و هستند که هر مانع و دشواری را یک فرصت فرض کردند. آن ها سال ها پیش در خانه ای به اندازۀ غربیل گرد آمدند. براستی آن ها کیست اند؟ رسالت خود را چه می دانند؟ فرهنگنامه کجای ذهن و اندیشه آن ها جای دارد؟ فرهنگنامۀ کودکان و نوجوانان چیست؟ آیا تنها یک کتاب مرجع است؟ بدون شک خیر! فرهنگنامه الگو. رویکرد آموزش و پرورشی بخشی از نخبه ترین آموزشگران ایرانی است که در دوره ای از تاریخ اجتماعی ما از کار بازنشانده شدند. رویکرد و الگوی آن ها رویکرد مفهومی است. رویکرد آموزش مفهومی بر پایۀ گفت و شنود یا دیالوگ است. آن ها می خواهند که کودکان ژرف اندیش، پژوهنده و توانا بار بیایند و از دشواری ها فرصت بسازند و فرصت ها را دشوار نبینند. گفته شده است دو روز خوب در زندگی هر کسی وجود دارد. روزی که زاده می شود و روزی که وجود خود را کشف می کند. هر کودکی بخشی از وجود خود را در خانه و بخشی را در آموزشگاه کشف می کند. در خانه را نمی دانم؛ اما کودکان ما در مدرسه فضا و محتوایی برای کشف خود نمی یابند. برای کشف خود و پرورش اندیشه ها به الگو و رویکرد نیاز دارد. هنگامی که کتاب با محتوای آموزشی در پیکرۀ رویکرد عرضه شود هر جا می تواند مدرسه باشد. ضریب نفوذ فرهنگنامه در نظام آموزشی ما چیزی نزدیک صفر است. من از هیچ کس و نهادی درخواست خرید فرهنگنامه برای مدرسه ها ندارم. درخواست من جایگزینی نگاه فرهنگنامه ای یا آموزش و پرورش مفهومی در سیستم آموزشی کنونی است.”

محمد هادی محمدی
محمد هادی محمدی

(متن کامل سخنرانی محمد هادی محمدی در مجلۀ بخارا منتشر خواهد شد. )

لحظاتی از این شب به نمایش بخش هایی از فیلم «با هم تجربه کردیم»، مستندی از تجربیات و خاطرات آموزگاران دبستان و کودکستان فرهاد اختصاص یافت. این مستند، اثر مشترک از اعظم نجفیان و با همکاری سوزان حبیب بود.

دیگر سخنران این شب، آزادمهر دانش فاطمیه، به بررسی فرهنگنامۀ کودک و نوجوان و به مقایسۀ آن با آثار مشابه پرداخت:

“وقتی به فرهنگنامه کودکان و نوجوانان می‌اندیشم از خود می پرسم این اثر چیست؟ آیا می ‌توان در پاسخی کوتاه آن را یک دایره ‌المعارف / یک دانشنامه دانست و تمام؟ آیا این پاسخ واژگانی می‌‌ تواند سیمای فرهنگنامه را ترسیم کند؟ من این اثر را پدیده ‌ای چند چهریزه ‌ای می‌ دانم. که هر چهریزه ‌اش حیاتی مستقل و نشانی مجزا دارد که این چنین است :

  • فرهنگنامه یک سرمشق است
  • فرهنگنامه یک ساختار زبانی است
  • فرهنگنامه فضای بازی است برای شدن
  • فرهنگنامه هویت بخش نسل جوان است

نهاد فرهنگنامه نه بنیانی سازمان سالار که عشق سالار است

 آزادمهر دانش فاطمیه
آزادمهر دانش فاطمیه

 

نوشته‌ ای مهرآمیز، ساده و بی پیرایه، آسان و روان، گیرا و زیبا، و دور از هر گونه دشواری را هر خواننده‌ ای می ‌پسندد. کودک و نوجوانِ تشنه خواندن و چنین نوشته ‌ای را تا به پایان می ‌خواند و از آن لذت می‌ برد و نکته ‌ها می آموزد. اگر جز این باشد، عجب نیست که نوشته ناخوانده یا درک و فهم نشده بماند. یکی از انواع اطلاعات مرجع قابل استفاده برای کودکان و نوجوانان، زندگی‌ن امه‌ها هستند که انتشار آنها به شکل مستقل یا به صورت مدخل‌ های دایره‌ المعارف معمول است و می ‌تواند اطلاعات مفیدی را برای مشتاقان فراهم کند.  در توصیف اهمیت زندگی ‌نامه ‌ها، کارلایل می ‌گوید: «تنها تاریخ واقعی زندگی‌ نامه است». این گفته از این نظر حائز اهمیت است که معمولا زندگی هر انسانی خاصه انسان‌ های بزرگ، مقید به زبان و مکانی روشن و خاص است و طبعا از شرایط زمان و مکان خود سرچشمه می‌ گیرد. تاریخ‌ نویس نامدار آمریکایی باربارا تاکمن هم معتقد است که زندگی ‌نامه به عنوان منشور بلورین تاریخ، خوانندگان را نسبت به سوژه‌ های بزرگ ‌تر علاقه ‌مند می‌ سازد و آنها را  به خود جذب می‌کند. زیرا مردم به سوژه‌‌ های بزرگ ‌تر و دانستن علت خوشبختی آدم‌ های دیگر علاقه دارند. حقیقت آن است که نویسنده برای نوشتن زندگی‌نامه به همان مهارت‌ های خلاقانه ‌ای احتیاج دارد که نویسنده‌ی رمان، داستان کوتاه، شعر یا نمایشنامه نیاز دارد. او هنگام نوشتن زندگی ‌نامه باید قصه ‌گویی ماهر باشد که بتواند خواننده را با روایت جذب کند و در طول زندگی‌نامه و تا آخر آن کاری کند که علاقه‌ی آنها کم نشود؛ در واقع طوری عمل کند که اطلاعات خوانندگان زیاد شود و یا لذت ببرند.

رخشان بنی اعتماد
رخشان بنی اعتماد

با این وجود، هنگام نوشتن زندگی ‌نامه برای کودکان ونوجوانان نیز باید به نحوی مناسب، مسائل را ساده کرد، ولی مواظب بود که چیزی تحریف نشود. میزان ساده کردن مسائل هم بستگی به گروه سنی مخاطبان کتاب دارد. اما قبل از وارد شدن به جزئیات زندگی‌ نامه‌ ها بهتر است این نکته را روشن کنیم که ارتباط کودکان و نوجوانان با زندگی‌ نامه چیست؟ چگونه و در چه زمانی به خواندن زندگی‌ نامه علاقه‌ مند می ‌شوند و چه زندگی ‌نامه ‌هایی را دوست دارند. آنچه در زندگی ‌نامه‌ ها حائز اهمیت است، نشان ‌دادن اراده‌ی انسان‌ های بزرگ برای مقابله با سختی‌ها و دشواری‌ های زندگی است و تلاشی که برای رسیدن به اهداف خود دارند و تثبیت این فکر که هر انسانی، هر آرمانی که دارد باید برای رسیدن به آن از جان مایه بگذارد و تلاش کند و از سختی‌ها نهراسد و فقط آرمان بلند داشتن کافی نیست. حتی در مواردی که زندگی افرادی که نقش منفی در جریان‌ های جامعۀ خود و جهان به جای گذاشته‌ اند مورد بررسی قرار می‌گیرد و به خواننده می‌فهماند که گرچه آنها در تاریخ می‌مانند، ولی ماندن آنها افتخار آفرین نیست. به دلیل آگاهی بخشی زندگی‌ نامه‌ها در مباحث اشاره شده است که فرهنگنامه به نگارش زندگی‌ نامه‌ها به عنوان مدخل‌ های اساسی توجه ویژه‌ای داشته است تا بتواند نسل جوان را با هویت و اصالت فرهنگی و تاریخی خویش آشنا سازد. برای گشودن میزان اهمیت فرهنگنامه کودکان و نوجوانان از یک سو و فواید زندگی‌ نامه‌ها از سوی دیگر،  اینجانب موضوع پایان‌ نامه کارشناسی ارشدم در مورد فرهنگنامه است تحت عنوان “مطالعه تطبیقی مدخل‌ های زندگی‌نامه در فرهنگنامه کودکان و نوجوانان با دایره‌المعارف‌ های مشابه انگلیسی زبان” این پایان‌ نامه، نخستین پژوهشی است که از این زاویۀ خاص به فرهنگنامه نگریسته است و مدخل‌ های زندگی ‌نامه‌ در فرهنگنامه کودکان و نوجوانان شورای کتاب کودک را با چهار دایره‌ المعارف کتاب جهان، دایره ‌المعارف کودکان بریتانیکا، دایره‌ المعارف پیوسته علمی کودکان و نوجوانان و دایره‌ المعارف  پیوسته کودکان بریتانیکا مورد بررسی و مقایسه  قرار داده است. هدف پژوهش، ارزیابی تطبیقی دایره‌المعارف‌ های مورد مطالعه بر اساس متغیر های پژوهش (اعتبار، روزآمدی، تعداد مدخل، انواع زندگی‌نامه، ساختار، نگارش و تصاویر) و تعیین نقاط قوت و ضعف و اشتراک و افتراق آنها بوده است. برای انجام آن از دو روش مطالعه تطبیقی و تحلیل‌ محتوا استفاده شده است. با توجه به این که هدف پژوهش شناسایی وضعیت مدخل‌ های زندگی‌ نامه ‌ای دایره‌ المعارف ‌های کودکان و نوجوانان بوده است، برای انتخاب نمونه پژوهش، مدخل‌ های زندگی‌ نامه (فارسی و غیرفارسی) موجود در فرهنگنامه کودکان و نوجوانان شورای کتاب کودک با دایره ‌المعارف‌ های مشابه انگلیسی زبان حوزه کودکان و نوجوانان مقایسه شدند و مواردی که با هم تفاوت داشتند در طی پژوهش مشخص شدند. برای دستیابی به جامعه پژوهش، ابتدا مدخل‌ های زندگی‌ نامه‌ ای از فهرست موضوعی مدخل‌ های فرهنگنامه کودکان و نوجوانان شورای کتاب کودک مشخص شد. در مرحله بعد، برای اعمال متغیر انتخاب زندگی‌ نامه بر اساس ملیت، مدخل‌ ها از هم جدا و شمارش شدند و بر مبنای سرشماری مدخل‌ های زندگی ‌نامه ای در دایره ‌المعارف یاد شده تعداد آنها 454 مدخل برآورد شد که پس از حذف موارد تکراری در بین دایره ‌المعارف‌‌ها، تعداد مدخل‌ های موجود مربوط به کشور های مختلف معین شد. بدین ترتیب مجموع  تعداد 432 مدخل زندگی‌نامه از کشورهای مختلف به عنوان جامعه مورد شناسایی شد. بنابراین، جامعه آماری پژوهش علاوه بر فرهنگنامه کودکان و نوجوانان شورای کتاب کودک، چهار دایره‌ المعارف انگلیسی زبان یعنی دایره ‌المعارف کتاب جهان ، دایره ‌المعارف کودکان بریتانیکا، دایره‌ المعارف پیوسته کودکان بریتانیکا و دایره ‌المعارف پیوسته علمی کودکان و نوجوانان را شامل می‌ شود. یکی از متغیرهایی که بدین منظور در نظرگرفته شد، تفکیک مدخل‌های جامعه آماری پژوهش بر اساس ملیت صاحب زندگی‌ نامه بود. بنابراین، انتخاب مدخل‌ های جامعه آماری بر اساس کشور ها، به منظور انتخاب و توزیع صحیح اعضای جامعه آماری در سطح جهان، صورت گرفت. در نتیجه استخراج عنوان مدخل ‌ها بر اساس محل تولد صاحب زندگی ‌نامه انجام شد و در نهایت جدول جامعه آماری و نمونه آماری بر اساس معیار ملیت تهیه شد. بر اساس جدول بدست آمده، نمونه آماری تعداد 67  مدخل زندگی ‌نامه‌ای از (40 کشور جهان) هر دایره‌ المعارف و در مجموع پنج دایره ‌المعارف برابر 335 مدخل زندگی‌ نامه ‌ای مشترک بوده است که به صورت تصادفی طبقه‌ای و بر مبنای نسبت مدخل‌ ها از جامعه آماری پژوهش به تعداد 432 مدخل زندگی‌نامه ‌ای انتخاب شده‌ اند. در این پژوهش ابزارگردآوری اطلاعات تطبیقی از مدخل‌ های زندگی‌ نامه‌ای دایره ‌المعارف‌ های مورد مطالعه، سیاهه‌ وارسی محقق ساخته ‌ای است که با مراجعه به کتابخانه‌ ها و راهنما های منابع مرجع و نیز بررسی عناصر اطلاعاتی موجود در منابع زندگی‌‌نامه‌ ای فارسی و غیر‌فارسی فراهم آمده و معیار های ارزیابی و عناصر اطلاعاتی به کار رفته در تدوین زندگی ‌نامه‌ها استخراج گردیده است.

شب فرهنگنامه کودکان ونوجوانان
شب فرهنگنامه کودکان ونوجوانان

نگاه اجمالی به این پژوهش حاکی از آن است که فرهنگنامه کودکان و نوجوانان نسبت به دایره‌المعارف‌ های مشابه انگلیسی زبان دارای مقاله ‌های  کامل‌ تر و جامع ‌تری است. دایره ‌المعارف‌های انگلیسی زبان به رغم قدمت تاریخی، توجه خاصی به پرسش‌ها و نیازهای مخاطبان بومی داشته ‌اند، عموما به زندگی‌ نامه بزرگان کشور محل انتشار پرداخته ‌اند، و توجه بیشتری نیز به گذشته تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی کشور محل انتشار نموده اند. اما فرهنگنامه کودکان و نوجوانان به رغم تأکید بر ایران، تنها محدود و مختص به ایران نبوده و نیاز کودکان و نوجوانان ایرانی، فارسی زبان، و مقیم خارج از کشور به اطلاعات جهانی را نیز از نظر دور نداشته است و به لحاظ جامعیت پوشش اطلاعاتی، به بقیه دایره المعارف ‌های مورد مطالعه برتری دارد. مدخل‌ های زندگی‌ نامه در فرهنگنامه دارای ساختاری قوی هستند. بررسی کمی مدخل ‌ها بیانگر این حقیقت است که فرهنگنامه بیشترین تعداد آثار نوشتاری را دارد. شیوۀ و سطح نگارش در فرهنگنامه کودکان و نوجوانان، دایره ‌المعارف کودکان بریتانیکا و دایره‌المعارف پیوسته کودکان بریتانیکا ساده و متناسب با گروه سنی مخاطبان است؛ در دایره‌المعارف کتاب جهان از ساده به دشوار متغیر است؛ و در دایره‌المعارف پیوسته علمی کودکان و نوجوانان دشوار است. از نظر تصاویر، فرهنگنامه کودکان و نوجوانان کیفیت و مزیت بهتر و مطلوب‌تری نسبت به بقیه دایره‌المعارف‌ها دارد و دایره‌المعارف پیوسته کودکان بریتانیکا از نظر کیفیت مطلوب تصویر در رتبۀ دوم قرار دارد. دایره‌المعارف پیوسته علمی کودکان و نوجوانان و دایره ‌المعارف پیوسته کودکان بریتانیکا در تعدادی از شاخص‌ ها دارای قوت و در تعدادی دارای ضعف بوده‌ اند، ولی دایره‌ المعارف کتاب جهان و به ویژه دایره ‌المعارف بریتانیکا با داشتن کاستی‌ های زیاد به لحاظ شاخص‌ های مورد مطالعه ضعیف ‌ترین وضعیت ممکن را داشته‌ اند. در یک داوری کلی، فرهنگنامه کودکان و نوجوانان بهترین وضعیت ممکن را هم به لحاظ فراوانی و کمیت حضور معیارها و هم به لحاظ کیفیت معیارهای مورد بررسی داشته است و بهره برداری از آن به کودکان و نوجوانان توصیه می ‌شود. در پایان سخنانی از زنده یاد دکتر عباس حری در باره فرهنگنامه را خدمتتان عرض می ‌کنم:

“آنچه نهال رو به رشد فرهنگنامه را آبیاری می ‌کند و می ‌پروراند نه یک سازمان و تشکیلات و ساختمان، که عشق است آنچه در پس همۀ این ظواهر قابل رؤیت نهاد فرهنگنامه نهفته است سراسر خود جوش، گذشت و ایثار است. عشقی که در فضای نهاد فرهنگنامه، همچون خود فرهنگنامه موج می‌زند، با هیچ شرط دیگری نه قابل مقایسه و نه قابل معاوضه و معامله است. عاشقانی که شب و روز تلاش می ‌کنند، هر یک گوشه‌ ای از کار را ‌می‌ گیرند، توش و توان ذهنی و فکری خود را خالصانه عرضه می‌ کنند و هر یک بیتی از این غزل زیبا را می‌ سرایند تا این دفتر شعر شکل بگیرد و عرضه شود اگر جز عشق می ‌بود، این مرکب در همان سال‌ های نخست از پای می‌ افتاد و در گل می ‌نشست، اما مرکب عشق فرو افتادنی نیست. در پایان، از آقای دهباشی از این که دقایقی را در اختیار من قرار دادند تشکر می کنم. از استاد ارجمند خانم نوش ‌آفرین انصاری و استاد گرامی خانم توران میرهادی و همکاران فرهنگنامه و شورای کتاب کودک ممنونم که در این پژوهش من را یاری کردند. از استاد ارجمند آقای دکتر محسن حاجی زین‌العابدینی که با راهنمایی‌‌ های ارزشمندشان من را در تدوین این پایان نامه راهنمایی کردند متشکرم.”

در دقایقی از این نشست، گزیده ای از سکانس های فیلم مستند (در حال ساخت) زندگینامۀ توران میرهادی، کاری از رخشان بنی اعتماد و مجتبی میرطهماسب، در حضور کارگردان این اثر، به نمایش در آمد.

دیگر سخنران این مجلس، علیرضا میرفخرایی، از بخش چاپ و نشر و مدیریت و مشکلات اقتصادی این اثر عظیم، سخنانی را ارائه کرد:

“از جمع شدن دوستان پیرامون یک اندیشه و یک اثر و شخصیتی که در اینجا نشسته است، تشکر می کنم. تشکر می کنم از ششصد نفری که در طول سی و پنج سال در کنار خانم میرهادی به صورت داوطلبانه در کار تألیف این فرهنگنامه تا به امروز مشارکت داشتند و برخی برای یک کتاب و برخی برای شانزده کتاب همراه ایشان بودند. تشکر می کنم از حامیانی که در طول این سی و پنج سال نگذاشتند استقلال فرهنگنامه دچار خدشه شود. یادی می کنم از بزرگانی که در میان ما نیستند: مرحوم جهانشاهی و محمودی و شریف زاده و…. تشکر می کنم از آقای دهباشی که این فرصت را فراهم کردند که گفتگوی مستقیم و ارتباطی مستقیم میان همه فراهم شود. جا داشت سخنان خانم انصاری را بشنویم که حدود نیم قرن در کنار خانم میرهادی بودند. بعد از بازنشستگی خانم میرهادی در سال 1358 از آموزش و پرورش و هم زمانی این موضوع با درگذشت یار دیرین ایشان مرحوم مهندس محسن خمارلو، فرصتی پیدا شد تا اندیشه ای که سال های قبل در شورا شکل گرفته بود با وجود توران خانم که آخرین غم خود را به صورت کار بزرگی که فرهنگنامه بود، بدین گونه بیان دارد. در ابتدا کار ساده تر چیزی بود که در آن قدم نهادند و با اندوخته ای که ثمرۀ تلاش خودشان و مهندس خمارلو بود (این مبلغ در زمان خودش هم کم نبود) و فکر می کردند که این کار به سرانجام برسد، کار را آغاز کردند. هر چه جلوتر آمدند کار بزرگتر شد و اندوخته صرف کار تحقیقاتی و تجربی ای شد که تا آن زمان در ایران سابقه نداشت.

 علیرضا میرفخرایی
علیرضا میرفخرایی

توران خانم دو خط قرمز برای کار فرهنگنامه اشان تعیین کرد: اول اینکه وام دار هیچ بخشی نباشید تا بتوانید استقلال خود را حفظ کنید و دوم اینکه کیفیت را فدای سرعت نکنید. این خط مشق بعد از سی و هفت سال هنوز پابرجاست و همۀ گروه هایی که در این زمینه فعال هستند، برایشان این خط قرمزها اهمیت دارد و شاید هم عده ای بر این فواصل زمانی و انتشار و کندی پیشرفت کار انتقاد می کنند. به دلیل این خط قرمزهایی که برای فرهنگنامه تعیین شده، این فرهنگ نامه در نوع خود در دنیا بی نظیر است. به دلیل اینکه یک سازمان مردم نهادی به نام شورای کتاب کودک این اثر را آماده می کند. در همه جای دنیا ناشران بزرگ و یا دولت ها اینگونه کارها را انجام می دهند. بنابراین کار بزرگ دیگری که در این فرهنگنامه انجام شد، کاری بود که توسط نیروهای داوطلب به انجام رسید و هشتاد درصد کار توسط نیروهای داوطلبی انجام شد که بدون کوچکترین چشم داشتی این کار را پیش می برند و شاید ما بیست درصد هزینۀ یک فرهنگنامه مشابه بابت کارهای تشکیلاتی و اداری، پرداخت داریم. در سال های اولیه عده ای به عاقبت این فرهنگنامه با دید تردید نگاه می کردند و می گفتند که بیش از دو سه جلد دوام نخواهد آورد! اما امروز ما جلد شانزدهم را چاپ کردیم و جلد هفده و هجده در دست آماده سازی است.

عده ای گفتند بعد از نیامدن خانم میرهادی این کار متوقف خواهد شد. دوراندیشی ایشان باعث شد که از حدود هشت سال پیش که نیروی خود را رو به تحلیل می دیدند تمام کارهای زندگی حتی دیدن بچه هایشان را کنار گذاشتند و می گفتند که من امانتی را نزد خود دارم که باید به بدنۀ فرهنگنامه منتقل کنم. شاید حدود یک سال و نیم پیش بود که می گفتند که دیگر خیالم آسوده است و تجربیات خود را منتقل کرده ام. اصالت و صداقتی که در جوهرۀ این حرکت بود باعث شد که بعد از نیامدن خانم میرهادی در محیط کار که به دلایل توصیۀ پزشکی که رفت و آمد از پله برای ایشان ممنوع شد، تمام گروه هایی که در این سال ها عاشقانه این کار را انجام می دادند، این فعالیت را ادامه دادند و ادامه می دهند و در حال حاضر هم هر روز این محیط کوچک پر از افراد علاقه مندی است که مشغول کار هستند. مسائلی که پیش روی شورای کتب کودک و شورای مدیریت فرهنگنامه وشرکت تهیه و نشر فرهنگنامه قرار گرفت به دلیل نیازهای روزافزون جامعه در سرعت انتقال اطلاعات بود. بنابراین از چند سال پیش بر روی این موضوع کار شد و چند هدف مشخص برای آیندۀ کار خودمان تعیین کردیم: اول اتمام هشت جلد باقی مانده یا ویرایش، حداقل در هشت سال آینده که ما با بیست و چهار جلد بتوانیم فرهنگنامه را تا پایان حرف «ی» به پایان برسانیم که در این راه در سال گذشته با همراهی بزرگانی چون خانم گرگین و سر ویراستار دوم به نام خانم شهیدی بودیم و در تدارک سرویراستار سوم هستیم تا سرعت کار خود را افزایش دهیم. دوم: بازنویسی جلدهای یک تا چهارده بود که در حقیقت جلد یک در سال 77 با اطلاعات سال 65 چاپ شده بود. بنابراین امروزه یک گروهی مشغول این کار هستند تا بتوانیم در دوسال آینده چهارده جلد را که شامل ده هزار تصویر و چهار هزار صفحه نوشته می باشد با اطلاعات روز در اختیار مخاطبین قرار دهیم. هدف بعد، هدف ما که از چند سال پیش توصیه می شد که در داخل فرهنگنامه مدخل هایی به صورت مستقل وجود دارد و این ها به صورت کتابی مستقل به چاپ خواهد رسید. نمونۀ آزمایشی آن کتاب ادبیات کودکان و نوجوانان که کار خانم میرهادی است که با دست نوشته های مرحوم جهانشاهی وجود دراد چاپ شده است. رسیدن به این اهداف پیش زمینه های مالی خود را می طلبد. شرایط استاندارد کار. خوشبختانه در ایران دایرة المعارف هایی هستند که با فضای استاندارد و با تجهیزات کامل و بودجه های قوی مشغول کار هستند. باز هم خوشحالیم که این دانشنامه ها کتاب فرهنگنامۀ کودک و نوجوان را به نام کتاب مرجع تأیید می کنند. کتاب مرجعی که در صد متر فضا در طبقۀ سوم که شاید حدود ده درصد فضای فیزیکی استاندارد باشد، کار می کنند. برخی روزها که به شورا تشریف بیاورید عده ای دنبال صندلی می گردند و وقتی صندلی پیدا می کنند جایی پیدا نمی شود! حدود دویست و پنجاه نفر داوطلبانه مشغول یاری رساندن به این مجموعه هستند. برای انجام این کار نیاز به فضای مناسب داریم. اگر این امکانات برایمان فراهم شود در زمان بندی مقرر که قول دادیم، می توانیم این کار را انجام دهیم. اگر هم انجام نشود به ناچار پیوسته آهسته، همانطور که تا به امروز ادامه دادیم، باز هم ادامه خواهیم داد. برآورد ما برای هزینه های یک سال در طول هشت سال آینده چیزی حدود نهصد میلیون تومان است که حداکثر ظرفیتی که توانستیم از گروه های حامی جذب کنیم، حدود چهارصد میلیون تومان است. دانشنامه های مشابه، مبلغی حدود دو میلیارد تومان هزینه دارند.

صحنه ای دیگر از شب فرهنگنامه کودکان و نوجوانان
صحنه ای دیگر از شب فرهنگنامه کودکان و نوجوانان

نقطه اتکای خانم میرهادی از ابتدا مردم و در این سی و پنج سال یاری رسان ما بودند. جامعۀ هنری ایران همیشه حامی فرهنگنامه بود. هر زمان دست یاری دراز کردیم، دستمان را به گرمی فشردند. یکی از بزرگترین اهداف توران خانم، رساندن این اثر با کم ترین بها به دست مخاطبین است. در جلدهای اول این سیاست پاسخگو بود اما روز به روز که تعدا جلدها و قیمت تمام شدۀ آن زیاد شد نتیجۀ آن، قدرت خرید پایین مردم شد. فکر نمی کنم در جایی در دنیا بیست و چهار جلد دانشنامه را با هدف ورود به منازل، منتشر کنند. این اثر بیشتر باید در کتابخانه ها و مدارس و دانشگاه ها و آموزش و پرورش باشد. از حدود صد و سی هزار مدرسۀ سراسر کشور شاید حدود سه هزار مدرسه مجهز به این دانشنامه باشد. آن هم توسط انجمن اولیاء و مربیان خریداری شده است. یکی از کارهایی که از سال گذشته آغاز کردیم و در واقع دنبالۀ کارهای خانم میرهادی بود و رساندن این اثر به دست مخاطبین است. طرح:”هر مدرسه یک فرهنگنامه”. در سال گذشته گروه حامیان فرهنگنامه و شورا اقدامات خود را به منظور تشویق افراد مختلف که دوستان حامی بخرند و به نام خود به مدارسی که دوست دارند یا اگر نمی توانند در اختیار شورا قرار دهند و به مکان های محروم اهدا بکنند. در سال گذشته چیزی حدود پانصد مدرسه را به این شکل به فرهنگنامۀ کودک و نوجوان مجهز نمودیم. از جمله مدارس طالقان که در این زمان نامه ای از حوزۀ علمیه طالقان دریافت کردیم و از نسخه های این فرهنگنامه درخواست داشتند. مدارس سیستان و بلوچستان و … تحت حمایت و پوشش قرار گرفت. از شما نیز خواهشمندیم این طرح را ادامه دهید. این دو هدف دارد: یکی رساندن این کتاب به دست مخاطب و دوم تقویت ساختار و زیر بنای فرهنگ نامه و شورای کتاب کودک برای ادامۀ کار. در پایان به صحبت خانم میرهادی اشاره می کنم: “فرهنگنامه داستان بی پایان است.” بسیاری سوار این قطار بودند و اکنون در میان ما نیستند.”

در لحظات پایانی این شب، توران میرهادی، اندکی با دوست داران خود سخن گفت:

” خدا را شکر می کنم که در این کشور با این سابقۀ فرهنگی این اجازه داده شد که من هم گوشۀ کوچکی از کار را با کمک دوستان و تمام کسانی که بچه های این سرزمین را دوست دارند، انجام دهم. حال از شما تشکر می کنم که تشریف آوردید و یک کار بزرگ فرهنگی را با حداقل امکانات توانستید، تجربه کنید. خانم انصاری اینجا هستند و از روز اول ما را هدایت کردند و قدم به قدم به ما یاد دادند که چگونه می شود صادقانه به این سرزمین خدمت کرد.”

توران میرهادی
توران میرهادی از همه تشکر کرد

سپس نوش آفرین انصاری، با اشاره به اینکه بزرگترین درس در محضر توران میرهادی کسب علم و دانش آموزی در تمام لحظات زندگی بوده است از برگزار کنندگان این شب و سردبیر مجلۀ بخار تشکر کرد.

نوش آفرین انصاری از تجربه همکاری با خانم میرهادی سخن گفت
نوش آفرین انصاری از تجربه همکاری با خانم میرهادی سخن گفت

در خاتمه کتابی به قلم اکبر نعمتی دربارۀ زندگی توران میرهادی با عنوان «با نیروی عشق» کاری از نشر نظر، به سه سخنران نوجوان جلسه توسط بنیانگذار شورای کتاب کودک، اهدا شد.