پرویز شهریاری، آموزگار ریاضی/ پریسا احدیان

shahriyari

 

 

عصر سه شنبه، بیست و هشتم اردیبهشت ماه سال یکهزار و سیصد و نود و پنج که مصادف بود با روز جهانی ریاضی و بزرگداشت خیام و نیز سالگرد درگذشت استاد پرویز شهریاری مجله بخارا با همراهی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار، گنجینۀ پژوهشی ایرج افشار، مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی و  نشریۀ فرهنگی هنری روایت،  دویست و چهل و ششمین نشست از مجموعه شب های بخارا را به  پرویز شهریاری اختصاص داد.

photo_2016-05-18_09-25-05

در ابتدا علی دهباشی ضمن خوشامدگویی به میهمانان این نشست، گفت:

“در آستانۀ پنجمین سالگرد درگذشت زنده یاد استاد پرویز شهریاری هستیم و این مجلس را به یاد و خاطرۀ آن زنده یاد برگزار می کنیم. امروز به حوزۀ فعالیت های ایشان چه در زمینۀ ادبیات  و ریاضی که شناخته شده تر هستند و چه زمینه های دیگر، دوستان به تفصیل خواهند گفت. من به عنوان شخصی که کار مطبوعاتی خود را انجام می داد از سال های پیش خوانندۀ مجله ای بودم که ایشان منتشر و اداره می کرد و همیشه برای من یک نشریه ای بود که می خواست و می دانست که چه کار می خواهد انجام دهد و آن هم در دوره ای که نشریات دیگر تکلیف خودشان را نمی‎دانستند. اگرچه «چیستا» آخرین کار مطبوعاتی استاد شهریاری نبود اما از کارهای مهم دورۀ زندگی ایشان به شمار می رفت.”

اولین سخنران این نشست، دکترغلامحسین صدری افشار از دوران زندگی پرویز شهریاری و فعالیت های وی و دوران همکاری با ایشان، سخن گفت:

“در تابستان 1330 نوجوانی بودم که پس از برگزاری تظاهراتی در تبریز ناگزیر به تهران گریخته بودم و برای ملاقات با زندانیان سیاسی به زندان قصر رفتم و در کنار دهها زندانی سیاسی برای نخستین بار پرویز شهریاری را دیدم. اندکی بعد او از زندان آزاد شد و گاه در دفتر جمعیت مبارزه با استعمار او را می دیدم که جوانی موقر و آرام بود و اغلب در حال نوشتن. پس از کودتای 28 مرداد او همچنان به فعالیت سیاسی خود ادامه داد تا دستگیر شد و مدتی را در زندان گذراند. در سال 1355 هم 40 روزی زندانی شد، همچنین سال های 62-1363.  دربارۀ فعالیت سیاسی او چیزی نمی گویم، چون در جریان دقیق آن نبوده ام. اما در اینباره باید سه نکته بگویم: اول اینکه هرگز از کسی نشنیدم که او در بازجوییها کسی را لو داده باشد، بلکه با هوشیاری و نرمخویی و خود را به آن راه زدن همیشه از دادن اطلاعات زیانبخش به حال دیگران خودداری کرده بود. سوم اینکه در سراسر دوران طولانی آشناییمان هرگز از او چه مستقیم و چه غیر مستقیم سخنی نشنیدم که نشانۀ تغییر یا تزلزل اعتقاداتش باشد. همکاری من با شهریاری در سال 1345 آغاز شد. در آن هنگام او مرا به بنیاد فرهنگ ایران برد که در آنجا در حال تهیه و تألیف  فرهنگ اصطلاحات علمی و فنی بودند و من به برگه نویسی از کتاب های داروپزشکی مشغول شدم. در آن هنگام او علاوه بر کارهای فرهنگی متعدد سردبیری ماهنامۀ سخن را بر عهده داشت و من به خاطر تجربه ای که در چاپ و مطبوعات داشتم، در نمونه خوانی کمکش می کردم.

photo_2016-05-18_09-26-09

پس از مدتی او از من خواست مطالبی در معرفی کتاب های علمی ایران برای سخن علمی بنویسم و کم کم فرصتی فراهم شد که از سال پنجم تا هشتم بیشتر کارهای مجله را بر عهده بگیرم. پس از همکاری ما در وزارت علوم، دانشگاه آزاد ایران، مجلۀ آشتی با ریاضیات، آشنایی با دانش، نشریۀ شورای نویسندگان و هنرمندان، هد هد و چیستا مدت بیست سال ادامه یافت. پس از سال 1366 هم در جلسات دو هفتگی که با حضور استادانی همچون دکتر علی نقی منزوی، دکتر محمود عبادیان، دکتر اصلان ضرابی، دکتر حبیب قاسم زاده، دکتر حسن عشایری و دکتر خسرو پارسا برای بحث در موضوع های علمی تشکیل می شد، از مصاحبتش برخوردار می شدم، یا در اینجا و آنجا همدیگر را می دیدیم. شهریاری در شمار ریاضیدانان تراز اول نبود، ولی آنقدر ریاضی می دانست و به آن عشق و احاطه داشت که بیش از هر کسی در ایران در ترویج ریاضیات نقش داشت. او از زبان روسی ترجمه می کرد. ترجمه هایش گاه چندان دقیق نبود، ولی شاید به تنهایی بیش از بیست مؤلف، کتاب ریاضی مفید ترجمه و تألیف کرده است. او ساده، درست و روان می نوشت. معلم بی نظیری بود و اغلب شاگردانش عاشق او بودند. شهریاری از سه راه کوشید دانش و آگاهی را در جامعۀ ایران گسترش دهد: نخست از راه درس و مدرسه، که نشانۀ آن بیش از نیم قرن معلمی و ایجاد گروه های فرهنگی خوارزمی و مرجان با همکاری شادروان باقر امامی بود. دوم ترجمه و تأیف، که شامل بیش از دویست کتاب و صدها مقاله می شود. سوم ایجاد یا همکاری در ایجاد مؤسسات انتشاراتی و انتشار مجلاتی مانند تأسیس شرکت نشر اندیشه، انتشارات خورازمی و انتشارات توکا و انتشار کتاب های سیمرغ در مؤسسۀ امیرکبیر و انتشار مجلۀ سخن، آشنایی با دانش،آشتی با ریاضیات، نشریۀ شورای نویسندگان و هنرمندان، چیستا و آشنایی با ریاضیات، آثار او علاوه بر ریاضیات، طیف گسترده ای از مباحث علمی، فرهنگی و اجتماعی تاریخ علم و حتی داستان را در برمی گرفت. متانت و نرمخویی و گفتار ملایم و نکته سنجی او معمولا مخاطب را جلب می کرد و حس اعتماد و تحسین پدید می آورد. در سال های پایانی عمر، کمتر می دیدمش، ولی همچنان جویای حالش و نگران اوضاعش بودم. چون همیشه خود را مدیون او می دانم. از او بسیار آموختم و همکاری با او راه زندگی مرا نشانم داد، راه ترویج دانش و آگاهی را.”