گزارش مراسم یادبود استاد دکتر منوچهر ستوده/ پریسا احدیان
عصر روز چهارشنبه، بیست و پنج فروردین ماه سال یکهزار و سیصد و نود و پنج، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار با همراهی گنجینۀ پژوهشی ایرج افشار، دایرة المعارف بزرگ اسلامی، کتابفروشی آینده و مجلۀ بخارا میزبان جلسۀ یادبود استاد منوچهر ستوده، ایرانشناس و محقق ایرانی (به مناسبت درگذشت ایشان) بود.
این جلسه با عنوان «مرثیۀ سرو کهن» با حضور اساتید و بزرگانی چون: دکتر سید مصطفی محقق داماد، دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی، دکتر سید کاظم موسوی بجنوردی، دکتر نصرالله پورجوادی، پروفسور کارلو چرتی، دکتر میلاد عظیمی، علی امیری، ماندانا صدیق بهزادی، فریبا افکاری، ناهید طباطبائی، توفیق سبحانی، دکتر احسان اشراقی، ماکان ستوده(فرزند دکتر ستوده)، هرمز همایونپور، هوشنگ ستوده( برادر دکتر ستوده)، روزبه زرین کوب، دکتر محمد علی موحد، مریم بیات، عنایت الله مجیدی، محمد افشین وفائی، دکتر عبدالله جاسبی، رضا یکرنگیان، دکتر سرمد قباد، قدرت الله مهتدی، دکتر محمد اسلامی، مصطفی نوری، شهلا طهماسبی، کمال اجتماعی، احمد اقتداری، علی اصغر علمی برگزار شد.
در ابتدا علی دهباشی ضمن خوشامدگویی به میهمانان جلسه در مورد دکتر ستوده گفت:
” خون است دلم برای ایران
جان و تن من فدای ایران
بهتر ز هزار گونه آوای
در گوش دلم نوای ایران
این مجلس امشب در این محل، کانون زبان فارسی که زندهیادان دکتر منوچهر ستوده و یار دیرینش زندهیاد ایرج افشار بدان علاقۀ خاصی داشتند برگزار میشود. من به نمایندگی از مجلۀ بخارا که تنها نشریهای بود که استاد ستوده مورد لطف قرار میدادند و مقالاتشان را بعد از مجله آینده در اختیار مجله کِلک و سپس بخارا قرار میدادند، تسلیت عرض میکنم. به بازماندگان استاد، فرزند برومندش ماکان ستوده و برادر بزرگوارش هوشنگ ستوده و جامعۀ فرهنگی و ادبی ایران تسلیت میگویم. همچنین یاد میکنم از همکرانمان در برگزاری این شب: بنیاد فرهنگی ملت، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار، گنجینه پژوهشی ایرج افشار، مرکز دایره العمارف بزرگ اسلامی و کتاب آینده.
جا دارد در ابتدای سخن، یاد و خاطره استادانی را که قریب پنجاه سال و برخی بیشتر با دکتر ستوده نشست و برخاست داشتند و اگر بودند حتماً صاحب مجلس بودند، امشب گرامی بداریم. نخست از استاد ایشان دکتر بدیعالزمان فروزانفر یاد میکنیم که همواره دکتر ستوده ستایشگر فضل و مقاه علمی ایشان بودند و سپس از زندهیاد ایرج افشار که قریب صد سال دوستی و دوستی داشتند و نمونهای مثالزدنی است در زمانۀ ما. اما دیگر یاران، همسفران، همقلمان و همکاران به ویزه همکاران نشریه فرهنگ ایران زمین که سی و پند سال منتشر شد: عباس زریاب خوبی، محمد امین ریاحی، مصطفی مقربی، محمدابراهیم باستانی پاریزی، محمدتقی دانش پژوه، الهیار صالح، حبیب یغمایی، کیکاوس جهانداری، یحیی و اصغر مهدوی، محسن مخفم، همایون صنعتی، کریم اصفهانیان، محمدرسول دریاگشت، بابک افشار و دکتر افشین ستوده.
و در اینجا از آن گروه یاران که باید آرزوی سلامتی بکنم، برای عبدالرحمان عمادی، احمد اقتداری، قدرت الله روشنی زعفرانلو، دکتر هوشنگ دولت آبادی و دیگر یارانی که اکنون نام شریفشان را به یاد نمیآورم. اما آرزوی تندرستی را برایشان دارم.
داستان حکایت آشنایی خودم را با دکتر منوچهر ستوده در ویژهنامهای که مجله بخارا را به مناسبت یکصد سالگی استاد منتشر کردیم به تفصیل گفتهام. استاد ویژگیهای بسیاری داشتند که در طی سخنرانیهایی که خواهید شنید با آنها آشنا خواهید شد. اما یک نمونه آن را برایتان میآورم.
وقتی فرزندم شهاب خردسال بود در پنج شش سالگی در فرصتهایی که دیدار با استاد ستوده دست میداد و به ملاقاتش میشتافتیم، آن چنان اثری بر او گذاشت که بیست و چند سال بعد فیلمی بر اساس کتاب خودش تهیه کرد که بخشی از آن را امشب خواهیم دید.
میخواهم بگویم از کودک خردسال تا جوان و میانسال کسی نبود که استاد را ببیند و تحت تأثیر شخصیت او قرار نگیرد. شخصیتی که هر گاه کسی یک بار میدید تا پایان عمر فراموش نمیکرد.
یادش گرامی باد.”