شب ادبیات تطبیقی : فروغ فرخزاد ـ سیلویا پلات/ زهرا ناطقیان

adabiat tatbigi (1)

عصر چهارشنبه ، نهم دی ماه سال یکهزار و سیصد و نود چهار، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار با همکاری مجله بخارا و بنیاد ملت اولین شب از مجموعه ادبیات تطبیقی را با اختصاص آن به فروغ فرخزاد و سیلویا پلات برگزار کرد . علی دهباشی ضمن تشکر و قدردانی از اساتید ارجمند ، نویسندگان و مترجمانی که در شبی دیگر از شبهای بخارا حاضر شده اند ، از آغاز پرداختن به ادبیات تطبیقی در سلسله شب های بخارا گفت ؛:

  • خیلی خوشحالم که بعد از مدت ها موفق شدیم شب متفاوتی را از مجموعه شب های بخارا آغاز کنیم . ایده این شب از دکتر پور جوادی ، استاد گرانقدر ماست که همواره به شب های بخارا لطف داشتند و پیشنهاد دادند که کارهای متفاوت تری داشته باشیم . من با ادبیات تطبیقی آشنایی نداشتم و ایشان در مورد این نوع کار و سابقه آن گفتند و پیشنهاد کردند که یک سری شب ها را با این عنوان و با بررسی تطبیقی نویسندگان ایرانی و فرنگی آغاز کنیم . به مناسبت این ایام که مربوط به زنده یاد فروغ فرخزاد است با گرامیداشت یاد و خاطره او ، اولین شب ادبیات تطبیقی را به بررسی تطبیقی فروغ فرخزاد با سیلویا پلات ، شاعر و نویسنده بزرگ آمریکایی می پردازیم و در طی سخنرانی ها با وجوه مشترک این دو شاعر و نوع نگرشی که ادبیات تطبیقی ارائه می دهد بیشتر آشنا خواهیم شد .
  • علی دهباشی ـ عکس از ژاله ستار
    علی دهباشی ـ عکس از ژاله ستار

دکتر طهمورث ساجدي ، استاد ادبیات فرانسه در دانشگاه تهران ، دانشکده ادبیات و زبان های خارجی تألیفات بسیاری در زمینه ادبیات تطبیقی دارد ، از جمله مهمترین آثاری ترجمه او ، کتابی با عنوان ” ادبیات تطبیقی ” نوشته ايو شورل، با مقدمه ماريوس فرانسوا گيار است که چاپ دوم آن این روزها منتشر شد ، این کتاب علاوه بر درسی بودن جنبه های عمومی هم دارد و بسیار قابل فهم و روان می باشد .

علی دهباشی ضمن معرفی طهمورث ساجدی از او دعوت می کند که به عنوان اولین سخنران ، برای ورود به بحث ادبیات تطبیقی ، جلسه را آغاز کند .

طهمورث ساجدی :

  • امشب استثناً می بینم که عنوان شب مربوط به ادبیات تطبیقی می باشد و خود این برنامه – بررسی تطبیقی دو شاعر و آثار منظومشان – یکی از دوازده گرایش ادبیات تطبیقی فرانسه با عنوان بوطیقای تطبیقی است که گرایش بسیار دشواری می باشد و در فرانسه هم تعداد کمی به این گرایش متمایل شده و کار ارائه کرده اند ، که آنها هم همگی مربوط به ادبیات کلاسیک ایران از رودکی تا جامی بوده است .

آنچه که به واسطه فهرستی که مجبور بودم روی آن کار کنم و بیلانی که از وضع ادبیات تطبیقی در ایران ارائه کنم ، شخصاً دریافتم این است که دانشگاه آزاد در ایران بیشتر از دانشکده ها و دانشگاه های دیگر به ادبیات تطبیقی می پردازد . پلات هم یکی از موضوعاتی است که پنج یا شش پایان نامه ارشد در موردش ارائه شده است و تقریباً همه اینها در دانشگاه آزاد بوده است . ما در حال حاضر یک ” کتاب شناسی توصیفی ادبیات تطبیقی ” داریم که نوشته ابولقاسم رادفر است . ایشان در این کتاب علاوه بر فهرست ، خلاصه ای هم آورده است و شما با این خلاصه می توانید بدانید سوژه آن پایان نامه چیست . ما در حال حاضر دو فهرست حدوداً هزار صفحه ای داریم و مضاف بر آن آقای نجفی هم در مجله ، ” ادبیات تطبیقی ” که زیر مجموعه فرهنگستان زبان و ادب فارسی است ، دو سری کتابشناسی دیگر آورده است . پشنهادم به دانشجویان این است که اگر به دنبال سوژه می گردند این فهرست ها را مرور کنند تا سوژه تکراری برای پایان نامه هایشان انتخاب نکنند .

بنابر خواست آقای دهباشی مختصراً به تعریف های ادبیات تطبیقی می پردازم ، ادبیات تطبیقی بدواً با پلوتارک که در ایران برای اولین بار توسط مرحوم کسروی از انگلیسی ترجمه شد به فارسی زبانان معرفی شد و بعد در دهه سی یا چهل رضا مشایخی مجموع چهار جلد آن را ترجمه کرد . در این ایام ما با گرایش تشابهات آشنا می شدیم که ببینیم ادبیات تطبیقی چیست ، ولی این گرایش خیلی زود فراموش شد ، چون پس از بررسی جنبه های فیزیکی به خصایل فرد می پردازد ، مثلاً در یک جا فردی با رضایت مردم پادشاه می شود و در جای دیگری فردی بدون رضایت مردم پادشاه می شود ، این یکی به مردمش رسیدگی می کند و آن یکی نه و … . تقریباً 46 سزار ، قیصر یا شاه را پلوتارک مقابله کرده و از ایران هم اردشیر دوم مورد بررسی قرار گرفته است ، ولی آنطور که مؤلف به سایرین پرداخته ، به اردشیر دوم نپرداخته است و آن را بیشتر با اردشیر سوم مقابله کرده است . بهرحال در نیمه اول قرن دوم ادبیات تطبیقی تحت عنوان ” مطالعات موازی ” بوده است . البته اسمش موازی بود ولی بیشتر مقابله بود ، اما بعداً در اوایل قرن نوزدهم ، هنگامی که زبان فرانسه تقریباً جایگاهش را از دست داد ، حالت منحصر به فرد پیدا کرد و در دربار انگلستان که از زمان لویی چهارم به زبان فرانسه صحبت می کردند و می نوشتند ، کم کم جایگاهش از دست رفت ، رمانتیسم آلمان و انگلستان با فشار به فرانسه کاری کردند که فرانسه هم رمانتیسم را علی رغم میل خودش پذیرفت . مرحوم زرین کوب در اواخر کتابش با عنوان نقد ادبی این توضیح را مورد ایران هم می دهد . در هر حال ما که شاخه ادبیات تطبیقی در فرانسه را می خوانیم ، سعی می کنیم بیشتر به بعد فرانسوی آن بپردازیم تا آنچه که متعلق به آمریکاست و با فشار به فرانسه وارد شده است . کسی که مطالعات عمومی (جنرال) انجام بدهد مثلاً در پزشکی ، پزشک عمومی داریم که بیمار را به طرف پزشک متخصص هدایت کند . پس فرانسوی ها جنرالیست تربیت می کنند در صورتی که موضوع تخصصی است و فرانسه هنوز این را قبول ندارد و همچنان تطبیق گر ارائه می کند ، آمریکا سوژه های متفاوتی همچون بررسی تئوری ادبیات تطبیقی ، مکتب ها و تاریخ ادبی را مورد بررسی قرار می دهد . ما هنوز در ایران چیزی تحت عنوان ادبیات تطبیقی آمریکا نداریم . آنچه که داریم از بدو آن با خانم فاطمه سیاح و بعداً با افراد دیگری که این درس را تدریس کردند از سال 1333 خورشیدی به این طرف با کتاب فرانسوا گویار معرفی شد ، این کتاب را برای مجموعه معروف ” چه می دانند ؟ ” نوشته بود ، که بعدها شورل نویسنده اش شد و همان کتاب است که آقای دهباشی در ابتدا آن را به شما معرفی کردند ، که شورل کتابش را با زبان دیگری نوشته ولی مطلب جدیدی اضافه نکرده است ، این کتاب برای اروپایی ها تدوین شده است .

طهورث ساحدی ـ عکس از ژاله ستار
طهمورث ساحدی ـ عکس از ژاله ستار

برای کسانی که علاقمند به ادبیات تطبیقی هستند سه تعریف از جمله آخرین تعریف که کار شورل است ارائه می کنم و بعد به دوازده گرایش فعلی ادبیات تطبیقی فرانسه اشاره می کنم که یکی از آن ها همان موضوعیست که ما امشب به آن می پردازیم .