شب محمد استعلامی برگزار شد

estelami EMAIL (2)

شب محمد استعلامی صد و هفتاد و دومین شب از شبهای مجله بخارا بود که عصر سه شنبه 22 مهر 1393 با همکاری بنیاد فرهنگی ملت، دایره العمارف بزرگ اسلامی، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار، گنجینه پژوهشی ایرج افشار و انتشارات سخن برگزار شد.

علی دهباشی چون همیشه این مراسم را با خوشامد گویی به حاضران و نیز دکتر محمد استعلامی آغاز کرد و سپس از سید عبدالله انوار خواست تا به عنوان نخستین سخنران از دکتر استعلامی سخن بگوید.

و سید عبدالله انوار از دکتر استعلامی و شرح تذکره‎الاولیاء عطّار حکایت کرد:

« آنان که روزهای خود را با کتاب پر می‎کنند، یعنی از عمر در برابر خوانش کتاب مایه می‎گذارند و این عمرگذاری به روی کتاب را نه از جهت وقت سوزی به قول ابوالفضل بیهقی ادامه می‎دهد بلکه از آن روزی می‎خوانند تا از آن بهره بگیرند و با همگامی از این بهره به صورت مادی و معنوی زندگانی خود تحولی دهند، آنها به خوبی شهادت می‎دهند که تا چه اندازه شروح و حواشی بر سطورات کتاب در استفادت و سودجویی از کتاب مؤثر است چه تحریر کتاب چون از طریق نویسنده آن بعمل آمد. نویسنده همواره در انگار خود برآنست که فرقی بین او و خواننده از جهت فهم مطالب نگارش شده ندارد و بدین جهت همانطور که نویسنده بر نوشته خود اشکالی ندارد خواننده نیز اشکالی نخواهد داشت در حالی که منطق به آسانی این انگاره نویسنده را رد می‎کند چه نویسنده کتاب با خواننده خود یک رابطه تضایفی برقرار می‎کند نه چیز دیگر و هیچ گاه فهم مطالب ارائه شده در کتاب یک رابطه مساوی با طرفین متضایفین در ادراک مطالب کتاب نمی‎کند. کافی است فی‎المثل به مقامات که نوعی نویسندگی است نگاهی بیندازید و ببینید که نویسنده یک مقاله با یک شادی و سرشاری از لذت افاده مطلب می‎کند و خواننده با چه مشکلی در سنگلاخ آن مقاله گام بردارد و از شرحهای چند سود می‎جوید تا واقف بر گفته‎های مندرج در مقاله دست یابد و بی‏شبهه اگر آن شروح نبودند مقاله در دست خواننده ناخوانده می‎ماند. بوعلی سینا حکایت می‎کند که چهل بار متافیزیک ارسطو را خواندم و ندانستم ارسطو چه می‎گوید تا آن که با تصادفی شرح فارابی بر این اثر ارسطو به دستم افتاد. آن وقت دانستم که مابعدالطبیعه ارسطو از چه چیزی سخن می‎گوید. ابوعبید جوزجانی شاگرد و ملازم ابوعلی سینا می‎گوید بوعلی را رسم چنین بو که چون مطلبی را می‎پرداخت بدون بازدید بعد و خواندن مجدد مطالب را قابل فهم برای خوانده می‎دانند و کار را به خواننده می‎سپرد چه همانطور که در فوق گفتیم چنین می‎پنداشت که فهم خواننده در برداشت ازین نوشته همان برداشت او از این نوشته است در حالی که به واقع چنین نیست. او می‎گوید بوعلی در بیست روز بدون داشتن کتاب مرجعی مطالب طبیعیات و الهیات شفا را پرداخت در حالی که چون این کتاب به دست خواننده رسید حاجت به شرحها کرد که هر شرح سالها در تدوین خود وقت گرفت. حال که به اجمال بر منافع شروح واقف شدیم و دیدیم که شروح چه نقشی در آثار بازی می‎کنند لازم است که به این نکته نیز اشاره کنم که شروح در تداول کتاب خوانان و کتاب پژوهان بر دو قسم است؛ یکی شرحهای تشریحی که شارح در شرح حود بر آن است رفع از غموضات و عوبصات مندرج در اثر کند و اثر را با سعی خود قابل درک برای خواننده نماید، این گونه شرح را شرح توضیحی می‎گویند. درین شرح شارح در پی نویسنده می‎رود و کلامی اضافه بر قول نویسنده ندارد جز آن که رفع مشکل از کار نویسنده کرده است. دیگر شرح انتقادی است، درین شرح شارح بر آنست که قول نویسنده کتاب را به نقد کشیده و به نظر او انحرافاتی را که نویسنده در کار خود ارائه داد آگاه کند و حقیقت را به آن صورت که او می‎پندارد نه نویسنده که در اینجا تا حدی با این شرح انتقادی ابهام و سرگشتگی را که در اصل مطلب بوده است بر طرف کند. ولی به عکس نظر او غالباً یک شرح انتقادی انتقاد بر خود پیدا می‎کند که نظائر زیاد از این نوشته‎ها و انتقاد بر انتقاد در نوشته‏ها دیده می‎شود. حال اگر از اثرهای نثری بدر آییم و به آثار نظمی نیز بپردازیم می‎بینیم که شرحها در توضیح این آثار دارای منافع بیشتری است زیرا قالب شعر برای بیان مقاصد خود اغلب اوقات ساختمان کلامی را بر هم می‎زند و حاجت به آن دارد که صاحبدلی از در درآید و مطلب نظمی را نظم دیگر دهد تا بتواند مطالب منتظم در شعر را به فهم خواننده بسپارد. مضافاً شعرها غالباً از زیبایی‎های بدیعی برخوردارند که مطلع‎ بودن بر این شروح خود یکی از هنرها را عرضه می‎کند و از آنها پرده برمی‎دارد.

سید عبدالله انوار ـ عکس از متین خاکپور
سید عبدالله انوار ـ عکس از متین خاکپور

با این توضیحات درباره شرح آثار چه نظمی و چه نثری به کارهای آقای دکتر استعلامی در ادب فارسی می‎پردازیم . جناب ایشان با تحویل شروح خاصی که از ادب فارسی داده‎اند ، نشان داده‎اند که یکی از بارزترین و با اطلاع‏‎ترین شارحان این گونه‎ ادبیات‎اند، چه به شرح آثاری پرداخته‎اند که حتی از تقرب به آن آثار خیلی از سلسله داران استیحاش در پیش می‎گیرند.