قهرمانان زن ايرانی به روايت شاهنامه فردوسي/محمود متقالچی
چندي پيش ناخواسته از كتابي درباره شاهنامه فردوسي كه بار نخست در سال 1930 ميلادي (1309 خورشيدي) در انتشارات دانشگاه كمبريج انگلستان چاپ شده بود آگاه گشته و توانستم نسخه كهنهاي از آن را خريداري نمايم. نام كتاب قهرمانان زن ايران باستان به روايت شاهنامه فردوسي[1] و نويسنده آن خانم بابسي پاوري[2] است. نويسنده در سال 1902 در هندوستان به دنيا آمد و در جواني براي گذراندن آموزش دانشگاهي به دانشگاه كلمبيا[3] در نيويورك رفت و اين دوره را در رشته زبانهاي هند و ايراني زيرنظر پروفسور ويليام جكسون[4] به پايان رساند، سپس به انگلستان مهاجرت كرده و بيشتر زندگي خود را در آنجا گذراند. او كه دختر يك موبد زردشتي بود، با آشنايي از اسطوههاي ايراني بروايت اوستا و همچنين نگرش شاهنامه و ترجمههاي آن بزبانهاي اروپايي، توانست در كتاب خود قهرمانان زن ايران كهن بروايت شاهنامه فردوسي را به خوانندگان انگليسي بشناساند. چاپ نخست كتاب او در سال 1930 و چاپ دوم آن در سال 1954 در انگلستان منتشر شد. خانم پاوري كه از پارسيان و در جامعه اشرافي هند بزرگ شده بود، دوستان بيشماري در ميان اشراف و ثروتمندان انگلستان پيدا كرد و در سال 1952وقتي كه 51 ساله بود با ماكيز وينچستر[5] ازدواج كرده وخور يك لقب افتخاري از ملكه انگلستان دريافت كرد. او در سال 1985 به زادگاه خود هندوستان بازگشت در سال 1995 در 93 سالگي درآنجا درگذشت.
نويسنده در پيشگفتار كتاب آگهيهايي درباره فردوسي و شاهنامه به خوانندگان ميدهد و بر اين باور است كه فردوسي منابع خود را از كتاب خدایی نامه كه به زبان پهلوي دردوران ساسانيان نوشته شده بود گرفته است. نويسنده چنين ميپندارد كه شاهنامه چهار هزارسال تاريخ ايران را بازگو ميكند و ميتوان آن را به چهار دوره تقسيم كرد. دوره پيشداديان كه از كهنترين زمانها آغاز گشته و تا سال هزار پيش از ميلاد ادامه دارد. سپس دوران كيانيان است كه سلسله پادشاهان ماد و پارسها را دربرگرفته و تا سال 330 پيش از ميلاد ادامه دارد. دوره سوم زمان پادشاهي اشكانيان بوده و واپسين دوره از آن پادشاهي ساسانيان است كه در سال 651 ميلادي پايان مييابد.
نويسنده بر اين باور است كه فردوسي در كتاب خور اهميت فراواني به شخصيتهاي زن داده و به همين خاطر ايشان بيست قهرمان زن شاهنامه را در كتاب خود معرفي مينمايد. او فرانك، شهرناز و ارنواز و رودابه را از دوران پيشداديان، و سپس تهمينه، گردُآفريد، فرنگيس، منيژه، كتايون، هماي و بهآفريد، شهبانو هماي، ناهيد و روشنك را از دوران كيانيان برميگزيند. از دوران اشكانيان تنها گلنار و سرانجام دلافروز فرخپاي، سپينود، گردُيه، شيرين، پوراندخت و آذرميدخت از دوران ساسانيان بررسي ميشوند. از آنجا كه نويسنده كتاب مقدس اوستا را نيز خوانده است، گاهگاهي، آگهيهايي درباره قهرمانان بروايت اوستا در زيرنويس كتاب ميدهد. ايشان در پايان كتاب چنين نتيجه ميگيرد كه زنان در تاريخ كهن ايران نقش مهمّي داشته و داراي آزادي گفتار و رفتار خود بودهاند. فردوسي در شاهنامه به زيبايي قهرمانان زن و همچنين روابط عاشقانه آنها نيز ميپردازد. ما از شاهنامه يك جامعه متمدن و قانونمند برداشت ميكنيم كه زنان نيز اهميتي همسان مردان داشتهاند. نويسنده، همچين 14 مينياتور كه زمينه آنها شخصيتهاي زن شاهنامه هستند را از موزه مترويوليتن نيويورك انتخاب كرده و در كتاب خود چاپ كرده است.
خانم پاوري ميگويد در معرفي شخصيتهاي کتاب خود از شاهنامههای زیر استفاده كرده است.
– چاپ فارسي و انگليسي ماكان[6]، بمبئي 1829
– برگردان جيمر اتكينسون[7] به انگليسي لندن 1832
– برگردان ژول مول[8] به فرانسه، پاريس 78-1876
– برگردان دولرس[9] به آلماني ليدن 84-1877
– برگردان پيزي[10] به ايتاليايي تورين 88-1886
– برگردان باير[11] به آلماني، برلين 95-1890
– برگردان برادران وارنر[12] به انگليس، لندن 25-1905
– برگردان راجزر[13] به انگليسي، لندن 1907
انتشار كتابي جداگانه در مورد قهرمان زن شاهنامه در سال 1930 در انگلستان يك نوآوري بود. همانگونه كه ميدانيم پژوهش در شاهنامه در سده نوزدهم در اروپا آغاز شد و مقالهها و كتابهاي پژوهشي توسط دانشگاهيان اروپايي و امريكايي انتشار يافت. اين مقالهها و كتابها برای فرهيختگان و پژوهشگران نوشته شده بود. در حاليكه كتاب خانم پاوري با زباني ساده براي استفاده توده مردم نوشته شده است. در ايران هم گذشته از چند مقاله، پژوهش در شاهنامه پس از نخستين كنگره هزاره فردوسي در سال 1934 (1313 خورشيدي) آغاز گرديد. بنابراين شايد بتوان گفت كه خانم پاوري يكي از پيشروان شناساندن شاهنامه به توده مردم در دنياست.
من از نقد و يا برگردان اين كتاب به زبان فارسي آگاهي ندارم. از دوستم استاد محمد روشن كمك خواستم و ايشان هم از برگردان چنين كتابي بزبان فارسي بيخبر بودند با راهنمايي ايشان به كتابشناسي فردوسي، نوشته شادروان ايرج افشار كه نسخهاي از چاپ دوم آن به تاريخ 1353 را در كتابخانه شخصي خود دارم رجوع كرده و خوشبختانه در صفحه 169 آن به كتاب خانم پاوري كه در سال 1930 در كمبريج انگلستان انتشار يافت اشاره كوتاهي شده است. استاد ايرج افشار از دكتر حشمت مويد (استاد دانشگاه شيكاگو) نقل كرده كه خانم پاوري دختر يكي از پارسيان هند است كه در سال 1952 با هانري شانزدهم، شاهزاده ونيچستر ازدواج كرده و چاپ جديد اثر خود را در سال 1954 به شوهرش اهداء كرد. استاد ايرج افشار هيچ گزارشي از معرفي، نقد و يا برگردان اين كتاب به زبان فارسي نداده است.
پاريس – تابستان 1390
[1]) The Heroines of Ancient Persia;
Stoties retold from the Shahnama of Firdausi.
[2]) Bapsy Pavry (1902-1995).
[3]) Colombia University.
[4]) PROF. A.V. William Jackson.
[5]) Marquess of Winchester.
[6]) Turner Macan (1792-1836)
[7]) James Atkinson (1780-1852)
[8]) Jules Mohl (1800-1852)
[9]) J.A. Vullers
[10]) Italo Pizzi (1849-1920)
[11]) Edmond Alfred Bayer.
[12]) Arthur-George Warner & Edmond Warner
[13]) Alexander Rogers