معرفی نشریه مطالعات ایرانی/یاسمین ثقفی
ماهنامۀ انجمن بینالمللی مطالعات ایرانی Journal of the International Society of Iranian Studies
مجلد 44، شماره 3، می 2011 Vol. 44, No. 3, May 2011
سردبیر: محمدعلیهمایون کاتوزیان Editor: Homa Katouzain
دستیاران: دومینیک بروکشاو، حسین شهیدی Assistants: Dominic Brookshaw & Hossein Shahidi
ناشر: روتلج، 443 ص. Routledge, P.:443
«ایرج افشار (1925- 2011)، پیشکسوت ایرانشناسی» عنوان یادداشت سردبیر در آغاز مجله است، همراه با پرترهای رنگی از شادروان ایرج افشار. دکتر کاتوزیان مینویسد: «درگذشت ایرج افشار در مارچ 2011 اعلام شد. او را میتوان بهدرستی پیشکسوت ایرانشناسی در ایران نامید. عناوین کتابهای منتشرشده از او به سیصد عدد میرسد و مقالاتش به هزاران. او دانشمندی جهانی؛ ویراستار، حاشیهنویس، و نمایهنویس نسخ خطی و چاپ سنگی کهن و معاصر؛ سردبیر نشریات علمی؛ کتابشناس و کتابدار؛ نویسنده، محقق و سرپرست طرحهای تحقیقاتی؛ و کارشناس و نقاد آثار خطاطی و کتابها و مجلات هنری بود.
وی عملاً سرتاسر گسترة ایرانزمین را سفر کرد و در میان ایرانشناسان، از توکیو تا لسآنجس، چهرهای شناخته شده بود.
ایرج افشار در یکی از نوشتههایش خود را با فروتنی «خدمتگزار ایرانشناسی» نامیده است. این کلمات، به اختصار، روشنترین و مناسبترین تعریف از منشی است که او در زندگی و کار داشت.
مرده آن است که نامش به نکویی نبرند (سعدی)
«آنسوی دوربین ایرانی: از بازنمایی تصویری تا درام اجتماعیـ سیاسی» موضوع هفت مقاله بهچاپ رسیده در این شماره است. سردبیر مهمان، پدرام خسرونژاد، در بخش معرفی این ویژهنامه ضمن توضیحاتی درباره پیشینه مطالعاتی انسانشناسی تصویری [1] در ایران، درباره پروژة تحقیقاتی با همین موضوع که گروه انسانشناسی اجتماعی دانشگاه سنت اندرو[2] آن را بهصورت کنفرانسی برگزار کرده توضیح میدهد. از انجمنهای متعدد ایرانشناسی گرفته تا انستیتوهای مطالعاتی در انگلستان و سوئیس که بودجه آن را تأمین کردهاند تا جمعآوری و ارائه 250 فیلم مستند درباره ایران با زیرنویس انگلیسی که انجمن مستندسازان سینمای ایران در اجرای آن همکاری داشته است. در این کنفرانس چهار روزه، بیستوسه مهمان از کشورهای آلمان، سوئیس، فرانسه، بریتانیا، نروژ، دانمارک، استرالیا، ایالات متحده، کانادا، ترکیه و ایران سخنرانی کردهاند و یازده دانشجو در مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا مقالات خود را ارائه نمودهاند. هشت فیلمساز و یک منتقد فیلم نیز در کنفرانس حضور داشتهاند.
یکی از مهمترین ویژگیهای این کنفرانس که در تاریخ مطالعات انسانشناسی در حوزة ایران بیسابقه بوده، گردهمآیی انسانشناسان برجسته، منتقدان فیلم، و پژوهشگران رسانههای تصویری ایران بوده است. از جمله دانشمندان و پژوهشگرانی که از سرتاسر جهان در این کنفرانس شرکت کردهاند میتوان از پروفسور دبلیو. بیمن (رئیس گروه انسانشناسی دانشگاه مینهسوتا از ایالات متحده) پروفسور س. حائری (سرپرست مطالعات زنان، گروه انسانشناسی دانشگاه بوستون از ایالات متحده)، پروفسور ه. نفیسی (استاد گروه ارتباطات دانشگاه نورثوست از ایالات متحده)، پوفسور پی.ال کروفورد ( از گروه مطالعات فرهنگ تصویری دانشگاه ترومسو از نروژ)، دکتر ر. هوسمان (ریاست پیشین کمیسیون انسانشناسی تصویری انجمن بینالمللی مردمنگاری و انسانشناسی، انستیتوی دانش و رسانه، گوتینگن آلمان) نام برد.
مقالاتی که در این شماره بهچاپ رسیده منتخبی از مقالات ارائه شده در کنفرانس توسط دانشجویان دکترا و سایر محققان است. آنچه میخوانید عناوین و شرح برخی از آنهاست.
اِمی مالک در مقالهاش با عنوان اگر میخواهید مطالعهشان کنید، میبایست سرگرمشان هم بکنید با استفاده از چارچوبهای نظری انسان شناسی تصویری و تئوریهای فیلمسازی دو مستند «گرَس»[3] [علف] ساخته مریان کوپر، ارنست اسشودساک و مارگارت هاریسون را که در سال 1925 از کوچ تابستانه ایل بختیاری در جنوب ایران ساخته شده و همچنین مستند «مردمان باد»[4] ساخته آنتونی هوارد بههمراه دیوید بروک انسانشناس را که در سال 1976 با موضوع مشابهی ساخته شده دارد نقد میکند.
او ضمن توجه به اینکه «گرس» از اولین فیلمهای مستند مردمنگارانهای است که در ایران ساخته شده و از لحاظ کیفیت تکنیک فیلمبرداری، تصاویر زیبا، سیر روایی و ملودرام فیلم موفقی است، آن را از منظر مردمنگاری چندان مستند تلقی نمیکند، چرا که بیشتر متأثر از زاویه دید سازندگانش است تا آنچه در ایل بختیاری روی میدهد. «مردمان باد» از لحاظ تصویری فیلم بسیار موفقی توصیف شده هر چند بهنظر نویسنده مقاله آن را نیز بهسختی میتوان یک مستند مردمنگاری نامید.
طنز اجتماعی مهرجویی و نمایش ملّت در عصر جهانیشدن عنوان مقاله شهاب اسفندیاری است. وی کوشیده است با مقایسه دو اثر داریوش مهرجویی یعنی «مهمان مامان» و «اجارهنشینها» که با فاصله بیش از یک دهه ساخته شده به تغییرات اجتماعی که در این حد فاصل زمانی در جامعه ایران رخ داده نگاهی بیندازد و تغییرات و چگونگی توسعه این جامعه را با توجه به شاخصههای جهانیشدن بررسی نماید.
در مقاله چالش مشارکت رسانهای مهاجران: تولیدات رسانهای ایرانیان و شبکههای تلویزیونی ایرانی در آلمان، کریستین هورز به بررسی چگونگی ایجاد حوزه عمومی توسط مهاجران ایرانی از طریق شبکههای تلویزیونی در آلمان میپردازد که بهصورت شبکههای محلی و فرامحلی شکل گرفته است. از بین پانزده میلیون نفر مهاجر در آلمان صد و بیستهزار نفر ایرانی هستند. این مهاجران تقریباً جایی در رسانههای آلمان ندارند، مبادا حضورشان باعث تأثیرات سیاسی ناخواستهای شود. هورز از یک شیوه مطالعه موردی[5] نسبتاً جدید با روش کیفی استفاده کرده تا حضور شبکههای ایرانی در آلمان را که فرهنگ ایرانی و دیدگاههای سیاسی سازندگانش را به نمایش میگذارد، مورد بررسی قرار دهد.
از بین یازده عنوان کتابی که در بخش بررسی کتاب درباره آنها نوشته شده میتوان به اینها اشاره کرد: افول و سقوط امپراتوری ساسانی ـ اتحادیه پارت و غلبه اعراب بر ایران نوشته پروانه پورشریعتی؛ انقلاب روشنفکری در ایران، نوشته مهران کامروا؛ شیوه سیاست در ایران دوران صفوی: قدرت، مذهب، شعار، نوشته کلین میشل؛ خاطرات سفیر هنری. اف. گردی: از جنگ جهانی تا جنگ سرد، نوشته جان مکنی؛ مطالعهای درباره زرتشتیگری چینی در چین وسطی[6]، نوشته زانگ شیاوگی؛ مفهومسازی انسانشناسی ایران: چشمانداز گذشته و آینده، نوشته شهناز نجمآبادی.
[1]) Visual Anthropology
[2]) University of St Andrews
[3]) Grass
[4]) People of the wind
[5]) Case Study
[6]) Zhonggu buahua xianjiao Kaoshu (A study of Sinicized Zoroastrianism in Medieval China)