قالیها/ منصور اوجی
دار، را به خانه میبرند و دار میکنند
نقش فرش را که میزنند
یار یار میکنند
زارمیزنند
نقش یار میزنند.
9/9/1376
قالی ایرانی
تارش همه عشق هست و
پودش همه رنج
یک باغ ابد
در طرح ترنج.
20/12/1386
باغبلور
باغیست در این نمور میپوسد
در پستوی کور
در بر او بگشائید.
این فرش ظریف نور میخواهد
این سهره و سرو
این باغ بلور.
24/8/1388
قالی کهنه
به یاد زندهیاد
ابوالقاسم انجوی شیرازی
چه آوازی سبزی!
در این قالی کهنه، باغیست.
در این قالی کهنه، باغی که از پهنهی خاک گم شد.
در این قالی کهنه، باغگل سرخ.
در این قالی کهنه، گلبانگ بلبل
در این باغ ابریشم و گل…
چه دستیش این گونه پر نقش کرده است؟
چه دستی؟
بگستر در ایوانش امشب
جهان را پر از عطر خوش کن
جهان را!…
6/8/1377
قالی قدیمی
برای مهندس کاظم چینی
آویختهست پرده و در بسته است و نور
در غیبت حضور
بر قالی قدیمی.
و قالی قدیمی؟
در را که میگشائی
یکباره میشکوفد و پروانگان صبح
هنگامه میکنند
بر آب و عندلیب
بر سبز، سرخ، گل.
و باغ سرخگل
ابریشم است و عطر
در نور در حضور.
10/9/1377
بیدها*[1]
برای دکتر عزیز شبانی
دستهائی که چنین طرح شگفت
نقش کرده است بر این پردهی رنگ
رفته در خواب و یا مردار است؟
آنکه میبافت کجاست؟
آنکه این جنت سبز؟
در عوض بیدارند
بیدهای بیداد
ــ این شکمبارهترین آفت آیات خدا ــ
و در آن میچرخند
بیمهابا
و از آن میبلعند
از چنین باغ بهشت
از چنین سرو و گل و باغ و بهار.
آنکه میبافت کجاست؟
قالی ترکمنی بردار است
و نمانده است رجی جز دو، سه، تا پایانش.
18/4/1389
فرش ایرانی
چنگیز نیز سوختنش را روا ندید
این پر شکوفه را
این دستکار عشق
این شاهکار رنج
این، آنکه زیر پای شما میخورد لگد.
آری عزیز من
آن را عزیز دار
این پر درخت را
این باغ عطر را!…
13/12/1384
کتیبه
نقش سروها بر سنگ و
گل میخها بر در و
طرح پروانهها بر قالی قدیمی
چه دیر میپایند و دراز.
بر قالی قدیمی.
اما عمر گل و
عمر آدمی؟!
9/10/1380
این چمن
سبز در سبز، متن آن سرسبز
سروی این سوی، سروی دیگر سوی
در میان طیفی از شکوفهی ناز
گل سوری، بنفشه، آلاله.
گوشه هر گوشه رازقی، مینا.
شرق و غربش، گل همیشه بهار.
در حواشیش لاله عباسی
گل ختمی و یاسهای کبود.
چه شکیلاند در هماوائی
این همه گل به رنگ و زیبائی
زیر خورشید غرق عطر و سکوت….
این چمن عین فرش ایرانی است
فرش کاشیست
فرش کرمانیست.
خوش به دستی که طرح آن افکند
نقش اسلیمی است و
طرح ترنج.
20/5/1388
مرغهای نقش این قالی
صبح
تا چه گاهی در رسد از راه
با هیاهویش؟
در سکوت اما
مرغهای نقش این قالی
تا ابد خاموش.
8/1/1387
[1]* بید حشرهایست آفت قالی و فرش.