خالقی و نیم قرن با شاهنامه زیستن/ محمد گلبن
گل رنجهاى كُهن
(برگزيده مقالات درباره شاهنامه فردوسى)
نوشته دكتر جلال خالقى مطلق
به كوشش على دهباشى
نشر ثالث – تهران
چاپ دوم 1388
ز گيتى دو چيز است جاويد و بس
دگر هر چه باشد نماند به كس
سخن گفتنِ نغز و كردارِ نيك
بماند چنان تا جهان است ريگ
ز خورشيد و از آب و از باد و خاك
نگردد تبه نام و گفتار پاك
سخن را از گفتار نغز حكيم طوسى، فردوسى آغاز كردم، چرا كه هر چه بر زبان قلم آيد پاكى و جان بخشى كلام حكيم را ندارد. او كه ستايشگر خرد و راستى است. مجموعه گل رنجهاى كهن بخشى از مجموعه مقالات گرانقدر دكتر جلال خالقى مطلق درباره شناخت حكيم طوس است و شاهنامه او. چه خوشبخت كسى كه عمرى را با انديشه و كلام اين بزرگمرد دمساز بوده است. هيچ كس در ايران و جهان سراغ نداريم كه نزديك به چهل سال جز دكتر جلال خالقى با حكيم و آثار گرانقدر او دمساز شده باشد. دكتر خالقى هنگامى كه در سخنرانى شيوا و دلپذير خود در دايرةالمعارف گفت: «من به اندازهاى در كار شاهنامه غرق بودم كه كنار دستم متوجه نشدم كه فرزندانم چگونه و چهوقت رشد كردهاند.» اشك از ديدگان همه حاضرين جارى شد. راستى چه افتخارى از اين بالاتر كه آدمى عمرى را بر سر يك عقيده بماند و به پافشارى خود در آن كار افتخار كند. تلاشهاى چهل ساله دكتر خالقى را بايد در مجموعه مقالات و تحقيقات او درباره فردوسى و شاهنامه ديد و بهرهبردارى از اين مقالات را راهنماى خود قرار داد، زيرا تحقيقات او درباره حكيم طوس خواننده را هر روز شيفتهتر به فردوسى و شاهنامه او مىكند.
محمد گلبن
مجموعه مقالاتى كه زير عنوانِ گل رنجهاى كهن تدوين گرديده عبارتند از :
1- حماسهسراى باستان، 2. يكى داستان است پر آب چشم، درباره موضوع نبرد پدر و پسر، (به ياد روانشاد مجتبى مينوى) 3. شاهنامه و نخستين انسان 4. پاسداران دژ پترا، 5. معرفى قطعات الحاقى شاهنامه، 6. نفوذ بوستان در برخى از دسنويسهاى شاهنامه، 7. بار و آئين آن در ايران، 8. ببر بيان (رويين تنى و گونههاى آن)، 9. دسنويس شاهنامه (فلورانس)، 10. سرگذشت زبان فارسى، 11. رسم خط شاهنامه، 12. معرفى سه قطعه الحاقى شاهنامه، 13. يادداشتهاى افزوده.
در مجموعه فوق سيزده مقاله از تحقيقات آقاى دكتر خالقى در موضوعات ياد شده آمده كه هر يك از اين نوشتهها گوشهاى از موضوعات شاهنامه و زندگانى حكيم را روشن كرده است.
«تاكنون درباره شاهنامه و فردوسى كتابها و مقالات بسيارى به فارسى و ساير زبانها نوشته شده است كه تنها كتابشناسى آنها خود كتاب عظيمى است.
از سال 1313 كه جشن هزاره فردوسى در تهران و طوس برگزار شد، دوره جديدى دكتر جلال خالقى مطلق در شناخت شاهنامه و فردوسى آغاز شد و در طى اين سالها كتابها و مقالات متعددى از سوى محققان و استادان ادب فارسى و شاهنامهشناسان منتشر شده است. اما هنوز ابهامها و نكتههاى بسيارى درباره شاهنامه و فردوسى مانده است كه بايد گفته و نوشته شود.
از ميان گروه استادان و شاهنامه شناسان در دوران معاصر دكتر جلال خالقى مطلق جايگاه ويژهاى دارد. نام دكتر خالقى با شاهنامه و فردوسى پيوند خورده است. او متجاوز از چهار دهه است كه عمر و زندگى خود را بر سر تصحيح متن تازهاى از شاهنامه نهاده است.
آرزوى شيفتگان ادبيات فارسى اين بوده و هست كه متنى انتقادى از شاهنامه در اختيار داشته باشند. اين آرزو در ادامه تلاش استادان ادب فارسى به كوشش و ايثار و همت مردانه دكتر خالقى رو به انجام است. دكتر خالقى به شاهنامه و فردوسى عشق مىورزد و بر سر اين عشق زندگى خود را نثار كرده است[1].» دكتر خالقى در «سرسخن» كوتاه خود بر گل رنجهاى كهن آورده است: «تنها اندك شمارى از آفريدههاى جاويدان دانش و ادب و هنرند كه گلستانى هميشه خوش و كاخى بىگزند از باد و باراناند. بسيارى ديگر چه بسا در همان هنگام پيدايش كهنه شدهاند و يا كمى ديرتر فراموش مىشوند و نهايت در حاشيهاى از تاريخ از آنها ياد مىگردد. اين آثار همان گلهاى پنج روز و ششاند كه بهره باغبان سرانجام جز دامنى خار و خاشاك نيست و بر لب او اين مصراع شاهنامه:
گُل رنجهاى كهن گشته خار
دکتر جلال خالقی مطلق
همچنين آنچه خوانندگان در اين مجموعه مىخوانند گل رنجهاى كهن است كه اگر يكسره خار نگشته چيزى نيز به پژمردن و خاشاك گشتن آنها نمانده است. از اين رو با وجود پيشنهاد برخى از دوستان به انتشار برگزيدهاى از مقالات نگارنده كه در نشريات درون و برون كشور به چاپ رسيده بود او اين نوشته را ارج انتشار جداگانه نمىديد و به راستى اگر همكارى و پشتكار دوست گرامى آقاى على دهباشى نبود، نگارنده خود هيچگاه به اين كار دست نمىزد. اكنون با سپاس از دوستىها و مهربانىهاى ايشان اين برگ سبز را به پيشگاه خوانندگان پيشكش مىكنم. اميد آن كه در آنها هنوز نكتهاى تازه يافت شود و گل رنجهاى كهن يكسره خار نگشته باشد. جلال خالقى مطلق. هامبورگ نوروز، 1371»
پيش از اين نيز دكتر خالقى مجموعه سخنهاى ديرينه كه مقالاتى است درباره شاهنامه و فردوسى منتشر شده است.
(بخارا 73-72، مهر ـ دی 1388)
[1] – على دهباشى، گل رنجهاى كهن، نشر ثالث، 1388 تهران، ص7