پوشاک! شیدا دیّانی
جامههاي پاكيزه،
جامههاي نو،
جامههاي بيآستين،
يقهدار،
آهارزده،
با دگمههاي سردست،
و دامنهاي دنبالهدار…
چه ميتوان پوشاند
بر تني كه هر روز بايد شست،
و سري كه اصلاح بايد كرد،
و پوستي كه بو ميگيرد
در جوار پوستهاي ديگر؟
دستمالهاي ابريشمي
با طرحهاي بته جقه،
بر حلقهاي آويخته از
طنابهاي نامرئي.
عصاهاي كوتاه و بلند!
كمربندهاي تنگ!
پيراهنهاي اندازه در حال
بر شكمهايي
كه با زمان باد خواهد كرد.
دستكشهاي جورواجور!
زيرشلواريهاي رنگ به رنگ!
كفشها، پاپوشها؛
پاشنههاي پر صدا و بيصدا!
پاشنههاي زيرك
بر روي آسفالت،
سنگ، خاك.
براي پاهايي كه برهنه هم
يك رد نميداشتند.
جامههاي ترد،
جامههاي تميز،
جامههاي خوشبو.
يقههاي سفيد،
شسته،
اطو شده
بر گردنهايي كه يك ساعت مانده به ظهر
عرق شيارشان ميدهد.
جورابهاي همرنگ شلوارها؛
و كلاههاي شق و رق
بر سرهاي نامطمئن!
24 اكتبر 2008