باغ در باغ/ مهشید باطنی

   باغ سبز (گفتارهايى درباره شمس و مولانا)

  محمد على موحد

  نشر كارنامه، 1387، 2200 نسخه، 11000 تومان‏

  بعد از برگزارى كنگره مولانا و جريان‏ها و حواشى حول آنكه در سال گذشته رفت، تب مولوى‏دوستى و مولاناخواهى اندكى افزون شد. البته اين چندان ارتباطى هم به كنگره مولانا در ايران نداشت چه پيش از آن هم گرايش‏هاى مردمى و غير از آن درباره اين شاعر و عارف نامدار ايرانى وجود داشت اما آنچه بيش از پيش بر اين هواخواهى و دوستدارى دامن زد، دست‏درازى كشورهاى ديگر براى تسخير مشاهير ايران بود. بعضى كشورهاى همسايه نام مولانا را در ليست شاعران كشور خود افزوده بودند و اين سبب شده بود در داخل ايران جريان‏هايى در طرد چنين ادعاهاى گزافى به راه بيفتد. كنگره مولانا هم يكى از اين واكنش‏ها بود؛ واكنشى كه هر چند در نقد آن سخن‏ها رانده شد اما بى‏تأثير نبود. به هر حال دست روى دست گذاشتن و مجال دادن به ديگران، باعث شده بود جرأت يابند و مولانا را به كسوت قوميت خود ملبس كنند و آن مراسم و همايش‏ها و پاسخ‏ها فضا را (لااقل اندكى بين خودمان) آرام كرد. مولانا ايرانى است و در بحبوحه شاعردزدى ديگران، بسيارى محققان و شاعران و هنرمندان ايرانى همت گماشتند و از اين هويت تاريخى دفاع كردند.

 يكى از اين محققين «محمد على موحد» است كه بى‏شك يكى از بزرگ‏ترين شمس‏شناسان عصر ماست. او همچنان بر پايه استدلال سخن مى‏راند و حتى زمانى كه  عده‏اى از يافتن مقبره شمس در خوى گفتند، آرام ننشست و در ردّ اين مدعا نيز موضع گرفت.

 طى چند ماه گذشته، سه كتاب از «محمد على موحد» به بازار آمد. يكى قصه قصه‏ها بود كه به كهن‏ترين روايات شمس و مولانا اختصاص داشت، ديگرى تصحيح مجموعه مقالات شمس كه بعد از چندين سال به تجديد چاپ مى‏رسيد و ديگرى باغ سبز كه در همين هفته‏هاى اخير منتشر شده.

 باغ سبز كتابى است در حالات و انديشه‏ها و اعتقادات شمس و مولانا كه بر پايه سخن استاد از آثار او گرفته شده است. البته اين كتاب مجموعه سخنرانى «محمد على موحد» در اين باب است كه به صورت كتاب مكتوب شده:

 «پيش‏گفتارهاى اين مجموعه، چنانكه در فهرست گفتارها نمايان است، صورت مكتوب سخنرانى‏هايى است كه در مناسبت‏هاى مختلف انجام شده است. من سخنران خوبى نيستم و ناچار مطالبى را كه مى‏خواهم بگويم پيش‏تر يادداشت مى‏كنم، اما معمولاً تمام آنچه را كه نوشته‏ام نمى‏خوانم و در آنچه هم كه مى‏خوانم گاهى به اقتضاى حال و مقال از متن مكتوب منحرف مى‏شوم و از همين رو است كه لحن گفتارى و نوشتارى در بسيارى از جاهاى اين مجموعه درهم آميخته است. هر چه هست اميدوارم ملاحظات و نكاتى كه در طى اين اوراق فراهم آمده هم براى اهل تحقيق كه به پژوهش در زمينه آثار شمس و مولانا مى‏پردازند سودمند افتد و هم براى غير اهل تخصص از خوانندگان كه خواهان اطلاعاتى منسجم و درخور اعتماد در آن زمينه‏اند قابل استفاده باشد.»

 اين سخنرانى‏هاى مكتوب همان‏طور كه ذكر آن رفت، بر پايه سخن خود مولانا (فيه‏مافيه، مثنوى معنوى، ديوان شمس) و يا منابع دست اول در اين زمينه از جمله مقالات شمس است. در شرح و تفصيل مطالب به نوشته‏هاى سلطان ولد و سپهسالار و افلاكى استناد شده كه اينها كهن‏ترين راويان زندگى شمس و مولانا هستند و بيش از ديگران مى‏توان به سخن ايشان استناد كرد.

 در اين كتاب، همچنين به كتب ديگر خود نويسنده نيز ارجاع داده شده كه ارجاعات مقالات شمس تبريزى مربوط به همين كتاب (تصحيح موحد، انتشارات خوارزمى، چاپ سال 1369) است. ارجاعات مثنوى به چاپ نيكلسون و ارجاعات ديوان كبير و فيه‏مافيه نيز به چاپ‏هاى استاد بديع‏الزمان فروزانفر است. ارجاعات «ابتدانامه» يا «مثنوى ولدى» سلطان ولد نيز به چاپ «همايى» (كتابخانه اقبال، تهران 1315) است. از جمله ارجاعات ديگر، ارجاعات رساله سپهسالار به چاپ «محمد افشين وفايى» (انتشارات سخن، تهران 1385) و ارجاعات مناقب افلاكى به چاپ «تحسين يازيجى» (انتشارات انجمن تاريخ ترك، آنقره 1959) است.

 البته موحد در استفاده از اين چاپ‏ها بى‏نقد و نگاه نبوده است و هريك را محتاج بازبينى و تصحيح دانسته است:

 «مرحوم بديع‏الزمان فروزانفر خود به وجود “اغلاط فاحش” در چاپ فيه‏مافيه اعتراف داشته و آن را “محتاج به اصلاح جديد” دانسته است. رساله سپهسالار يك بار در هندوستان و بار ديگر – براساس همان چاپ هند – در تهران به چاپ رسيده كه آن هر دو مشحون از اغلاط بسيار است. چاپ جديدتر و بهتر آن رساله كه ارجاعات ما بدان است براساس نسخه مورخ 943 كتابخانه آيت‏الله مرعشى قم انجام شده و البته دقت و اهتمام مصحح نمى‏توانسته است اغلاط نسخه اساس را علاج كند.

 برخى از اغلاط در هر سه چاپ مزبور چنان است كه به لحاظ تاريخى اعتبار رساله را مخدوش مى‏گرداند. ما اين رساله را براساس نسخه قديمى‏تر و معتبرتر كتابخانه قونيه تصحيح كرده‏ايم كه اگر خدا بخواهد به زودى منتشر خواهد شد. تصحيح مجدد مثنوى و ابتدانامه را هم سال‏ها پيش به همراهى شادروان عليرضا حيدرى انجام داده‏ايم و انشاءالله كه به عنايت الهى گره از كار فروبسته چاپ و انتشار آن گشوده شود و متن قابل اعتمادترى از هر دو كتاب در اختيار خواستاران قرار گيرد. تصحيح مجدد فيه‏مافيه نيز به همت بلند محققى صاحب بصيرت و نقاد كه كار شاق عصاكشى و رهبرى اين ناچيز را متقبل شده‏اند آغاز شده و اميد مى‏رود طى سال آينده به تمام آن موفق شويم.»

 اميد است اين امر محقق شود و تصحيح جديد فيه‏مافيه نيز هرچه زودتر منتشر شود. اما برخى از سخنرانى‏هاى مكتوب اين كتاب به شرح زير است:

 سلسله سخنرانى‏هايى در خانه كتاب و شهر كتاب مركزى، سخنرانى‏هايى در مراسم شب مولانا (23 آذرماه 1385) كه به همت على دهباشى (مدير و سردبير مجله بخارا) در خانه هنرمندان برگزار شد، سخنرانى مربوط به سال 1382 در باشگاه دانشگاه تهران، سخنرانى در انجمن حكمت و فلسفه كه متن آن در شماره 44 سال هشتم مجله كيان به چاپ رسيده، سخنرانى در همايش مولانا در دانشگاه آزاد تبريز (1385)، سخنرانى در همايش تيرماه سال 1386 در دانشگاه ليدن هلند و سخنرانى در همايش هشتصدمين سال تولد مولانا در استانبول تركيه.