جنون هشیاری/ ترانه مسکوب
شب شارل بودلر یکی دیگر از شبهای بخارا بود که عصر چهارشنبه 29 مهر ماه 1394 در کانون زبان فارسی برگزار شد.
در ابتدا علی دهباشی از طرف مؤسسه فرهنگی پژوهشی چاپ و نشر نظر، ناشر کتاب جنون هشیاری، بنیاد فرهنگی ملت، مجله بخارا و بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار به سفیر فرانسه در تهران، دکتر شایگان و نیز سخنرانان و حاضران خیرمقدم گفت و سپس چنین ادامه داد :
امشب یکی از شبهای فراموش نشدنی بخاراست، یکی به علت حضور گستردۀ استادان ارجمند و دیگر این که پس از چندین دهه که نام بودلر و ترجمه گلهای بدی ، چند نمونه دیگر که دکتر شایگان به تفصیل در مقدمه حق تقدم را بیان کردند، کتابی مستقل دربارۀ بودلر منتشر میشود. دکتر شایگان در یکی از کتابهایش دربارۀ خودش گفته است : ” من انسانی بین فرهنگی بودم و بین فرهنگها زندگی میکنم و میاندیشم.” در جایی دیگر نوشته است : ” نمیدانم تجربیات پرماجرا و پیچاپیچ من از این قرن رو به افول میتواند سرمشقی برای نسلهای آینده به شمار آید یا نه؛ به هر حال من محصول بسیار پیچیدۀ آنم. من که زندگیم را در حاشیۀ دگرگونیهای بزرگ این قرن گذراندم خود را دستخوش تمامی آثار مثبت و منفی آن میبینم.”
زندگی دکتر شایگان از جهاتی استثنایی است. در محیطی چند زبانه بزرگ میشود، در خانۀ پدری به زبانهای روسی، ارمنی، آسوری، ترکی و فارسی سخن گفته میشود. اما شایگان هویت خویش را در ارتباط با زبان فارسی میداند چرا که پدرش اهمیت زیادی برای زبان فارسی از ابتدا قائل بوده است. اینجا از مرور زندگی دکتر شایگان در دوران تحصیل در انگلستان، سوئیس و فرانسه میگذرم که موضوع بحث امشب ما نیست.
عشق و علاقۀ دکتر شایگان به ادبیات از جمله انگیزهای برای سفر او با هدف کشف دنیای نظم و نثر و در پی آن با پل والری، مالارمه، و بعد شارل بودلر که از طریق نوشتههای والتر بنیامین آشنا میشود. ایشان در سخنرانیشان به تفصیل به این زمینههای آشنایی اشاره کردهاند و من تکرار نمیکنم و بهتر است از بیان خودشان بشنویم.