رفیق همسالم باستانی پاریزی/ ایرج افشار
در بخارای شماره 46 که ویژهنامهای بود به مناسبت هشتادمین زادروز دکتر محمدابراهیم باستانی پاریزی، زنده یاد ایرج افشار در تازهها و پارههای ایرانشناسی ( 49) از باستانی پاریزی سخن می گوید. این چند خط را دوباره با هم میخوانیم:
تازهها و پارههاى ايرانشناسى (49)ايرج افشار
1056 ــ رفيق همسالم: باستانى پاريزى
ده باشى تلفن زد و گفت شماره آينده بخارا را براى باستانى پاريزى جمع و جور مى كند پس خواست در تازه ها و پاره ها غافل نمانم.
او و من همساليم و خوب يكديگر را مى شناسيم چون هر دو تقريبا همزمان به نوشتن پرداختيم و هر دو سرنوشتمان به يك دكه افتاد به نام گروه تاريخ.
چند بار همسفر بوديم. بارها از يكديگر ياد كرده ايم. او در كتب لطائف خود از ياد من دور نمانده است و من هم در حق او نوشتم قلم باستانى مورخ و تازه ياب، چيزى است شبيه چسب «اُهو» زيرا توانايى فوق العاده دارد كه صد مطلب را در يك مقاله خواندنى و دلچسب جا بدهد همچون «چل تكه دوزى». همين طرفه انديشى است كه خوانندگان كتابهايش در هر شهر و روستا و ده كوره به تحسين واداشته شده اند و شايد من بيش از هر كس اين مطلب را دريافته ام كه دوستداران كتب او با چه ولعى نوشته هاى او را به هر گوشه وطن كه برويد مى خوانند و در مجلس هاى شبانه نقل مى كنند.
باستانى در قلمرو نشر متن هاى كهن هم خدمت هاى ارزشمند كرده است كه در مطالعات ايرانشناسى مورد توجه ايرانشناسان است: تاريخ شاهى ــ تذكره صفويه ــ تاريخ كرمان وزيرى ــ تاريخ حكام كرمان تأليف شيخ يحيى و حتى نوشته هاى پيغمبر دزدان كه باستانى قدر او را دانست. شاد باشد و قلمش روان و هماره پر توان.