به یادی مردی صمیم و پاکدل/ حبیب یغمایی

سعید نفیسی سال 1342
سعید نفیسی سال 1342

سعيد نفيسي از بزرگان نويسندگان معاصر، در سن هفتاد و اند از جهان رفت، و روز 24 آبان 1345 مطابق دوم شعبان 1386 كالبدش با تشييعي عظيم از مدرسة عالي سپهسالار به مزار خانوادگيش (سر قبر آقا ـ جنوب طهران) حمل و بخاك سپرده شد.

نفيسي فرزند مرحوم ميرزا علي‌اكبر خان ناظم‌الاطباء كرماني از خاندان‌هاي معروف ايران است، وي برخلاف بسياري از افراد خانواده‌اش كه از رجال سياست بشمار مي‌آيند، تنها به ادب و فرهنگ و نويسندگي گرائيد و نيك‌نامي اندوخت.

نفيسي پركارترين و معروف‌ترين نويسندگان اين عصر است، تأليفات او به دويست و پنجاه كتاب و رساله مي‌رسد و مقالاتش را نمي‌توان تجديد كرد، و اوراقي را كه بخط دست خود نوشته شايد از ميليون‌ها سطر بدربگذرد. بسياري ازدواوين شاعران قديم را به‌ خط خود نوشته، و همچنين اشعار بسياري از شاعران معروف و غيرمعروف معاصر را فراهم آورده و كتابت فرموده كه اگر آن همه يكجا شود تذكره‌اي از تمامي و كمال بي‌مانند خواهد بود. (از آن جمله جزوه‌اي از اشعار مرحوم نظام وفا كاشانياست كه وقتي به بنده لطف كرده است.)

نفيسي در فارسي‌نويسي مهارتي شگفت‌انگيز داشت، از نويسندگان معاصر كسي را نمي‌شناسم كه بشتاب و سرعت چيز بنويسد، بی‌هيچ اشتباه و بي‌قلم‌خوردگي و در نهايت سادگي و رواني. نمونة مكتوبات مرحوم عبّاس اقبال در دست است كه با تأمل و قلم‌خوردگي است، مرحوم فروغي هم آنچه مي‌نوشت يكي دو بار مي‌خواند و تصحيح مي‌كرد، مرحوم محمد قزويني كه در اين‌باره وسواس داشت. همچنين ديگر نويسندگان معاصر كم‌و‌بيش در نوشتة خود تجديدنظر مي‌كردند و مي‌كنند. هنرمندي نفيسي در اين بود كه يك بار مي‌نوشت و روان‌ و بي‌غلط مي‌نوشت و اگر گاهي تساهلي در موضوع‌هائي معدود در نوشته‌هايش ديده شود به علت شتاب و حرارت و زبردستي اوست در نوشتن.

نفيسي مردي بود صميم و معصوم و پاكدل و خوش‌نيت و يكرو، وقتي از كسي مي‌رنجيد، روي در روي بي‌ملاحظه و شايد باتلخي و زنندگي گله مي‌كرد، و چه رادمردي و بزرگواري كه زبانش با دلش يكي بود، يعني آب زيركاه نبود.

نفيسي در خارج از ايران هم در ادب و نويسندگي شهرت و معروفيت داشت، او در دانشگاههاي بسياري از كشورهاي دور و نزديك تدريس كرده بود، غالب بزرگان ادب جهان وي را مي‌شناختند و با او مكاتبه داشتند، و تصور مي‌رود از اين روي بر ديگر ادباي معاصر امتياز داشت.

حبیب یغمایی سال 1353 عکس از مریم زندی
حبیب یغمایی سال 1353 عکس از مریم زندی

من نخستين‌بار در اردي‌بهشت سال 1300 شمسي نفيسي را زيارت كردم. در آن موقع جواني بود بيست‌وهفت هشت ساله، باريك و بلنداندام، با سبيلي سياه و قيطاني كه پاپيوني زده بود و جامه‌اي تميز و سياهرنگ و اروپائي دوخت بتن داشت. از آن تاريخ همواره از محضر و فضايل وي برخوردار شده‌ام. با اين كه هيچ‌گاه آمد و شد و روابط ما قطع نشد اتفاق نيفتاد كه با وي هم‌سفر شوم مگر يكبار كه با او و دكتر حسين خطيبي در شهميرزاد سمنان ميهمان دكتر ذبيح‌اللـه صفا بوديم و شبانروزي گذرانديم.

در سال 1298 شمسي مجلة ادبي دانشكده كه از مجلات خوب فارسي است انتشار يافت. (فقط يك‌سال). ملك‌الشعراء بهار، عباس اقبال آشتياني، غلامرضا رشيد ياسمي كرمانشاهي و سعيد نفيسي، اركان اربعة اين مجله بودند. آن سه، پيش از نفيسي رفتند و نفيسي از پي آنان رفت.

 

آن گرد شتابنده كه بر دامن صحراست گويد چه نشيني كه سواران همه رفتند

 

اگر از نفيسي كتابي به امانت مي‌خواستند ــ و گرچه آن كتاب نفيس و قيمتي بود ــ دريغ نمي‌كرد. در كتابخانه‌اش كتاب‌هائي ارجمند فراهم آورده بود كه در اين اواخر همه را فروخت، و چنان‌كه در آخرين ملاقات مي‌گفت (دهة دوم شهريور 1345 در كنگرة جهاني ايران‌شناسان) مصمم بود در پاريس مقيم شود و ترك ديار گويد كه اجل مجالش نداد.

نفيسي در زبان و ادبيات فرانسه در خواندن و نوشتن و مكالمه استادي مسلم بود، شعر هم مي‌گفت و چون ديوانش بچاپ رسيده اهل فن‌وادب شعر وي را چونان كه هست درمي‌يابند.

نفيسي را چهار فرزند است: دودختر و دوپسر كه همه بر آمده‌اند و درخور خود مقامي ارجمند دارند. خانم نفيسي از زنان فاضله و تربيت‌شدة ايران خواهر ارجمند مسعود فرزاد است.

سعيد نفيسي چنانكه مرحوم پدرش ناظم‌الاطباء در صفحة اول قرآن نوشته در سال 1312 قمري متولد شده و چون در اوايل شعبان 1386 وفات يافت 74 سال قمري هجري عمر كرده است. هر چند هفتاد‌واند سال عمري كوتاه نيست ولي براي شخص دانشمند و بهره بخشيده بسيار كم است و دريغ بود كه به اين زودي بميرد. زيرا مادر روزگار همانند اين‌گونه بزرگان را كم خواهد آورد. رحمهًْ‌اللـه عليه.