کتاب ها و نشریاتی از تاجیکستان ( 12) / مسعود عرفانیان

. صداي شرق، نشريه ملي ادبي انجمن نويسندگان تاجيكستان، شمارة4، سال 2008

در صفحة‌ داخلي‌ اين‌ شماره‌ از مجله‌ صداي‌ شرق، تصويري‌ از صدرالدين‌ عيني‌، نويسنده‌، اديب‌ و متفكر برجستة‌ تاجيك‌ به‌ چاپ‌ رسيده‌ كه‌ در زير آن‌ نوشته‌ شده‌:

«قهرمان‌ ملي‌ تاجيكستان‌، علامه‌ صدرالدين‌ عيني‌ به‌ سنين‌ مبارك‌ 130 رسيدند.

سرگذشت‌ اين‌ استاد زبردست‌، آغاز دوران‌ نوخودشناسي‌ ملت‌ تاجيك‌ است‌. مبارزه‌هاي‌ استاد هم‌ در آثار ادبي‌ و هم‌ در آثار ترجمه‌ حالي‌ برايمان‌ دسترس‌ واقعه‌ شايسته‌ گرامي‌ داشت‌ اين‌ شخصيت‌ ناتكرار است‌».

پس‌ از آن‌ دنبالة‌ رمان‌ كوه‌ بي‌ورطه‌ سنت‌ از محي‌الدين‌ خواجه‌زاده‌ به‌ چاپ‌ رسيده‌ است‌. اشعاري‌ از عطاميرخواجه‌، دارا نجات‌ و عزت‌بيگ‌ عيديف‌ از ديگر مطالب‌ اين‌ شماره‌ از صداي‌ شرق‌ است‌.

قصة‌ نوشين‌ از كريم‌ موسي‌ و چند قصه‌ كوتاه‌ از اشتوان‌ اركين‌ مجارستاني‌ كه‌ يونس‌ يوسفي‌ آنها را از روسي‌ به‌ تاجيكي‌ ترجمه‌ نموده‌، پايان‌ نقد ميرزا شكورزاده‌ بر كتاب‌ داستان‌ رادمردان‌ خراسان‌، در بخش‌ «پژوهش‌» مجله‌، و ادامة‌ مقالة‌ چارعنصر، دربارة‌ ميرزا عبدالقادر بيدل‌، به‌ كوشش‌ بابابيك‌ رحيمي‌ در بخش‌ «آثار نياكان‌» هم‌ در اين‌ شمارة‌ مجله‌ ديده‌ مي‌شود.

در بخش‌ «جشنوارة‌ عيني‌» نيز دو مقاله‌ به‌ نام‌ «سرسخن‌» تهيه‌ و توضيح‌ از عبدالحي‌ محمد امين‌اوف‌ و «استادان‌ عيني‌ و لاهوتي‌ رمز تاجيكستان‌ بودند» از خداي‌نظر عصارزاده‌ به‌ چاپ‌ رسيده‌ است‌. مطابق‌ معمول‌ نوشته‌هاي‌ مجله‌ با «طرفه‌ها» به‌ پايان‌ مي‌رسد كه‌ در تهية‌ آن‌ از مجلة‌ وحيد استفاده‌ شده‌ و يك‌ صفحه‌ هم‌ به‌ درج‌ اخبار فرهنگي‌ اختصاص‌ دارد.

در سومين‌ صفحه‌ از جلد مجله‌ هم‌ به‌ مناسبت‌ هشتاد سالگي‌ شاعر مردم‌ تاجيك‌ محمدعلي‌شاه‌ حيدرشاه‌، عكس‌ رنگي‌ او و تبريك‌ هيئت‌ تحريرية‌ مجله‌ صداي‌ شرق‌ به‌ همين‌ مناسبت‌ به‌ چاپ‌ رسيده‌ است‌.

88. صداي شرق، نشرية ملي ادبي انجمن نويسندگان تاجيكستان، شمارة 5، سال 2008

اين‌ شماره‌ از صداي‌ شرق‌ نيز همانند شماره‌هاي‌ پيشين‌ به‌ بخش‌هاي‌ مختلفي‌ تقسيم‌ شده‌ است‌. در بخش‌ «مندرجات‌» اشعاري‌ از باباحاجي‌، رستم‌ وهاب‌، امير خاشاك‌ و دولت‌ علي‌ به‌ چاپ‌ رسيده‌ است‌. سپس‌ داستان‌هاي‌ كوچكي‌ از ساربان‌، به‌ نام‌ «فاجعه‌هاي‌ دد و دام‌» چاپ‌ شده‌ است‌.

در بخش‌ «لوحه‌» مطلبي‌ با عنوان‌ يغناب‌ آبش‌ شيرين‌، از خالنظر محبت‌اوف‌ مي‌خوانيم‌. بخش‌ «آثار نياكان‌» با مقالة‌ چار عنصر از بابك‌ رحيمي‌ ادامه‌ مي‌يابد. و از لقمان‌ بايمتف‌ هم‌ مقاله‌اي‌ با عنوان‌ اسرار نقاب‌ مقنع‌ در بخش‌ «سرنوشت‌ قهرمانان‌» به‌ چاپ‌ رسيده‌. در بخش‌ «ادبيات‌ همزبانان‌» مطلبي‌ از گلرخسار شاعر بلندآوازة‌ ملت‌ تاجيك‌ دربارة‌ درگذشت‌ قيصر امين‌پور با اين‌ عنوان‌ لطيف‌ «شاعري‌ از خيابان‌ سبز عشق‌ گذشت‌…» به‌ چاپ‌ رسيده‌ و آنگاه‌ شعر «درد جامه‌ نيست‌» از اين‌ شاعر در گذشته‌ چاپ‌ شده‌. قصه‌اي‌ با نام‌ «با تو بودن‌ نتوانم‌، بي‌تو بودن‌ نتوانم‌» از پرويز قاضي‌ سعيد هم‌ در همين‌ بخش‌ به‌ چشم‌ مي‌خورد.

در بخش‌ «ترجمه‌هاي‌ نو» قصه‌ كوتاهي‌ به‌ نام‌ «خواجه‌ نصرالدين‌ و بن‌لادن‌» از تيمور ذوالفقاروف‌ چاپ‌ شده‌ كه‌ يونس‌ يوسفي‌ آن‌ را از روسي‌ ترجمه‌ كرده‌ است‌.

«دل‌ برادر» از م‌. سنيلنيكو، ترجمة‌ حسن‌ يارزاده‌، «آفتاب‌ آمد دليل‌ آفتاب‌» از نورمحمد و طرفه‌ها ديگر مطالب‌ اين‌ شماره‌ از مجله‌ هستند. در بخش‌ «اخبار فرهنگي‌» نيز مطلبي‌ پيرامون‌ «بررسي‌ شاهنامه‌ در انگليس‌» از روشن‌ رحماني‌ ديده‌ مي‌شود. اين‌ مطلب‌ گزارشي‌ است‌ دربارة‌ برگزاري‌ همايشي‌ پيرامون‌ شاهكار استاد سخن‌ توس‌، فردوسي‌ كه‌ در روزهاي‌ 13 15 دسامبر سال‌ 2007 در شهر كمبريج‌ انگلستان‌ برگزار شده‌ است‌.

هشتاد سالگي‌ عاشور صفر، شاعر و كمال‌ عيني‌ فرزند استاد صدرالدين‌ عيني‌، پژوهشگر و ادبيات‌شناس‌ تاجيك‌ و هفتاد سالگي‌ يوسف‌ اكبرزاده‌ شاعر، حكمت‌ رحمت‌، نويسنده‌ و مترجم‌، برهان‌ فاني‌ طنزپرداز و همراه‌ قل‌شادي‌ قل‌اوف‌ مترجم‌ نامدار كه‌ اين‌ دو تن‌ آخري‌ در قيد حيات‌ نيستند با چاپ‌ عكس‌ آنان‌ در صفحه‌هاي‌ داخلي‌ مجله‌، يادآوري‌ شده‌ است‌.

89. نامة پژوهشگاه، فصلنامه پژوهشهاي ايرانشناسي ويژهنامة زبان و ادبيات ملي تاجيكي، سال هشتم، شمارة هفدهم، دوشنبه 1387

پيش‌تر اشاره‌ شده‌ بود كه‌ مؤسس‌ و صاحب‌ امتياز اين‌ مجله‌، سفارت‌ جمهوري‌ اسلامي‌ ايران‌ است‌ و سردبير آن‌ نيز در حال‌ حاضر علي‌ اصغر شعردوست‌، سفير محترم‌ كشورمان‌، در تاجيكستان‌ است‌.

در پيشگفتاري‌ از علي‌اصغر شعردوست‌ به‌ درستي‌ بر اين‌ نكته‌ كه‌ زبان‌، ادب‌ و هنر سه‌ كشور ايران‌، افغانستان‌ و تاجيكستان‌ «شاخه‌هاي‌ سرسبز و پر بار يك‌ درخت‌ فرهنگي‌ بن‌آور و استواري‌ است‌ كه‌ ريشه‌ در تاريخي‌ بس‌ باستاني‌ و پرشكوه‌ و جلال‌ با برگ‌هاي‌ زرين‌ دارد» اشاره‌ شده‌ است‌ (ص‌ 5).

سپس‌ ده‌ مقاله‌ از نويسندگان‌ و پژوهشگران‌ تاجيك‌ در چارچوب‌ موضوعي‌ كه‌ اين‌ شماره‌ از مجله‌ بدان‌ اختصاص‌ يافته‌ در اين‌ شماره‌ به‌ چاپ‌ رسيده‌ است‌. برخي‌ از اين‌ مقاله‌ها در گذشته‌ها تأليف‌ شده‌ و پاره‌اي‌ از نويسندگان‌ اين‌ مقاله‌ها در قيد حيات‌ نيستند.

عناوين‌ و نام‌ نويسندگان‌ مقاله‌ها چنين‌ است‌:

سرسخن‌ «نمونه‌هاي‌ ادبيات‌ تاجيك‌»؛ سخنوري‌ و خط‌ فارسي‌ ضرور[ي]‌ است‌، ابن‌ قربان‌؛ سخن‌ از ادبيات‌ ملي‌ تاجيك‌، خدايي‌ شريف‌اف‌؛ شخصيت‌ ملي‌ در نثر معاصر تاجيكي‌، شمس‌الدين‌ صالح‌اف‌؛ مسايل‌ ملي‌ و شعر معاصر تاجيك‌، محمد علي‌ عجمي‌؛ سرسخن‌ «نمونة‌ ادبيات‌ تاجيك‌»، صدرالدين‌ عيني‌، كه‌ با آنچه‌ پيشتر معرفي‌ شد تفاوت‌ دارد ؛ دربارة‌ زبان‌ ادبي‌ تاجيكي‌، عبدالقادر محيي‌الدين‌اف‌؛ بحث‌هاي‌ علمي‌ پيرامون‌ زبان‌ تاجيكي‌، عبدالخالق‌ نبوي‌؛ تقسيم‌ حدود ملي‌ در آسياي‌ ميانه‌ و وضع‌ زبان‌ تاجيكي‌، طالب‌ وهاب‌اف‌؛ تحول‌ ادبيات‌ ملي‌ تاجيك‌، رستم‌ وهاب‌.

بيشتر مقاله‌هاي‌ اين‌ شمارة‌ مجله‌ خواندني‌ و سودمند است‌. اما مقالة‌ «سخنوري‌ و خط‌ فارسي‌» ضرور [ي] است‌ از ابن‌ قربان‌، مقالة‌ جالب‌ توجهي‌ است‌ در ضرورت‌ استفاده‌ از الفباي‌ نياكان‌ به‌ عنوان‌ خط‌ نوشتاري‌ زبان‌ كنوني‌ تاجيكان‌. او در بخشي‌ از مقالة‌ خود از آسيب‌هايي‌ كه‌ زبان‌ فارسي‌ در ورارود به‌ واسطة‌ تغيير الفبا ديده‌ مي‌نويسد:

«نه‌ تنها بسيار كلمه‌هاي‌ معروف‌ ما ممنوع‌ و نابود شدند، بلكه‌ گاهي‌ كلمه‌هاي‌ مطلوب‌ و عامه‌ فهم‌ نيز بار ديگر عاموي‌تر [عاميانه‌تر] گرديدند، يعني‌ نوشت‌ بعضي‌ آنها به‌ تلفظ‌ اين‌ و يا آن‌ محل‌ مطابق‌ گردانيده‌ شد. گويا زبان‌ ادبي‌ و كتابي‌ والاي‌ ما ديگر به‌ كار نمي‌آمد و هر كسي‌ كه‌ در سر اين‌ دستگاه‌ كلمه‌سازي‌ نشسته‌ بود، موافق‌ به‌ گفتار و تلفظ‌ خود و محل‌ خود كلمه‌هاي‌ موافقي‌ ساخت‌، يعني‌ تركيب‌ كلمة‌ مرسوم‌ هزار سالة‌ كتابي‌ را شكست‌، بلكه‌ رشته‌هاي‌ پيوند مردم‌ را از اصالت‌ آن‌ گسست‌» (ص‌ 27).

او در بخش‌ ديگري‌ از مقالة‌ خود، ديگر آسيب‌هاي‌ ناشي‌ از تغيير خط‌ را به‌ شكلي‌ علمي‌ و با ذكر مثال‌هاي‌ متعدد بررسي‌ نموده‌ است‌.

خط‌ مجله‌ به‌ الفباي‌ نياكان‌ است‌ و در پايان‌ نيز فشرده‌اي‌ از مقاله‌ها به‌ خط‌ سيريليك‌ و زبان‌ روسي‌ با الفباي‌ روسي‌ ترجمه‌ و چاپ‌ شده‌ است‌.

90. پندها، به كوشش: ميرزا ملا احمد، م. محمد اميناف، ويراستار: صلاحالديناف، دوشنبه 2008، ديوشتيج

در اين‌ كتاب‌ پاره‌اي‌ از ابيات‌ سروده‌ شده‌ توسط‌ رودكي‌ استاد بزرگ‌ و پيشاهنگ‌ شعر و ادبيات‌ فارسي‌ كه‌ به‌ نوشتة‌ تهيه‌كنندگان‌ كتاب‌ «چون‌ پاره‌ الماس‌هاي‌ درخشنده‌ باقي‌ مانده‌اند» برگزيده‌ و به‌ چاپ‌ رسيده‌ است‌.

همانگونه‌ كه‌ از نام‌ كتاب‌ پيداست‌ اين‌ ابيات‌ پندآموز، حاوي‌ انديشه‌هاي‌ بلند و والاي‌ شاعر است‌ كه‌ در آنها نيكوكاري‌، انسان‌، عشق‌، كوشش‌ و تلاش‌، علم‌ و دانش‌، زندگي‌ و بسياري‌ مضامين‌ ديگر از اين‌ دست‌ مورد ستايش‌ شاعر واقع‌ شده‌ است‌.

به‌ عنوان‌ نمونه‌ در ستايش‌ شاعر از زندگي‌ و روزگار به‌ عنوان‌ آموزگار مي‌خوانيم‌:

برو ز تجربة‌ روزگار بهره‌ بگير كه‌ بهر دفع‌ حوادث‌ ترا به‌ كار آيد

* * *

هر كه‌ نامخت‌ از گذشت‌ روزگار هيچ‌ ناموزد ز هيچ‌ آموزگار

و در ستايش‌ مقام‌ علم‌ و دانش‌:

هيچ‌ گنجي‌ نيست‌ از فرهنگ‌ به‌ تا تواني‌ رو تو و اين‌ گنج‌ نه‌

دربارة‌ نيكي‌ و نيكوكاري‌ هم‌ آمده‌ :

اين‌ جهان‌ را نگر به‌ چشم‌ خرد نه‌ بدان‌ چشم‌ كاندر او نگري‌
همچو درياست‌ وز نكوكاري‌ كشتي‌اي‌ ساز تا بدان‌ گذري‌

برخي‌ از ديگر اشعار پندآموزي‌ كه‌ به‌ انتخاب‌ كوششگران‌ در كتاب‌ به‌ چاپ‌ رسيده‌ چنين‌ است‌:

با داده‌ قناعت‌ كن‌ و با داد بزي‌ در بند تكلف‌ مشو آزاد بزي‌
در به‌ ز خودي‌ نظرمكن‌ غصه‌ مخور در كم‌ ز خودي‌ نظر كن‌ و شاد بزي‌

* * *

گر بر سر نفس‌ خود اميري‌ مردي‌ بر كور و كر ار نكته‌ نگيري‌ مردي‌
مردي‌ نبود فتاده‌ را پاي‌ زدن‌ گر دست‌ فتاده‌اي‌ بگيري‌ مردي‌

مطالب‌ اين‌ كتاب‌ به‌ زبان‌ فارسي‌ و با حروف‌ سيريليك‌ و ترجمة‌ آن‌ به‌ زبان‌ انگليسي‌ همراه‌ با متن‌ فارسي‌ يكجا به‌ چاپ‌ رسيده‌ است‌.

91. هفت بزم خرد و آزادي، عبدالمنان نصيرالدين، دوشنبه 2007، وزارت فرهنگ جمهوري تاجيكستان، نشريات «ناشر»، 76 صفحه، تيراژ: 300 نسخه.

اين‌ كتاب‌ براساس‌ اشعار شاهنامة‌ فردوسي‌ به‌ نثر نوشته‌ شده‌ و به‌ويژه‌ نام‌ آن‌ برگرفته‌ از اشارة‌ فردوسي‌ به‌ هفت‌ بزم‌ انوشيروان‌ با بزرگمهر و ديگر بزرگان‌ است‌ كه‌ نويسنده‌ آن‌ را دستماية‌ اثر خويش‌ نموده‌ است‌.

نصيرالدين‌ در پيشگفتار كتاب‌ آورده‌ است‌ كه‌ به‌ مجالس‌ و ديگر بزم‌هاي‌ شاهنامه‌، بسيار توجه‌ شده‌، اما به‌ اين‌ هفت‌ بزم‌ چندان‌ توجهي‌ نشده‌ است‌. از همين‌ رو او به‌ اين‌ هفت‌ بزم‌ پرداخته‌ كه‌ جنبه‌هاي‌ اخلاقي‌ بسياري‌ در آنها نهفته‌ است‌.

نويسنده‌ در همين‌ پيشگفتار مي‌افزايد: «خوب‌ نيست‌ كه‌ سرمايه‌هاي‌ اخلاقي‌ فردوسي‌ از نظر هم‌زمانان‌ ما پنهان‌ و پوشيده‌ بماند.»

كتاب‌ با معرفي‌ مختصري‌ از انوشيروان‌ و سپس‌ بزرگمهر آغاز مي‌گردد و پس‌ از آن‌ نويسنده‌ به‌ هفت‌ بزم‌ پرداخته‌ است‌. در پايان‌ هر بزم‌ نيز تصويري‌ رنگي‌ متناسب‌ با موضوع‌ بزم‌ به‌ چاپ‌ رسيده‌ است‌، كه‌ در ميان‌ آنها تعدادي‌ از نقاشي‌هاي‌ موسوم‌ به‌ نقاشي‌ قهوه‌خانه‌اي‌ از هنرمندان‌ ايراني‌ به‌ چشم‌ مي‌خورد.

92. ايران سرزمين فرهنگ و هنر، قهار رسوليان، ناشر: رايزني فرهنگي جمهوري اسلامي ايران، 2007

قهار رسوليان‌ متولد سال‌ 1953 است‌. او يكي‌ از روزنامه‌نگاران‌ و مورخان‌ تاجيكي‌ است‌ كه‌ تاكنون‌ چدين‌ اثر تأليف‌ كرده‌ است‌. ايران‌ يكي‌ از موضوعات‌ مورد علاقه‌ و توجه‌ اوست‌ و در اين‌ زمينه‌ تاكنون‌ كتاب‌ها و مقاله‌هاي‌ بسياري‌ منتشر نموده‌ است‌. كتاب‌ حاضر نيز در همين‌ چارچوب‌ مي‌گنجد.

كتاب‌ ايران‌ سرزمين‌ فرهنگ‌ و هنر در سه‌ فصل‌ نوشته‌ شده‌ است‌. فصل‌ نخست‌ آن‌ «اماكن‌ و مراكز فرهنگي‌» نام‌ دارد و در آن‌ به‌ شهرهايي‌ چون‌ توس‌، نيشابور، همدان‌، شيراز، اصفهان‌، تهران‌ و… اشاره‌ شده‌ و به‌ مشاهير و فرهيختگان‌ و مكان‌هاي‌ فرهنگي‌ قديم‌ و جديد آن‌ جاي‌ها اشاره‌ شده‌ است‌. مكان‌هايي‌ مانند: موزه‌ها، كتابخانه‌ها، مدارس‌ و…

فصل‌ دوم‌ كتاب‌ «چهره‌هاي‌ درخشان‌» به‌ معرفي‌ چند شخصيت‌ مشهور از گذشته‌ تا حال‌ اختصاص‌ يافته‌ و به‌ معرفي‌ آثار آنان‌ نيز پرداخته‌ شده‌، كساني‌ مانند: بهزاد نگارگر نامي‌ ايراني‌ و پاره‌اي‌ از شاگردان‌ او، فرخي‌ يزدي‌ شاعر مبارز، علامه‌ دهخدا و لغت‌نامة‌ او، كمال‌الملك‌ نقاش‌ چيره‌دست‌، دكتر حسابي‌، دكتر محمد معين‌، آيت‌الله‌ مطهري‌، علي‌ حاتمي‌ و عباس‌ كيارستمي‌ و…

نويسنده‌ در فصل‌ سوم‌ كتاب‌ كه‌ عنوان‌ «پژوهش‌هاي‌ ديگر» بر آن‌ نهاده‌، به‌ مباحث‌ ديگر در زمينة‌ موضوع‌ بحث‌ كتاب‌ پرداخته‌ و به‌ شرح‌ پاره‌اي‌ از حوزه‌هاي‌ جغرافيايي‌ نفوذ فرهنگ‌ و تمدن‌ ايراني‌ مانند: هند و پاكستان‌، چين‌ و آسياي‌ مركزي‌ و ديگر جاها اشاره‌ مي‌كند.

اين‌ كتاب‌ به‌ زبان‌ فارسي‌ و با حروف‌ سيريليك‌ چاپ‌ و منتشر شده‌ است‌.

93. ياد يار مهربان، يادنامهاي از استاد شهير عبدالقادر مينازوف، زير نظر دكتر علي اصغر شعردوست، به اهتمام عبدالولي دوراناف، ناشر: پژوهشگاه فرهنگ فارسي تاجيكي سفارت جمهوري اسلامي ايران، دوشنبه 1388، 202 صفحه.

اين‌ كتاب‌ ارج‌نامه‌اي‌ است‌ براي‌ بزرگداشت‌ استاد درگذشتة‌ زبان‌ و ادبيات‌ تاجيكي‌ عبدالقادر مينازوف‌، عضو آكادمي‌ علوم‌ تاجيكستان‌، عضو پيوستة‌ فرهنگستان‌ زبان‌ و ادب‌ فارسي‌ ايران‌ و عضو كانون‌ نويسندگان‌ تاجيكستان‌.

مينازوف‌ در سال‌ 1930 در جماعة‌ پولادان‌ شهركاني‌ بادام‌ در خانواده‌اي‌ روشنفكر زاده‌ شد و پس‌ از پايان‌ تحصيلات‌ ابتدايي‌، متوسطه‌ و دانشگاهي‌ از سال‌ 1956 در انستيتوي‌ زبان‌ و ادبيات‌ به‌ نام‌ رودكي‌ آكادمي‌ علوم‌ تاجيكستان‌ به‌ كار پرداخت‌. بين‌ سال‌هاي‌ 1961 1956 او در شعبه‌ ادبيات‌ تاجيكي‌ انستيتوي‌ زبان‌ و ادبيات‌ به‌ پژوهش‌ مشغول‌ شد و در سال‌هاي‌ 1969 1962، معاون‌ علمي‌ مدير همين‌ انستيتو بود.

او از سال‌ 1969 تا 1972 معاون‌ سرويراستار انسيكلوپدي‌ ساويتي‌ تاجيك‌ و از 1972 تا سال‌ 2000 مدير انستيتوي‌ زبان‌ و ادبيات‌ به‌ نام‌ رودكي‌ بود. مينازوف‌ از سال‌ 1950 به‌ نوشتن‌ مقالات‌ خود پرداخت‌ و از اين‌ سال‌ تا پايان‌ زندگيش‌ تعداد بسياري‌ مقاله‌ و كتاب‌ از وي‌ به‌ چاپ‌ رسيده‌ است‌. مينازوف‌ با نشريات‌ زيادي‌ همكاري‌ داشته‌ و آثار زيادي‌ از او در اين‌ نشريات‌ به‌ چاپ‌ رسيده‌ است‌. در زمينة‌ ترجمه‌ نيز از مينازوف‌ آثار متنوعي‌ بر جاي‌ مانده‌ است‌. مينازوف‌ از جايگاه‌ علمي‌ بسيار بالايي‌ برخوردار بود.

عبدالقادر مينازوف‌ در سال‌ 2008 براي‌ درمان‌ بيماري‌ خود به‌ ايران‌ آمد و در بيمارستان‌ «مهر» تهران‌ بستري‌ شد. اما تلاش‌ پزشكان‌ سودي‌ نبخشيد و در روز 3 ماه‌ مه‌ سال‌ 2008، قلب‌ اين‌ انسان‌ شريف‌ از تپش‌ بازماند.

كتاب‌ با مقدمه‌اي‌ از علي‌اصغر شعردوست‌ سفير كشورمان‌ در جمهوري‌ تاجيكستان‌ آغاز شده‌ و با زندگي‌نامة‌ مينازوف‌ ادامه‌ مي‌يابد. در دنباله‌ مقالاتي‌ از خورشيده‌ آته‌خان‌اوا، خدايي‌ شريف‌اف‌ و عبدالشكور عبدالستار، عبدالمنان‌ نصيرالدين‌، ابراهيم‌ عثمانوف‌، عثمان‌ كريموف‌، عبدالخالق‌ نبوي‌ و شمس‌الدين‌ صالح‌ و چند تن‌ ديگر و نيز اشعاري‌ از حق‌نظر غايب‌، حاجي‌ مراد، سليم‌شا حليم‌شا، علي‌ باباجان‌ كه‌ تقديم‌ استاد مينازوف‌ شده‌ به‌ چاپ‌ رسيده‌ است‌.

در بخش‌ پاياني‌ كتاب‌ هم‌ نمونه‌هايي‌ از نوشته‌هاي‌ عبدالقادر مينازوف‌ و عكس‌هايي‌ از او به‌ همراه‌ دوستان‌ و همكارانش‌ چاپ‌ شده‌ است‌. كتاب‌ به‌ زبان‌ و الفباي‌ فارسي‌ چاپ‌ و منتشر شده‌ است‌.

94. ديوان اشعار، ابوعبدالله جعفر بن محمد رودكي، به اهتمام رسول هاديزاده، علي محمدي خراساني، ناشر: پژوهشگاه فرهنگ فارسي تاجيكي سفارت جمهوري اسلامي ايران، دوشنبه 1387، شمارگان: 1000 نسخه، 614 صفحه.

زبان‌ و شعر رودكي‌ و رودكي‌شناسي‌ يكي‌ از حوزه‌هاي‌ بسيار پرطرفدار و مورد توجه‌ تاجيكان‌ است‌ و در اين‌ عرصه‌ تاجيكان‌ در حال‌ بررسي‌ و پژوهش‌ هميشگي‌ هستند. يكي‌ از آخرين‌ كارهاي‌ تاجيكان‌ دربارة‌ رودكي‌ چاپ‌ و انتشار دو مجلد 1 و 2 از دانشنامة‌ رودكي‌ بود كه‌ جلدهاي‌ ديگر آن‌ نيز به‌ زودي‌ منتشر خواهد شد. پيشتر به‌ اين‌ موضوع‌ اشاره‌ نموده‌ بوديم‌.

كتاب‌ حاضر نيز متن‌ علمي‌ و انتقادي‌، ديوان‌ اشعار رودكي‌ است‌ كه‌ به‌ كوشش‌ دو تن‌ از اديبان‌ سرشناس‌ و پركار تاجيك‌، پروفسور رسول‌ هادي‌زاده‌ و دكتر علي‌ محمدي‌ خراساني‌ تهيه‌ و منتشر شده‌ است‌.

گردآورندگان‌ دربارة‌ چگونگي‌ و روش‌ كار خود در گردآوري‌ ديوان‌ توضيحاتي‌ داده‌اند. در بخشي‌ از نوشتة‌ آنان‌ به‌ پيشينة‌ رودكي‌شناسي‌ در تاجيكستان‌ و ايران‌ اشاره‌ شده‌ و به‌ نقش‌ صدرالدين‌ عيني‌ و سعيد نفيسي‌ در اين‌ زمينه‌ اشاره‌ گرديده‌ است‌ و دربارة‌ سه‌ مجلد كتاب‌ «احوال‌ و اشعار ابوعبدالله‌ جعفر بن‌ محمد رودكي‌ سمرقندي‌» داوري‌ و ارزيابي‌ بسيار مثبتي‌ شده‌ است‌.

گردآورندگان‌ در بخشي‌ ديگر از نوشتة‌ خويش‌ توضيح‌ داده‌اند كه‌ در آماده‌سازي‌ ديوان‌ حاضر از روش‌ قياسي‌ استفاده‌ نكرده‌اند، چرا كه‌ به‌ گفته‌ آنان‌ روش‌ قياسي‌ چون‌ بيشتر براساس‌ ذوق‌ و سليقة‌ شخصي‌ است‌، نمي‌تواند چندان‌ علمي‌ باشد. البته‌ آنان‌ با آوردن‌ مثال‌هايي‌ بر اين‌ گفته‌ خود دليل‌ آورده‌اند.

مصححان‌ كتاب‌ توضيح‌ داده‌اند كه‌ اين‌ براي‌ نخستين‌ بار است‌ كه‌ متني‌ انتقادي‌ علمي‌ از ديوان‌ اشعار رودكي‌ منتشر مي‌شود و تا پيش‌ از اين‌ چنين‌ متني‌ چاپ‌ نشده‌ است‌. ضمن‌ آنكه‌ آنان‌ از مكتب‌ شناخته‌ شدة‌ روسي‌ در آماده‌سازي‌ اين‌ ديوان‌ سود جسته‌اند.

مصححان‌ در اين‌ چاپ‌ بيت‌هايي‌ را كه‌ فقط‌ از نظر وزن‌ و قافيه‌ يگانه‌ بوده‌اند ولي‌ به‌ لحاظ‌ معنوي‌ هيچ‌ ارتباطي‌ ميان‌ آنها نبوده‌ از ديگر اشعار تفكيك‌ نموده‌اند. آنان‌ همچنين‌ توانسته‌اند با استفاده‌ از پژوهش‌هاي‌ متأخر چند بيت‌ تازه‌ را در اين‌ ديوان‌ بگنجانند و نيز ترجيح‌ داده‌اند كه‌ شعرها را با ترتيب‌ حروف‌ تهجي‌ آخر بيت‌ها تنظيم‌ كنند.

كتاب‌ با الفباي‌ نياكان‌ به‌ چاپ‌ رسيده‌ كه‌ خوشبختانه‌ ايرانيان‌ و ديگر فارسي‌زبانان‌ جون‌ افغان‌ها به‌ راحتي‌ مي‌توانند آن‌ را بخوانند. در پايان‌ كتاب‌ نيز آوانويسي‌ اشعار با حروف‌ لاتين‌ آورده‌ شده‌ است‌.

95. پندارهاي اساطيري در ادبيات تاجيكي، پيدايش اساطير ادبي و شناخت آن در ادبيات تاجيكي، عبدالجبار رحماناف، ناشر: پژوهشگاه فرهنگ فارسي تاجيكي سفارت جمهوري اسلامي ايران در تاجيكستان، چاپ اول 1388، دوشنبه، 174 صفحه.

كتاب‌ حاضر پژوهشي‌ است‌ از آكادميسين‌ عبدالجبار رحمان‌اف‌ عزيزاويچ‌، اديب‌ و نقدنويس‌ تاجيك‌ كه‌ در سال‌ 1959 در كولاب‌ به‌ دنيا آمده‌ است‌. او سال‌ 1983 از دانشگاه‌ دولتي‌ ملي‌ تاجيكستان‌ فارغ‌التحصيل‌ شد و پس‌ از آن‌ در پست‌هاي‌ گوناگون‌ دولتي‌ و غيردولتي‌ خدمت‌ نمود. رحمان‌اف‌ در سال‌ 2000 موفق‌ به‌ دريافت‌ عنوان‌ پروفسوري‌ و در سال‌ 2008، به‌ دريافت‌ عنوان‌ علمي‌ آكادميك‌ آكادمي‌ علوم‌ جمهوري‌ تاجيكستان‌ شده‌ است‌.

اين‌ كتاب‌ در دو فصل‌ تدوين‌ شده‌ است‌. فصل‌ نخست‌ آن‌ از هفت‌ بخش‌ تشكيل‌ شده‌ و نويسنده‌ در هر يك‌ از بخش‌ها دربارة‌ اسطوره‌ در ادبيات‌شناسي‌ معاصر تاجيكي‌، باباجان‌ غفوروف‌ و اساطير شرق‌ باستان‌، پرستش‌ شخصيت‌ زن‌ در اساطير، نقش‌ اسطوره‌ در ادبيات‌ عهد سامانيان‌، اسطورة‌ ادبي‌ در جهان‌بيني‌ فردوسي‌، استعداد اسطوره‌پردازي‌، سوفوكل‌ و ايرژي‌ بيچكا و فرهنگ‌ تاجيكي‌ پژوهش‌هايي‌ نموده‌ و نتيجه‌گيري‌هاي‌ خويش‌ را مطرح‌ ساخته‌ است‌.

در فصل‌ دوم‌ كتاب‌ نيز كه‌ از يازده‌ بخش‌ تشكيل‌ گرديده‌، نويسنده‌ ادبيات‌ معاصر تاجيكي‌ را از زواياي‌ گوناگون‌ مانند: بينش‌ اساطيري‌ در شعر معاصر، بالندگي‌ ايجاد اساطيري‌ در نثر بديعي‌ تاجيكي‌، سهم‌ واحد اسراري‌ در فولكلورشناسي‌ تاجيكي‌، انسانگرايي‌ معماي‌ آيندة‌ ادبيات‌ و فرهنگ‌ و غيره‌ بررسي‌ كرده‌ است‌. كتاب‌ با الفباي‌ نياكان‌ به‌ چاپ‌ رسيده‌ است‌.

96. نامة پژوهشگاه، ويژهنامة موسيقي تاجيكي، سال هشتم، شمارة هجدهم، پژوهشگاه فرهنگ فارسي تاجيكي سفارت جمهوري اسلامي ايران، دوشنبه، 1388.

هجدهمين‌ شمارة‌ مجلة‌ نامة‌ پژوهشگاه‌ همانگونه‌ كه‌ در بالا به‌ آن‌ اشاره‌ شد ويژه‌نامة‌ موسيقي‌ تاجيكي‌ است‌ و شامل‌ 18 مقاله‌ از 17 اديب‌ و پژوهشگر تاجيك‌ است‌ كه‌ يكي‌ از آنها فراغت‌ عزيزي‌ داراي‌ دو مقاله‌ در اين‌ مجلد است‌.

پيشگفتار اين‌ شماره‌ از مجله‌ به‌ قلم‌ مديرمسئول‌ آن‌ آقاي‌ علي‌اصغر شعردوست‌ سفير كشورمان‌ در جمهوري‌ تاجيكستان‌ است‌ كه‌ در آن‌ اشاره‌اي‌ بسيار فشرده‌ به‌ موسيقي‌ كنوني‌ تاجيكان‌ و به‌ويژه‌ «شش‌ مقام‌» شده‌ است‌.

برخي‌ از مقاله‌هاي‌ چاپ‌ شده‌ در اين‌ شماره‌ و نام‌ نويسندگان‌ آنها چنين‌ است‌: «شهبازها، شهابف‌ها» جلال‌ اكرامي‌؛ «موسيقي‌ آهنگسازان‌ تاجيكستان‌» فيروز اولمس‌اف‌؛ «مكتب‌ صادرخان‌ و تشكل‌ موسيقي‌ ملي‌» سلطانعلي‌ خداي‌برديف‌؛ «جوابگوي‌ دعوت‌ تاريخ‌» محمدجان‌ شكوري‌؛ «نظام‌ تاريخي‌ تعليمي‌ موسيقي‌ سنتي‌ تاجيك‌» فراغت‌ عزيزي‌؛ «پيرامون‌ تاريخ‌ آثار آهنگسازان‌ تاجيكستان‌» بحرالنسا قابل‌اوا؛ «سخني‌ چند پيرامون‌ شش‌ مقام‌» اصل‌الدين‌ نظامي‌؛ «از ياد نمي‌رود…» رسول‌ هادي‌زاده‌؛ «هنرستان‌ عالي‌ موسيقي‌ تاجيكستان‌» نذيره‌ هدم‌آوا و چند مقالة‌ ديگر.

اين‌ شماره‌ از مجلة‌ نامة‌ پژوهشگاه‌ مي‌تواند مأخذ خوبي‌ براي‌ پژوهشگران‌ حوزة‌ موسيقي‌ و علاقمندان‌ به‌ تحولات‌ اين‌ رشته‌ در آسياي‌ مركزي‌ باشد.

مجله‌ مطابق‌ معمول‌ هميشه‌ با الفباي‌ نياكان‌ به‌ چاپ‌ رسيده‌ و در انتهاي‌ آن‌ چكيدة‌ مقالات‌ با الفباي‌ سيريليك‌ ارايه‌ شده‌ است‌.

97. نامة پژوهشگاه، فصلنامة پژوهشهاي ايران شناسي، ويژهنامة شرقشناسي در تاجيكستان، سال هشتم، شمارة 19، پائيز 1388، پژوهشگاه فرهنگ فارسي تاجيكي سفارت جمهوري اسلامي ايران، دوشنبه، 1388.

اين‌ شمارة‌ نامة‌ پژوهشگاه‌ نيز به‌ روال‌ هميشه‌ ويژه‌نامه‌اي‌ است‌ دربارة‌ جايگاه‌ شرق‌شناسي‌ در تاجيكستان‌. نخستين‌ نوشتة‌ اين‌ شماره‌ «سرمقاله‌»اي‌ است‌ از علي‌اصغر شعردوست‌ سردبير مجله‌ كه‌ در آن‌ خيلي‌ فشرده‌ و كوتاه‌ به‌ شرقشناسي‌، پيشينه‌ و خاستگاه‌ آن‌ و نيز توجه‌ به‌ اين‌ رشته‌ در تاجيكستان‌ و پيشگامان‌ آن‌ در آنجا اشاره‌ شده‌ است‌.

سپس‌ مقاله‌اي‌ به‌ نام‌ «دستاوردهاي‌ شرق‌شناسي‌ تاجيك‌» از كرامت‌الله‌ عالم‌اف‌ كه‌ خود يكي‌ از شرقشناسان‌ همروزگار ما است‌ به‌ چاپ‌ رسيده‌ است‌. پس‌ از آن‌ زندگي‌نامه‌ فشرده‌اي‌ از چند تن‌ از دانشمندان‌ تاجيك‌ كه‌ در شرق‌شناسي‌ از پيشگامان‌ بوده‌اند به‌ چاپ‌ رسيده‌ است‌ كه‌ از آن‌ ميان‌ مي‌توان‌ به‌ نام‌هاي‌ صدرالدين‌ عيني‌، باباجان‌ غفوراف‌، عبدالغني‌ ميرزايف‌، محمد عاصمي‌، اكبر تورسون‌زاده‌، حق‌نظر نظراف‌، مؤمن‌ قناعت‌ و… اشاره‌ نمود.

سپس‌ به‌ معرفي‌ شعبه‌هاي‌ انستيتو شرق‌شناسي‌ و ميراث‌ خطي‌ تاجيكستان‌ پرداخته‌ شده‌ و هر يك‌ از شعبه‌هاي‌ آن‌ توسط‌ يكي‌ از پژوهشگران‌ تاجيك‌ معرفي‌ گرديده‌ است‌. شعبه‌هايي‌ مانند: شعبة‌ متن‌شناسي‌، تحقيق‌ و نشر ميراث‌ خطي‌؛ شعبه‌ نگهداري‌ دستخط‌ها، كاركرد نسخ‌ خطي‌ و تهية‌ فهرست‌ها كه‌ نويسندة‌ اولين‌ مقاله‌ علي‌ محمد خراساني‌ و دومين‌ مقاله‌ قدرت‌ بيك‌ ايلچي‌ بيك‌اف‌ است‌.

ظاهر احراري‌ نويسندة‌ مقاله‌ «شعبة‌ ايران‌ و افغانستان‌»؛ غالب‌ غايب‌اف‌ نويسندة‌ مقاله‌ «شعبة‌ عرب‌شناسي‌»؛ امريزدان‌ علي‌ مردان‌اف‌ نويسندة‌ «شعبة‌ هند و پاكستان‌» و قاسم‌شاه‌ اسكندراف‌ نويسندة‌ «شعبة‌ تاريخ‌ و تحقيق‌ نزاع‌هاي‌ منطقه‌اي‌» هستند.

اين‌ شماره‌ از مجلة‌ نامة‌ پژوهشگاه‌ مرجع‌ بسيار خوبي‌ است‌ براي‌ پژوهشگران‌ ايراني‌ جهت‌ آشنايي‌ با شرق‌شناسان‌ تاجيك‌ و كارهاي‌ آنان‌.

مجله‌ با الفباي‌ نياكان‌ به‌ چاپ‌ رسيده‌ و در انتهاي‌ آن‌ چكيدة‌ مقالات‌ به‌ زبان‌ روسي‌ و نيز زبان‌ فارسي‌ باحروف‌ سيريليك‌ چاپ‌ شده‌ است‌.

بخارا 75، فروردین ـ تیر 1389