یادداشتی دربارۀ ستارۀ سرخ / ناصرالدین پروین
مجلة ماهانة ستارة سرخ با 12 شماره از فروردين ـ ارديبهشت 1308 تا دي 1310 (آوريل 1929 ـ دسامبر 1931) با نشاني وين اما در شهر آلماين لايپزيك به چاپ رسيده است. جز شمارههاي 9 و 10، ديگر شمارههاي اين مجله به صورت توأمان منتشر شدهاند.
ستارة سرخ ، به عنوان «ارگان مركزي فرقة كمونيست ايران» نشرية آرمانشناسي آن حزب ود كه در داخل كشور امكان فعاليت نداشت. با وجه به پنهان بودن حزب و قانون مطبوعات اتريش، شخصي به نام برنارد بلاوشتاين را به عنوان مدير آن معرفي ميكردند. پارهاي از منابع كمونيست، آوتيس ميكائليان معروف به آ. سلطانزاده را گردانندة ستارة سرخ شناساندهاند؛ اما احمدي ضمن اشاره به تعلق نشريه به جناح اكثريت حزب به رهبري سلطانزاده، حضور و دخالت مستقيم او را با دليلهايي رد كرده (احمدي، حميد. ديباچة تجديد چاپ: ستارة سرخ ارگان مركزي فرقة كمونيست ايران 1310 ـ 1308، به كوشش حمدي احمدي، نشر باران، سوئد 1993). بنابراين، تاكنون سردبير و عامل اداري و نفي نشريه معلوم نشده است. اكثر امضاهاي ستارة سرخ مستعارند. تنها، نامهايي همچون لاهوتي، م. سنجابي و آ. سلطانزاده واقعي است.
ستارة سرخ يك مقالة آغازين نيز زير عنوان «از طرف هيئت تحريريه» دارد كه در آن چنين ميخواينم:
كميتة مركزي فرقة كمونيست ايران نظر به تقاضا و تمايل بسياري از تشكيلات حزبي مصمم بود به طبع و نشر ارگان علمي حزبي اقدام نمايد تا اين كه اعضاء جوان حزب ما بتوانند از نزديك با مسائل علمي و عملي ماركسيزم و لنينيزم آشنا شوند […] . مانع عمدة اين كار، مثل هميشه فقدان وسايل مادي بود […] . هيئت تحريريه كه به نشر مجلة ستارة سرخ مبادرت ميكند، خود را موظف ميداند كه مقالات و ملاحظاتي را درج كند كه نه فقط راجع به حيات سياسي و اقتصادي و عمليات استعماري امپرياليستهاي انگليس در مملكت ما باشد، بلكه مسائل عمدة نهضت بينالمللي كمونيستي را هم تحت مطالعه و مباحثه قرار ميدهد؛ زيرا هيئت تحريريه لازم ميداند از هر حيث به تربيت صفوف حزبي در روح بينالمللي حقيقي كمك كند. در ضمن هيئت تحريريه مرتباً اطلاعات راجع به اوضاع ايران و خصوصاً اين كه كارگران و زارعين و صنعتكاران و عموماً تودة زحمتكش ايران چگونه كار و زندگي ميكنند، درج مينمايد. […] نظر به تعقيبات سخت و اختناق كامل آزادي و مطبوعات و نظر به رژيم ترور باورنكردني، كميتة مركزي تصميم گرفت كه موقتاً اين مجله را در خارجه طبع نمايد. هيئت تحريريه اميدوار است كه اين وضعيت مانع از انتشار وسيع مجلة ما و رابطة نزديك تودة حزبي و انقلابي با ادارة مجلة ما نباشد […] اگر مجلة ناچيز ما بتواند قسمتي به تشكيل و تربيت اين قواي جديدة انقلابي براي مهيا شدن و محو رژيم خونين رضاشاه پهلوي كمك كند، ما كاملاً به مقصد خود خواهيم رسيد.
ستارة سرخ ، افزون بر مقالههايي دربارة آرمان ماركسيسم ـ لنينيسم و توجيه كارهاي رژيم استاليني، نوشتارهاي بلندي دربارة جامعه و سياست و گزارشهاي مفصلي در همين بارهها در بر داشت. سرودههاي آرمانخواهانه نيز از لاهوتي و ا. كارگر در ستون «ادبيات رنجبري» يا «ادبيات كارگري» ميآورد. نشريه با همة منابع قدرت حاكم بر ايران ميجنگيد و روزنامة داخل كشور را نيز يكسره سرسپردة رژيم رضاشاهي معرفي ميكرد. شاكري، علت تعطيل ستارة سرخ را بيشتر ناشي از سياستهاي استاليني ميداند تا تحريك مقامهاي ايران (شاكري، خسرو. «درآمد» در: اسناد تاريخي جنبش كارگري ] و [ سوسيال دموكراسي و كمونيستي ايران، ج 9، ص 100).
روي جلد ستارة سرخ بسيار ساده است و حروفچيني شده است. نشاني را چنين اعلام ميكردند: B. Blauatein, Wien VIII, Postfach 65 و همچنان كه گفتيم، مجله در شهر لايپزيك آلمان و در اين چاپخانه به چاپ ميرسيد: Haag-Drugulin A,G .
ستارة سرخ با حدود 42 صفحة يكستوني به اندازه 25*17 چاپ ميشد و به ندرت عكس نيز داشت. تكشمارة آن براي ايران 2 قران و دهشاهي و به صورت دو شمارهاي 5 قران و براي «خارجه» به ترتيب 25 و 50 سنت امريكايي بود. بهاي اشتراك يكساله را براي ايران 3 تومان و براي ديگر كشورها 3 دلار اعلام ميكردند.
تاكنون هيچ نسخهاي از ستارة سرخ در كتابخانههاي ايران شناسايي نشده است. نسخههايي از آن در كتابخانة لنين (مسكو)، دو كتابخانة وابسته به آكادمي علوم جمهوري آذربايجان (بادكوبه) وجود دارد. افزون بر اين، 10 شماره از 12 شمارة آن در اروپا به كوشش حميد احمدي (ياد شده) و چند شماره هم به كوشش خسرو شاكري در همان جا تجديد چاپ شده است.
كتابشناسي افزودة ستارة سرخ
مهراد، نفوذ مسالمتآميز…، ص 397 / رستموا، صص 68 ـ 109 / فون بلوشر، ويپرت. سفرنامة بلوشر، ترجمة كيكاوس جهانداري، خوارزمي 1363، ص 155 / فهرست بادكوبه، رديف 827.
قابل توجه استاد توجه:
ـ كتاب آقاي مِهراد آلماني است و شايد به فارسي ترجمه شده باشد.
ـ منظور از فهرست بادكوبه، فهرست روزنامهها و مجلهها به خط فارسي و عربي است كه در جمهوري آذربايجان وجود دارد. تمامش در كتاب آقاي جعفري خانقاه آمده: دو قرن با مطبوعات فارسي زبان خارج از كشور.
ـ منظور از رستموا، كتابي از اين خانم است با عنوان مطبوعات مهاجر كمونيست كه در بادكوبه به فارسي چاپ شده است.
بخارا 74، بهمن و اسفند 1388