ادای دین به همایون صنعتی زاده / علی دهباشی

شماره 72 در مراحل پايانى كار بود كه همايون صنعتى‏زاده، از مردان تأثيرگذار در عرصه فرهنگ دوران ما، پس از يك دوره بيمارى درگذشت. مصمم شديم ظرف مدت بيست روز – فعلاً – يادنامه مختصرى به مطالب مجله بيفزاييم. اما هرچه پيش رفتيم حجم گسترده‏ترى از مقالات درباره زندگى و اثرات فرهنگى، اجتماعى، ادبى و تحقيقاتى همايون صنعتى‏زاده به دستمان رسيد كه بيش از هفتصد صفحه است. حروفچينى و آماده‏سازى اين مقالات چندين ماه فرصت مى‏خواست. بنابراين تعدادى از مقالات را براساس تاريخ دريافت آنها در اين يادنامه منتشر كرده‏ايم. هفده مقاله‏اى كه بعداً به دست ما رسيد براى چاپ در يادنامه‏اى در نظر گرفته شده كه به صورت كتاب در اولين سالگرد درگذشت آن مرحوم منتشر خواهد شد.

همين جا اشاره كنم كه آنچه همايون صنعتى در هر مرحله از زندگيش انجام داد، كارهايى بودند كه اجراى آنها حتى از ديد بسيارى از صاحب‏نظران هم غيرممكن مى‏نمود. صنعتى‏زاده مرد عملى ساختن افكار بديع و كارهاى دشوار بود. از ايجاد چاپخانه‏هاى بزرگ تا صيد مرواريد و سرانجام راه‏اندازى مجموعه گلاب زهرا در ارتفاعات لاله‏زار كرمان كه هر كدام حكايتى خواندنى و شنيدنى دارد. در يك كلام او تا آخرين روزهاى زندگيش در فكر اعتلا و گسترش فعاليت‏هاى فرهنگى و اجتماعى بود و دارايى‏هايش را وقف امورى كرد كه مردم اين سرزمين به‏ويژه در منطقه كرمان نيازمندش بودند.

تا زمانى كه مجله آينده منتشر مى‏شد، همايون صنعتى‏زاده مقالاتش را فقط در آن نشريه وزين و ماندگار منتشر مى‏كرد. در طى نوزده سال اخير ما اين افتخار را داشتيم كه در كِلك و پس از آن بخارا ناشر انحصارى مقالات، ترجمه‏ها و سروده‏هاى آن زنده‏ياد باشيم.

مقالات بخش يادنامه شامل جنبه‏هاى گوناگون زندگى همايون صنعتى‏زاده و وقايع و شرايطى است كه وى در دوران مختلف زندگيش با آنها روبرو بوده. بسيارى نكته‏ها از زندگى او را براى اولين بار در مقالاتى به قلم: ايرج افشار، ابراهيم گلستان، منوچهر ستوده، عبدالرحيم جعفرى، احمد اقتدارى، محمد ابراهيم باستانى پاريزى، پرويز كلانترى، سيروس على‏نژاد و… خواهد خواند. همچنين تعداد 118 نامه از مكاتبات صنعتى‏زاده به ايرج افشار را كه در طى چهاردهه نوشته شده است، مطالعه خواهيد كرد. اهميت اين نامه‏ها، حداقل در بررسى بخشى از محتواى آنها، پى بردن به دغدغه‏ها و مسائل ذهنى صنعتى‏زاده نسبت به سرزمين ايران است كه او عاشقانه به فرهنگ، تاريخ و ادبياتش عشق مى‏ورزيد. و همچنين بيانگر روابط فرهنگى و عاطفى يك دوستى هفتاد ساله است. گفتنى‏ها را از ديدارهاى با ايشان در تهران و كرمان در مقاله‏اى به همراه ساير مقالات در كتاب يادنامه به چاپ خواهيم رساند.

از نويسندگانى كه چاپ مقالاتشان به علت كثرت صفحات به شماره آينده موكول شد، پوزش مى‏خواهيم