نشریه مطالعات ایرانی / یاسمین ثقفی

    Iranian Studies

    Editor : Homa Katuzian

    University of Oxford

    Routledge Publication

    Volume 41 Number 5, December 2008

 

 شمارة‌ پنجم‌ از سري‌ چهل‌ و يكم‌ نشرية‌  مطالعات‌ ايراني‌ ، چاپ‌ انتشارات‌ روتلِج‌ در شهر آكسفورد انگلستان‌، در ماه‌ دسامبر 2008 منتشر شده‌ است‌. اين‌ نشريه‌ كه‌ متعلق‌ به‌ انجمن‌ بين‌المللي‌ مطالعات‌ ايراني‌ است‌ و سردبيري‌ آن‌ را آقاي‌ دكتر همايون‌ كاتوزيان‌ بر عهده‌ دارد، پنج‌ نوبت‌ در سال‌ انتشار مي‌يابد. آخرين‌ شمارة‌ اين‌ نشريه‌ در سال‌ 2008، شامل‌ شش‌ مقاله‌ و معرفي‌ چند كتاب‌ است‌.

 عناوين‌ و چكيدة‌ مطالب‌، به‌ ترتيب‌، عبارتند از :

 حكومت‌ قانون‌ : مقايسه‌اي‌ بين‌ ايران‌ باستان‌ و يونان‌ باستان‌  هايده‌ صالحي‌ اصفهاني‌، نويسندة‌ مقاله‌، آن‌ را چنين‌ آغاز مي‌كند: «امپراتوران‌ ايران‌ باستان‌ مظهر خدايگان‌ بودند و حكومتي‌ خودكامه‌ را اعمال‌ مي‌كردند. حال‌ آنكه‌ يونان‌، كه‌ از قرن‌ ششم‌ تا چهارم‌ پيش‌ از ميلاد رقيب‌ سرسخت‌ ايران‌ به‌ شمار مي‌رفت‌، از حكومت‌ قانون‌ بهره‌مند بود.» وي‌ ضمن‌ اشاره‌ به‌ برخي‌ منابع‌ تاريخي‌ و پژوهشي‌ دربارة‌ اين‌ دو سرزمين‌، چارچوب‌ تحليل‌ خود را بر اساس‌ نظرية‌ دولت‌ يُرام‌ بارزل‌ قرار مي‌دهد؛  Y. Barzel, ATheory of the State  و دلايل‌ تفاوت‌ نظام‌هاي‌ سياسي‌ در اين‌ دو سرزمين‌ را طي‌ قرون‌ ششم‌ تا چهارم‌ پيش‌ از ميلاد، بيش‌ از هر چيز، ناشي‌ از شرايط‌ جغرافيايي‌ هر يك‌ از آنها مي‌داند؛ كه‌ در يونان‌ سبب‌ ايجاد دولت‌ شهرهاي‌ مستقل‌ شد، اما در ايران‌ روستاهاي‌ دورافتاده‌اي‌ را پديد آورد كه‌ هر چند وقت‌ يكبار مورد تهاجم‌ قبايل‌ چادرنشين‌ واقع‌ مي‌شدند. ديگر اينكه‌ وسعت‌ سرزمين‌ و تنوع‌ اجتماعي‌ و اقتصادي‌ در ايران‌ باعث‌ شرايط‌ ناپايداري‌ شد كه‌ نتيجه‌اش‌ حكومت‌ خودكامه‌ بود. اما در يونان‌ گروه‌هاي‌ اجتماعي‌ با منافع‌ مشترك‌ اقتصادي‌، مذهبي‌ و… حكومت‌ قانون‌ را تثبيت‌ كردند. تجارت‌ دريايي‌ و امكان‌ سود بردن‌ از مزاياي‌ قاچاق‌ كالا از عوامل‌ مؤثري‌ بود كه‌ در يونان‌ باعث‌ استقلال‌ افراد شد، در حالي‌ كه‌ در ايران‌ نبض‌ تجارت‌ و اقتصاد همواره‌ به‌ دست‌ فرمانروياني‌ بود كه‌ در قبال‌ حفظ‌ امنيت‌، از افراد ماليات‌ مي‌گرفتند و براي‌ بقاي‌ قدرت‌ خود ثروت‌ و آزادي‌ آنان‌ را محدود مي‌نمودند. نويسنده‌ در پايان‌ خاطرنشان‌ مي‌كند كه‌ نتيجه‌گيري‌ او نمي‌تواند قطعي‌ باشد، اما پاسخي‌ است‌ به‌ سؤالي‌ كه‌ همواره‌ در مطالعات‌ تاريخي‌ دربارة‌ مقايسة‌ شرق‌ و غرب‌ مطرح‌ بوده‌ است‌.

 تفكر و نقش‌ آيت‌الله‌ حسين‌ علي‌ منتظري‌ در سياست‌ ايران‌ ـ پس‌ از سال‌ 1979 مقاله‌اي‌ است‌ به‌ قلم‌ شاهروق‌ اخوي‌ كه‌ در آن‌ به‌ آراي‌ آيت‌الله‌ منتظري‌ و حاميان‌ و مخالفان‌ آن‌ مي‌پردازد.

 «مظهر تجلي‌ روح‌ ايراني‌»: حافظ‌ و پديدار شدن‌ موج‌ ملي‌گرايي‌ شعر فارسي‌ ؛ علي‌ فردوسي‌ نام‌ اين‌ مقاله‌ را از كتابي‌ با عنوان‌  حافظ‌ ـ تشريح‌  كه‌ عبدالحسين‌ هژير در سال‌ 1928 ميلادي‌ نوشته‌ است‌، وام‌ گرفته‌: «اگر مي‌خواهيد ايران‌ را بشناسيد، ديوان‌ حافظ‌ را بخوانيد ـ او مظهر تجلي‌ روح‌ ايراني‌ است‌.» بنا به‌ نظر نويسنده‌، هر چند چنين‌ تلقي‌اي‌ را اولين‌ بار ادوارد براون‌ مطرح‌ ساخته‌، اما تا پيش‌ از اين‌ تاريخ‌ در هيچ‌ سند مكتوبي‌ دربارة‌ شعر حافظ‌ چنين‌ برداشت‌ آييني‌ ـ ملي‌ وجود ندارد. آنچه‌ هژير مي‌نويسد نتيجة‌ جنبشي‌ است‌ كه‌ گروهي‌ از نخبگان‌ و روشنفكران‌ ايراني‌، پس‌ از انقلاب‌ مشروطه‌ در سال‌ 1906، آغاز كردند؛ ايشان‌ برداشت‌ جديد و غيرمتعارفي‌ از آثار شعرا و نويسندگان‌ كهن‌ فارسي‌ مطرح‌ نمودند و آن‌ را در خدمت‌ ايجاد مفهوم‌ مشترك‌ ملّيت‌ ايراني‌ درآوردند. اما از ميان‌ همة‌ پيامبران‌ ملّي‌، آنكه‌ بيش‌ از ديگران‌ مظهر تجلي‌ روح‌ ايراني‌ شناخته‌ شد، حافظ‌ بود. در اين‌ مقاله‌ علاوه‌ بر بررسي‌ بخش‌هايي‌ از كتاب‌  حافظ‌ ـ تشريح‌ ، به‌ منابع‌ متعددي‌ دربارة‌ مفاهيم‌ عرفاني‌ اشعار حافظ‌ و همچنين‌ پژوهش‌هاي‌ ادبي‌ و تاريخي‌ مربوط‌ به‌ آن‌ اشاره‌ شده‌ است‌. نتيجه‌گيري‌ نهايي‌ از اين‌ قرار است‌ كه‌ اگر امروز، پس‌ از گذشت‌ سه‌ ربع‌ قرن‌ از ابتكار هژير در بكار بردن‌ چنين‌ تعبيري‌، شاهد آن‌ هستيم‌ كه‌ اشعار حافظ‌ گروه‌هاي‌ مختلف‌ اجتماعي‌ را از متعصب‌ترين‌ مذهبيان‌ تا سرسخت‌ترين‌ سكولارها، به‌ خاطر احساسات‌ مشترك‌ ملي‌ به‌ دور هم‌ جمع‌ مي‌كند، نشانگر موفقيت‌ نسل‌ پس‌ از انقلاب‌ مشروطه‌ در بازتعريف‌ ميراث‌ كهن‌ در غالب‌ مفهوم‌ ملّيت‌ ايراني‌ است‌.

محمدعلی همایون کاتوزیان ( عکس از علی دهباشی)

 به‌ سوي‌ يك‌ جهت‌گيري‌ ضد غربي‌ : گفتمان‌ اقتصادي‌ ايران‌ در انقلاب‌ 1979 ، اِواليلا پسران‌،  Evaleila Pesaran  ، نويسندة‌ مقاله‌، با اشاره‌ به‌ وقايع‌ تاريخي‌ نظير انعقاد عهدنامة‌ گلستان‌ و تركمن‌چاي‌، تحريم‌ امتياز تنباكو و همچنين‌ استناد به‌ انديشه‌هاي‌ كساني‌ چون‌ جلال‌ آل‌احمد، خليل‌ ملكي‌، علي‌ شريعتي‌ و… به‌ سابقة‌ تفكر ضدغربي‌ و گرايش‌ به‌ استقلال‌ اجتماعي‌ و اقتصادي‌ در ايران‌ مي‌پردازد و سپس‌ گفتمان‌ اقتصادي‌ دوران‌ انقلاب‌ 1979 ايران‌ را بررسي‌ مي‌كند كه‌ براساس‌ اقتصاد دولتي‌ و حداقل‌ رابطة‌ اقتصادي‌ با كشورهاي‌ غربي‌ شكل‌ گرفت‌ و به‌ تدوين‌ اصول‌ 44، 81 و 82 قانون‌ اساسي‌ انجاميد. اما گرچه‌ پيشينة‌ انديشه‌ها و جنبش‌هاي‌ ضدغربي‌ در ميان‌ علما، بازاريان‌ و سكولارهاي‌ ملي‌گراي‌ ايراني‌ به‌ دوران‌ قاجار باز مي‌گردد، تنها پس‌ از سال‌ 1953 بود كه‌ عقايد شيعي‌ عدالت‌ اجتماعي‌ و افكار ماركسيستي‌ ـ لنينيستي‌ ضد امپرياليسم‌ با ملي‌گرايي‌ تركيب‌ شد و چنين‌ شيوة‌ قدرتمندي‌ را كه‌ مبتني‌ بر گفتمان‌ جديدي‌ از استقلال‌ اقتصادي‌ بود به‌ وجود آورد.

 دنياي‌ رمان‌هاي‌ زنان‌ نويسندة‌ كُرد ، هاشم‌ احمدزاده‌ در اين‌ مقاله‌ به‌ معرفي‌ رمان‌ كُردي‌، به‌ عنوان‌ يك‌ ژانر ادبي‌ كه‌ از سال‌ 1935 به‌ وجود آمده‌، مي‌پردازد و بخصوص‌ تلاش‌ مي‌كند آثار زنان‌ نويسندة‌ كرد را كه‌ در سال‌هاي‌ اخير به‌ اين‌ ژانر پيوسته‌اند مورد بررسي‌ قرار دهد و ويژگي‌هاي‌ متمايزي‌ از قبيل‌ سبك‌ و مضمون‌ براي‌ آنها قائل‌ شود. نويسندگاني‌ كه‌ او آثارشان‌ را بررسي‌ مي‌كند به‌ سه‌ گروه‌ تقسيم‌ مي‌شوند: زناني‌ كه‌ از كردستان‌ عراق‌ مهاجرت‌ كرده‌اند و حداقل‌ پانزده‌ سال‌ است‌ كه‌ ساكن‌ اروپا هستند؛ مانند مهاباد قره‌داغي‌ نويسندة‌ رمان‌  كوچ‌ ، زناني‌ كه‌ ساكن‌ كردستان‌ عراق‌ هستند و تنها رمان‌ منتشر شده‌ از ايشان‌  الوان‌  نام‌ دارد و نويسنده‌اي‌ به‌ نام‌ اهلام‌ منصور،  Ehlam Mansur  ، آن‌ را نوشته‌، و بالاخره‌ زناني‌ كه‌ در كردستان‌ ايران‌ زندگي‌ مي‌كنند؛ مانند نسرين‌ جعفري‌، نويسندة‌ رماني‌ كه‌ نام‌ آن‌ به‌ فارسي‌ «بلند و كوتاه‌» معنا مي‌دهد. احمدزاده‌ بر آن‌ است‌ كه‌ آنچه‌ بيش‌ از هر چيز از شخصيت‌پردازي‌ رمان‌ها برداشت‌ مي‌شود، كرد بودن‌ ايشان‌ يعني‌ قوميتشان‌ است‌ نه‌ جنسيتشان‌. بنابراين‌ با خواندن‌ آنها نمي‌توان‌ فهميد كه‌ آيا آنان‌ موفق‌ شده‌اند از هنجارهاي‌ رايج‌ جامعه‌شان‌ فراتر روند، به‌ ساختارشكني‌ بپردازند و با ذهنيت‌ غالب‌ مردانه‌ مقابله‌ كنند يا خير. بنابراين‌ اهميت‌ نوشته‌ شدن‌ و انتشار اين‌ رمان‌ها تنها مي‌تواند در اين‌ باشد كه‌ زنان‌ كُرد در عرصه‌اي‌ شروع‌ به‌ فعاليت‌ نموده‌اند كه‌ مدت‌هاست‌ در تسلط‌ مردان‌ قرار دارد.

 روزنامه‌نگاري‌ ايراني‌ و قانون‌ قرن‌ بيستم‌ ، حسين‌ شهيدي‌ تاريخچة‌ پيدايش‌ مطبوعات‌ در ايران‌ را از ماه‌ مي‌ 1837، زماني‌ كه‌ ميرزا صالح‌ شيرازي‌  كاغذ اخبار  را در ايران‌ منتشر ساخت‌، دنبال‌ كرده‌ تا به‌ بررسي‌ جزئيات‌ قوانيني‌ بپردازد كه‌ براي‌ اولين‌ بار در ماه‌ اكتبر 1907 در ارتباط‌ با مطبوعات‌ و جرايد وضع‌ شد و از آن‌ پس‌ در هر دوره‌اي‌ صورت‌ تازه‌اي‌ يافت‌. اما بُعد ديگر اين‌ جريان‌ عدم‌ رضايتي‌ بود كه‌ گاهي‌ حتي‌ بدون‌ تشكيل‌ محكمه‌ و استناد به‌ قانون‌، به‌ تعطيلي‌ يك‌ روزنامه‌ مي‌انجاميد. تا جايي‌ كه‌ ملك‌الشعراي‌ بهار كه‌  نوبهار  را منتشر مي‌ساخت‌، روزي‌ در صحن‌ مجلس‌ جمله‌اي‌ با اين‌ مضمون‌ گفته‌ بود؛ از انقلاب‌ مشروطه‌ تا به‌ حال‌ روزي‌ نبوده‌ كه‌ دولت‌ و مطبوعات‌ از هم‌ رضايت‌ داشته‌ باشند. بررسي‌ قوانين‌ حاكم‌ بر مطبوعات‌، در اين‌ مقاله‌، دوران‌ حكومت‌ پهلوي‌ و سپس‌ ساليان‌ پس‌ از انقلاب‌ را نيز دربر مي‌گيرد و در پايان‌ به‌ اين‌ نتيجه‌گيري‌ مي‌رسد كه‌ وجود فضاي‌ باز بيش‌ از هر چيز ديگر در تدوين‌ و حاكم‌ شدن‌ قوانيني‌ كه‌ منافع‌ همگان‌ را در نظر گيرد، مؤثر است‌.

 از جمله‌ كتاب‌هايي‌ كه‌ در اين‌ شماره‌ معرفي‌ شده‌اند :

 On the History of Iranian Archeology

 تاريخ‌ باستان‌شناسي‌ ايران‌ ، نوشته‌ نادر نصيري‌ مقدم‌، 433 ص‌

 Editions Connaissances et Savoir, 2004

 Multiple Modernities, Civil Society and Islam : The Case of Iran and Turkey

 تجدد چندگانه‌، جامعه‌ شهري‌ واسلام‌: وضعيت‌ ايران‌ وتركيه‌ ، نوشته‌ مسعودكمالي‌، 293 ص‌

 Liverpool : Liverpool University Press, 2006

 Iran Awaking : A Memoir of Revolution and Hope

 ايران‌ بيدار مي‌شود: خاطره‌اي‌ از انقلاب‌ و اميد ، نوشتة‌ شيرين‌ عبادي‌، 232 ص‌

 New York : Random House, 2006

 Zoor khane, History and Techniques of the Ancient Martial Art of Iran

 زورخانه‌، تاريخ‌ فن‌ و هنر جنگاوري‌ در ايران‌ باستان‌ ، نوشتة‌ دي‌. اچ‌. لوئي‌ جنديك‌، 113 ص‌.

 D. H.Luijendijk, Boudler, Co: Paladin Press, 2006