برای کشف فرهنگ ایران یک عمر کم است/ مریم محمدی

foltz

پنج‌شنبه‌ای دیگر. صبح بهاری 3 اردیبهشت ماه 94، ساعت 9 صبح در کتابفروشی آینده و این‌بار جلسۀ «دیدار و گفتگو با استاَدان و بزرگان فرهنگ و ادب ایران» به ریچارد فولتز، ایران‌شناس کانادایی، اختصاص داشت. او که متولد ایالت اهایو در امریکاست، دکترای خود را در رشتۀ تاریخ و مطالعات خاور میانه از دانشگاه هاروارد دریافت کرد و پس از سال‌ها ‌تدریس بخش ایران‌شناسی را در دانشگاه کنکوردیا (Concordia University) در مونترال تأسیس نمود. فولتز از ده سال پیش تا کنون نیز استاد گروه علوم دین این دانشگاه است.

در آغاز جلسه علی دهباشی از حضور دکتر فولتز و همسرشان خانم مانیا سعدی نژاد، نقاش و متخصص اساطیر ایران و استاد دانشگاه کنکوردیا، تشکر کردند که به‌رغم فرصت کم و سفر کوتاه‌مدتشان به ایران دعوت مجلۀ بخارا و کتاب‌فروشی آینده را پذیرفتند. آقای دهباشی افزودند که: خوشبختانه تعدادی از مقالات و دو کتاب دکتر فولتز، به نام‌های دین‌های جادۀ ابریشم و گذار معنویت از ایران‌ زمین به فارسی ترجمه شده‌ است و دوستان تا حدی با ایشان و آثارشان آشنا هستند. از این فرصت استفاده می‌کنیم تا آشنایی‌مان را با زمینه‌های مطالعاتی و تحقیقاتی ایشان گسترده‌تر کنیم.

برای شروع خوب است که از آشناشدنتان با زبان فارسی و ایران برایمان بگوئید. از چه تاریخی با زبان فارسی و ایران آشنا شدید؟

آشنایی من با زبان فارسی به زمانی دور باز می‌گردد. به حدود 30 سال پیش که در امریکا دانشجو بودم. در آن زمان تعداد ایرانی‌ها در شهری که من تحصیل می‌کردم زیاد بود. در دانشگاه هم چند دوست ایرانی داشتم و نسبت به فرهنگ و زبانشان کنجکاو شده بودم. اتفاقاً دانشگاه هم برنامه‌هایی به زبان فارسی داشت. من هم تصمیم گرفتم در یکی از این کلاس‌ها ثبت‌نام کنم. آشنایی من از اینجا شروع شد و هنوز هم ادامه دارد. خیلی زود دریافتم که معماری و نقاشی هند و مغول که به آن‌ها علاقه‌مند بودم ریشۀ ایرانی دارند. البته این اول باعث تعجب من شد، ولی بعد که بیشتر پیش رفتم ایران برایم جالب‌تر از هند شد. از آن زمان به بعد همواره در حال کشف فرهنگ و زبان غنی ایران هستم و گمان می‌کنم برای بررسی درست و دقیق این فرهنگ یک عمر کم است و باید چندین بار زندگی کرد.

پروفسور ریچارد فولتز
پروفسور ریچارد فولتز

بعد از این آشنایی مقدماتی و ثبت‌نام در آن کلاس که فرمودید، چطور این مسیر را ادامه دادید و از کجا این مسئله برایتان جدی شد؟

پس از پایان آن دوره من هنوز برای ادامۀ تحصیل در رشته‌ای خاص تصمیم قطعی نگرفته بودم. معلمم در این زمینه نقش مهمی داشت و اصرار کرد که من ایران‌شناسی بخوانم.