قلم رنجه (8)/ بهاءالدین خرمشاهی

قرآن ـ سرای تهران
مهمترین دارایی قدسی و معنوی یک میلیارد و ششصدوپنجاه میلیون مسلمان امروز جهان قرآن کریم است. هیچ کتابی اعم از قدسی و عرفی در فرهنگ بشری نیست که تاریخ جمع و تدوینش به روشنی آن باشد. هر صاحبدلی که منبع دسترس و امروزین ـ نوشته شده بر مبنای کهنترین و معتبرترین منابع فریقین [در فرقة بزرگ اسلام: اهل سنت و شیعه که البته هر کدام از آنها چندین و چند فرقه و نحله دارد] ـ میخواهد یا به تاریخ قرآن تألیف شادروان محمود رامیار، یا پژوهشی در تاریخ قرآن اثر دکتر محمدباقر حجتی، یا قرآن شناخت و نیز پیوستههای ترجمة این بنده از قرآن کریم (قطع رحلی) مراجعه فرماید.
و دریغا که ما ـ همچنین برادران و خواهران اهل سنت ـ اطلاعات ناچیزی در این زمینه داریم.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی توجه تازهای در ایران و جهان به این کتاب آسمانی که به عینالفاظ و حیاتی است پیدا شده است. در این سیوسه سال بیش از چندین قرن پیش از آن، به ویژه در ایران، آثار قرآن پژوهی نوشته شده است، و نزدیک به ده قرآن نفیس ـ اعم از قدیمی، یا نو نوشته و خوشش نوشته به طبع رسیده است.
قرآن کریم به حدود 200 زبان ترجمه شده [که در قیاس با 2000 و بیشتر ترجمة کتاب مقدس (عهدین) اندک مینماید]. ما نزدیک به 1100 ترجمة فارسی از قرآن مجید به زبان فارسی، از قرن سوم تا امروز، و بلکه تا امسال داریم. فهرستگان نزدیک به نهصد ترجمة کهن، که همه تحتاللفظی است، به همت آقای علیصدرایی خویی تدوین شده و از سوی مؤسّسة ترجمان وحی [= مرکز پیشین ترجمة قرآن به زبانهای خارجی در قم به مدیریت قرآنپژوه برجسته حجةالاسلام و المسلمین محمد نقدی] یک دهه پیش به طبع رسیده است. در یکصد سال اخیر، از چند سال پیش از انقلاب مشروطه تا امسال در حدود 90 ترجمة فارسی امروزین از قرآن انتشار یافته است.
یعنی از کهنترین آنها: ترجمة بصیرالملک شیبانی، معاصر و معاشر ناصرالدینشاه، تا جدیدترین که ترجمة برادر دانشمندم استاد دکترغلامعلیحدّاد عادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی و مدیر دانشنامة جهان اسلام است. بنده بررسی و نقد 39 ترجمه را، از این میان، در کتاب بررسی ترجمههای امروزین فارسی قرآن کریم آوردهام (چاپ همان مؤسسة ترجمان وحی).
بحث مفصّلی نیز دربارة ترجمههای قرآن به اغلب زبانهایی که ترجمه شده در دانشنامة قرآن و قرآن پژوهی [2 جلد، 2400 صفحه با شامل 3600 مقاله، به کوشش اینجانب و با همکاری 17 نفر از قرآنپژوهان امروز، چاپ سوم، انتشارات «دوستان»، 1389] آمده است.
بیش از پانزده سال است که هر ساله، به همت سازمان اوقاف، مسابقات بینالمللی حفظ، قرائت و تفسیر قرآن در ایران برگزار میشود. و نزدیک به همین مدت هر ساله، به همت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نمایشگاه قرآن، در سراسر ماه رمضان برپا میگردد که از جمله در آن آثار قرآن پژوهی فارسی، عربی و انگلیسی [و احمتالاً زبانهای دیگر] هماره با هنرهای چندگونه و چندین گانة قرآنی، و قرآنهای نفیس خطی و چاپی برای تماشا یا فروش عرضه میگردد.
همچنین چندین نشریة قرآنی داریم که مشهورترین آنها: پژوهشهای قرآنی. بینات، و ترجمان وحی است.
نقش و نفوذ قرآن در زندگی فرهنگی و روزمرة ما مسلمانان وصف ناپذیر است. [نگاه کنید به کتاب قرآن در زندگی و فرهنگ عامه، به قلم نگارندة این سطور، که همین ایام از سوی مؤسسة فرهنگی دانش و اندیشة معاصر چاپخش شده است.
در چندین زمینة فرهنگی، خبر برنامهریزی تأسیس «قرآن، سرای تهران» هر دوستدار قرآن و معارف اسلامی را به وجد میآورد. حامی و بنیانگذار ین بنای عظیم و شهرک قرآنی، شرکت توسعة فضاهای فرهنگی، وابسته به شهرداری تهران ـ به مدیریت آقای دکتر اکبر تشکرینیا ـ است.
محل قرآن ـ سرا در اراضی عباسآباد، بین مصلّا و ساختمان فرهنگستانها و کتابخانة ملی و باغ هنر است. مساحت آن 68 هزار متر مربع [به تقریب 340×200 متر] و زیر بنای آن، از آنجا که چند طبقه است. بیش از مساحت آن است. طراح اصلی و معمار عالی آن سرکار خانم دکتر فرشید موسوی هستند که جمعی از معماران دهة مسؤلان با ایشان همکاری دارند.
اینک چند نکته که به ذهن ساده و غیر فنیام رسیده است، به مدلول شعر سعدی: گاه باشد که کودکی نادان/ به غلط بر هدف زند تیری یا شعر حافظ:
از هر کرانه تیر دعا کردهام روان | باشد کز آن میانه یکی کارگر شود |
عرضه میدارم.
- نخست دربارة تأمین اعتبار آن باید گفت: در کشور ما و شهر تهران. سابقه دارد که کارهای عظیم با مشکلات مالی مواجه میشود، که یک نمونة آن تنزدن از پرداخت یک میلیارد دلار برای گسترش متروست که چند سال است با وجود تصویب مجلس و ابلاغ آن به دولت، دولتآن را جدی نمیگیرد، و همچنان معوق و معلق مانده است. تأمین خاطر دستاندرکاران به اندازة تأمین بودجه اهمیت دارد. یک پیشنهاد ساده آنکه چون این طرح کلان، هممذهبی و هم ملی است و یادگار و یادمانی از امروز برای دههها و سدههای آینده و نسلهای پیایی خواهد بود. میتوان روی کمکهای مؤسسات خیریه و بیش از آن کمکهای مردمی هم به شرط اطلاعرسانیها و صلای عام و خاص ـ حساب کرد. و میتوان با وزارت دارایی و دولت به توافق رسید که برای تشویق در این امر، نوعی معافیت مالیاتی برای سایر درآمدها یا فعالیتهای اشخاص حقیقی و حقوقی قائل شوند.
- یکی از مهمترین مسائل. چند منظوره ساختن این بناست. اولاً با اینکه این بنا به صورت سرا ـ بستان [= بنا ـ باغ] درست میشود. نباید از بیم آنکه غیراسلامی/ ایرانی، و به صورت فرنگی درآید، لزوماً باید یک ـ دو طبقه باشد. پیشنهاد من این است که هم از آغاز طرح آن را هشت تا ده طبقه بریزند. حتی سه ـ چهار طبقة زیرزمینی هم علاوه بر آنها برای ساختن پارکینگها در نظر بگیرند. پارکینگها باید جمعاً بیش از هزار خودرو را پوشش دهد. اگر مراجعان خودروها را در خیابانهای پیرامون این شهرک قرآنی پارک نکنند ـ یعنی ناچار نباشد پارک کنند ـ از هر نظر زیبندهتر است. آری در مثل گفتهاند: دَبِّر الخروجَ قبلَ الولوج (پیش از در آمدن به برون ـ شو نظر کنید). این از این.
حال، منظورم از چند منظوره ساختن را روشنتر بیان میکنم. دههها ست که داشتن یک نمایشگاه دائمی آرزوی شهروندان تهرانی ـ و گاه شهرستانی است. این گونه بناهای عظیم که رخدادی کلان است برای ما و امکانات، هر دو ـ سه دههای امکانپذیر است. بروفق رشتة جدید آینده پژوهی، [future studies] ضرورت و فایده دارد که حمتاً آیندهنگرانه عمل کنیم. یعنی حتماً چنین بنای عظیمی را هم چند منظوره بسازیم و هم به نحوی بنیاد آن را بریزیم که دست کم آیندة صدساله ـ و بلکه بیشتر 5 ـ را در محاسبات خود بیاوریم. فیالمثل اگر این شهرک را هشت تا 10 طبقه میسازیم به نحوی بسازیم که در آینده بتوان آن را که از نظر سطح/ مساحت/ افقی گسترش نمیپذیرد، از نظر عمودی/ هوایی گسترشپذیر باشد. ممکن است این حرفها و پیشنهادها غیرکارشناسی و غیرعملی باشد. ولی من باید این اجازه را داشته باشم که اگر نمیتوانم امکان سنجی[Feasibility Study] کنم لااقل حرفهای خود را فرو نخورم و آزادانه پیشنهاد بدهم.
اگر این شهرک بتواند در عین حال با تغییرات دکوراسیون داخلی، سالی یک بار نمایشگاه بزرگ کتاب بشود. یا همچنین برای نمایشگاههای فرهنگی مشابه آمادگی داشته باشد عالی است. یا طبق پیشنهاد دیگر اگر اصولاً نمایشگاه دائمی کتاب (فارسی/ عربی/ انگلیسی) داشته باشد نور علی نور است.
توجه دستاندرکاران را به نمایشگاه دائمی کتاب فرانکفورت جلب میکنم. توجه به شهرک علمی/ فرهنگی ژرژ پومپید و در فرانسه هم میتواند الهامبخش باشد.
توجه به برگزاری جشنهای بزرگ مذهبی (مانند هفتة وحدت/ میلاد حضرت رسول اکرم(ص)، عید بزرگ فطر) و ملی (مانند نوروز) و اعیاد و گردهماییهای دیگر ضرورت و فایده دارد.
ممکن است تصور شود برای ایرانی ـ اسلامی بودن و نمودن بنا، باید آن را در طبقات کمتر ساخت. ولی این فایده، در برابر ضرورتهایی که اشاره شد، رنگ میبازد و تحتالشعاع قرار میگیرد. باید فایدهها و ضرورتها را به اهم و مهم تقسیم کرد. اگر پرداختن به «اهم» ما را از «مهم» بازدارد، کار ما عقلایی است. در هر حال باید رشد جمعیت، به ویژه جمعیت جوان، و نیز رشدیابی فرهنگی مردم را در نظر گرفت. و به خاطر داشت: که اتفاق چنین گاهگاه میافتد.
- با طرح و تعبیة حفاظها، نردهکشیها و سایر ایمنسازیها میتوان از سطح و فضای پشتبامها هم، لااقل در 7-8 ماه از سال برای افزایش ظرفیت جهت اجتماعات نظیر افطاریه در رمضان، مراسم دهة اول عاشورا و اربعین و مناسبتهای دیگر استفاده کرد.
- ایجاد فضای سبز و خیابانکشیها و باغ و بوستان(پارک) سازی هم، چه در درون و چه بیرون شهرک حائز کمال اهمیت است. بدیهی است که کاشتن درختان همیشه سبز (بیخزان) اولویت دارد. نیز ساختن استخر(ها) و حوضهای فوارهدار. و تعبیه نیمکتهای بسیار بهویژه برای نشستن و خستگی در کردن مسنترها. نصب تلفنهای عمومی هم ضرورت دارد. به یاد داشته باشیم که باغسازیهای تشکیل ایرانی در جهان شهره است.
- ساختن مسجد باید حساب شده باشد. بهویژه با توجه تام و تمام به اینکه این شهرک درست در نزدیکی مصلای بزرگ تهران است، و نمازهای جماعت و عیدفطر و اوقاف دیگر را میتوان در مصلا برگزار کرد.
- یک سالن، یا شبستان بزرگ و با حداکثر مساحت ممکن. از جمله برای برگزاری مسابقات بینالمللی و داخلی قرائت قرآن با تجهیزات آکوستیک و نورپردازی یا نور و صدا از مهمترین ضرورتهاست و میتوان قلب تپندة این شهرک قرآنی باشد. گنجایش اولیة آن را حدوداً 5 هزار در نظر میگیریم و از آنجا که اینجا قلب قرآن ـ سرا است باید امکان گسترشپذیری یا توسعة آن برای دهههای آینده را هم در نظر داشت.
- ساختن حجرههای متعدد در دورتا دور این بنا ضرورت و فایده دارد. برای آن میتوان از حوزههای علمیه ایران و سراسر جهان اسلام گرتهبرداری کرد. یک کاربری این حوزهها اتاق کار برای محققان ایرانی و خارجی، و یک کار برای دیگر اسکاندادن مهمانان خارجی در ایام و لیالی مسابقات و مناسبتهای مشابه است.
- سر در ورودی آن بهترست به جای یکی، چهار باب باشد. و فیالمثل همه به شکل «دروازة قرآن» شیراز در اوج و نقش، با استفاده از طرحها و مصالح کلاسیک و دارای برج نگهبان، گوشوار در دو طرف.
- مسئله سروصدا noise pollution و کنترل آن اهمیت دارد. یعنی چنان بنا شده که حتی آوای قرائت قرآن در یک زمان از چندجا بلند شود، و درهم و برهم، و غیرقابل فهم و استماع باشد. البته پخش سنجیده و همواره یک خوشخوانی قرآن (که بلندتر از حد نباشد) در همة ساعات روز تا اذان مغرب، و سپس دوباره از اذان صبح به بعد کمال مطلوب است.
- از نظر حمل ونقل درونی و بیرونی باید همزمان کار کرد. در کنار چهار دروازة ورودی ـ خروجی قرآن ـ سرا، درجهات اربعه، لازم است ایستگاههای مبدأ و مقصد مترو/ اتوبوسهای تندرو/ تاکسی برقرار باشد. حمل و نقل درونی، چه برای سوار و پیاده کردن مراجعان، چه حمل کالاهایی مانند کتابهای خریداری شده از نمایشگاههای فصلی/ دائمی نیاز به تأمّل جدی دارد. میتوان به حملونقل ریلی بیش از انواع دیگر فکر کرد.
- بازارسازی به شکل چهار سوق و قیصریه ضرورت دارد. مغازهها بهترست راستهای باشد.
مثلاً راستة فروشندگان لوازم صوتی و الکترونیکی قرآنی (بیآنکه از آنجا همواره صدا بلند شود)، راستة کتابفروشان فارسی/ عربی/ انگلیسی، نیز کتابهای ادبیات کودکان، و نوجوانان، نیز حتی اسباببازیفروشی، و فروشندگان هنرهای دستی ایرانی، از فرش و قالیچه تا سجاده و رحل قرآن خوانی.
- ساختن رستورانها، چه به غذاهای ایرانی، چه غذاهای خارجی (چرا که ممکن است صدها مهمان خارجی غذاهای ایرانی را نپسندند)، همچنین قهوهخانه/ کافیشاپها با وسعت کافی که امکان نشستن و گفتوگپ برای مراجعهکنندگان بگذارد. نیز مغازههای ویژة غذاهای حاضری (fast food) اعم از آنکه در محل سرو و صرف شود. یا خریده و برده شود. مغازههای آبمیوه/ بستنی/ فالوده/ شربتفروشی هم ضرورت دارد. نیز آرایشگاهها.
- سخان ادارة مخابرات و پست نیز لازم است. همچنین بانک و صرافی با امکانات ارزی جهانی نیز داشتن سیستم تلفن داخلی و خارجی. و امکانات دسترس به شاهراههای اینترنتی.
- بنای سالن/ تالارهای متعدد سخنرانی. با تجهیزاتی که فیالمثل بتوان، هنگام ضرورت یک سخنرانی را برای مستمعان 4 تا 10 سالن، همزمان پخش کرد. ولی در حالت عادی هر سالنی برای یک برنامة سخنرانی(هاست).
- سالن سینما و تئاتر یا سینما توأمان.
- ساختمان دفاتر مرکزی برای کارمندان، هیئتامنا/ هیئتمدیره، دفتر تولیت.
- ساختن ساختمان وضوگاه، نیز حمامهای پرتعداد اما کوچک، و دستشویی (به هر دو شکل ایرانی و فرنگی. توجه داریم که امروزه بسیاری از ایرانیها نیز ـ گاه به دلیل کهولت و دردهای پا و کمر و مشکلات دیگر از توالتفرنگی استفاده میکنند.
- برای کودکان و نوجوانان کمسال باید امکانات ویژه در نظر گرفت از مهدکودک گرفته تا «شهربازی».
- بنای یک استراحتگاه ساده اما جادار. تصور کنید از یک جمعیتچند دههزار نفری. که چندین و چند ساعت در برنامهها شرکت کرده یا به نقاط مختلف قرآنـ سرا سرزدهاند، و از صبح تا عصر در این شهرک به سر بردهاند. آیا یک استراحتگاه که ساعتی رفع خستگی کنند، یا چاشته ـ بند خود را بازکنند و پیکـ نیکدار غذای همراه آوردة خود را بخورند. ضرورت و فایده ندارد؟
- ساختن یک درمانگاه /کلینیک اورژانس با بهترین تجهیزات و کادر پرستار و پزشک و حتی داشتن امکانات مراقبتهای ویژه (سی.سی.یو/ آی.سی.یو). با برقراری دواخانه/ دراگاستور.
- سازمان کوچک و فعالی به نام انتظامات و نگهبانی، در شورای حل اختلاف یا اختیارات قانونی.
- ساختن نگارخانه (گالری) برای عرضه داشتن آثار هنری قرآنی و هنر قدسی و معنوی [همین ایام که این مقاله را مینویسم نمایشگاه جدیدی از آثار یک دهة اخیر استاد جلیل رسولی که در حدود چهلتابلو، یعنی چهل اجرای مختلف نقاشيخط از آیه نور هست به نام «نور علی نور»، در موزة هنرهای معاصر برقرار است و بنده از آن دیدن کردهام و یادداشتبرای نگارش معرفی و نقد آن برداشتهام. حال تصور کنید برقراری چنین نمایشگاهی در قرآن ـ سرا تا چه اندازه مناسبت دارد. یا میتوان از همة هنرمندان هنر قدسی ـ قرآنی دعوت به شرکت در نمایشگاه کرد. حتی میتوان از قرآنی که استاد بزرگ، جناب آقای سیدمحمد احصایی روزی نیم صفحه به خط «محقق»، (که دانگ جلیِ ریحان) است. نمونههایی از اصل، یا عکس آنها به نمایشگذارد. خوشنویسان بسیاری میشناسم که یا کل مصحف شریف را نوشتهاند، یا آیهنگاری کردهاند. نیز این نگارخانه میتواند محل برگزاری رونمای کتابهای قرآنی، یا مصاحف هنری نفیس اعم از خطی و چاپی باشد. خوانندگان گرامی عنایتدارند که در این مقاله از سختافزار بحث میشود، نه از نرمافراز، یا نیز از کاربریها، مگر به حد ضرورت].
- ساختمان و تشکیل کتابخانه، مرکز اسناد ویژه قرآنی. البته به خاطر همجواری با کتابخانة ملی (که مرکز اسناد هم هست) و همچنین کتابخانة غنی فرهنگستان زبان و ادب فارسی میتوان مراجعهکنندهای را که کتاب غیرقرآنی میخواهد به آن دو نهاد علمی ارجاع داد. اما کتابخانه و مرکز اسناد قرآن ـ سرا باید حتماً تخصصی و ویژه کار باشد با مجموعههای سراپا متشکل از آثار قرآنی و قطعاً به سه زبان فارسی/ عربی/ انگلیسی و احیاناً اردو و ترکی. من خود در این زمینه سه ـ چهار کتابخانة کلّاً قرآنی واقع در قم میشناسم. یا میتوان یکی از آنها را مجموعاً و یکجا خریداری کرد، این مجموعهها که من میشناسم بیش از پانزده و حتی بیستهزار اثر قرآنی دارند. مجموعة دیجیتال هم باید داشت یا ترتیب داد. امروزه کتابهای الکترونیکی (e-book) و گویا/ شنیداری (audiobook) از اساسیترین مواد چنین کتابخانهای است. ضمناً میتوان از پشتیبانیها و اهدای کتابهای مردمی نیز دلگرم بود. بسیاری از مردم قرآن ـ دوست یا قرآن پژوه ما مصاحف یا آثار قرآنی خطّی دارند که مایل به فروش آنها نیستند و در ضمن نگهداری نسخة خطی هم برایشان دشوار است. با یک صلای عام (و به تعبیر امروز اطلاعرسانی رسانهای) میتوان گفت هزاران نسخه به صورت اهدایی – و ندرتاً فروشی ـ به این کتابخانه خواهد آمد. اسناد هم باید به نحوی قرآنی باشد. اسناد غیر قرآنی را باید به کتابخانه مرکز اسناد ملی ـ در همان همسایگی ـ احاله داد.
و تا فراموش نکرده بگویم که به شیوة مرضیة استاد کاظم بجنوردی سرپرست دایرهًْالمعارف بزرگ اسلامی [= دبا] میتوان از بسیاری نسخههای خطی، عکس، و از نسخههای چاپی، نسخة زیراکسی خوب و خوانا و صحافی شده استفاده کرد. امروز صناعت زیراکسیسازی چندان در تهران پیشرفته است که غیراهل فن نمیتوانند به آسانی بین کتاب اصلی (original) و زیراکسی صحافی شده که حتی لغات روی جلد کتابهایی که رنگی است، رنگی تهیه میکند، فرق گذاشت.
بعضی از کتابخانههای مهم که آن مانند کتابخانه و موزة ملیملک. کتابخانة مجلس شورای اسلامی، کتابخانة، «دبا»، کتابخانة ملی و کتابخانة فرهنگستان زبان و ادب، دهها مجموعة کامل کتابخانههای ملی بزرگان فرهنگ را، به صورت اهدا، و با حفظ همان شکل و شمایل اصلیاش ـ گاه همراه با لوازم شخصی ـ مانند قلمهای خودنویس، عینک، ساعت، و حتی میزتحریر و غیره ـ دریافت داشتهاند و آنها را عیناً و مستقلاً جا و مکان دادهاند. و این نهضتی است که ادامه دارد.
در زمینة کتابخانه و مرکز اسناد (و در عین حال موزة قرآن) استاد کامرانی فانی کتابدار و کتابشناس برجسته، و بنده و دهها کتابدار کتابشناس دیگری میتوانیم مشورت بدهیم. این کتابخانه/ مرکز اسناد و موزة قرآنی، البته باید دفتر خدمات برای عکس گرفتن/ زیراکس/ اوزالید/ صحّافی و غیره داشته باشد.
- باز تا فراموش نکرده بگویم که این «چند منظوره بودن» که در آغاز این مقاله برای اصل بنای قرآن ـ سرا گفتم، باری کاربریها هم صادق است. یعنی مثلاً سالن سینما ـ تئاتر میتواند سالن اصلی سخنرانی، یا مراسم بزرگداشت خادمان قرآن و قرآنپژوهان برجسته از جمله حافظان قرآن و قاریان تا مجریان چاپهای نفیس مصحف شریف و آثار قرآنی دیگر تا خادمان چاپ در این زمینه باشد. و کلّاً برای گردهماییهای دیگر هم از آن استفاده شود.
- ساختمان و دفتری به نام دارالترجمه که میتواند در دل ساختمانهای دفتری، که در بند 15 خیلی کوتاه به آن اشاره شده باشد. منظور ترجمههای ساده و سریع و کوتاه است. عدهای از مترجمان دو/ یا چند زبانه هم که ترجمة زنده/ حضوری انجام میدهند میتوانند کارمندان این دفتر باشند. نمیدانم آیا میتوان از امکانات و خدمات ترجمة ماشینی ـ که امروزه بسی پیشرفته و کم اشکال شده ـ استفاده کرد؟ به هر حال مردان از این مقاله بیشتر طرح مسائل است، تا حلّ مسائل اما به مدلولِ «حُسنالسؤال نصفالجواب» باید به همین شیوه تا پایان مقاله ـ که نزدیک است ـ ادامه بدهم. حافظ وظیفة تو دعا گفتن است و بس. پیشنهاد میکنم اصولاً یک مسئول و مشاور اصلی در زمینة «کاربری و حسن استفاده از فضاهای قرآن ـ سرا» از هم اکنون زیر نظر دو شخصیت اصلی برجسته که نام بردیم، کار و «ایدهدهی» خود را آغاز کند.
- ادارة انتشارات، منظور یک دایرة کوچک است برای کارهای کمتر از کتاب، (مثل بروشورها، برنامهها، دعوتنامهها، خبرنامه، نشریة داخلی و نظایر آنها. پیشنهاد این است که با دارالترجمه عملاً در یک جا باشد. برای چاپ کتابها میتوان از شیوة برون ـ سپاری و دور ـ کاری که امروزه در سراسر جهان معمول است، استفاده کرد.
- با همفکری هیئت امناء هیئت مدیره و تولیت دعوی از قرآنپژوهان برجستة ایران و جهان اسلام، و با مشاوره با ناشران جهان اسلام که سال پیش در خرداد ماه اولین اجلاس خود را به ابتکار و حمایت و میزبانی ایران در ایران برگزار کردند، و دبیر کل آن درست فرزانهام آقای دکتر علیزارعی نجفدری هستند، و اجلاس دوم آن انشاءالله در مهرماه سال جاری با شرکت، شخصیتهای بیشتری برگزار خواهد شد، طرح یک «دانشگاه جهانی وحدت قرآنی» را بریزند. و اصولاً سخنرانیهای قرآنپژوهانة هفتگی در قرآن ـ سرا برگزار کنند. و همین مسئله، و مسئلة تشکیل «فرهنگستان قرآنی جهان اسلام» را به بحث و نظرخواهی کارشناسی بگذارند و همایشهای مناسب برای هر دو موضوع یا موضوعات قرآنی مهم دیگر برپا کنند. من به عنوان خادم خادمان قرآن آمادگی خود را برای اجرای یک سخنرانی در هر ماه یا هر دو ماه اعلام میدارم. یهدیالله لنوره من یشاء (خداوند به نور خویش هر کس را که خواهد هدایت کند. ـ سورة نور، آیة نور/ 35).
و بشارت قرآنی دیگر که حسن ختام این مقاله است: إنْ تَنْصُروا اللهَ یَنصُرکم و یُثبّتْ أَقدامکم (اگر [دین] خدا را یاری دهید، شما را یاری دهد و گامهایتان را استوار دارد. ـ سورة محمد (ص)، آیة 7).
تهران. هجدهم تیرماه 1390