گات های زردشت در شب بخارا

اوستا قديمـي ترين نـوشته ايرانيان است و نخستين قسمت اوستا «گات ها»  مـي‌باشد كه بي شك سروده زردشت است و به احتمال زياد اين سروده ها دنبالة اندرزهائي           منشور بوده كه باقي نمانده اند.

قدمت گات ها از زمان  داريوش هخامنشي تا هزار سال قبل از آن يعني دوران  وداهاي هندو مورد بحث دانشمندان و محققين بوده و تا بحال اتفاق نظري در اين مورد ايجاد نشده است.

كتاب مورد نظر ماThe Hymns of Zoroaster   نوشتة پروفسورMartin Litchfield West است.

پروفسور مارتين ليچفيلد وستMartin Lichfield west ) )  (2015-1937 ) استاد فقيد كالج all Souls  دانشگاه آكسفورد و از كارشناسان بنام متون كلاسيك يوناني و لاتين در سطح جهاني بود . او در سالهاي پاياني كار آكادميك ، پژوهشهاي خود را به فرهنگ و زبانهاي هند و اروپائي گسترش داد و گرايش خاص به زبان اوستايي كهن پيدا كرد و شيفته گات ها شد. پروفسور وست مانند هر پژوهشگر ديگري با برداشت خاص خود به اين كهن ترين متن از زبانهاي ايراني كهن ، ترجمه اي از آن را از زبان اوستايي به زبان كلاسيك انگليسي ارئه كرد. رهيافت وي به موضوع با بسیاری پژوهشگران متون اوستايي متفاوت بوده و بيشتر با ريشه يابي واژگان بر مباني پيوند آنان با واژگان زبانهاي غربي هند و اروپايي استوار است . ترجمة پرفسور وست از سوي برخي از ايـران شناسان معاصر سنت شكنانه تعبير شده و در مواردي با ترجمه هاي مرسوم داخلـي متفاوت است مقدمه مفصل نـويسنده در ابتداي كتاب در بـردارندة يافته هاي وي دربارة زبان اوستايي كهن و زمان و خواستگاه زردشت است كه در سالهاي آخير محور بسياري از مباحث داغ آكادميك مي‌باشد.

زبان اوستائي يك زبان كهن است كه با ديگر زبانهاي هند و ايراني چون سانسكريت و پارسي باستان قرابت نزديك دارد. اين زبـان با خط اوستائـي كه يكي از كاملتريـن خطهاي جهان است نوشته مي‌شود. ما در كتاب گات هاي زردشت چند نمونه از دست نوشته هاي قديمي اين خط را با ذكر سابقه آنها بصورت تصوير ارائه كرده ايم.

در ايـن كتاب پروفسور وست پس از مقاله مفصل و علمـي درباره زردشت و اوستا، گات هاي زردشت را همراه با تفسير هر يك از يسنا ها به انگليسي كلاسيك ترجمه كرده كه نشر فرزان روز برگردان فارسي آن را به زباني ساده و روشن، بصورتی زیبا و نفیس با تزئینات هنر هخامنشی در دسترس خوانندگان فارسي زبان قرار داده است .

باید تشکر کنم از مترجم كتاب آقاي خشايار بهاري كه با مرور و ويرايش مكرر، اين ترجمة سترگ را انجام داده اند و از جناب آقاي كارن وفاداري كه همدلانه با حمايت معنوي و مادي خويش به ترجمه و انتشار اين اثر ياري رساندند.

پس از صحبت هاي مختصر من – استاد خانم ژاله آموزگار- جناب آقاي اردشير خورشيديان جناب آقاي كامران فاني و در پايان آقاي خشايار بهاري در مورد این ترجمه، اوستا، گات ها و مترجم انگلیسی کتاب نظرات مستقل  خودشان را خواهند گفت.

گات ها با ترجمه ای نو ـ عکس از ژاله ستار
گات ها با ترجمه ای نو ـ عکس از ژاله ستار

در ايـن تـرجمه مـي‌بينيم در روزگار كهـن مردمـي در ايـران زميـن زندگـي مي كردند كه انـديشه اي پاك و بـي آلايش و دلـي سـراسـر از غـرور و آزادگـي داشته اند و جهان بيني شان زيبا ، دوست داشتني و ستودني است.

خواننده با خواندن گات ها نمي‌تواند همة گوشه هاي آئين مزد يسنا را دريابد ولي چون كتاب مقدس گات هاي زردشت سرتا سر گوياي پهلواني – مردانگي – پاكي – راستي – شادي و آزادگي نياكان سربلند و پرافتخار ماست، از اين رو ما ايرانيان اين كتاب را نه به عنوان يك كتاب مذهبي، بلكه بعنوان يكي از مهمترين پايه هاي فرهنگ ايران زمين بايد به طور مكرر بخوانيم و از آن آزادگي، ميهن پرستي ، راستي و پاكي را بياموزيم و در سايه پربار اين آئين ايراني و رهنمودهاي آن گام برداريم.»

سپس موبد دکتر اردشیر خورشیدیان با استقبال از این که این متن کهن در اختیار عموم قرار می‎گیرد چنین ادامه داد:

« موبد ما، آقای فیروزگری که سنشان بیشتر است و کمی هم سنتی‎تر فکر می‎کنند، در واقع مقدار زیادی با این کتاب مشکل داشتند و گفتند که نمی‎آیند. من گفتم نه من حتماً می‎آیم چون ما می‎دانیم که دین زردشت به صورت علمی به دنیا نگاه کرده است. علمی وقتی می‎گوییم منظور عقلی نیست.

اما ما پژوهشگریم و طبعاً به این کتاب انتقادهایی داریم. آقای بهاری این کتاب را ترجمه کرده است و به عنوان مترجم قطعاٌ باید صداقت را حفظ کند و بنابراین اگر ما ایرادی هم می‎گیریم از دیدگاه پژوهشی است و به نویسنده کتاب برمی‎گردد و نه مترجم. پس ما درباره آقای وست صحبت می‎کنیم. دست کم اگر من انتقادی دارم به آقای وست است. و کاش آقای بهاری هم هنگام ترجمه کتاب و به ویژه برگردان کلمات از انگلیسی به فارسی نظر ما را هم جویا می‎شد. و امیدواریم در چاپ مجدد این انتقادهای ما در نظر گرفته شود. »

موبد دکتر اردشیر خورشیدیان ـ عکس از مریم اسلوبی
موبد دکتر اردشیر خورشیدیان ـ عکس از مریم اسلوبی

دکتر اردشیر خورشیدیان در بخشی دیگر از سخنان خود به تخت جمشید اشاره کرد و افزود:

« کوچک که بودم با پدر و مادرم رفتم تخت جمشید. برای ما که زردشتی بودیم رفتن به تخت جمشید حکم یک جور زیارت را داشت. پدرم نشست گریه کرد؛ مادرم نشست گریه کرد و ما هم بالاخره کمی گریه کردیم. بیشتر احساسی برخورد کردیم. بعد در دوره‎ای که پزشک شده بودم رفتم تخت جمشید، با عده‎ای دیگر از دوستان پزشک، یک خارجی را دیدم که آمده بود برای دیدن تخت جمشید. بچه‎هایی هم آنجا بودند و سنگ می‎انداختند. این خارجی از ما خواست به بچه‎ها بگوییم که سنگ نزنند. من هم گفتم حالا چه اشکالی دارد اگر این بچه‎ها حین بازی سنگ هم بزنند؟ گفت اینجا مال همه است، مال همه ایرانیان است، مال شماها نیست. من اینجا می‎نشینم بگو اینها به سر من سنگ بزنند. و من از او تعجب کردم بعد دیدم راست می‎گوید که این آثار نه تنها به ما ایرانیان بلکه به همه جهان تعلق دارد. و آن وقت بود که شروع به پژوهش درباره تخت جمشید کردم. »

پس از آن دکتر ژاله آموزگار سخنرانی خود را با عنوان « تداوم، راز ماندگاری فرهنگ ایرانی» آغاز کرد:

فرهنگ ماندگار ما مجموعه‎ای یک پارچه است که از دیربازان آغاز گشته و تا به امروز در زوایای این سرزمین، در اندیشه‎ها، در شعر و ادبیات کهن ما و در همة آثار هنری ما آشکار و نهان به جلوه درآمده است و عشق به آن در دل‎های ما چنان جای گرفته که شاید خود نیز بدان واقف نباشیم.

ما هرگز این رشتة فرهنگی را نگسسته‎ایم، چون اگر گسسته بودیم، اکنون اثری از هزارة دوم پیش از میلاد را در این جمع به بحث نمی‎کشیدیم.

عینک بدبینی را کنار بگذاریم. پرندة خیالمان را به پرواز درآوریم و به جلوه‎های این تداوم فرهنگی در هر گوشه و کناری با مهر بیشتری بنگریم و آنها را بیابیم.

در سفالینه‎های منقوش و در پیکره‎های خدای بانوی برکت بخش متعلق به هزارة چهارم پیش از میلاد، در تپه‎های سیلک که از نخستین زیستگاههای بشری است، در سروده‎های گاتها، در روایت داستانی عاشقانه‎ای از دورة ماد، در اندیشه‎های انسانی زردشت، در آرامگاه آرام‎بخش کوروش در پاسارگاد، در بلندای شاپور در بیشابور کازرون، در آثار برنزی زیویه، در لابلای صفحات شاهنامه، در کاشی‎های آبی رنگ مسجد شیخ لطف‎الله اصفهان، در ستون‏‎بندی با شکوه مسجد جامع یزد، در نگاشته‎های زیبای بقعه شیخ صفی‎الدین اردبیلی، در سوزن‏دوزی پته‎های کرمان، در دیگ‎های سنگی خراسان، در ارک تبریز، در مزه مطبوع غذاهای سنتی‎مان، در سادگی سفره هفت سینی که در نوروز می‎گسترانیم، در بیاتی‎هایی که روستایی‎هایمان می‎خوانند و بسیار بسیار نشانه‎های دیگر. اینها همه آیتی از فرهنگ ایرانی هستند که در تداوم آنها همه ما نقش داشته‎ایم، هر کداممان به نحوی بدانها جان بخشیده‎ایم. احیاناْ برخی از ما هم بی‎تفاوت از کنارشان گذاشته‎ایم و تعداد معدودی از ما هم با چشم حقارت بدانها نگریسته‎ایم و عقده‎هایمان را که از جایی دیگر سرچشمه گرفته‎اند با دشنام دادن به فرهنگمان خالی کرده‎ایم و برخی از ما حتی در تخریب آنها سهم داشته‎ایم.

ولی بیایید بدی‎ها را ببخشیم و خوشحال باشیم که می‎توانیم سرمان را بالا بگیریم و بگوئیم که در میراث فرهنگ جهانی سهم بسزایی داشته‎ایم، بخشیده‎ایم و گرفته‎ایم.

جلوه‎ای و حلقه‎ای از این زنجیرة کهن، سرودهای گاتها یا گاهان است که با هم زمان بودن سرایش آنها با دوران زردشت به زمانی در حدود ۱۲۰۰ تا ۱۰۰۰ سال پیش از میلاد برمی‎گردد و مهم‎ترین بخش اوستاست.

مطالب اوستایی که اکنون در دست داریم معمولاً به دو بخش متون گاهانی و متون متأخر تقسیم می‎شوند، متون گاهانی زبانی کهنه‎تر دارند و هفده سرود گاتها و هم چنین یسن‎های هفت فصل و چهار دعای اصلی زردشتی در این مقوله جای می‎گیرند.

بخش‎های دیگر جزء اوستای متأخر به شمار می‎آیند.

هفده سرود گاهان را که در میان کتاب یسنای اوستای قبلی جای دارد و امروز ترجمه جدیدی از آن در دسترس دوستان قرار می‎گیرد سرایش خود زردشت می‎دانند، چون در بخش‎هایی از این متون زردشت با ضمیر اول شخص از خود یاد می‎کند.

این هفده سرود به پنج قسمت نامساوی تقسیم می‎شوند که هر کدام از این تقسیمات را یک گاه می‎نامند.

دکتر ژاله آموزگار ـ عکس از مریم اسلوبی
دکتر ژاله آموزگار ـ عکس از مریم اسلوبی

این سرودها نه تنها از نظر ادبی بلکه از جهت دربرداشتن تفکرات دینی که زردشت در آن روزگاران عرضه کرده است اهمیت بسزایی دارد. علی رغم مشکلات درک متن، لطف و زییایی این قطعات انکار ناشدنی است. بخصوص اگر این سرودها را با سرودهای هم زمان ودایی مقایسه کنیم.

گاتها حاوی اشارات و قرائنی با ارزش و مهم از جامعه‎ای است که زردشت را در دامان خود پرورده است. اسامی خاص معدودی که در این سرودها آمده‎اند آهنگی ایرانی دارند.

این جامعه از نظمی استوار برخوردار است. زردشت پیروان خود را مردان و زنان خطاب می‎کند، فروهر زنان و مردان یکسان و پا به پای هم ستایش می‎شوند.

در گاهان اهورامزدا در رأس همه مقدسان و بی‎مرگان به عنوان خدای بزرگی که دیگر ایزدان در زیر دست او هستند پرستیده می‎شود.

زردشت در بنیان‎گذاری کیشی بر پایه ستایش خدایی واحد پیشگام پیامبران دیگر است و برای آن زمان این چنین تفکری رویدادی شگفت‎انگیز به شمار می‎آید. مری بویس، ایرانشناس برجسته انگلیسی این اندیشه پیشرفته و دیگر آموزه‎های انسانی زردشت را در مرحله اول ناشی از تأثیر کیش باستانی و نیرومند پیش زردشتی می‎داند که این پیامبر از میان آنها برخاسته است و در مقابله با اندیشمندان پیشین داشتن اجتهادی فراگیر و تفکری والاتر برای او اجتناب‎ناپذیر بوده است. دلیل دوم را ناآرامی‎های خشونت‎باری می‎داند که در آن دوران بر آن جامعه سایه افکنده بود و این موضوع زردشت را به عنوان مصلح اجتماعی واداشته است که در تعلیماتش، به مقابله با خشونت و قربانی‎های خونین و از خود بیخود شدن‎های بی‎ رویه برود و در آموزه‎هایش بدانها اشاره کند و پیروان را به صلح و آرامش فراخواند و سرانجام عامل سوم را شخصیت و استعداد و قابلیت خود زردشت می‎داند که تأثیر آن را در جای جای سرودهای گاهان می‎توان دید که به مقیاسی شگفت‎آور از اندیشه‎ای فراگیر و بینش الهامی برخوردار است و شیوایی و فصاحت کلام به همراه ایمان و باورهای محکم این متون را به نوع خاصی از برتری اخلاقی رسانده است. در آموزه‎های زردشت برای نخستین بار تفکر دنیای پس از مرگ به میان می‎آید.

اوج اندیشه‎های بی‎شائبه زردشت در گاتهاست، چون متون دیگر احتمالاً بعدها دستخوش تغییراتی گشته‎اند.

ترجمه متن گاتها از دیرباز معضلی بوده است. عدم آشنایی با عمق اندیشه‎های نخستین زردشتی، مشکلات دستور زبان پیچیدة اوستایی و زبان شعرگونه این متون، درک مفاهیم درست سرودها را مشکل ساخته‎اند. ترجمه پهلوی آنها هم کمکی به درک بهتر متن نمی‎کند

از این روست که ترجمه‎های گاتها که در ایران نخستین بار استاد پورداود بدان دست یازید و همچنین ترجمه‎ها به زبان‎های آلمانی، انگلیسی و فرانسه در بسیاری از موارد با هم اختلاف دارند.

ترجمه جدیدی که مارتین وست انجام داده است برداشت نوینی از متن‎های گاهانی است و نوعی سنت‎شکنی در آن دیده می‎شود.

شب گات ها ـ عکس از ژاله ستار
شب گات ها ـ عکس از ژاله ستار

 

نویسنده در مقدمه‎ای مبسوط به شرح زمان و مکان تولد زردشت می‎پردازد و نظرات مختلفی را که در این زمینه گفته شده است به بحث می‎کشد و ویژگی‎های ترجمه خود را ذکر می‎کند و سپس ترجمه هفده سرود گاهان را بنا به برداشت خود عرضه می‎کند.

نشر فرزان روز این کتاب را با ترجمة روان خشایار بهاری با چاپی فاخر و در قالبی نو در دسترس خوانندگان قرار داده است. در لابه‎لای صفحات کتاب، جای جای تصویرهای رنگی زیبایی از صفحات نسخه خطی اوستایی از قرن چهاردهم میلادی که به کتابخانه بودلی آکسفورد اهدا شده است، گنجانده شده است.

احتمالاً توضیحات بیشتری در این مورد را دوستان دیگر و ناشر و مترجم محترم خواهند داد.

من به آقای خشایار بهاری که زحمت این ترجمه را با همه دشواریهای آن به عهده گرفتد و تمام تلاش خود را به کار بردند که تا آنجا که می‎توانند مفاهیم را درست برسانند دست مریزاد می‎گویم.

و همچنین به آقای مهندس اتحادیه که در این آشفته بازار کتاب چاپ اثری چنین فاخر را به بازار کتاب عرضه کرده‎اند تبریک می‎گویم و از ایشان تشکر می‎کنم.

در هر حال قدر پدیده‎های فرهنگی‎مان را بدانیم و بد نگوییم به مهتاب اگر تب داریم!! »

کامران فانی سخنران بعدی این رونمایی بود که بخش‎هایی از سخنرانی او را در اینجا می‎خوانیم:

«در سال 1755 یک جوان بیست و دو ساله فرانسوی وارد هند می‎شود و خواستش هم این بوده که راجع به ادیان هندی مطالعه کند. از قضا گذرش به شهر بمبئی می‎افتد و در آنجا با پارسیان هند، زردشتیان ایرانی مقیم هند، برخورد می‎کند و شیفتـۀ این آیین می‎شود. مدتی که در بمبئی بوده، رضایت زردشتیان آنجا را جلب می‎کند تا زبان پهلوی را یاد بگیرد  و ترجمه کتاب مقدس زردشتیان را که اسمش اوستاست انجام می‎دهد. بعد از نزدیک به یازده سال به فرانسه برمی‎گردد و در سال 1771 ترجمۀ کتاب اوستا را به زبان فرانسه منتشر می‎کند. این کتاب بلافاصله در عصر روشنگری یعنی قرن مهم هجدهم مورد علاقه و تشویق و ستایش متفکران آن عصر واقع می‎شود. علت‎های مختلف هم باید داشته باشد. یکی این که بالاخره در بین اروپاییان که خودشان را هند و اروپایی یا هند و ایرانی یا آریایی کلاً می‎دانستند متفکری پیدا شده که اندیشه‎های پنددهنده‎ای دارد. دین زردشت بر مبنای خرد انسانی بود.»

کامران فانی ـ عکس از ژاله ستار
کامران فانی ـ عکس از ژاله ستار

استاد کامران فانی در بخشی دیگر از سخنان خود چنین ادامه می‎دهد :

« گات‎ها بسیار مهم است به چند علت : یکی آن که سرودۀ خود زردشت است، قدیمی‎ترین متن است و از همه مهم‎تر پیام‎هایش است. چون بقیۀ کتاب‎های پنجگانۀ اوستا بیشتر نیایش است، بیشتر مناسک است و بیشتر شعائر است. این قسمت است که در واقع مخاطبش همه می‎توانند باشند.»

کامران فانی در پایان افزود: « ترجمه آقای بهاری ، ترجمه موفقی است به شرطی که چند بار خوانده بشود. و توصیه من این است که اگر می‎خواهید گات‎ها را از نو بخوانید، با توجه به توضیحاتی که با زبان امروزی در صفحه مقابل سروده‎ها آمده چند بار بخوانید که به درک بهتر آنها منجر می‎شود و به این ترتیب من فکر می‎کنم با یکی از آثار مهم فکری و ادبی جهان آشنا می‎شوید.»

خشاریار بهاری، مترجم کتاب « گات‎ها» آخرین سخنران بود که درباره انتشار این کتاب چنین گفت :

« بيش از يك سده است ترجمه‌هاى متعددى از گاتها ارائه شده و بيش از پيش بر همگان آشكار ساخته است كه اين فرآيندى سرراست نبوده و تعابير داده ‌شده مى‌تواند بسيار با هم متفاوت باشد. نيبرگ  مى‌گويد كسى نيست كه شبى را با ترجمة فرازى از گاتها بسر كند و روز بعد را با تلاش براى ارائه ترجمه‌اى ديگر ــ بعضاً متفاوت ــ از همان فراز آغاز نكند. ترجمة مارتين ليچفيلد وست  از گاتها كه يكى از جديدترين ترجمه‌ها شمرده مى‌شود، از جنبه‌هاى بسيارى بديع و سنت‌شكنانه است و از همين رو نيز واكنشهايى را در بين برخى ايرانشناسان برانگيخته است. وى در ترجمة برخى واژگان بنيادين بيشتر بر زمينة نيرومند خود در زبانهاى غربى هندو ـ اروپايى و پيوند گريزناپذير اوستايى كهن با زبانهاى مزبور تكيه كرده است. مترجمانى در داخل كشور تمايل زيادى به ارائة تعابيرى استعاره‌اى و عرفانى از گاتها دارند و فرضاً تركيب معروف «گئوش اوروه» در يكى از نخستين سروده‌هاى گاتها (يسناى 29) را «روان آفرينش» ترجمه مى‌كنند و گويى از پذيرش اشارة اين پيامبر ايرانى به گاو ابا دارند. اما مارتين وست، نويسندة كتاب حاضر همان ترجمة «روان گاو» را آورده است. كشفيات اخير باستانشناسى در محوطه‌هاى باستانشناسى مرتبط با سرزمين مادرى زبان هندو ـ اروپايى آغازين نيز تأثير چشمگير گاو و اسب اهلى را در زندگى جوامع هندو ـ اروپايى آغازين و نيز نقش اهلى‌كردن گاو و اسب در گسترش زبانهاى هندو ـ اروپايى را تأييد كرده و تمامى شواهد مزبور در كتاب چشمگير ديويد آنتونى بنام «هندو ـ اروپائيان» گردآورى شده كه من آن را به فارسى برگردانده‎ام و بزودى توسط نشر فرزان روز منتشر خواهد شد.

خشایار بهاری ـ عکس از ژاله ستار
خشایار بهاری ـ عکس از ژاله ستار

و در اینجا لازم می‎دانم كه مراتب سپاس خود را از نشر فرزان روز ابراز دارم كه راه ترجمه كتب ارزشمند پرشمارى را بر من باز کرده است. كتاب حاضر نيز قطعاً يكى از حلقه‌هاى اين زنجير شمرده شده و خلأ كتاب بزرگ آنتونى را جبران مى‌كند كه برغم اشارات گسترده به ريگ ودا، از اشارات بيشتر به اوستا و به‌ويژه به گاتها پرهيز كرده است.»

شب گات ها ـ عکس از ژاله ستار
شب گات ها ـ عکس از ژاله ستار

و سرانجام کتاب « گات‎ها» با حضور موبد دکتر اردشیر خورشیدیان و مهندس تورج اتحادیه رونمایی شد.