در شب دایره العمارف تشیع عنوان شد: نقش احمد صدر حاج سید جوادی و فهیمه محبی در تالیف دایره العمارف تشیع پریسا احدیان

دکتر مهدی محقق به عنوان نخستین سخنران جلسه سخنانش را با توضیح در مورد روند تدوین دایرة المعارف تشیّع آغاز کرد:

بسیار خوشحالم که این مجموعه را با کوشش چند تن از دوستان صمیمی خود که زمانی از دانشجویانم بودند و بعدها استاد من شدند، تدوین کردیم. جناب آقای کامران فانی و جناب بهاءالدین خرمشاهی که پس از انقلاب زمانی که دانشگاه ها تعطیل شده بود، نزد من آمدند و گفتند:

– دانشگاه حتما جایی نیست که میز و نیمکت و تخته و گچ داشته باشد. هرجا معلم خوبی باشد و دانشجوی جویای علم پیدا شود، خود دانشگاه است؛ چه رسماً نام دانشگاه بر روی آن بگذاریم و چه نه!

از من خواستند در مدتی که دانشگاه ها تعطیل بود، هفته ای چهار ساعت، یکشنبه ها و سه شنبه ها به محل کارم  مدرسه ی مطالعات اسلامی، برای مباحثه تشریف بیاروند. آن زمان مصادف با سفرهای مکرر من برای تدریس به کانادا بود و همین سبب شد که این جلسات به صورت پیوسته تشکیل نشود. در طول این مدت، دوستانی چون عبدالحسین آذرنگ، علی موسوی گرمارودی و دیگر اندیشمندان به این گروه پیوستند. به یاد دارم شاید یک سال و نیمی طول کشید که ما تنها یک دوره، شرح منظومۀ سبزواری و فلسفه خواندیم. خصوصاً همزمان بود با دوره ای که من با کمک پروفسور «توشی هیکو ایزوتسو» این منظومه را به زبان انگلیسی در نیویورک به چاپ رساندم. شاید تقریباً پس از هشتصد سالی که تفسیر ما بعد الطبیعه ابن رشد از زبان عربی به لاتین ترجمه شد، این اولین باری بود که یک نظام منسجم فلسفی از عالم اسلام به غرب وارد می شد. از زمان اشخاصی چون ابن سینا و فارابی تا زمان اکنون که بزرگان بسیاری در دنیای فلسفه و تفکر در ایران وجود داشته‎ اند،  شاید بتوان گفت عالم اسلام در واقعیت خود ایران بوده و است.

این محفل دوستانه ادامه داشت تا این که به پیشنهاد آقای فانی و جناب خرمشاهی تصمیم گرفتیم یک دایرة المعارف تشیّع بنویسیم. با اساتید بزرگی از جمله دکتر احمد مهدوی دامغانی و بسیاری از دوستان که عده ای در کنارمان هستند و عده ای در قید حیات نیستند، در مرکز دایرة المعارف تشیّع که در تقاطع خیابان انقلاب و فلسطین بود، به فعالیت پرداختیم. این مرکز علاوه بر انجام این امر مرکزی شده بود از برای اهل علم. در همان زمان بنده موفق شدم کتابی تحت عنوان تدوین دایرة المعارف تشیع را توسط «بنیاد اسلامی طاهر» به چاپ برسانم. این مجموعه اشاره به هدف و نوع دایرة المعاف های قرون اخیر داشت چرا که در طول تاریخ دانشنامه های بسیاری از جمله کتاب شفاء ابن سینا و نفائس الفنون آملی و … وجود داشته است اما به صورت تدوین الفبایی نبود. این روش، شیوۀ جدیدی بود که دکتر غلامحسین مصاحب دایرة المعارف فارسی را اینگونه در سه جلد به چاپ رسانید و ما بسیار خوشحالیم که این کار ادامه پیدا کرد. با این که به سفر خارج می رفتم از این کار استعفا ندادم و دوستان در طول این مدت به فعالیت خود ادامه دادند تا زمانی که خانم فهیمۀ محبی به گروه ما اضافه شدند و علی رغم این که در طول مطالعات این کار هیچ کمک دولتی به ما نمی شد، به ما کمک کردند. هنگامی که طرح تدوین دایرة المعارف تشیع را خدمت آیت الله خامنه ای بردم، ایشان تقدیر کردند و گفتند:

دکتر مهدی محقق - عکس از مهدی خدیری
دکتر مهدی محقق – عکس از مهدی خدیری

-باید در کنار این دانشنامه یک دایرة المعارف اسلام هم نوشته شود چرا که این کتاب مخصوص کلمات کلیدی شیعه بود و مجموعۀ پیشنهادی دوم می توانست فراگیرتر باشد از این جهت دایرة المعارف دانشنامۀ جهان اسلام نیز به وجود آمد. این کار مقارن با زمانی بود که آقای سید کاظم بجنوردی هم شروع به تدوین دایرة المعارف بزرگ اسلامی کرده بودند.”

دکتر محقق در ادامۀ سخنانش به فواید دانشنامه نویسی و ایجاد زمینه های تحقیقاتی در کشور پرداخت و گفت:

“حرکت دانشنامه نویسی دو فایده دارد.: یکی ظاهری و دیگری باطنی. فایدۀ ظاهرش این است که شخصی اگر به دنبال هویت شیخ طوسی باشد از این مجموعه می تواند به جواب سؤالش دست یابد اما اگر این دایرة المعارف ها هم نباشند این امکان وجود دارد که در جای دیگر پاسخش را بیابد! فایدۀ مهم تر بخش باطنی آن است. جوان هایی که هیچ آشنایی با تحقیق و پژوهش ندارند با این مجموعه ساخته می شوند. در این صورت مملکت ما یک مرتبه از تحقیقات علمی خالی نخواهد شد. بسیاری از کسانی که با ما همکاری می کردند حتی با واژه ی تحقیق آشنایی نداشتند اما بعد از مدتی با این دانشنامه ها هر یک نویسنده ای زبردست شدند. به یاد دارم یک مجموعۀ تحقیقی دایرة المعارف در اردن تشکیل شده بود که من جزو هیئت تحریرۀ آن بودم. هنگامی که مجموعه فعالیت های نمونۀ ایرانی را در این زمینه به آن ها نشان دادم گفتند که ما نمی توانیم این گونه کار کنیم و این کار شما بسیار حرفه ای و در سطح عالی است. این باعث افتخار سرزمین ما بوده و است. مرکز این دایرة المعارف ها یک آکادمی شده بود از برای این که افراد دانشمند به این مکان ها بیایند و با اساتید سابقه دار آشنا شوند و راه و روش علمی در این راه به وجود بیاید.

دانشنامۀ جهان اسلام را از حرف «ب» شروع کردم به این دلیل که شاید بخواهند با دایرة المعارف بزرگ که با «الف» است یکی شود. با آقایان احمد تفضلی و مصطفی میرسلیم خدمت آیت الله خامنه ای رفتیم و آقای میرسلیم پیشنهاد کردند که این دایرة المعارف با دایره العمارف بزرگ اسلامی یکی شود اما ایشان فرمودند:

مملکتی که هفتاد میلیون جمعیت دارد ده تا دایرة المعارف هم به وجود بیاید باز کم است.

از این جهت بود ‎که دانشنامۀ جهان اسلام را که با حرف «ب» شروع کرده بودیم اکنون در بخش حرف «الف» آن به تحقیق و پژوهش پرداخته ایم. به تدریج ترجمه هایی به زبان انگلیسی و عربی شد اما در مورد دایرة المعارف تشیّع همیشه غریب بود و حامی نداشت و نگرانی های خانم محبی که آیا این کار سرانجام خواهد داشت و به پایان خواهد رسید؟! و اکنون خوشحالیم که در نقطه ی پایانی کار ایستاده ایم. از صفر آغاز کردیم و اکنون به کوشش دوستان مجلداتی در اختیار مردم مملکت قرار گرفته که باعث سربلندی ماست و نشانه ی افزایش و زایش علم در ایران است.

می خواهم از استاد احمد صدر حاج سید جوادی یاد کنم. کسانی که در این گروه همراه ما بودند شاهد خدمات این مرد بزرگ و دلسوزی های ایشان بوده اند. از آقای دهباشی هم برای تشکیل این جلسات فرهنگی تشکر می کنم. ایشان مجلسی را فراهم می آورد که میان بزرگان بحث و گفت و گو و دیدار صورت گیرد و در کنار آن بزرگان عرصۀ فرهنگ و ادب به نسل جوان معرفی می شوند.

سخنران بعدی این نشست بهاءالدین خرمشاهی بود که در بارة دایرة المعارف تشیّع و خاطرات خود در مدت تدوین این اثر چنین گفت:

به عنوان یکی از خادمان فرهنگ تشیّع از دوستان و میهمانان حاضر در جلسه تشکر می کنم. سال 1361 خدمت دکتر محقق رفتیم و گفتیم:

-استاد دریابید که کار بزرگی است!

ایشان پذیرفتند و با کمترین امکانات ممکن در طی چند هفته این فعالیت پا گرفت. هنوز هم امکانات ما کم است و یا بهتر بگویم دایرة المعارف تشیّع فرزند امکانات حداقل است! شاید بعدها محاسبه کنند و متوجه این موضوع بشوند که ما یک هزارم دانشنامه های دیگر هزینه داشتیم و اولین دانشنامه ای است که توانسته در طول یک نسل به سرانجام برسد (از سال 62 تا کنون). آن زمان توانستیم توسط دکتر محقق مدخل ها را درآوریم. به لطف خدا به مرور، بزرگان دیگر نیز دعوت ما را پذیرفتند. اشخاصی چون عباس زریاب خویی که بعدها شاگردان ایشان راهشان را ادامه دادند.

من جایی نوشتم فرانسوی ها اول دایرة المعارف را نوشتند و بعد انقلاب کردند اما ما ایرانی ها اول انقلاب کردیم و بعد سر فرصت به دانشنامه نویسی پرداختیم. دهۀ 60، دهۀ باروری بود. از دانشنامه های  بسیاری می توانم نام ببرم همچون فرهنگنامۀ کودک و نوجوان که امروز به جلد 15 رسیده است. این فرهنگنامه هم سن و سال با تشیّع است و مدت هاست از این که مقاله ای برای من نیامده که برایش یادداشتی بنویسم یا ویرایش کنم، احساس دلتنگی می کنم. این فرهنگنامه توسط خانم نوش آفرین انصاری و خانم توران میرهادی و بزرگان دیگر فوق العاده منظم و سامان مند گردآوری شد. دانشنامۀ دیگر، دانشنامۀ ادب فارسی که جناب انوشه در دهه ی هفتاد بنیان نهادند تا نه جلد پیش رفته است. ذکر و خیر آقای انوشه شد. باید بگویم که ایشان شاگرد اول دایرة المعارف تشیّع هستند. هم از نظر دانش خوب و گسترده ای که دارند و هم همکاری ایشان پیرامون چهارهزار مقاله که با وجود مشغله های فراوان در اختیار ما قرار دادند و هنوز هم این لطف را به گروه دارند. دانشنامۀ تشیّع دست اندازهایی داشته است. می گویند اسلام باریک می شود اما منقطع نمی شود. دایرة المعارف تشیّع هم بارها باریک شده، به پرتگاه هایی نزدیک شده ولی همچنان پیش رفته است. دکتر محقق برای کاشتن نهال دیگری که دانشنامۀ اسلام بود، رفتند اما همیشه سایۀ لطفشان بر سر ما بود. سال ها بعد، استاد صدر که قبلاً حامی این دانشنامه بودند به عنوان سر ویراستار به این مجموعه تشریف آوردند. ما هم جناحین ایشان بودیم. در یکی از بحران هایی که بدان دچار شدیم آقای فانی عرض پریشان حالی دانشنامه را با آقای دکتر سید مهدی جعفری گفته بودند. ایشان پیشنهاد دادند که بنیاد خیریه ِ فرهنگی شط با مدیریت خانم فهیمه محبّی می تواند در رفع این بحران به ما کمک کند. خانم فهیمه محبّی که واقعا فهیم بود و محبّ فرهنگ شیعه با ما همکاری نمودند. در سال 66 اولین جلد این دانشنامه به اتمام رسید. هر زمان که از نظر حمایت های مالی و سرمایه ی اقتصادی نا امید می شدیم خانم محبّی با روح بزرگی که داشتند پرشور و امیدوار در کنار ما بودند. خانه شان را فروختند و بخشی از آن را خرج این دانشنامۀ کم خرج کردند. روحشان شاد باد!

بهاءالدین خرمشاهی - عکس از مهدی خدیری
بهاءالدین خرمشاهی – عکس از مهدی خدیری

شعری تقدیم ایشان کرده ام که برایتان می خوانم:

در سوگ روانشاد فهیمۀ محبّی

زنی بزرگ نژاد و درست پیمان بود

که نورِ چشم همه، خاکپای قرآن بود

در این زمانۀ قحط وفا و مهر و امید

رهی که رفت و ره آموز هر که انسان بود

رهی که رفت رهِ عشق بود و سعی و صفا

و رهبرش به حقیقت امید و ایمان بود

زنی که بوی بهار از کلام او می خاست

در این سکوت و زمستان، دمِ بهاران بود

بسان سرو، خزان را به رسمیت نشناخت

اجاقِ لاله از او گرم در زمستان بود

همیشه پیشۀ او عشق و مهربانی و لطف

بسا که مظهرِ اسمِ رحیم و رحمان بود

به دوش بیرق افتادۀ تشیع بُرد

که دید آینه در زیر گرد پنهان بود

زنی که فانی و صدر و مرا امید آموخت

به شوقِ جمع معارف که بس پریشان بود

بسی حمایتِ دانشورانِ دوران کرد

خوشا که خویش ز بینشوران دوران بود

زنی که همسر و فرزند او شهادت یافت

چه نیک زنده ترین جلوۀ شهیدان بود

صراحتِ سخنش شد زبانزدِ همگان

گُل از گلش بشکفت و هزاردستان بود

فهیم بود و محبّی خصال و مام سعید

که گنجِ مانده به ویرانه را نگهبان بود

خطاب او به بزرگان نبود جز “فرزند”

عتابِ او به بزرگان، نه زیر دستان بود

همیشه پیشنهادی کلام خود می گفت

نه اهلِ دادن دستور یا که فرمان بود

مگر که برد اطاعت ز چارده معصوم

که شیعه بود و از آن بیش هم مسلمان بود

سه سال کمترک از سی که اندرین کاریم

امیر قافله آن مسیرِ گرمپویان بود

حیاتِ طیبه اش نادر و سعید افتاد

حیات فائزه اش راه رُشد و رضوان بود

به پیشبازش صفّ فرشتگان آمد

هزار شکر سرانجام روح و ریحان بود

سزد که دورۀ قرآن برای او خوانیم

چرا که پیشتر از مرگ، اهل غفران بود

بهاءالدین خُرّمشاهی

تهران، 11/11/1388

بهاءالدین خرّمشاهی در خاتمۀ سخنانش در وصف بخارا و علی دهباشی گفت:

“علی دهباشی در فرهنگسازی پهلوان است. ایشان با دست خالی و دلی پر در این روزگار کارهای سترگ می کند. دویست شماره بخارا و دویست شب. فرهنگیان ما مدیون زحمات و خدمات ایشان هستند.”

سپس شاعر و پژوهشگر ایرانی یک رباعی در ستایش دکتر احمد صدر حاج سیدجوادی خواند:

در نرمش و مهر و رحم بی‎حد می‎بود

با دشمن خویش نیز کم می‎بود

پیغمبری ار ادامه می‎داشت هنوز

پیغمبر این زمانه احمد می‎بود.

در بخشی دیگر از جلسه کامران فانی از رونق و شکوفایی دانشنامه در ایران سخن گفت:

“یکی از رویدادهای مهم فرهنگی در ایران پس از انقلاب، رونق و شکوفایی دانشنامه نگاری بوده است. دانشنامه ها کتب مرجع هستند  و به نحوی تنظیم شده اند که مراجعه کننده به سرعت و سهولت به پاسخ پرسش خود دست یابد. این مسأله نشان می دهد که جامعۀ ما جامعۀ پرسشگری شده است. این رونق به منزله ی دماسنج فرهنگی کشور است. حال اینکه دنیای مدرن بسیار مرتبط با نهضت دانشنامه نویسی در فرانسه که خود از انگلستان تأثیر پذیرفته، می باشد. ما تقریباً دو قرن عقب تر هستیم. چون تا قرن بیستم حتی زمانی که برخی از کشورهای عرب  در این زمینه پیشگام بودند،  به فکر تدوین دانشنامه نبودیم وهیچ نداشتیم. البته سعید نفیسی آغازگر یک دانشنامه ای بود که البته در همان حرف «الف» باقی ماند. اما مهم ترین قدمی که به شکل معجزه آسایی برداشته شد دانشنامۀ فارسی بود که جلد اول آن توسط دکتر غلامحسین مصاحب  منتشر شد که در واقع در سطح دانشنامه های جهان بود. متاسفانه امروز درست یا نادرست شاهد تدوین ده ها دانشنامه هستیم.”

وی در ادامۀ سخنانش دربارۀ دایرة المعارف تشیّع از آغاز تا پایان توضیحاتی را بیان داشت:

” در سال 1361  تدوین اولین و بزرگترین دانشنامه که دایرة المعارف تشیّع می باشد را آغاز کردیم. امید داریم که تا پایان امسال آخرین جلد آن که تنها حرف «ی» می باشد به سرانجام برسد. آغاز این کار داستانی طولانی دارد. ابوالفضل تولیت که اموالش صرف امور خیریه می شد، بسیار علاقه مند بود که یک دانشنامه در زمینه ی شیعه داشته باشیم. چون می گفت درمورد سنی ها چنین دانشنامه ای موجود است. از آنجا که این دایرة المعارف رابطۀ بسیار نزدیکی با ایران داشت و از طرفی ایران بزرگترین کشور تشیّع می باشد پس هر دانشنامه ای که در این زمینه نوشته شود طبیعتاً باید در ایران تدوین گردد. البته سال ها پیش کوشش هایی در این زمینه صورت گرفته بود. دایرة المعارفی در سال 1330 با عنوان دانشنامۀ اسلامیه ایران  از عبدالعزیز، تدوین شد که تا حرف «دال» هم پیش رفت که البته متوقف شد. اصولاً دانشنامه نویسی یک کار گروهی است و از عهدۀ یک نفر خارج است. به زبان عربی دایرة المعارف اعلمی که در پانزده جلد می باشد و شیوۀ گذشته را دارد با اینکه بسیار مفصل بود آنچنان مورد توجه قرار نگرفت. دانشنامه ای نیز در لبنان چاپ شد که «سید حسن امین» فرزند «امین عاملی صاحب اعیانی شیعه» دانشنامه ای تدوین کرده اند که بسیار عجیب است. این مجموعه به حرف «ی» رسیده اما ده جلد آن حرف «الف» و جلد یازدهم باقی حروف هستند.

کامران فانی ـ عکس از ژاله ستار
کامران فانی ـ عکس از ژاله ستار

زمانی که در سال 1361 دایرة المعارف تشیّع برنامه ریزی شد، در کنار استاد محقق در درجۀ اول باید به برنامه ریزی برای تدوین به شیوۀ جدید می پرداختیم. بعد از تأسیس دفتر بالافاصله باید کاری انجام می شد. حدود نه ماه زیر نظر دکتر محقق و با شرکت خود ایشان و آقای خرمشاهی حدود بیست هزار مدخل،  موضوع و مقاله را یادداشت کردیم. کار طاقت فرسایی بود و نمی دانم چگونه به این سرعت انجام شد؟! اما شد!

برای تدوین یک دانشنامه ابتدا باید بدانید که چه می خواهید. از عنوان مقالات گرفته  تا ضبط این مقالات به صورت تدوین شده و تنظیم آن ها با توجه به الفبا. این تنظیمات نشان خواهد داد که روند کار چه مدت زمانی طول خواهد کشید و امکانات در چه حد است و به نوعی امکان سنجی را باید بر مبنای این دانش قرار داد.  بر همین اساس بود که دکتر محقق کتاب  روش تدوین دانشنامه را به چاپ رساندند  که دلیل عمدۀ آن این بود که کتاب مذکور در اختیار دانشمندان و نویسندگان قرار بگیرد و به نوعی انتقادات و حتی اصلاحات لازم صورت گرفته و دایرة المعارف بتواند کار خود را آغاز کند. از طرفی افراد برجسته جذب گروه شدند. حدود بیست هزار مقاله در این دانشنامه وجود دارد. دوازده هزار صفحه و ده میلیون کلمه را شامل می شود و تألیف آن حدود سی سال به طول انجامید که اگر امکانات بهتری در اختیار داشتیم خیلی زودتر به نتیجه می رسیدیم! حدود دویست نویسنده داشتیم که تعدادی از آن ها هزاران مقاله در اختیارمان گذاشتند. با حداقل امکانات مالی و با ترس فراوان از اینکه آیا این کار به حرف «ی» خواهد رسید یا اینکه به سرنوشت ده ها دانشنامۀ ناتمام دچار خواهد شد،  کار را شروع کردیم. گرچه  بعد از مدتی حمایت ابوالفضل تولیت که از ثروتمندان بود و اموالش مصادره شد را در کنار خود نداشتیم اما خیلی ها ایثار کردند و در مقابل مقالاتشان حق تألیف نخواستند. بزرگترین شانس ما در این راه دکتر محقق بودند که برنامه ریزی های لازم را به طور کامل انجام دادند و دیگری احمد صدر حاج سید جوادی بودند. همیشه می گفتم که این دفتر باید سرپرست داشته باشد  و مقالات ارسالی  در بخش بررسی و ویرایش و … باید توسط یک شخص مدیریت شود. آقای صدر قبول نمی کردند و می گفتند که من این کاره نیستم! ایشان چهرۀ سیاسی مهمی بودند اما به ایشان گفتیم:”همانگونه که در حوزه های دیگر شرافتمندانه کار کردید، در این بخش نیز می توانید مؤثر باشید.” با تردید بسیار پذیرفتند اما به مرور زمان علاقه مند شدند تا حدی که باید بگویم بار اصلی دانشنامه به عهدۀ ایشان بود. گاهی نیمه شب بیدار می شدند و ساعت ها روی لغات کار می کردند و خوشحالم که امروز آرزوی ایشان که به پایان رسیدن این پرژه بود، تحقق یافت.

این دانشنامه توانست  با وجود فراز و نشیب های فراوان  به کار خود ادامه دهد و بخشی از این امر را مدیون حضور خانم فهیمه محبی بود. زمانی که دانشنامه به تعطیلی کشیده شد حضور ایشان رونق دوباره ای به کار داد. چندین مرحله در توقف کاری بودیم. یکبار زمانی که دکتر محقق در کنارمان حضور نداشتند و هیئت امناء با وجود اینکه ایشان توضیح داده  و برنامه ی کاری را در اختیارشان گذاشته بودند به ما اعتماد نداشتند. خب! من و آقای خرمشاهی در آن زمان خیلی جوان بودیم. گردنۀ دوم  مصادرۀ اموال ابوالفضل تولیت بود  که سبب شد حمایت های مالی ما قطع شود. سال 1369 بود که به طور کلی از ادامۀ کار نا امید شدیم در این زمان، خانم محبی ظهور کرد. در ابتدا تنها به عنوان رابط میان شط و دانشنامه بودند اما  بعد ها با تیزهوشی فراوان گفتند که مشکل بزرگ شما مدیریت است. دانشنامه یک پیگیر نیاز دارد که مقالات را دریافت کند  یا خوبی و بدی آن ها را مورد بررسی قرار دهد. در درجۀ اول ایشان در این زمینه کوشا بودند اما مشکل دیگری وجود داشت که در واقع در بخش دیگر تمام تلاش خانم محبی بخش اقتصادی کار بود. در آن زمان ساعت های بسیاری از طول روز را در دفتر سپری  و به هر نحو که شده مقالات را دریافت می کردند.

ملت ما ملت فراموش کاری است. دایرة المعارف تشیع به چاپ هفتم با تیراژ پنج هزار نسخه رسید که خوب فروش نمی رود. خریدار کتاب در ایران کم است و روز به روز کاسته می شود. در هر صورت باید خوشحال باشیم که سرانجام این کار به پایان رسید و جلد آخر که تنها شامل حرفـ «ی» می باشد تا پایان سال به چاپ خواهد رسید و خوشبختی ما این بود که در پایان ناشرش که انتشارات حکمت می باشد را پیدا کرد.”

وی در ادامۀ سخنانش به توضیح بخش های مختلف دایرة المعارف تشیّع پرداخت:

” مخاطب دانشنامه مخاطب عام هم می تواند باشدو پاسخگوی نیازهای همۀ اقشار جامعه است. مقالات با زبان ساده ای نوشته شده و تمامی جوانب فرهنگ را در نظر دارد. این مقالات  تنها در مورد مذهب نیست بخش های هنر از جمله نقاشی و خوشنویسی و تاریخ و علوم در مذهب را نیز شامل می شود. مقالۀ تشیّع حدود صد و پنجاه صفحه است که خود شامل تاریخ و ریاضی و علم و … در تشیّع می باشد. بخش دیگر قرآن پژوهی در تشیّع را شامل می شود. مقالات قرآنی به صورت خوشه ای درج شده است و بصورت حرف الفبایی نیست. بخش هایی از مقالات مربوط به احادیث می باشد. برخی نیز کلماتی چون «آیت الله» و «سید» و … که  به بررسی تاریخچه و ریشۀ آن پرداخته است. به یاد دارم اوایل انقلاب که مقالۀ آیت الله نوشته می شد نامه ای از طرف کتاب خانه ی ملی کانادا دریافت کردیم که پرسیده بودند:”آیت الله چیست؟ ما درون م دانشنامۀ «لیدن» هم جستجو کردیم اما این واژه وجود نداشت!”

به یاد دارم جوابی برایشان ارسال کردیم و مقاله ای در بارۀ آیت االله در دانشنامه قرار دادیم. جز این ها از حافظ و سعدی و مولانا و … با وجود اینکه شیعه بودن آن ها مشخص نیست هم مقاله داریم. در واقع در این دایرة المعارف به بررسی تمام اصطلاحاتی که به نوعی با شیعه در ارتباط منفی و مثبت هستند پرداخته ایم. حال موافق شیعه باشند یا مخالف، تفاوتی ندارد. حتی بسیاری از اشخاصی چون «سیوطی»  که  کتاب هایشان در حوزه های علمیه تدریس می شود و خود شیعه نیستند نیر در این بخش آورده شده است.

بخش دیگر این دانشنامه معرفی کتاب است. در نمونه های خارجی تنها نام نویسندگان درج می شود و نام کتاب به عنوان زیر مجموعۀ نام نویسنده مطرح می گردد اما در ایران از آنجا که همیشه نام کتاب پررنگتر بوده بخشی را به این امر اختصاص دادیم.

این مجموعه طوری تدوین شده که می تواند در محیط عام و حتی دبیرستان ها به عنوان یک منبع کامل و پاسخگو به سؤالات مطرح گردد و هیچ اثر جایگزینی نخواهد داشت. بسیاری از نمونه های سنگین و حتی غیر قابل فهم هستند اما این اثر بسیار قابل درک می باشد.”

فانی در پایان با اشاره به پایان بی پایان دایرة المعارف تشیّع، گفت:

“امیدواریم دانشنامه که پس از سی سال به پایان رسید آینده ای داشته باشد و کار در اینجا متوقف نشود و بتواند بصورت های مختلف به چاپ برسد. خود ما بیش از هر شخص دیگری بر کمبودها و اشکالات و اشتباهات این دانشنامه آگاهی داریم. فراموش نکنیم که این نوع کتاب ها فقط و فقط با بارها و بارها چاپ مجدد به نتیجۀ مطلوب خود خواهد رسید. در واقع کار به نوعی آغاز شده است نه آنکه پایان یافته باشد!”

آخرین سخنران دکتر حسن انوشه بود که خاطرات خود از همکاری با دانشنامۀ تشیّع را نقل کرد:

“قبل از سکونت در تهران و زندگی در ولایت، مقالاتی را که حدود سی عدد بود درون پوشه ای گذاشتم که سعی کردم روز دوشنبه ای به دیدار جناب خرمشاهی و فانی بیایم. نزدیکی شیرگاه ایست بازرسی بود. مقالاتم را گرفتند و هر چه توضیح دادم قبول نکردند. از ماشین پیاده شدم و چون دیگر مقاله ای در کار نبود پس دلیلی هم بر این سفر نبود. به خانه بازگشتم و تمام مقالات رو دوباره نوشتم.

دکتر حسن انوشه - عکس از ژاله ستار
دکتر حسن انوشه – عکس از ژاله ستار

به هر صورت ورود به دایرة المعارف تشیّع برای من فرصت بزرگی بود گرچه من سال ها کتاب خواندم و ترجمه کردم و حتی ترجمه هایم چاپ می شد اما کار علمی نکرده بودم  ولی دانشنامه باعث شد در کارم نقد پیدا شود و با درآمدی که به دست می آوردم کتاب می خریدم و کتابخانۀ خوبی برای خود ساخته بودم.از طرفی در تهران با بزرگان فرهنگ نشست داشتم؛ دکتر محقق و زریاب خویی و آقای صدر حاج سید جوادی و پرویز ورجاوند بسیاری از دوستان که مرا مورد تشویق قرار می دادند و اگر سه هزار مقاله داشتم باید یاد کنم از آقایان فانی و خرمشاهی که از مهر ایشان و تشویق هایشان به اینجا رسیدم. یادی می کنم از خانم محبی که تا پایان عمر خود برای دانشنامه نه تنها بازاریابی که بازارسازی می کرد! و سپاس از انتشارات حکمت و امید اینکه شاهد چاپ و ویرایش جدید دانشنامه باشیم؛ چرا که هر دانشنامه ای در مدت زمان بسیار کمی نو می ماند و بعد مدتی کهنه می شود. همۀ دایرة المعارف ها همین هستند و این کتاب یک کتاب ملی است و شاید تنها دلیل بی اعتنایی به آن همین باشد!”

سپس محمد حسین غفاری مدیر انتشارات حکمت درباره چگونگی انتشار دایره العمارف چنین گفت:

« سلام و عرض ادب و احترام دارم به محضر تک تک حضار محترم، اساتید معظم و فرهیختگان ارجمند

بسیار خوشحال و خرسندم ازاین که توفیق حضور در چنین محفلی نصیبم شد.

نخست باید از فرهیخته عزیز و ارجمند،جناب آقای دهباشی تشکر و قدردانی کنم که زحمت به ثمر نشستن این مراسم را تقبل کردند.حقیقتا آقای دهباشی اسطوره ای است ارزشمند در ایران زمین ،که متاسفانه قدرش آن چنان که شایسته و بایسته است دانسته نمی شود.در زمانه ای که متاسفانه بی مهری های فراوانی برای اهل فرهنگ این کشور رقم می خورد،این مرد یک تنه و به تنهایی ،به اندازه ی ده ها نهاد فرهنگی فعالیت می کند.بنده که به شخصه هر وقت از فراز و نشیب هایی که گریبانگیر صنعت نشر این سرزمین شده به ستوه می آیم و طاقتم طاق می شود،سعی می کنم به امثال علی دهباشی فکر کنم .اودر حوزه ای در تکاپو است که مطمئنم مشکلات بیشتری ،در قیاس با صنعت نشر،در پیش رو دارد ولی خم به ابرو نمی آورد و اینچنین عاشقانه به فرهنگ و اهالی فرهنگ خدمت می کند.از خداوند منان میخواهم تا به او عافیت و سلامتی و توفیق روز افزون عنایت کند.

من ان شاءالله زیاد مصدع اوقات شریف عزیزان نخواهم شد.بنا دارم که مختصرا گزارشی از وضعیت فعلی دائره المعارف تشیع عرض کنم و همچنین یاد وسپاسی داشته باشم از بزرگان و دست اندرکاران دائره المعارف تشیع.منتهی در ابتدا سپاسگزاری های خود رو بیان خواهم کرد تا بدلیل ضیق وقت خدای نا کرده کسی از قلم نیفتد.سپاسگزاری من شامل سه بخش است که این سه بخش یک فصل مشترک واحد دارد که در ابتدا به آن می پردازم.و آن حقیقتی است که در رابطه با دست اندر کاران دائره المعارف تشیع، من البدو الی یومنا هذا ، وجود دارد.و آن اینکه دست اندرکاران دائره المعارف تشیع ،در هر برهه ای ، از میان شریف ترین،نجیب ترین ،متواضع ترین،مخلص ترین ،صادق ترینِ اهالی فرهنگ بوده اند که از تمام وجودشان برای این دائره المعارف مایه گذاشته اند.این بزرگواران علی رغم تمام بی مهری هایی که بر آنان رفت،علی رغم تمام جفاهایی که در حق آنان صورت گرفت،ذره ای از مساعی و کوشش های خود فرو نکاستن و از این حیث همواره برای من مایه ی عبرت اند.این بزرگواران با تمام وجود ،و عشق بی بدیلی که به فرهنگ تشیع ،فرهنگ ایران و این سرزمین داشتند در عرصه فرهنگ فعالیت نمودند و تاریخ گواهی خواهد داد در زمانه ای که عده ای از دین و تشیع و ایران به مثابه دکانی برای پر کردن جیب های خود استفاده کردند ،بودند عده ای که با گذشت و ایثار و انفاق از مال و وجود خود،بدور از هیاهو،خاضعانه و مخلصانه،بی هیچ منفعت مادی، در تکاپوی خدمت به تشیع و فرهنگ این مملکت بوده اند.ما امروز در حکمت امانتدار میراثی هستیم که از چنین اشخاص وارسته ای به ما رسیده است.

مرحوم احمد صدر حاج سید جوادی ،این مرد بزرگ و شریف، یکی از این افراد بود.من در سال 89 برای اولین بار توفیق این را پیدا کردم که در محضرشان حضور داشته باشم.به قدری این مرد ،با این پیشینه فرهنگی و سیاسی که داشت،خاضعانه و فروتنانه با ما برخورد کرد که بر ما عجیب می نمود.مهربان،رئوف و بسیار با صفا.محب اهل بیت(ع).ایشان با آن سنی که داشتند،با بیماری های که در آن دوره گریبانگیرشان بود،آن چنان مجدانه  و عاشقانه ، و با تمام وجود ،در پی رتق فتق امور دائره المعارف تشیع بودند که مایه ی حیرت همه ی ما بود.واقعا فرد مخلصی بود.خدایش بیامرزد. حقیقتا نکو مردی بود که متاسفانه آن چنان که باید نشناختیمش.

عزیز دیگری که باید از او یاد کنم ،بانویی است فداکار ،که هر آن چه را که داشت از تشیع دریغ نکرد،مادی و معنوی .حقیقتا فرشته ای بود که از جان و دل برای این دائره المعارف هزینه کرد.واقعا نمی توانم در قالب کلمات حق او را ادا کنم.من یقین دارم که امروز روح او از محفل ما شادمان است و امیدوارم در یوم الجزا ، فاطمه زهرا (س)،دستگیر او باشد.

محمد حسین غفاری - عکس از ژاله ستار
محمد حسین غفاری – عکس از ژاله ستار

اما در آخر ،باید مراتب قدردانی و سپاس خودم را تقدیم اساتید ارجمند و گرامی،آقای فانی و خرمشاهی نمایم.

مقام امن و می بی غش و رفیق شفیق / گرت مدام میسر شود زهی توفیق

دریغ و درد که تا این زمان ندانستم / که کیمیای سعادت رفیق بود رفیق

این دو یار دیرینه،که عمر و سرمایه ی خود را وقف دائره المعارف تشیع نمودند.این دو رفیق شفیق که رفاقتشان در میان اهل علم زبانزد است.به ذعم بنده یکی از دلایل رفاقت دیرینه استاد فانی و استاد خرمشاهی،خصیصه های مشترکی است که به وضوح در هر دو بزرگوار یافت می شود.حالا با شدت و ضعف متفاوت ، ولی به طور کلی در هر دو بزرگوار وجود دارد.یکی از این خصلت ها تواضع و فروتنی است.متاسفانه غرور و تکبر،کم و بیش ، بلیه ای است که در میان برخی از فضلا و حکما وجود دارد.لیکن این دو بزرگوار که هر کدام در حوزه ی خود ،جزء بهترین ها هستند،یعنی استاد خرمشاهی در حوزه مطالعات قرآن پژوهی و حافظ پژوهی در زمزه برجسته ترین اساتید موجود هستند. و بنده به شخصه بارها و بارها شاهد آن بوده ام  که در مراجعات مختلف و مکرری که ایشان داشتند،حال از طبقات گوناگون،حوزوی و دانشگاهی ،واز هر فرقه ای ،شیعه و سنی ودر هر سطحی وقتی به جناب استاد مراجعه می کنند آن چنان خاضعانه و از سر لطف پاسخ افراد را می دهند که افراد را تحت تاثیر قرار می دهد و بسیاری از افراد شیفته ی سجایای اخلاقی ایشان می شوند.

جناب استاد فانی هم همچنین،انصافا در هر حوزه ای که شما تصور کنین ایشان مطلع هستند و من کمتر کسی نظیر ایشان را به لحاظ وسعت اطلاعات در ایران سراغ دارم.از فلسفه و تاریخ و ادبیات تا علم و فیزیک و انرژی هسته ای.حقیقتا اطلاعات جامع و کامل ایشان، انسان را به وجد می آورد و الحق که ایشان به قول یکی از بزرگان دائره المعارف متحرکند.ولی به قدری این مرد در برخورد و رفتارش فروتنانه برخورد می نماید که اگر کسی از بیرون شأن و جایگاه علمی ایشان را مطلع نباشد به راحتی پی به حق مطلب نخواهد برد.

باری ،این دو عزیز بزرگوار ،عاری از منیت و نفسانیت ،و سرشار از فروتنی و سجایای نکوی اخلاقی اند که حقیقتا برای من درس است.استاد خرمشاهی و استاد فانی در طی این سال ها،ریالی از بابت دائره المعارف تشیع ،کسب درآمد نکرده اند. البته روشن است که منظورم منفعت مادی است و گرنه اجر معنوی که در جای خودش محفوظ است.این دو بزرگوار بیش از سه دهه از عمر با برکت و گرانبهای خود را مخلصانه و بی هیچ چشم داشتی در راه فرهنگ تشیع و فرهنگ ایران زمین صرف کردند.

بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم/یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت

حقیقتا زبان من قاصر است که از زحمات و ایثار این اساتید بزرگوار قدردانی کند ولی بنا بر من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق در حد بضاعت و با توجه به ضیق وقت بیاناتی عرض شد.از خداوند عزوجل طول عمر با برکت و سلامتی روز افزون ایشان را مسئلت می کنم.

باری گزارش مختصری هم در رابطه با وضعیت دائره المعارف تشیع به محضرتان عرض کنم.خب همان طور که فرمودند مجلد 16 آخرین جلد ورژن فعلی دائره المعارف خواهد بود.که بیش از 50 درصد مداخل آن در حال حاضر نوشته شده است.و سفارش مابقی مداخل نیز داده شده است. برادر عزیزم ،آقای خندق آبادی،از مدیران موفق و پرکار حکمت ،که تجارب ارزنده ای هم در حوزه دائره المعارف نویسی در اختیار دارند،در حال حاضر از سوی حکمت و زیر نظر استاد فانی و استاد خرمشاهی ،این پروژه رو به پیش می برند.ما امیدوارم به یاری خداوند متعال ،به زودی ان شاءالله شاهد رونمایی مجلد 16 باشیم.

و اما در مورد برنامه آینده دائره المعارف تشیع:

همان طورکه می دانید حدودا 9 سال است که در حکمت ترجمه دائره المعارف قرآن لیدن را دردست داریم که تا کنون 3 مجلد آن به زیور طبع آراسته شده و ما بقی آن نیز طی یک برنامه کاملا منظم در حال انجام است.این پروژه منشاء برکات فراوانی برای ما بود و تجارب ارزنده ای را برای ما به ارمغان آورد.

ما با این مقدمه ، در آینده در سه بخش پروژه دائره المعارف تشیع را دنبال خواهیم کرد.

نخست ادیشن جدید دائره المعارف فعلی است .ما به نواقص و کاستی های دائره المعارف فعلی اشراف داریم.در ورژن بعدی به عون الله تعالی،ضمن حفظ مداخل ارزنده ،برخی از مداخل مجددا از نو نوشته خواهد شد،مداخلی که احیانا از قلم افتاده سفارش داده خواهد شد وهمچنین جرح و تعدیلی در برخی مداخل صورت خواهد گرفت و در حقیقت نسخه پیراسته ای از دائره المعارف فعلی ارائه خواهد شد.

دوم ،ورژن تخصصی دایره المعارف تشیع خواهد بود .در این ورژن مداخل عمومی دائره المعارف حذف خواهد شد.طبیعتا برخی از مداخل به صورت تخصصی تر از نو نگاشته خواهد شد و ایندکس های تخصصی برای آن فراهم خواهد شد.

اما بخش نهایی،و به زعم من مهم و حیاتی،ترجمه دائره المعارف به زبان های خارجی دیگر،و در وهله نخست انگلیسی و عربی،خواهد بود.طبیعتا باید با توجه به فرهنگ و زبان مقصد ،تغییرات لازم را در مداخل اعمال کنیم.در حال حاضر مذاکراتی را هم با برخی ناشران معتبر بین المللی آغاز کردیم که امیدوارم به فرجام و سرانجام خوبی منتهی شود.از همه شما عزیزان که محبت کردید و در این مجلس حضور به هم رسانیدید صمیمیانه تشکر می کنم. »

 

در خاتمه جلد پانزدهم دایره العمارف تشیع با حضور دکتر مهدی محقق، کامران فانی، حسن انوشه، بهاءالدین خرمشاهی و  دکتر حسن صدر حاج سیدجوادی و نوه خانم فهیمه محبی ( خانم صنم نظامی) رونمایی شد.

رونمایی از چلد پانزدهم دایره العمارف تشیع - عکس از ژاله ستار
رونمایی از چلد پانزدهم دایره العمارف تشیع – عکس از ژاله ستار

IMG_9116