فابرتیزیو د آندره و موسیقی ایتالیا/ پریسا احدیان

“اگر بخواهم به این گروه چهار نفره یک شخصیت دیگر بیفزایم طبیعتا از ایوانو فوساتی باید نام برد که در واقع میراث دار شعر و ترانه ها ی خاص و آهنگ های د آندره بوده است. اما شخصیت کاریسماتیک و به نوعی هسته ای اصلی گروه، پائولی بود.”

کونچاتوری در مورد شخصیت د آندره و ایدئولوژی ها ی و مکاتب تاثیر گذار بر آثار او گفت:

” وی بسیار خجالتی بود و اجرای عمومی بر روی سن و در مقابل نگاه تماشاگران برایش بسیار سخت بود. د آندره بعد از سال 1975 به روی صحنه آمد. پائولی که از قبل با او آشنا بود و آثارش را بسیار دوست داشت بعد از ساخت آهنگی با عنوان “وصیت نامه” با خود فکر کرد وقتی د آندره چنین ترانه ی زیبایی را این روزها خلق کرده پس آینده ای درخشان تر در کارنامه ی آثارش خواهد بود.

پائولی در خاطره ای می گوید که در سال 1962 در یک روز بعدازظهر د آندره را مجبور کردم که به روی سن برود و به باسن او زدم و او را روی سن فرستادم. د آندره نیز این کار پائولی را اینگونه تفسیر می کند که تمامی کارهای او بی هیچ منتی بوده و در واقع او را فردی معرفی می کند که بی هیچ چشم داشتی به دیگران کمک می کرد.

مورد دیگر در مورد مکتب جنوا است و انتشاراتی با عنوان نانی رکوردی (Nanni Ricordi) که در آن سال ها تمامی آهنگسازان و ترانه سرایان و خوانندگان و هنرمندان موسیقی که شناخته شده نبودند را شناسایی و گرد هم جمع می کرد و شاید سالانه حدود صد هزار نسخه از آثار این گروه را منتشر و پخش می کرد و یک سیاست روانشناسانه ی این انتشارات بر این بود که در آن سال ها در مردم و منتقدان و موزیسین ها و کارشناسان و اهل فن همه نظرات و علایق و سلایق مشترکی ایجاد کرده بود.

نکته ی دیگر موسیقی جاز است که که بخش بیشتری از موسیقی آن سال ها را شامل می شود گرچه بسیاری به آن اشاره ندارند. جاز جزو اصلی کار د آندره نیز بود مخصوصا هنگامی که با مائورو پاگانی شروع به کار کرد در آن زمان همه از جاز یک بینش فانتزی و اسطوره ای داشتند و سبکی که در آمریکا بوجود آمده و توسعه یافته بود. پائولو کونتو در آن زمان در مورد موسیقی جاز بسیار صحبت می کند و در واقع یکی از ترانه هایش با عنوان ” در زیر ستاره های جاز” مصداق همین مطلب است. ”

علی دهباشی، مائورو کونچاتوری و حانیه اینانلو
علی دهباشی، مائورو کونچاتوری و حانیه اینانلو

سفیر ایتالیا در ادامه به شهر جنوا و خاطرات د آندره اشاره کرد:

“جنوا یک شهر رویایی است که در واقع علاوه بر خاطرات موسیقی د آندره از این شهر، دوران کودکی و دوستانی که داشته نیز تداعی می کند. یکی از این اشخاص پائولو ویلاجئو است. شخصیتی مشهور که همیشه بر بحث تحریک ضد بورژوایی دست گذاشته که یکی از مشخصات آثار د آندره نیز هست. وی از نوازندگی خود در کنار د آندره و برلوسکونی صحبتی می کند که نمی دانیم این موضوع حقیقت دارد یا خیر! در واقع این حس تحریکات بورژوایی که یکی از عناصر اصلی اوست الهام بخش موسیقی فرانسوی است. شخص دیگر ژرژ برسنس است که یکی از تاثیر گذارن در بخش موسیقی دهه ی شصت ایتالیا است و دآندره او را می ستاید.

مکتب دیگر که آهنگسازان معروف ایتالیا از آن تاثیر گرفتند اگزیستانسیالیسم و رهبر آن در ایتالیا دومینکو مدونیو است. جز این مکتب فرهنگ آنارشیسم بخش دیگری است که بر روی آهنگساران و آثارشان تاثیر گذاشت. گرچه آنارشیسم در مکتب بولونیا بیشتر از مکتب جنوا دیده می شود . در آثار هنرمندانی چون فرانچسکو گوچینی و اثری با عنوان “ Anime Salve” وجود دارد که بسیار از حس مارکسیستی تاثیر پذیرفته است. ”

وی در پایان به فاکتورها و المان هایی که آثار د آندره را از دیگران متمایز می سازد اشاره کرد و گفت:

“ملودی خاص و عمیق ایتالیایی که می توانیم در موسیقی او شاهدش باشیم و دیگری تاثیرات موسیقی حاشیه ی مدیترانه که تا جنوب مدیترانه ادامه می یابد بر روی آثار وی و در آخر صدای جایگزین ناپذیر او مهر تاییدی بر کارهایش می باشد. تا آنجا که در بازخوانی یکی از کارهای او توسط هنرمند معروف ایتالیایی چلنتانو (Celentano) بابت اجرای این اثر با عنوان “جنگ پییرو” از حضار عذرخواهی کرده بود که نتوانسته آنطور که باید و شاید چون خود اوبخواند و اجرا کند.

این ها تنها سخنانی بود که در مورد موسیقی دهه ی شصت ایتالیا است و اینکه چگونه بوده و چه تغییراتی داشته و یک موسیقی ماندگار چگونه از نسلی به نسل دیگر انتقال یافته و در حافظه ها باقی مانده است.”

پروفسور کارلو چرتی در این جلسه در سخنرانی کوتاهی راجع به بخشی از فعالیت های ادبی د آندره اشاره کرد و گفت:

“د آندره علاوه بر اینکه یک موزیسین بود در واقع به نوعی نویسنده و شاعر و ادیب نیز بود. او در حال حاضر گلچینی از ادبیات ایتالیا است.”

پروفسور کارلو چرتی و علی دهباشی
پروفسور کارلو چرتی و علی دهباشی

در بخشی دیگر از جلسه کامران افشار نادری در مورد معماری جنوا سخن گفت:

” شهر جنوا شهر بندری در ایتالیا است. جنوا در لغت به معنای خلیج است و قدمت آن به قرن سوم قبل میلاد بازمی گردد. جنوا از قرن یازدهم تا نوزدهم به عنوان یک جمهوری مستقل بوده است. مردمش همواره دریانوردان ، جنگجویان و بازرگانان ماهری بودند و به علت فعالیت های بازرگانی به تمام نقاط دنیا از جمله ایران و پایتخت آن زمان تبریز، سفر می کردند. در مقابل سفر مسلمانان به جنوا نیز بخشی از معماری این شهر را خلق کرد از جمله دو مسجد در این شهر که محلی برای نمازگزاران بوده است. از نظر جغرافیایی این شهر از یک سو به کوه ها و از سوی دیگر به دریا منتهی می شود. مرکز تاریخی شهر 113 هکتار وسعت دارد و بنابراین عده ای فکر می کنند یکی از بزرگترین مراکز تاریخی اروپا ست که البته واقعیت ندارد. شهر دارای خانه ها و خیابان های سنگ فرش قرون وسطی است. خانه هایی قدیمی که هنوز هم ساکنانی دارد. خیابان های قدیمی که حتی بر نام یکی از این خیابان ها د آندره ترانه ای خوانده است. خیابان هایی که برخی از خانه هایشان توسط روبنس نقاش رولوه و نقشه برداری شد و اینک تحت عنوان کتابی در موزه ی لوور نگهداری می شود.

کامران افشار نادری شهر جنوا را توصیف می کند
کامران افشار نادری شهر جنوا را توصیف می کند

یکی از ساختمان های مشهور جنوا یک فانوس دریایی است که به عنوان سنبل جنوا شناخته می شود. بزرگترین چراغ دریایی با ارتفاع 76 متر در اروپاست. این ساختمان در سال 1543 ساخته شده است.

یکی از نشانه های مهم شهر جنوا خانه ی کریسف کلمب است که در جنوا متولد شده است. از این خانه تنها چیزی که باقی مانده حیاط و رواقی است که در مرکز شهر جنوا قرار گرفته است. ”

مهندس افشارنادری به بخش های دیگر ازآثار معماری و شهرسازی جنوا اشاره کرد از جمله آثار مدرن و اثر رنزو پیانو در کنار بندر که به مناسبت پانصدمین سال کشف آمریکا ساخته شده با سازه ای کابلی کششی که به سنبل جنوا ی معاصر بدل شده است. ”

در پایان جلسه مانی نعیمی با مقدمه ای کوتاه از آشنایی خود با د آندره به اجرایی آثاری از وی پرداخت:

” آشنایی من با د آندره از جایی آغاز می شود که که در اسباب بازی فروشی در فلورانس در کنار ویدا مختاری کار می کردم. خانم مختاری موزیک های بسیار زیبایی از د اندره می گذاشت و گاهی حتی در حین بسته بندی کردن اسباب بازی ها مدام این موزیک ها را می شنیدم و به نوعی در تار و پودم تنیده شد. به نظرم در ایتالیا هنرمندان و موزیسین های بزرگی داریم اما گویا د آندره نه برتر بلکه در موازی با دیگران و در خطی متفاوت حرکت می کند.”

مانی نعیمی
مانی نعیمی

* عکس ها از : مهدی خدیری