خلیج فارس/ کاوه بیات

اخيراً كتاب‌  خليج‌ فارس‌ توسط‌ انتشارات‌ بنياد موقوفات‌ دكتر محمود افشار منتشر شده‌ است‌. نظر به‌ اهميت‌ كتاب‌ مقدمه‌ كوتاه‌ اما جامع‌ كاوه‌ بيات‌ را بر اين‌ كتاب‌ با هم‌ مي‌خوانيم‌:

كتاب‌ خليج‌ فارس‌ اثر دريادار غلامعلي‌ بايندر كه‌ اينك‌ پس‌ از گذشت‌ حدود هفتاد سال‌ به‌ تجديد چاپ‌ آن‌ اقدام‌ مي‌شود يكي‌ از نخستين‌ آثار پژوهشيِ حاصل‌ از دورِ جديدي‌ از توجه‌ ايرانيان‌ به‌ خليج‌ فارس‌ و اعادة‌ حاكميّت‌ ملّي‌ كشور بر آن‌ سامان‌ است‌. دوره‌اي‌ كه‌ با تلاش‌هاي‌ ايران‌ براي‌ تشكيل‌ يك‌ نيروي‌ دريايي‌ امروزي‌ از سال‌هاي‌ پاياني‌ دهة‌ 1300 شمسي‌ توأم‌ شد و سرگذشت‌ غلامعلي‌ بايندر نيز با آن‌ گره‌ خورد.

غلامعلي‌ بايندر در 23 آذر 1277 شمسي‌ در تهران‌ متولد شد. پدرش‌ علي‌ اكبر بايندر ملقّب‌ به‌ دبير دربار از سران‌ طايفة‌ بايندر گروس‌ بود. پدرش‌ لطفعلي‌ خان‌ چهار پسر داشت‌؛ علي‌ اشرف‌ خان‌ معروف‌ به‌ امير معزز، علي‌ اكبر خان‌ (پدر غلامعلي‌، غلامحسين‌، نصرالله‌ و يدالله‌ بايندر)، قاسم‌ سلطان‌ و فتحعلي‌ خان‌.

غلامعلي‌ بايندر پس‌ از طي‌ تحصيلات‌ ابتدايي‌ و اتمام‌ دورة‌ مهندسي‌ مدرسة‌ دارالفنون‌، در 1296 وارد مدرسة‌ نظام‌ مشيرالدوله‌ شد.   در آن‌ دوره‌ به‌ حضور او و چند تن‌ از صاحب‌منصبان‌ جوان‌ نظامي‌ در محافل‌ حزب‌ دموكرات‌ اشاره‌ شده‌ است‌.   پس‌ از تكميل‌ دورة‌ سه‌ سالة‌ اين‌ مدرسه‌، در مهر 1299 با درجة‌ ستوان‌ دومي‌ در بريگاد مركزي‌ وارد خدمت‌ شد.

اندك‌ زماني‌ بعد از كودتاي‌ 1299 و الحاق‌ بريگاد مركزي‌ به‌ ديويزيون‌ قزاق‌ در پاره‌اي‌ از عمليات‌ اولية‌ قشون‌ جديد و متحدالشكل‌ ايران‌ شركت‌ داشت‌؛ از جمله‌ در جنگ‌هاي‌ تنكابن‌ و گيلان‌ در 1300، لشكركشي‌ بر ضدّ كردهاي‌ شورشي‌ شكاك‌ در 1301؛ و در يكي‌ از نبردها مجروح‌ شد و به‌ پاس‌ آن‌، نشان‌ ذوالفقار گرفت‌. در خرداد 1302 همراه‌ با گروهي‌ از ديگر افسران‌ جوان‌ براي‌ فراگرفتن‌ فنون‌ نظامي‌ جديد عازم‌ فرانسه‌ شد و در مهر 1304 پس‌ از گذراندن‌ دورة‌ آموزشي‌ توپخانه‌ در مدرسة‌ پواتيه‌ و دورة‌ تكميلي‌ در مدرسة‌ فونتن‌بلو فرانسه‌ به‌ تهران‌ بازگشت‌ و در همان‌ سال‌ در لشكر يكم‌ مركز به‌ فرماندهي‌ آتشبار كوهستاني‌ منصوب‌ شد. پس‌ از يك‌ دورة‌ خدمت‌ در صفحات‌ غربي‌ كشور به‌ تهران‌ بازگشت‌ و در تيرماه‌ 1307 براي‌ تكميل‌ تحصيلات‌ نظامي‌ از نو به‌ فرانسه‌ اعزام‌ شد و دورة‌ دانشكدة‌ نظام‌ را به‌ پايان‌ رساند.

در اواخر 1309 به‌ ايران‌ بازگشت‌ و با درجة‌ سرگردي‌ به‌ فرماندهي‌ هنگ‌ توپخانه‌ منصوب‌ شد. بايندر در آن‌ سال‌ها دربارة‌ توپخانه‌ و قوانين‌ آن‌ چند رساله‌ نوشته‌ است‌؛ احتمالاً از ميان‌ ده‌ اثري‌ كه‌ در فاصلة‌ سال‌هاي‌ 1310 تا 1311 در اين‌ زمينه‌ به‌ نام‌ «اركان‌ حرب‌» قشون‌ منتشر شده‌ است‌، تعدادي‌ به‌ قلم‌ بايندر است‌.

همزمان‌ با تصميم‌ دولت‌ براي‌ ايجاد يك‌ نيروي‌ دريايي‌ كارآمد در خليج‌ فارس‌، بايندر در 1310 در رأس‌ گروهي‌ از دانشجويان‌ نظام‌ براي‌ فراگرفتن‌ فنون‌ دريانوردي‌ و نظارت‌ بر ساخت‌ شش‌ فروند ناو جنگي‌ كه‌ دولت‌ ايران‌ به‌ ايتاليا سفارش‌ داده‌ بود عازم‌ آن‌ كشور شد.

از 1311 كه‌ اولين‌ گروه‌ از اين‌ دانشجويان‌ اعزامي‌ به‌ ايران‌ بازگشتند و بخشي‌ از ناوهاي‌ سفارشي‌ به‌ خليج‌ فارس‌ رسيد بايندر به‌ توسعه‌ و تقويت‌ اين‌ نيروي‌ نوبنياد همت‌ گمارد. او در كميسيون‌هاي‌ مشترك‌ ايران‌ و عراق‌، نمايندة‌ نيروي‌ دريايي‌ ايران‌ و مأمور رسيدگي‌ به‌ دعاوي‌ مربوط‌ به‌ اروندرود بود. در همان‌ ايام‌ ميان‌ ايران‌ و انگليس‌ بر سر مالكيت‌ تعدادي‌ از جزاير ايراني‌ خليج‌ فارس‌ اختلافاتي‌ وجود داشت‌ و بايندر در پائيز 1313 در رأس‌ نيرويي‌ در جزيرة‌ تنب‌ پياده‌ شد و حق‌ مالكيت‌ ايران‌ را بر آن‌ منطقه‌ به‌ مقامات‌ نيروي‌ دريايي‌ انگليس‌ كه‌ در آن‌ جزيره‌ مستقر بودند يادآور شد. وزارت‌ امور خارجة‌ انگليس‌ به‌ اين‌ اقدام‌ بايندر اعتراض‌ كرد و اختلاف‌هاي‌ دو كشور در اين‌ زمينه‌ تا مدت‌ها ادامه‌ داشت‌.

بايندر در 1319 به‌ درجة‌ درياداري‌ ارتقاء يافت‌ و در سوم‌ شهريور 1320 كه‌ ايران‌ از شمال‌ و جنوب‌ هدف‌ حملة‌ نيروهاي‌ نظامي‌ شوروي‌ و بريتانيا قرار گرفت‌، او برخلاف‌ پاره‌اي‌ از ديگر امراي‌ ارتش‌ كه‌ مقاومت‌ چنداني‌ نشان‌ ندادند، حوزة‌ مأموريتش‌ را ترك‌ نگفت‌ و در سحرگاه‌ همان‌ روز بين‌ آبادان‌ و خرمشهر در راه‌ ميهن‌ به‌ شهادت‌ رسيد.

همان‌گونه‌ كه‌ در آغاز اين‌ يادداشت‌ نيز خاطرنشان‌ گشت‌  خليج‌ فارس‌ بايندر يادگار دورِ جديدي‌ از توجه‌ ايرانيان‌ به‌ اين‌ حوزه‌ است‌؛ در اين‌ دوره‌ بود كه‌ در كنار پژوهش‌هاي‌ گرانقدري‌ چون‌ كتاب‌  صيد مرواريد سديدالسلطنه‌، كه‌ در سال‌ 1308 در تهران‌ منتشر شد، چندي‌ بعد در سال‌ 1310 و بنا به‌ سفارش‌ نشرية‌ قشون‌ كتاب‌  خليج‌ فارس‌ سر آرنولد ويلسون‌ توسط‌ محمد سعيدي‌ ترجمه‌ و منتشر شد و به‌ گونه‌اي‌ كه‌ در كتاب‌  خليج‌ فارس‌ بايندر نيز مي‌بينيم‌ به‌ يكي‌ از مآخذ اصلي‌ تحقيقات‌ بعدي‌ در زمينة‌ تاريخ‌ خليج‌ فارس‌ تبديل‌ شد.

خليج‌ فارس‌ كه‌ در سال‌ 1317 و در دو قسمت‌ ــ متن‌ كتاب‌ و نقشه‌هاي‌ آن‌ ــ منتشر شد، در نوع‌ خود يعني‌ كتابي‌ مطابق‌ با اصول‌ جديد تحقيق‌ و پژوهش‌، نخستين‌ اثري‌ بود كه‌ به‌ فارسي‌ منتشر مي‌شد.

اين‌ اثر در كنار ارائة‌ مجموعه‌اي‌ از اطلاعات‌ تاريخي‌ و جغرافياي‌ كلي‌ در مورد اين‌ حوزه‌، به‌ويژه‌ در مورد وضعيت‌ بحرين‌ نيز مطالبي‌ دارد كه‌ خود گوياي‌ توجه‌ خاصي‌ است‌ كه‌ در آن‌ ايام‌ نسبت‌ به‌ اين‌ موضوع‌ در حال‌ شكل‌گيري‌ بود.

شادروان‌ بايندر در مقدمه‌اي‌ بر اين‌ كتاب‌ ضمن‌ تأكيد بر اهميت‌ خليج‌ فارس‌ به‌ عنوان‌
«… تنها درياي‌ آزادي‌… كه‌ ايران‌ را به‌ دنيا مربوط‌ ساخته‌ و سرتاسر كرانه‌هاي‌ شمالي‌ آن‌ در قلمرو كشور…» است‌ هدف‌ از تدوين‌ چنين‌ مجموعه‌اي‌ را افزايش‌ آگاهي‌ ايرانيان‌ و «… مخصوص‌ افسران‌ و نيز كارمندان‌ ادارات‌ دولتي‌…» در اين‌ زمينه‌ دانسته‌ و خاطرنشان‌ مي‌گردد «… آنان‌ كه‌ اين‌ اطلاعات‌ را نداشته‌ باشند مسلماً نقص‌ بزرگي‌ در شناسايي‌ كشور ايران‌ و اهميت‌ موقعيت‌ جغرافيايي‌ و طبيعي‌ آن‌ خواهند داشت‌».

البته‌ در مراحل‌ بعد و به‌ويژه‌ در سال‌هاي‌ بعد از شهريور 1320 كه‌ فضاي‌ فرهنگي‌ و سياسي‌ كشور گشايش‌ بيشتري‌ تجربه‌ كرد، تحقيقات‌ و بررسي‌هايي‌ از اين‌ دست‌، ابعاد گسترده‌تري‌ يافت‌ و از آن‌ به‌ بعد آثارِ به‌ مراتب‌ اساسي‌تري‌ دربارة‌ تاريخ‌ و جغرافياي‌ خليج‌ فارس‌ منتشر شده‌اند، ولي‌ فضل‌ تقدّم‌ دريادار غلامعلي‌ بايندر در اين‌ عرصه‌ نكته‌اي‌ است‌ كه‌ در اقدام‌ بنياد موقوفات‌ دكتر محمود افشار در تجديد چاپ‌ آن‌ مدّ نظر بوده‌ است‌ و تأكيدي‌ ديگر بر پيشينة‌ تلاش‌هاي‌ ايرانيان‌ براي‌ حراست‌ از مرزهاي‌ تاريخي‌ اين‌ سرزمين‌؛ باشد كه‌ تجديد چاپ‌ آثاري‌ چون‌  خليج‌ فارس‌ بايندر، يادي‌ از پيش‌قدمان‌ اين‌ عرصه‌ به‌ حساب‌ آيد و يادآور عشق‌ و علاقه‌اي‌ كه‌ به‌ وقت‌ خود، از نثار جان‌ و هستي‌ در اين‌ راه‌ نيز دريغ‌ نكرد.