شب راه آهن برگزار شد/پریسا احدیان

عکس ها از: ژاله ستار،یاسمین شاهدی و مجتبی سالک

عصر یکشنبه، چهارم شهریور ماه سال یکهزار و سیصد و نود و هفت، سیصد و شصت و پنجمین شب از مجموعه شب های مجلۀ بخارا با همراهی شرکت پارسیاد و خانۀ اندیشمندان علوم انسانی به شب «راه آهن ایران» اختصاص یافت.

در این شب که به مناسبت سالروز افتتاح راه آهن سراسری ایران در تالار فردوسی خانۀ اندیشمندان علوم انسانی برگزار شده بود، سخنرانان: مالته مولر (معاون سفارت دانمارک به نمایندگی دنی عنان سفیر این کشور در ایران)، کلاوس پدرسون، توربن کلیتگارد، مورتن هنستد؛ محمد محسنیان و علی دهباشی به سخنرانی پرداختند. ترجمۀ فارسی و انگلیسی سخنرانی ها را لیلا اصغری به عهده داشت.

برگزاری نمایشگاه عکس از ساخت راه آهن سراسری ایران و اسناد هشتاد سال پیش آن و پخش فیلم مستند از بخش های دیگر این شب بود.

شایان ذکر است که در این شب لیلا اصغری کلیه سخنرانی ها از فارسی به انگلیسی و بالعکس ترجمه  کرد.

در ادامه شرح این شب را با هم مرور می‎کنیم:

در ابتدا علی دهباشی ضمن خوشامدگویی به میهمانان حاضر در این مجلس با یادی از شب توپخانه و طهران قدیم  از سلسله شب هایی اینچنین از آرشیو شب های مجلۀ بخارا یاد کرد. و سپس از مالته مولر(معاون سفیر دانمارک) دعوت کرد تا به نمایندگی از دنی عنان(سفیر دانمارک در ایران) به سخنرانی بپردازد.

مالته مولر  در رفع سوء تفاهم تاریخی نسبت دادن ساخت راه آهن ایران توسط آلمانی ها در میان افکار عموم مردم این کشور چنین سخنانش را آغاز کرد:

“وقتی با ایرانیان در مورد راه آهن کشورشان صحبت می کنم، جالب است که آن ها فکر می کنند آلمانی ها بودند که اولین بار این سازه را ساختند. اما این پروژه به دست ایران و دانمارک و چند کشور دیگر انجام گرفته است. پروژۀ ساخت راه آهن ایران در حقیقت یک ساختارخارق العاده و جالبی است که در طول بررسی آن به جذابیتش پی می برید.

اولین بار در سال 1924م یک شرکت آمریکایی شروع به انجام این پروژه کرد و طریقۀ ساخت آن را مورد پژوهش قرار داد و در سال 1928 م بود که یک شرکت آلمانی-آمریکایی تصمیم داشت تا این کار را آغاز کند. اما همانطور که می بینید آن ها به موفقیتی دست پیدا نکردند  و بعدها کنسرسیوم دانمارک شروع به انجام این کار کردند. قرار بود این پروژۀ بزرگ و ساخت زیر ساخت های آن در شش سال تکمیل شود اما خوشبختانه و به صورت خارق العاده ای در کم تر از زمان محاسبه شده یعنی در پنج سال و چهار ماه تکمیل شد.

شاید نسبت دادن ساخت آن به آلمانی به این دلیل باشد که کشورهای مختلفی درساختش دخیل بودند. اگر از نقطۀ آغاز به سمت شمال کشور حرکت کنید می بینید که بیشتر  پل ها توسط ایتالیایی ها ساخته و مقر اصلی در شهر تهران توسط آلمانی ها ساخته شده است. اما به نظر من مهم ترین قسمت این راه آهن بخشی است که به سمت کوه های البرز پیش می رود.

همانطور که می دانید از این راه آهن در خلال جنگ جهانی دوم برای حمل اسلحه ها به روسیه یا شوروی سابق استفاده شده است. اما جز این، ساخت آن باعث شد که روابط میان ایران و دانمارک قوی تر شود. در واقع حضور دیپلمکاتیک کشور دانمارک در ایران از همان دوران نشأت می گیرد. و اگر به آرامگاهی که در جنوب ایران قرار دارد سر بزنید قبرهای بسیاری از مهندسانی را می بینید که در ساخت این پروژه شرکت داشته اند.

سردبیر بخارا از شبهای مشترک ایران و دانمارک همچون شب ارتور کریستن سن یاد کرد
سردبیر بخارا از شبهای مشترک ایران و دانمارک همچون شب ارتور کریستن سن یاد کرد

ساخت راه آهن در فرهنگ دانمارک تأثیر بسیاری داشته و فیلم های زیادی در مورد آن ساخته شده است.  برخی از آن ها قبل از ساخت فیلم های بزرگ نمایش داده شده اند و در واقع جوان های بسیاری از آن ها الهام گرفته اند. و همینطور باعث شده است که روابط بین ایران و دانمارک در گذشت سال ها قوی تر و محکم تر و عمیق تر شود.”

وی در ادامه از روابط ایران و دانمارک در دوران تحریم و تعهد این کشور به توافق نامه و حمایت از ایران چنین بیان داشت:

“همانطور که اطلاع دارید در حال حاضر روابط دو کشور به شدت تحت تأثیر قرار گرفته است. زمانی که امریکا تصمیم گرفت از توافق نامه خارج شود، تأثیر بسزایی بین روابط ایران و دیگر کشورها شکل گرفت. اما در واقع جبهه گیری دانمارک در این قضیه بسیار مشخص است و ما به عنوان بخشی از اتحادیۀ اروپا به این توافق پایبند هستیم و از ایران حمایت می کنیم. البته این راه خیلی سخت و پر مخاطره ای است؛ چون بیشتر بانک ها و مؤسسات به تحریم ها پایبند هستند و این کار تجارت را خیلی سخت می کند و ما نمی توانیم در کار بازار دخیل باشیم. اما تلاشمان این است که به تجارت های خودمان بین ایران و دانمارک ادامه دهیم. با توجه به تمامی مشکلات و تحریم های موجود، بازار ایران آیندۀ درخشان و مردم جوان و بسیار کوشایی دارد و با گذشت زمان و در یک بازۀ طولانی بازار موفقی خواهد داشت.

در واقع ما این راه آهن سراسری ایران را یک سمبل همکاری بین ایران و دانمارک می دانیم که به ما کمک می کند تا این همکاری را هرچه بیشتر ادامه دهیم.”

مالته مولر معاون سفیر دانمارک از اهمیت پروژه مشترک ایران و دانمارک در هشتاد سال قبل گفت.
مالته مولر معاون سفیر دانمارک از اهمیت پروژه مشترک ایران و دانمارک در هشتاد سال قبل گفت.

دیگر سخنران این شب کلاوس پدرسون بود. ایشان ریاست دپارتمان ایرانشناسی در زبان فارسی را در دانشگاه کپنهاگ به عهده دارد. در سه شماره قبل مجلۀ بخارا کتاب جدیدشان که به انگلیسی منتشر شده و به رمان و ادبیات معاصر فارسی پرداخته، معرفی شده است.

وی ضمن خرسندی از برگزاری چنین جلساتی با تشکر از علی دهباشی چنین گفت:

“می خواهم از علی دهباشی برای خدمتی که در جهت گسترش فرهنگ ایران، در ایران کرده و در گسترش ارتباط های فرهنگی  کهن دانمارک و ایران داشته است تشکر کنم.”

کلاوس پدرسون از نقش مجله بخارا در گسترش روابط فرهنگی سخن گفت
پروفسور کلاوس پدرسن ریاست بخش خاورمیانه و ایرانشناسی در دانشگاه کپنهاگ از همکاری های فرهنگی بخارا و دانمارک گفت.

در ادامه همینگ یورگنسن، محقق ایرانشناس و نویسندۀ کتاب «یخچال های ایران»، مهندس سابق شرکت کامپساکس و مدرس دانشگاه کپنهاگ به سخنرانی پرداخت.  وی در مورد کتاب یخچال های ایران چنین گفت:

 “تخصص بنده در مورد یخچال های ایران است و در سال 2012 م دکتری خود را در دانشگاه کپنهاگ تحت نظارت آقای پترسن تکمیل کردم. یکسال بعد در سال 2011 م رسالۀ دکتری ام جایزۀ ویژۀ فارابی را دریافت کرد. در سال 2012 م این رساله تبدیل به کتابی با نام «یخچال های ایران» شد و در ایالات امریکا هم به چاپ رسید. در سال 2015 بود که این عنوان جایزۀ کتاب سال را دریافت کرد. تا دو هفتۀ دیگر این کتاب در ایران منتشر می شود.”

همینگ یورگنسن با ذکر خاطره ای از زمان ساخت قسمتی از پروژۀ راه آهن در نزدیکی یزد چنین سخن به میان آورد:

” راه آهن های بسیار دیگری جز راه آهن سراسری ساخته شده است. راه آهنی از بافق، نزدیکی یزد احداث شده که از سیرجان گذشته و به بندرعباس کشیده شده و حدود 5 هزار کیلومتر است. دو ریل دارد که برای سرعت های بالا در آینده طراحی شده است. در واقع این راه آهن به سمت کرمان و بعد پاکستان منشعب می شود. و برای معادن فلز گل گوهر هم کشیده خواهد شد. و تمامی کارهای مهندسی توسط شرکت کامپساکس و نظارت این پروژه توسط دولت ایران انجام گرفته است. این پروژه قرار است از کوه های جنوبی زاگرس عبور کند و از آنجا به بندرعباس برود که بندر مهمی است.

پروفسور همینگ یورگنس نویسنده کتاب یخچالهای ایران
پروفسور همینگ یورگنس نویسنده کتاب یخچالهای ایران

می خواهم برایتان داستانی در مورد ساخته شدن این راه آهن تعریف کنم. در سال 1976 م بود که رئیس شرکت کامپساکس برای بازدید به این منطقه آمد. من در آن زمان در این منطقه بودم و برای دیدن مناظر اطراف ایشان را همراهی کردم. رانندۀ  اتومبیل ما مهندس هوشمند بود. که با سرعت رانندگی می کرد و آقای رئیس مدام بالا و پایین می ش. و مدام می گفت که یواش! ماشین آسیب می بیند! ولی مهندس هوشمند در جوابش گفت که نگران نباش! ماشینِ اداره است!”

 

استقبال بیش از انتظار دانشجویان از شب راه اهن ایران
استقبال بیش از انتظار دانشجویان از شب راه اهن ایران

در این بخش فیلم مستندی از داستان راه آهن به نمایش گذاشته شد. در این فیلم از زبان گویندۀ فیلم می شنویم:

“داستان ما به حدود 100 سال پیش بازمی گردد؛ حدود سال 1280 هجری شمسی. در آن زمان یک تاجر جوان برای تحویل بارش از خرمشهر ناچار بی طی مسیری بود که به راحتیِ مسیر امروزی نبود. او مجبور بود برای رسیدن به خرمشهر نه از مسیر مستقیم آن و از داخل ایران بلکه با گذشتن از مرز، خود را به بغداد و سپس به بصره برساند و در نهایت وارد خرمشهر شود. همۀ این ها به دلیل نبودِ راه های ارتباطی در داخل ایران و صعب العبور بودن رشته کوه هایی چون زاگرس بود…

حتی در سال های بعد یعنی در اوایل به قدرت رسیدن رضاشاه به دنبال شکل گیری غائله ای در گرگان، شاه دستور می دهد تا سریعا گروهی برای سرکوب مخالفین به رشت و گرگان اعزام شوند. نتیجه آنکه نیروهای نظامی 28 روز بعد به آنجا می رسند و خب معلوم می شود چقدر در انجام وظایفشان موفق بودند. مجموع این شرایط بود که باعث شد تا رؤیای داشتن یک راه ارتباطی مطمئن که خواستۀ اغلب روشنفکران دوره های قبل هم بود، جان تازه بگیرد و به این ترتیب در نهایت مجلس قانون احداث راه آهن را در سال 1304 ه.ش تصویب می کند…

مراسم کلنگ زنی احداث راه آهن در سال 1306 زده شد و تنها کم تر از یک سال بعد کنسرسیومی متشکل از سه شرکت آلمانی و یک شرکت امریکایی کار احداث راه آهن را از شمال و جنوب آغاز کردند. اما همه چیز آنطور که تصور می شد پیش نرفت. با گذشت حدود 7 سال از تصویب راه آهن سراسری در مجلس تنها حدود 400 کیلومتر از مسیر، آن هم در آسانترین بخش های راه آهن پیش رفته بود. و علاوه بر آن حوادث طبیعی که منجر به آسیب دیدن سازه های راه آهن در جنوب شد و موجبات نارضایتی شاه را فراهم کرد تا در سال 1311 کنسرسیوم خلع شد…

 در چنین وضعیتی بود که پای فرد جدیدی با توجه به سوابقش در ترکیه به پروژۀ احداث راه آهن سراسری باز می شود. آقای مدیر شرکت دانمارکی کامپساکس…

اما این همۀ ماجرای راه آهن نیست. با حملۀ آلمان به شوروی در تیرماه 1320 متفقین به دنبال تأمین نیازهای ارتش روسیه افتادند و از آنجا که ایران بهترین موقعیت را از لحالظ دسترسی داشت تنها دو ماه بعد ایران اشغال شد و نتیجۀ آن حمل بیش از 5 میلیون تن بار توسط راه آهن، شامل انواع اسلحه و مهمات و آذوقه در طول چهار سال اشغال بود. ترافیک خط از دو قطار به حدود چهل قطار در روز رسید…

 از این رو حتی امروزه هم می توان گزارش نقش پررنگ راه آهن ایران در جنگ دوم جهانی و پیروزی متفقین را در فضاهای مجازی دید. علاوه بر نقش راه آهن در صنعتی کردن ایران قدیم  و همچنین نقش نظامی آن در جنگ، بخش قابل اهمیت دیگر، نقش فرهنگی و اجتماعی راه آهن در ایران است؛ ساخت کلیسا های محلی برای کارکنان مسیحی در طول خط نمونه ای از آن هاست؛ همچنین تأسیس کارخانۀ  اسپاگتی و نانوایی به سبک اروپایی در تهران…

امروزه استفاده از قطار و عبور از خط راه آهن تنها برای رسیدن به مقصود امری عادی و کم اهمیت است ولی نگاهی دقیق تر و مهربان تر شاید به خود راه آهن ما را با افتخاری که ازسالیان دور آغاز شده و تا امروز هم ادامه دارد آَشنا می کند. این خطوط آهنی و پل ها و تونل ها همه و همه چون روزهای نخست باشکوه و دیدنی هستند…”

پس از نمایش فیلم، توربن کلیتگارد از نوادگان آقای ساکسیلد به طرح زندگینامۀ پدربزرگ خود از دوران کودکی تا طراحی راه آهن سراسری ایران سخن گفت.کلیتگارد مترجم کتاب «خاطرات یک مهندس دانمارکی» از دانمارکی به انگلیسی و پژوهشگر راه آهن سراسری ایران است.

نوربن کلیتگارد سخنانش را اینچنین آغاز کرد:

“ساکسیلد پسر یک افسر نیروی دریایی و در زمان کودکی فردی آرام و خوش برخورد بوده است؛ و بیشتر از طریق بازی کردن و به طور عملی کارها را یاد می گرفته است تا درس خواندن و مدرسه. او این توانایی را داشته که می توانسته هر آنچه سر کلاس می شنیده را حفظ کند و برای همین چیزی برای خانه باقی نمی مانده و این هم باعث می شده که امتحانات را با نمرۀ قابل قبولی بگذراند.

او در دوران دبیرستان عاشق زبان فرانسه و ریاضی بوده و بعد از دوران دبیرستان وارد دانشگاه فنی شده است و توانسته در 22 سالگی به عنوان یک مهندس عمران فارغ التحصیل شود. اما بخاطر دو واحدی که تأثیر بسزایی در معدل نهایی اش داشته نتوانسته نمرۀ معدل بالایی را به دست بیاورد. می توانید حدس بزنید این دو واحد چه بوده اند؟ جای تعجب و تضاد است! راه آهن سازی و راه سازی!

در واقع تفاوت اصلی بین ساخت راه آهن در ترکیه و در ایران شدت و سرعت انجام این کار بود. هر دو هزاران کیلوتر در طول کشور بودند اما پایان آن در ترکیه هشت سال و در ایران کم تر از 6 سال طول کشید.

از آنجا که ساکسیلد ریاضی دان بود محاسبات سازه های راه آهن ایران را انجام داد و توانست کاری چهار برابر از آنچه ترکیه انجام شده بود را به سرانجام برساند.

از نظر ساکسیلد پروژۀ ساخت راه آهن در ترکیه مثل زمین بازی بود و سازندگانش بچه های بزرگ و شیطانی بودند که ترسی از ریسک کردن نداشتند. پروژه ای که در ایران تکمیل شد، بسیار متفاوت بود. این پروژه مستلزم دیدی به آینده و اعتماد و ارادۀ شدیدی بود که سازندگانش داشتند.

دکتر توربن کلیتگارد از نوادگان خاندان ساکسیلد دانمارک
دکتر توربن کلیتگارد از نوادگان خاندان ساکسیلد دانمارک

در خاطره ای از پدربزرگم آمده که رئیس شرکت کامپساکس و سهام داران به ترکیه دعوت شده بودند تا در مورد وضعیت مالی پروژه صحبت کنند. آن ها قضیۀ ساخت بازی گونه و کودکانۀ راه آهن توسط مهندسین ترک را مطرح کردند. به همین دلیل وزیر کشور ترکیه از مستخدم خود خواست برای همه قهوه بیاورد جز میهمان ها! میهمان ها هم در یک حرکت خوبی سیگار را به هم تعارف کرده اما به وزیر کشور تعارف نکردند و این باعث شد خود وزیر جو گفت و گو را عوض کند. اما در انتهای آن شب بعد از خوردن شام دوباره آن قرار داد را با هم امضا کردند.  

همانطور که دیدید و شنیدید پدربزرگ من یک فرد متخصصی بوده است که با محاسبات خود و آنالیز و بررسی توانست کار مهمی را انجام دهد. ساخت راه آهن ایران یک شاهکار در زندگی او بود و خیلی خوشحالم و افتخار می کنم که نوادۀ این فرد هستم. با من همراهی کنید که یاد ایشان را گرامی بداریم و برایشان یادی پرآوازه آرزو کنیم!”

دکتر تورین کلیتگارد : تحقق پروژه راه اهن ایران برای دانمارک اعتبار آورد
دکتر تورین کلیتگارد : تحقق پروژه راه اهن ایران برای دانمارک اعتبار آورد

سپس مورتن هنس تد، خبرنگار و پژوهشگر تاریخ ایران و نویسندۀ کتاب «ماجراهای دانمارکی ها در ایران» با تکیه بر اسناد و مدارک و اخبار روزنامه ها و مجلات دانمارکی در زمان احداث راه آهن سراسری در ایران، از بازتاب این پروژه در دانمارک  میان مردم کشورش چنین گفت:  

“هفتۀ پیش بود که در یکی از مغازه های کوپنهاگ دنبال لباسی بودم تا برای این مجلس بپوشم. فروشنده از من پرسید برای چه مناسبتی می خواهی این لباس را بخری؟ گفتم که می خواهم به ایران بروم و عضوی از جشن هشتاد سالگی راه آهن ایران باشم. مطمئنا اولین باری بود که این فروشنده چنین لباسی را برای چنین مراسمی می فروخت. و یا اصلا اولین برای بود که در مورد چنین راه آهنی می شنید.

بسیاری در دانمارک اطلاع ندارند که هشتاد سال پیش مهندسان کشورشان بودند که بیش از 5 هزار کیلومتر راه را طی کردند تا به سرزمین پارس برسند و جزئی از ساخت و ساز ریل راه آهن ایران باشند. خود من ده سال پیش برای اولین بار چنین چیزی را شنیدم. روزی پدر و مادرخانمم خانه را تمیز می کردند و یک کتاب قدیمی را پیدا کردند و گمان بردند که می تواند برایم جالب باشد. اسم کتاب این است: «باید راه آهن در طی شش سال ساخته شود». این کتاب هشتاد سال سن دارد و در مورد داستان چگونگی ساخته شدن راه آهن ایران و همراهی و همکاری ایران و دانمارک در این سازه صحبت می کند. این کتاب از پرفروشترین کتاب های آن دوران بوده و در آن زمان همۀ دانمارکی ها از این قضیه اطلاع داشتند.”

مورتن هنسن نویسنده کتاب ماجراهای دانمارکی در ایران
مورتن هنسن نویسنده کتاب ماجراهای دانمارکی در ایران

وی در ادامه افزود:

“صرفا جهت اطلاع شما می گویم که ایران 38 برابر بزرگتر از دانمارک است. ساخت راه آهن در واقع یک پروژۀ بزرگی بود که بعد از عقب نشینی امریکا و آلمان رای ساختش بین دانمارک و ایران بسته شد. گفته می شود که بزرگترین پروژه قبل از جنگ جهانی دوم و بزرگترین سرمایه گذاری ایران بوده است. اما همانطور که می دانید یک قرارداد پر مخاطره ای برای هر دو کشور بوده است. اگر ساخت راه آهن ایران به تعویق می افتاد، جریمه اش سنگین بود؛ شاید با ارزش و نرخ پول امروز بایستی به ازای هر هفته تأخیر، یک میلیون یورور پرداخت می شد. و باید به این موضوع اشاره کرد که افرادی که در صف اول این پروژه نقش داشتند زندگی اشان را به خطر انداختند.

تمامی افراد دنباله رو و پیگیر اقدامات سال های بعد از این پروژه بودند و دو تن از هنرمندان سلطنتی دانمارک هم از این افراد بودند. و در کتابی از سفرشان در 1937 م به ایران گفته اند. آن ها تصمیم گرفتند تمام مسیر دانمارک تا ایران را با موتورسیکلت خود طی کنند و شرح سفرشان منجر به انتشار کتابی شد که در زمان خود از پرفروشترین ها بود.

در مورد راه آهن سراسری ایران تبلیغات گسترده ای انجام گرفت و فیلم های مستندی ساخته شد. کاغذی دارم که تبلیغ یک روزنامه برای این پروژه است. یک آژانس هواپیمایی هم سعی کرد از این شرایط بهره برداری کند و به مسافران خود و افراد این نوید را داد که قرار است حس ناب مشرق زمین را لمس کنند. مبلغ هر مسافر 15 هزار یورو بود که هر کسی نمی توانست از پس هزینۀ آن بربیاید.

از هیات متخصصین دانمارکی در شب بخارا
از هیات متخصصین دانمارکی در شب بخارا

زمانی که می خواستم کتابم را بنویسم مطمئن بودم که داستان ساخته شدن راه آهن ایران باید یکی از فصل هایش باشد. البته قبل از ساخت راه آهن هم کشور دانمارک با ایران روابط تجاری داشته اند؛ در سال  1928 م دانمارکی ها تلاش کردند تا خط اتوبوس را وارد ایران کنند اما موفق نشدند و بعد از 5 ماه از پروژه صرف نظر کردند. سال های بعدی حجم زیادی پنیر از کشور دانمارک وارد ایران و حتی این حجم واردات زیاد در کتاب رکورد گینس هم ثبت شد. اما هیچکدام نتوانستند به اندازۀ ساخت راه آهن مهم باشند.

فردا قرار است خانوادۀ مهندسان سفری با این ریل آهن داشته باشند؛  ریلی که اجدادشان هشتاد سال پیش ساخته اند. در دانمارک هم قرار است برنامه ای برای بزرگداشت راه آهن داشته باشیم.

یک نظر سنظرسنجی در اوایل همین قرن بین مهندسان دانمارکی انجام شد؛ از مهندسان خواستند تا مهم ترین رویدادشان را از نظر  مهندسی در تاریخ دانمارک نام ببرند که در این میان پروژۀ ساخت راه آهن ایران رتبۀ دوم را به خود اختصاص داد.”

 مورتن هنسن در بخشی دیگر از سخنانش، بخش های کوتاهی از نامه های مهندسین دانمارکی ساکن ایران و همسرانشان در طول ساخت راه آهن سراسری ایران که برای خانواده هایشان در دانمارک نوشته بودند را قرائت کرد و چنین گفت:

مادر عزیزم تولدت مبارک! یک ماه اخیر را در سلطان آباد مشغول به کار بودم و در منزل مهندس دانمارکی اقامت داشتم. من باید یک هفتۀ پیش اینجا را ترک می کردم اما بخاطر بارش برف و خرابی ماشین ناچار به عقب انداختن آن شدم.

و این نامۀ آخرین مهندسی بود که این اواخر فوت شدند. 

این نامه برای همسر یکی دیگر از مهندسان دانمارکی ساکن ایران است برای خانوادۀ خود نوشته اند:

شب راه آهن در تالار فرودسی خانه اندیشمندان علوم انسانی
شب راه آهن در تالار فرودسی خانه اندیشمندان علوم انسانی

مادر و پدر عزیزم یک هفتۀ اخیر هیچ نامه ای را از شما دریافت نکردم. شاید به احتمال قوی درگیر مراسم کریسمس بودید. و امیدوارم همین امسال همدیگر را ملاقات کنیم. امیدوارم خاویاری که برایتان فرستادم به دستتان رسیده باشد و امیدوارم در طول مسیر طولانی ایران به دانمارک خراب نشده باشد که در این صورت اگر آن را بخورید بیمار می شوید.

 از خاویار تا جنگ جهانی دوم؛ باید بگویم پدر من هم در جنگ جهانی دوم در جنگ علیه نیروهای نازی آلمان شرکت کرده بود. بعد از گذشت سال ها تازه متوجه می شوم که پدرم در همان بخشی بود که راه آهن ایران قرار داشت.  

اما بیایید به آینده نگاه کنیم. امیدوارم راه آهن ایران آیندۀ درخشان و شاید در آینده، شهرت گردشگری بیشتری داشته باشد. ایران باید خاطرۀ مهندسانی که در هشتاد سال پیش این راه آهن را ساختند گرامی بدارد. و از خانواده هایشان برای گرامی داشت چنین روزهایی دعوت کند.”

 

در این قسمت از نشست تریلر رم-شهبازان به نمایش گذاشته شد.

نمایشگاه عکسهای منتشر نشده از جریان ساخت راه اهن ایران توسط دانمارکی ها .
نمایشگاه عکسهای منتشر نشده از جریان ساخت راه اهن ایران توسط دانمارکی ها .

سپس آخرین سخنران این شب محمد محسنیان، باستان شناس، پژوهشگر راه آهن ایران و مبتکر گردشگری راه آهن در ایران از دیدگاه باستان شناسی به جنبۀ هنری و معماری راه آهن سراسری ایران پرداخت و گفت:

“45 سال پیش، وقتی پسر پنج شش ساله ای بودم روزهای آخر هفته پدرم من را طی یک پیاده روی 45 دقیقه ای به باغی مصفا در کنار رودخانه ای می برد و چند ساعتی را با هم در آن باغ می گذراندیم. ولی ویژگی مهم این باغ این بود که دو خط راه آهن در شمال و جنوبش محصور شده بود. و معمولا آنقدر خوش شانس بودیم که در مدت حضورمان یک یا دو قطار از آن خطوط عبور کند. بارها از پدرم در مورد انتهای آن خط سئوال می کردم ولی برای پسری در سن من که آن باغ برایش انتهای دنیا به نظر می رسید، دانستن نقاط انتهای مسیر تصویر روشنی را به دست نمی داد. این شروع آشنایی من با راه آهن و علاقه ام به آن بود. علاقه ای مبهم که نمی توانم توصیف کنم. خب همیشه وقتی یک قطار را می بینیم از افق نگاهش می کنیم تا به ما برسد اما در مورد سایر وسایل نقلیه و جاده چنین چیزی را نداریم.

بعدها وقتی جدی تر به موضوع راه آهن پرداختم  دلایل روشن تری برای علاقه مندی به آن پیدا کردم. اجازه بدهید از میان همۀ آن ها تنها به دو مورد آن بپردازم که شاید در نگاه اول هم خیلی مربوط به راه آهن به نظر نرسد اما با تعمیق بر روی آن می توان کشفش کرد که یکی ارتباطات انسانی و دیگری رعایت اخلاق حرفه ای است.

محمد محسنیان از طرف شرکت پارسیاد گزارشی از انچه گذشت ارایه کرد.
محمد محسنیان از طرف شرکت پارسیاد گزارشی از انچه گذشت ارایه کرد.

مهم ترین عملکرد راه آهن ارتباط نقاط مجزا و نزدیکتر کردن فاصلۀ آن هاست. اما بعدها فهمیدم که راه آهن پیش از ساخت هم می تواند همین کارکرد را حتی در مقیاس بسیار بزرگتر داشته باشد. همانند راه آهن سراسر ایران. در زمان ساخت این پروژه از لحاظ نیروی فنی مورد نیاز، حتی مصالح و ماشین آلات، ایران در مضیقۀ شدیدی بود. با حضور کنسرسیوم کامپساکس و راهبرد اتخاذ شده از سوی این شرکت برای تأمین نظر کارفرما که تأکید بسیاری بر سرعت اجرای کار داشت، پروژه با حضور شرکت های متعددی از کشورهای مختلف وجهه ای کاملا بین المللی پیدا کرد. و افراد زیادی از کشورهای مختلف چندین سال را در ایران سپری کردند. چیزی که در ترکیه قابل مشاهده نبود. برای من به شخصه کشف نحوۀ تعامل این افراد با جامعه محلی و زندگی روزانه آن ها یکی از جاذبه های راه آهن به حساب می آمد.

چند سال پیش هنگامی که در مسیر راه آهن لرستان قدم به قدم پیش می رفتم تا بتوانم آثاری را از حضور این افراد پیدا کنم با صحنه های تأثیرگذاری روبرو شدم که برای همیشه در خاطرم خواهد ماند.

اجازه بدهید بخشی از این یافتۀ خود را از زبان یک مهندس انگلیسی که شرح مختصری از رساندن خودش به قطعۀ محل فعالیتش در کوه های لرستان بود برایتان بازگو کنم:

قطعۀ ساختمانی ما در کوه های زاگرس و در درۀ رودخانۀ آبدز واقع شده و نقطه ای است که دسترسی به آن بی نهایت دشوار بود و شاید تا آن موقع پای به هیچ انسانی به آنجا نرسیده باشد. هیأت مهندسی ما مجبور بود این مسافت را در میان کوه های سر به فلک کشیده و مشاهدۀ آن ها که آنان را دچار رعب و وحشت می کرد پیاده عبور کند. معلوم است وقتی تازه مواجه با چنین وضعیت خطرناک و ناگواری می شدند چه حالی به آن ها دست داده بود. اما هیئت مذبور بی باکانه از رودخانه های عظیم بدون پل با زحمات زیاد عبور می کرد.

خانم نرگس صفری که بدون کوشش های او این شب برگزار نمیشد از هیات دانمارکی برای دریافت لوح یادبود شب راه اهن ایران درخواست کرد در جایگاه حضور یابند.
خانم نرگس صفری که بدون کوشش های او این شب برگزار نمی شد از هیات دانمارکی برای دریافت لوح یادبود شب راه اهن ایران درخواست کرد در جایگاه حضور یابند.

این مسافت را در حالی به پایان رساندیم که پاها و ران ها و بازوهایمان تاول زده بود و زبانمان متورم و گلویمان از تشنگی خشک شده بود. هرگز میل ندارم در عمرم چنین تجربه را ولو به هر قیمت باشد تجدید نمایم.

دیدن کمپ های اقامتی، نیایشگاه ها و معدود آثاری که اینان از نام و نشان خود به یادگار گذاشته اند بسیار جذاب است. اما شاید تأثیرگذارترین صحنه مواجهه با مزارهایی بود که صاحبان آن ها هیچگاه فرصت بازگشت به خانه و خانواده را نیافته و در میانۀ کوه های زاگرس برای همیشه آرمیده اند.

وی در ادامه افزود:

“نکتۀ دیگر که به عنوان رعایت اخلاق حرفه ای به آن اشاره کردم توجه به کیفیت ساخت است؛ که با هر مهندسی که صحبت کنیم از کیفیت اجرایی می گوید ولی یک چیزی در کنارش هست و آن توجه خیلی عجیب به جزئیات زیبایی شناسی متعددی است که صرفنظر از اینکه این سازه ها در معرض دید هستند یا نه، رعایت شده است. در شرایطی که می دانیم دغدغۀ اصلی پروژه سرعت اجرایی کار بوده است.

به نظر من راه آهن سراسری یک اثر تاریخی  ارزشمند هنری است که قابلیت تکرار ندارد. این گفته به معنای زیر سؤال بردن روش های ساخت و ساز امروزی نیست و شاید تراش دستی تک تک سنگ های پل و چیدن آن ها کنار هم منطقی نباشد، از این منظر است که من می گویم باید به عنوان یک اثر هنری بدان نگاه کرد.

به نظرم هدف سازندگان راه آهن بیش از هر چیزی خلق اثری بی نقض بوده است.”

در واپسین لحظات این مجلس تندیس یادبود راه آهن از طرف شرکت پارسیاد توسط دو هنرمند حاضر در این مجلس استاد عزیز ساعتی و هنگامه قاضیانی به سخنرانان و منوچهر موحدی مدیر عامل اسبق ایران-کامپساکس در ایران  اهدا گردید.

استاد عزیز ساعتی لوح یادبود را اهدا می کنند.
استاد عزیز ساعتی لوح یادبود را اهدا می کنند.

محمد محسنیان در مورد ایدۀ طراحی این تندیس چنین بیان داشت:

“من دنبال ریلی بودم که از هشتاد سال قبل مانده باشد. این ریل را در ایستگاه تهران پیدا کردم. مخصوصا زنگ زدگی هایش را پاک نکردیم و لهیدگی سر ریل را باقی گذاشتیم تا نشانه های بیش از هشتاد سال عبور لوکوموتیوهای مختلف، از لوکوموتیو های بخار تا … را نشان دهد. می توانید مطمئن باشید که این قطعه خاطرات نخستین لوکوموتیوهای ایران تا محموله هایی که به سمت شوروی می رفته را در خود دارد. چوبش هم از همان چوب راشی است که در راه آهن ایران استفاده می شده است.”

سپس  خانم صفری از همکاران پارسیاد و از همراهان برگزاری این مجلس چنین گفت:

“راه آهن برای خودمان همیشه جذاب بوده است و اینکه این همه طرفدار پیدا کرده جای خوشحالی است. حوزۀ فعالیت ما موضوع راه آهن با دید باستان شناسی است. دلم می خواست رابطه ای که بین ایران و دانمارک سال های پیش با موضوع راه آهن شکل گرفته بود تا به امروز هم  ادامه دار باشد.”

پایان بخش این نشست ثبت عکس یادگاری مدیر مجلۀ بخارا با سخنرانان و هنرمندان حاضر و نوادگان مهندسان دانمارکی راه آهن سراسری ایران بود.