عصر یکشنبه، بیست و ششم اردیبهشت ماه سال یکهزار و سیصد و نود و پنج، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار، با همراهی گنجینۀ پژوهشی ایرج افشار، مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، نشریۀ فرهنگی تحلیلی روایت و مجلۀ بخارا، در دویست و چهل و پنجمین شب از مجموعه نشست های شب های بخارا، میزبان شب «محمدعلی امیر جاهد»، روزنامه نگار و ادیب و شاعر و تصنیف ساز بود.
در ابتدا علی دهباشی ضمن خوشامدگویی به میهمانان این نشست به سفر ارکستر ملی به رهبری فرهاد فخرالدینی به چین، در روزهای آتی اشاره داشت و سپس از وی دعوت کرد تا به بیان سخنان خود بپردازد.
فرهاد فخرالدینی با اشاره به سابقۀ آشنایی خود با خانواۀ معین و امیر جاهد گفت:
“اشخاصی را در زندگی ام بسیار دوست دارم همانند آقای دهباشی و همینطور از قدیم به خانوادۀ محترم امیرجاهد و دکتر معین هم ارادت خاص داشته و دارم. علاقه مند به شرکت در این مجلس بودم و می خواستم این ارادت خویش را نسبت به این دو خانواده بیان دارم. در دوران جوانی من، آقای امیر جاهد یک چهرۀ درخشان بودند. به یاد دارم وقتی صحبت دکتر معین می شد. چهرۀ ایشان در هم می رفت و وقتی از حال آقای معین جویا می شدیم می گفتند که هیچ بهبودی حاصل نمی شود! و هیچ امیدی نیست. دل ما هم به درد می آمد چون چنان با احساس این درد درونی خود را بیان می کردند که ما همه متأثر می شدیم. آقای امیر جاهد با استادان ما همنشین بود و دوستی دیرینه ای با همۀ اساتید قدیم موسیقی ایران داشت و انسانی فاضل و اهل قلم و شعر و موسیقی بود. آثار موسیقی او با شخصیت بود و به دل می نشست و هیچگاه موسیقی سبک نمی ساخت. آثارش کلماتی فاخر داشت. ما در گذشته اصولی در فرهنگ هنر داشتیم که شعر و موسیقی توسط یک نفر ساخته می شد و از قبل از اسلام هم این سنت بود. مثلا وقتی صحبت از باربد می کنیم می دانیم که باربد هم نوازنده بوده و هم آهنگساز و شاعر بوده است و در دوره های بعد هم اینگونه بود. مثلا وقتی می گوییم عبدلقادر مراغه ای، خوب می دانیم که وی نوازندۀ چیره دست عود و خواننده بوده و شاعر. رفته رفته این رشته ها از یکدیگر مجزا و تخصصی تر شدند ولی ای کاش که کلام و آهنگ از دل یک نفر برمی خواست! این زیباتر است که موسیقی در واقع یک نوع دیگر و با یک حس دیگر همان مفهوم شعر را بیان کند. در آثار امیر جاهد دقیقا این مطلب را می بینیم. هر دوره ای چهره های درخشان زمان خود را دارد. به یاد دارم که مطلبی را از دکتر محمود تفضلی می خواندم که با نهرو مصاحبه کرده و پرسیده بود که نظرتان در مورد مصدق چیست؟ و نهرو گفته بود که در زمان ما سه نفر درخشیدند: مائو در چین، نهرو در هند و مصدق در ایران. حالا در زمینه های دیگر هم همیشه اینگونه بوده است. حافظ در زمان خود درخشید و هنوز هم می درخشد. ما به ابنیه و آثاری که از گذشتگانمان باقی مانده است افتخار می کنیم و چقدر با لذت به سی و سه پل اصفهان و پل خواجو و مسجد شیخ لطف الله می رویم و ساعت ها این آثار را نظاره می کنیم. آثاری که ما را جذب می کند، آهنگ ها هم چنین جاذبه ای را دارند. یک ملت را می شود با هنر و فرهنگش ارزیابی کرد بنابراین نقش امیرجاهد ها نقش بسیار مهمی است چون در دل های مردم زندگی می کنند. وقتی آهنگی و شعری را خانمی که در حال کار منزل هست و آقایی که مشغول رانندگی است، زمزمه می کند و می خواند در آن لحظه با خود امیر جاهد دارد زندگی می کند و به نوعی به درونش راه پیدا کرده است. در گذشتۀ ما افراد درخشانی حضور داشته اند مثل درویش خان و ابوالحسن صبا و امیرجاهد. تعدادشان زیاد نیست. خیلی کم پیدا می شود که انسانی امیرجاهد بشود و این ها بسیار برای ما عزیز و بزرگوار هستند و الگوهای ما بوده اند. خود نیز خواسته ایم که همانند آن ها باشیم، حالا چقدر توانستیم بحثی جداست. این اساتید راه هنر و بزرگواری را به ما نشان دادند که امیدورام یاد گرفته باشیم. دیروز در جلسه ای از روح الله خالقی صحبت می کردم. روح الله خالقی و صبا از اساتید ما بودند. در مورد ایشان طوری صحبت می کردم که گویی هنوز در سن هشتاد سالگی، هنرجوی جوانی هستم و آقای خالقی در پنجاه و نه سالگی خود است و این واقعیتی است! ما همیشه مدیون و شاگرد این بزرگان هستیم و خواهیم بود.”
- به همراه فرهاد فخرالدینی
- فرهاد فخرالدینی از میراث امیرجاهد سخن گفت
دومین سخنران این مجلس، دکتر مهدخت معین، دختر استاد معین و نوۀ محمدعلی امیرجاهد، ابتدا به مستند «هزاردستان امیر جاهد» و حضور اساتید اشاره و بیان داشت:
4 Comments
ربابه صدیقی
سلام.
بسیار جامع و خوب بود.از تمام لحظات بهره مند بودم.
سخنرانی صمیمانه استاد فخرالدینی،سخنرانی همه جانبه استادم خانم دکتر معین.فیلم مستند بسیار عالی وبقیه بخشهای این همایش بسیار مفید بود.
از آقای دهباشی وبقیه دست اندر کاران ،سپاسگزار بزرگداشت های مفاخر سرزمینم هستم.
اسد مشرف زاده
باسلام وسپایرازجناب دهباشیزعزیزبلحاظ زحمات فرزاوان سرکار در برگزاری وتنظیم این برنامه هایز خارق العاده وباشرح مختصری سپاسم را صدچندان میکم……مراکزی که فرد از بانیان آن به شمار می آید : محمدعلی امیرجاهد از پایه گذاران « انجمن دوستداران موسیقی ملی » بود ، این انجمن بعدها به « انجمن موسیقی ملی » تغییر نام یافت.
سایر فعالیتها و برنامه های روزمره : محمدعلی امیرجاهد با روزنامه های رسمی و جراید آن زمان همکاری نزدیک داشت. او نه تنها شاعر و ترانه سرایی مطرح بود ، بلکه در زمینه موسیقی و آهنگسازی دستی تمام داشت. یک صد سرود و تصنیف او توسط هنرمندان مشهور زمان ، در صفحات پولیفون ضبط گردید.
آرا و گرایشهای خاص : محمدعلی امیرجاهد در تلفیق شعر و آهنگ خلاقیت خاصی داشت. تصانیف او بیشتر وطنی ، اجتماعی ، فلسفی ، سیاسی و عشقی است. او در اشعار و آهنگهایش کلیه گوشه های موسیقی ملی را عرضه می دارد.
چگونگی عرضه آثار : بسیاری از آثار محمدعلی امیر جاهد ، بعدها نت نویسی ، و توسط موسیقی دان ها به اجرا درآمدند. نت نویسی چندین اثر وی توسط فرامرز پایور انجام شده و توسط گروه سازهای ملی به سرپرستی او به اجرا درآمد. بعضی با صدای محمدرضا شجریان ، و بعضی با صدای سروش ایزدی و … همچنین بعضی از آثارش از جمله « زجفای دشمنان » و « پیمان عشق » توسط حسین دهلوی برای گروه نوازندگان ( ارکستر ) تنظیم گردیده است.بادرود وبدرود
اسد مشرف زاده
موفقیتی دیگر برای پروانه زیبای هیمالیا وتیریک یه زنان وجامعه کوهنوردی ایران وبایادلیلی کوهساران ، لیلا اسفندیاری
حدود ساعت ۸ صبح امروز و ۷ صبح به زمان محلی پروانه از روی قله ماکالو با تماس تلفنی موفقیت خود را اطلاع داد.
موفقیتی دیگر برای پروانه زیبای هیمالیا (پروانه کاظمی .تعداد زنان هیمالیانورد دنیا
زیاد نیست. پروانه کاظمی یکی از آنهاست که چهره شناخته شده ای در جهان دارد. او به قله های بلندی در رشته کوه هیمالیا صعود کرده است. نام پروانه به عنوان اولین زنی که توانست در مدت یک هفته هم به اورست و هم به لوتسه (چهارمین قله بلند جهان) صعود کند، ثبت جهانی شده است.
تبریک به جامعه کوهنوردی کشور
ماکالو صعود شد
حدود ساعت ۸ صبح امروز و ۷ صبح به زمان محلی پروانه از روی قله ماکالو با تماس تلفنی موفقیت خود را اطلاع داد. خبر بازگشت سلامت اش به کمپ های پائین اعلام خواهد گردید.تبریک فراواااان بانو
بخشی ازخبر ازصفحه شادروان لیلی اسفندیاری است
ما هیمالیا را از طریق درس جغرافی دوران مدرسه می شناسیم و عکس ها و فیلم هایی که گاهی می بینیم. هیمالیا برای شما که در حال حاضر تنها زن هیمالیانورد ایران هستید چه تعریفی دارد؟
– پروانه کاظمی ..اول این را بگویم که هیمالیانوردی فقط ورزش نیست، فراتر از ورزش است. شاید دیوانگی است. نوعی ماجراجویی است و مهمتر از همه شیوه متفاوتی از زندگی است. جایی بروی که ندانی قرار است چه اتفاقاتی برایت بیفتد. ندانی زنده برمی گردی یا نه. سالم به شهر بازمی گردی یا نه. خیلی ها به هیمالیا می روند ولی زود دلسرد می شوند چون این شیوه زندگی را نمی پذیرند ولی من دوستش دارم؛ عاشقش هستم. حتی وقتی به شهر برمی گردم در حال صعود ذهنی ام (می خنددهرعدم توفیقی ، موفقیتی را باپشتکار درپی خواهدداشت
مه ۱۶, ۲۰۱۴، ساعت ۲۰:۰۰ ·
پیامی از هیمالیا
سلام و درود خدمت آقای دهباشی عزیز
امیدوارم سلامت و شاد باشید.
متأسفانه به دلیل شرایط بد جوی موفق به صعود نشدم. نه من بلکه بقیه تیمها هم از صعود انصراف دادند.
دوست داشتم این عکس را از سر قله تقدیمتان کنم. به پاس زحمات بی پایان و بیشائبه شما برای ایران… اما تقدیر این چنین نبود.
درآخرین ارتفاعی که حضور داشتم، یعنی ۷۲۵۰ متری و کمپ آخر قله دائولاگیری، این عکس را به یاد و برای شما گرفتم. برگ سبزی است تحفه درویش.
شادی و سلامت شما را همواره آرزومندم.
به امید دیدار شما در ایران
ارادتمند
پروانه کاظمی
رضا یکرنگیان
تبریز ، اشتباه است . استاد برای پیوستن به حکومت ملی در کرمانشاه ، به قزوین رفته بودند . اگر من گفتم « تبریز » اشتباه لفظی بوده است و همین جا اصلاح می کنم .