یاد یار مهربان /شب بیستمین سالگرد درگذشت دکتر محمد حعفر محجوب

mahjoob 50-70 (4)

 

عصر دوشنبه، دوزادهم بهمن ماه سال یکهزار و سیصد و نود و چهار، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار به همراه گنجینۀ پژوهشی ایرج افشار، مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی ، بنیاد ملت و مجلۀ بخارا، در دویست و بیست و هشتمین نشست از مجموعه شب های بخارا، میزبان شب « محمد جعفر محجوب» پژوهشگر فرهنگ و زبان ادبیات فارسی بود.

در ابتدا علی دهباشی ضمن خوشامدگویی به میهمانان حاضر در جلسه بخشی از سخنان دکتر محجوب را قرائت کرد:

علی دهباشی بخشی از سخنان دکتر محمدجعفر محجوب را می خواند - عکس از مریم اسلوبی
علی دهباشی بخشی از سخنان دکتر محمدجعفر محجوب را می خواند – عکس از مریم اسلوبی

“والا ! ما اولا کی هستیم که پیام داشته باشیم. ثانیا چه پیامی! مردم دنبال کار و زندگیشان هستند. بنده چه بگویم ما اینجا هستیم، هیچ منتی هم بر سر کسی نداریم. یک چیزهایی یاد گرفته ایم تازه منت پذیر آن بزرگانی هستیم که این ها را به ما یاد داده اند. سعی می کنیم تا آنجا که ممکن است این ها را به دیگران منتقل کنیم و وام به گردن خودمان نگیریم و من امیدوارم که هموطنان در داخل کشور و ایرانیان خارج کشور هیچگاه ایرانی بودن خود را فراموش نکنند. این حرف به معنای آن نیست که می شود ایرانی بودن را فراموش کرد. نخیر! نمی شود! حتی بابت نمی دانم تخم ژاپنی و آش رشته هم که شده، فراموش نمی شود. ما ایرانی زاده شدیم و هر جا که باشیم ایرانی هستیم و ایرانی هم از دنیا می رویم. اما در اینجا باید رفتاری داشته باشیم که نمونۀ یک ایرانی شایسته و سربلند باشد. طوریکه وقتی دیگران ما را می بینند فکر کنند همۀ ایرانی ها همینطورند. حالا ممکن است عده ای علمی نداشته باشند، فضل و کمالی نداشته باشند ولی آن اصاالت ایرانی ، آن پدر، مادر داری ایرانی، آن بفرما زدن و حس جوانمردی که خاص ایرانیان است. بیخود نیست که معتقدند اصل جوانمردی از ایران سرچشمه گرفته است. اینکه هست به قول ضرب المثل شیرازی:”از اسب افتاده ایم، از اصل که نیفتاده ایم.” امیدوارم، ما که اینطرف هستیم لااقل رفتارمان طوری نباشد که اسباب سرشکستگی شود بلکه در هرجا که هستیم و به هر طریقی که انجام وظیفه می کنیم آدمی باشیم نمونه، طوری که به ایرانی ها مثل بزنند.”

شب مجمد جعفر محجوب - عکس از متین خاکپور
شب مجمد جعفر محجوب – عکس از متین خاکپور

نخستین سخنران جلسه، دکتر محمد علی اسلامی ندوشن، سخنان خود را با یادی از دوران جوانی خویش و محمدجعفر محجوب، چنین اغاز کرد:

“از مرحوم محمد جعفر محجوب دوست بسیار عزیز قدیمی ما: دوستی ما به شصت سال سر می زند آن زمانی که همگی جوان بودیم و به دنبال فرهنگ و شعر همدیگر را پیدا می کردیم. دوران خوش جوانی انباشته بود با فضای باز سیاسی بعد از جنگ بین الملل و ما خوش داشتیم که باهم بنشینیم وشعر بخوانیم. دوران بی غمی و سبک مایگی به هر حال گذشت. یاد می آورم معاشرت های متوالی و پی در پی با چند دوست که حداقل هفته ای یکبار همدیگر را می دیدیم. از آن جمله مرتضی کیوان، محمد جعفر محجوب، بنده وناصر نظمی و چند نفر دیگر که واقعا یک دوران خوبی بود. دورانی که ما فکر می کردیم ایران خود را بازیافته و به آزادی رسیده و باید قدر بدانند و به هر صورت گذشت. معاشرت های متوالی که با مرحوم محمد جعفر محجوب داشتیم. همیشه ایشان خوش سخن و مجلس را به دست می گرفت و حافظۀ بسیار قوی که بخصوص با این حافظه مقدار زیادی شعر از حفظ داشت. از جمله حافظ. به عنوان حافظ شناس و شیفتۀ حافظ در هر مجلسی که بودیم غزلی از حفظ می خواند. با آن حافظۀ خاص و صدای آرام و خوش. این بود که مصاحبت های طولانی من به یاد دارم گردش های متوالی و یاد از آینده که تصور می کردیم آینده از آن ما خواهد بود. آیندۀ درخشانی خواهد بود همراه با آزادی و قدرشناسی و ذخایر فرهنگی کشور ، همراه با جدی بودن. گذشت آن دوران و سپری شد مثل همۀ کسانی که روی آینده حساب می کنند و حسابشان کاملا درست در نمی آید ولی همیشه امید برقرار است. امید، گرانبهاترین عطیه ای است که شامل حال بشر می شود و اگر نمی شود با واقعیت کنار آمد با امید همیشه می شود. دیگر سخنی ندارم باید بگویم : یاد باد آن روزگاران یاد باد!”

دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن - عکس از متین خاکپور
دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن – عکس از متین خاکپور

سخنران بعدی این نشست دکتر محمد اسلامی از دوران کودکی مصحح امیرارسلان سخن گفت: