شب خاندان مولانا با حضور کیارستمی، دولت آبادی، موحد، پری صابری و اسین چلبی (نواده مولانا)/ ترانه مسکوب

molana (2)

«شب خاندان مولانا» صد و چهل و دومین شب از شبهای مجله بخارا بود که با همکاری مؤسسه فرهنگی هنری ملت، دایره‎العمارف بزرگ اسلامی، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار، گنجینه پژوهشی ایرج افشار و بنیاد مولانا در عصر چهارشنبه 13 آذر ماه برگزار شد.

علی دهباشی در آغاز این مراسم چنین عنوان کرد:

« خیرمقدم عرض می‌‎کنم از طرف بنیاد موقوفات افشار، بنیاد ملت، دایره‎العمارف بزرگ اسلامی، گنجینه پژوهشی ایرج افشار و بنیاد بین‎المللی مولانا و مجله بخارا خدمت استادان محترم و حضار گرامی. به خصوص سرکار خانم اسین چلبی که امشب مفتخریم به حضور ایشان . خانم چلبی بیست و دومین نوه از سلطان ولد، پسر بزرگ مولاناست و مسئولیت اداره بنیاد بین‎المللی مولانا را نیز بر عهده دارند.

علی دهباشی ـ عکس از ژاله ستار
علی دهباشی ـ عکس از ژاله ستار

بد نیست یادآوری کنم که همزمان در تهران و قونیه و در آغاز هفتصد و چهلمین سال خاموشی مولانا جلال‎الدین بلخی مراسمی برگزار می‎شود. چند روز دیگر شکل‎های دیگری از این بزرگداشت را شاهد خواهید بود. »

دهباشی همچنین یادی کرد از مولوی پژوهان بزرگ درگذشته ایرانی: بدیع الزمان فروزانفر ، جلال همایی ، محمد تقی جعفری، علی دشتی، رضا قلی خان هدایت ، عبدالحسین زرین کوب، سید جعفر شهیدی و محمد امین ریاحی . سپس از محمود دولت آبادی دعوت کرد تا با خواندن غزلی از مولانا « شب خاندان مولانا» را آغاز نماید و دولت‎آبادی چنین شروع کرد:« دهباشی عزیز همیشه مرا غافلگیر می‎کند. وگرنه قرار نبود من امشب اینجا حرف بزنم. و قبل از آن که غزل مولانا را بخوانم باید بگویم که کسانی هستند که اگر نبودند دنیا چیزی کم داشت و بی شک مولانا و شمس اگر نبودند دنیا چیزی کم داشت» و این غزل مولانا را برای حاضران خواند:

محمود دولت آبادی ـ عکس از ژاله ستار
محمود دولت آبادی ـ عکس از ژاله ستار

          آه چه بی‎رنگ و بی‎نشان که منم           کی ببینم مرا چنان که منم

          گفتی اسرار در میان آور                     کو میان اندرین میان که منم

          کی شود این روان من ساکن               اینچنین ساکن روان که منم

          بحر چو من غرقه گشت هم در خویش    بوالعجب بحر بی‎کران که منم

          این جهان وان جهان مرا مطلب             کین دو گم شد در آن جهان که منم

          فارغ از سودم و زیان چو عدم               طرفه بی‎سود و بی‎زیان که منم

          گفتم ای جان تو عین مایی گفت                    عین چه بود درین عیان که منم

          گفتم آنی بگفت های خموش               در زبان نامدست آن که منم

          گفتم اندر زبان چو در نامد                  اینت گویای بی‎زبان که منم

          می‎شدم در فنا چو مه بی‎پا                  اینت بی‌‎پای پادوان که منم

          بانگ آمد چه می‎دوی بنگر                  در چنین ظاهر نهان که منم

          شمس تبریز را چو دیدم من                نادره بحر و گنج و کان که منم

عباس کیارستمی ـ عکس از مجتبی سالک
عباس کیارستمی ـ عکس از مجتبی سالک

و پس از این غزل دولت‎آبادی قطعه‎ای از مقالات شمس به تصحیح دکتر محمد علی موحد را نیز برای حاضران قرآئت کرد:

هر که ترا از یارِ تو بدی گوید ـ خواه گوینده درونی و خواه گوینده بیرونی ـ که یارِ تو بر تو حسودست، بدان که حسود اوست، از حسد می‎جوشد

آن سُوماری گفت که ابلیس کیست؟ گفتم: تو، که ما این ساعت غرق ادریسیم. اگر ابلیس نیستی تو هم چرا غرق ادریس نیستی؟ و اگر از ادریس اثری داری، ترا چه پروای ابلیس است؟ اگر گفتیی : جبرئیل کیست؟ گفتمی : تو.

هر که گوید که ترا فلان ثنا گفت، بگو: مرا تو ثنا می‎گویی، او را بهانه می‎سازی. هر که گوید که ترا فلان دشنام داد، بگو: مرا تو دشنام می‎دهی، او را بهانه می‎کنی، این او نگفته باشد، یا به معنی دیگر گفته باشد. و اگر گوید: او ترا حسود گفت: بگو، این حسد را دو معنی است، یکی حسدی است که به بهشت برد ـ حسدی که در راه خیر گرم کند، که من چرا کم از او باشم در فضیلت . کراخاتون نیز حسود است، مولانا نیز حسود است. آن حسد است که به بهشت برد ـ همه روز سخن من جهت این حسد است. اما حسد آن کس به دوزخ برد که خدمتی می‎کردم و مرا از آن چیز حسد کردی تا از آن منع شودم و بازمانم.» و سخنش را با این عبارت از شمس به پایان رساند:

ای خواجه خانه از آن شماست.

بهاءالدین خرمشاهی ـ عکس از ژاله ستار
بهاءالدین خرمشاهی ـ عکس از ژاله ستار

و در ادامه برخی از تصینف‎هایی که تا کنون بر اساس غزلیات مولانا ساخته شده با صدای شهرام ناظری، محمدرضا شجریان، محمدرضا لطفی، سالار عقیلی،علیرضا قربانی و همایون شجریان برای حاضران پخش شد.

سپس نوبت به سخنرانی دکتر محمد علی موحد رسید و علی دهباشی در توصیف دکتر موحد گفت، « هر چند از آنچه می‎گویم دکتر موحد خرسند نخواهد شد اما شاید بهترین فرصت باشد که علیرغم ناخرسندی ایشان بگویم باید قرنی بگذرد تا فرهنگ ایران یکی دو موحد بسازد. دکتر موحد متعلق به نسلی است که ادامه‎دهندۀ راه پژوهش‎های ادبی بزرگانی همچون بدیع‎الزمان فروزانفر، ملک‎الشعرای بهار، سید حسن تقی‎زاده و مجتبی مینوی است. او از نوادر شخصیت‎هایی است که چند وجهی است و در هر زمینه که کار کرده‎اند کار درجه اول و بی‎نظیر بوده است. اشاره کوتاه می‎کنم و درمی‎گذرم. بی‎گمان موحد در حقوق بین‎الملل یگانه است. در تاریخ‎نگاری ملی شدن صنعت نفت که به نوعی تاریخ پنجاه سالۀ معاصر ایران است، با انتشار سه جلد کتاب بسیار مهم « خواب آشفتۀ نفت» فصل دیگری از پژوهش‎های ملی شدن صنعت نفت را به وجود آورد. در حوزۀ تصحیح متون با تصحیح « مقالات شمس تبریزی» و « ابتدا نامه» کاری سترگ را به انجام رسایند که با بسیاری از نکات تاریک و ناروشن شمس و مولانا برای اولین بار آشنا شدیم. در ترجمه فقط به دو کار ایشان اشاره می‎کنم: « سفرنامه ابن بطوطه» و « چهار گفتار دربارۀ آزادی» از آیزیا برلین و بسیار گفتنی‎ها که فرصت و مجال دیگری می‎خواهد و بدون تردید ایشان یکی از مولوی‎پژوهان مهم محسوب می‎شود».

پری صابری، محمدعلی موحد و اسین چلبی ـ عکس از سمیه لطفی
پری صابری، محمدعلی موحد و اسین چلبی ـ عکس از سمیه لطفی

و محمد علی موحد گفتار خود را چنین آغاز کرد:

« سلام می‎کنم به حضار و خیرمقدم عرض می‎کنم خدمت خانم چلبی که یادآور خاندان مولاناست. اما تمام جوانانی که اینجا نشسته‎اند، به دلیل شور و علاقه‎ای که دارند همگی فرزندان مولانا هستند. شمس سخنی دارد، می‎گوید : فرزندان جان و دلمان، نه فرزاندان آب و گِل ما. اینها اگر فرزندان آب و گِل مولانا نیستند ، فرزندان دل و جان مولوی هستند. آقای دهباشی که این مجلس را آراستند و همت می‎کنند به برپایی چنین مجالسی که بسیار مهم‎اند در پیشرفت فرهنگی یک جامعه . وجود چنین محافلی و چنین شب‎هایی بهانه است برای آن که شما کنار هم جمع بشوید. این جمع شدن یک جاست که حرکت فکری ایجاد می‎کند ، همدلی ایجاد می‎کند و درباره آقای دهباشی من گفته‎ام که ایشان به اندازه یک وزارتخانه کار می‎کنند و من این حرف‎ها را بابت ایشان نمی‎زنم چون ایشان از من چنین گفتند. نه من از این قسم آدم‎ها نیستم. ببینید همین مجله‎ای که ایشان درمی‎آورد، به پاکستان، هندوستان، تاجیکستان راه پیدا می‎کند و به هر جای دیگری در دنیا که درباره زبان فارسی حرف زده می‎شود .

دکتر محمدعلی موحد ـ عکس از ژاله ستار
دکتر محمدعلی موحد ـ عکس از ژاله ستار

آقای دولت آبادی در اینجا شعر خواندند ، من هم می‎خواهم اینجا شعر بخوانم . آقای دولت آبادی اشاره کردند به شمس تبریزی. به دل من برات شد که این غزل را برای شما بخوانم. این غزل به ما می‎گوید که چطور مولانا شکار شمس شد. از داستان ملاقات شمس با هدهد می‎گوید و من حیفم آمد که آن را نخوانم :

بر چرخ سحرگاه یکی ماه عیان شد         از چرخ فرود آمد و در ما نگران شد

چون باز که برباید مرغی بگه صید                   بربود مرا آن مه و بر چرخ دوان شد

در خود چو نظر کردم خود را بنَدیدم      زیرا که در آن مه تنم از لطف چو جان شد

در جان چو سفر کردم جز ماه ندیدم       تا سِرّ تجلی ازل جمله بیان شد

نه چرخ فلک جمله در آن ماه فرو شد     کشتی وجودم همه در بحر نهان شد

آن بحر بزد موج و خرد باز برآمد           و آوازه درفکند چنین گشت و چنان شد

آن بحر کفی کرد و بهر پاره از آن کف     نقشی ز فلان آمد و جسمی ز فلان شد

هر پاره کف جسم کزان بحر و نشان یافت در حال گذارید و در آن بحر روان شد

بی‎دولت مخدومی شمس‎الحق تبریز        نی ماه توان دیدن و نی بحر توان شد

دکتر محمدعلی موحد ـ عکس از ژاله ستار
دکتر محمدعلی موحد ـ عکس از ژاله ستار

و دکتر موحد در بخش دیگری از گفتار خود گزارشی کوتاه از مولاناپژوهی‎ها در عصر حاضر ارائه داد ، با عنوان : موج مولاناپژوهی در ایران معاصر. و دکتر موحد مبدأ شرح دکتر بدیع‎الزمان فروزانفر را بر مثنوی معنوی سرآغاز کارهای علمی و انتقادی در این زمینه دانست و چنین ادامه داد:

« با این نظر اگر نگاه بکنیم مولاناپژوهی در ایران معاصر ما یک سابقۀ هشتاد ساله دارد.کتاب مرحوم فروزانفر در 1315 چاپ شده ولی در همان جا ، در مقدمه‎اش ذکر کرده‎اند که علی اصغر حکمت، وزیر فرهنگ وقت، سفارش این کتاب را در 1312 به ایشان داده‎ بود.. پس از 1312 این پژوهش‎هایی که جنبه علمی دارد با این کتاب فروزانفر آغاز شد. و درست در همان سال 1315 ما مرحوم جلال همایی را داریم که ولدنامه را ، ابتدانامه سلطان ولد را که اولین مثلث مثنویات سلطان ولد است به چاپ رسید. »

دکتر موحد در بخشی دیگر از سخنان خود افزود که « ما در سال‎های اخیر سه گروه مولوناپژوه داریم. یکی کسانی‎اند که شرح مثنوی می‎نویسند، گروه دیگر کسانی هستند که از نظرگاه معیارهای جدید انتقاد ادبی در مولانا می‎نگرند، مخصوصاً مولانای قصه‎پرداز.و رشته دیگر که مورد نظر من است چاپ و انتشار مقالات شمس بود که نقطه عطفی است در مولاناپژوهی. » وی در بخشی دیگر اشاره کرد که« سنگینی سایه نظریات طرفداران ابن عربی در تدوین شرح‌های مختلف بر مثنوی بوده و  شرح‌هایی که تاکنون در ایران بر مثنوی نوشته شده، مسخ مثنوی بوده است.»

محمود دولت آبادی ، اسین چلبی و فروزنده اربابی
محمد علی موحد محمود دولت آبادی ، اسین چلبی ، فروزنده اربابی  و عباس کیارستمی

به دنبال سخنان دکتر موحد فیلمی پخش شد از مراسمی که بر سر مزار شمس در خوی برگزار شده بود و خانم چلبی نیز در آن حضور داشت.

و سپس نوبت به اسین چلبی رسید، بیست و دومین نوه از سلطان ولد و رئیس بنیاد بین‎المللی مولانا که به همراهی فروزنده اربابی، تنها عضو ایرانی عضو این بنیاد، تا درباره خاندان مولانا و کار این بنیاد سخن بگوید و فروزنده اربابی نیز سخنان ایشان را که به زبان ترکی ادا می‎شد به فارسی برگرداند:

« شنیده‎ام که می‎گویند وقتی در جایی صحبت از اولیاء است، و به ویژه وقتی از ولی بزرگی صحبت می‎شود مسلماً آن ولی و آن اولیاء در جمع حضور دارند، هر چه فکر کردم که امشب شب من است، دیدم نه امشب شب جناب مولاناست و در جایی که اسم اولیاء برده می‎شود همه اشخاصی که هستند میهمانان او به شمار می‎آیند ، بنابراین همه به مهمانی مولانا خوش آمدیم.

اسین چلبی ـ عکس از ژاله ستار
اسین چلبی ـ عکس از ژاله ستار

و همه به خوبی می‎دانند آنچه امروز ما هستیم و زندگی می‎کنیم میراثی است که از حضرت مولانا به ما رسیده. روزی حضرت مولانا با سلطان ولد راه می‎رفتند در قونیه. خیلی از مریدها جلو می‎آمدند و ادای احترام می‎کردند و ارادتشان را به نحوی به او نشان می‎دادند و مولانا متوجه می‎شود که سلطان ولد از این همه احترام و ستایش بسیار خوشحال شده ، از او می‎پرسد که آیا از این همه احترام خوشش آمده است؟ و سلطان ولد به این پرسش پاسخ مثبت می‎دهد و مولانا در حق سلطان ولد دعا می‎کند که در آینده سلطان ولد و فرزندانش نیز از این  احترام و ستایش برخوردار شوند. و خدا را شکر که این میراث پس از هفتصد و چهل سال حفظ شده است و نسل‎های مولانا از این احترام و تقدیر نصیب برده‎اند. »

خانم چلبی در بخشی دیگر از سخنانش به ذکر تاریخچه‎ای مختصر از خاندان مولانا پرداخت:« همانطور که می‎دانید پس از مولانا پسرش سلطان ولد برای حفظ آثار و اندیشه‎های مولانا” طریقت مولویه” را تأسیس می‎کنند و اولین مولوی خانه در داخل تربت حضرت مولانا بوده و علاوه بر کشور ترکیه ، هر کشوری که سلاجقه به آن راه یافتند، مولوی خانه‎ها در آنجا نیز تأسیس شد و بعد هم این کار در دوران عثمانی نیز ادامه پیدا می‎کند. دانشگاه مانندی که علاقمندان باید مراحلی را می‎گذراندند تا بتوانند به داخل این مدرسه راه یابند، در حقیقت نوعی امتحان ورودی وجود داشته. باید زبان فارسی یاد می‎گرفتند، عربی می‎آموختند تا بتوانند قرآن بخوانند و درست همانند دانشکده هنرهای زیبا تدریس خط، تذهیب و مینیاتور داشتند. و در رأس این مدارس شیخی وجود داشته است. و تمام این مولوی‎خانه زیر نظر یک مولوی خانه اصلی، یعنی مولوی خانه قونیه قرار داشتند. »

صحنه ای از مراسم خاندان مولانا ـ عکس از ژاله ستار
صحنه ای از مراسم خاندان مولانا ـ عکس از ژاله ستار

اسین چلبی در ادامه سخنانش خاطر نشان ساخت که همیشه دولتمردان در ترکیه نسبت به مولانا ارادت داشته اند و در خلوت به زیارت تربتش می آمدند، از جمله کمال آتاترک . و سپس در بخشی دیگر از سخنانش به این نکته اشاره کرد که« شیخ و رئیس مولوی خانه قونیه حتماً باید از پسران و فرزندان حضرت مولانا باشند و البته طی مراسمی حتماً به صورت انتخابی، البته از نسل پسری، برگزیده می‎شده. و این رویه تا 1925 ادامه پیدا می‎کند. و در 1925 پدربزرگ من ، عبدالحلیم چلبی ، این مقام را بر عهده داشت. بعد قانون منع بسته شدن خانقاه‎ها و زاویه‎ها و مولویه‎ها به اجرا درآمد و خاندان ما مجبور به ترک ترکیه شد و به حلب رفت و من نیز در حلب به دنیا آمدم. و پدر من ، جلال الدین چلبی در شانزده سالگی به مقام شیخ اعظم می‎رسد و مشایخ آنجا با پدرم بیعت می‎کند و عموی پدرم نیابت ایشان را به عهده داشتند. و زمانی که سوریه شروع کرد به بدرفتاری با مولوی خانه‎ها و ما مجبور شدیم که شبانه خاک سوریه را ترک کنیم و به ترکیه برگشتیم و پدر من همیشه به قانون احترام می‎گذاشت و آن را رعایت می‎کرد. تا آنکه در 1974 دولت وقت ترکیه مجدداً اجازه داد تا مولوی خانه‎ها و خانقاه‎ها دایر شود. پدرم در 1996 به جانب حق شتافت. ولی پیش از مرگ ، بنیاد بین‎المللی مولانا را به ثبت رساندند. »

و سپس فیلمی از آرامگاه مولانا در قونیه و از مراسم و مناسکی که به مناسبت تولد موللانا برگزار می شد به نمایش درآمد.

امسال از میان مولوی پژوهان و کسانی که به نوعی در عرصه‎های گوناگون بر مجموعه آثار مولانا کار کرده‎اند، چند شخصیت ایرانی از سوی شورای عالی بنیاد بین‎المللی مولانا شایسته تقدیر شناخته شدند که در این مراسم لوح ویژه‎ای توسط خانم چلبی ریاست بنیاد بین‎المللی مولانا به آنان اهدا شد: دکتر محمد علی موحد ( به خاطر تصحیح مقالات شمس) ، پری صابری ( برای اجرای نمایشنامه شمس پرنده) ، دکتر توفیق سبحانی ( برای ترجمه آثار گلپینارلی )، عباس کیارستمی ( برای کتاب « آتش» ـ گزیده ای از شمس تبریزی)  , سالار عقیلی ( برای اجرای غزلیات شمس همراه با موسیقی ) ، محمد بردبار ( که از مشایخ مولویه نیز هست به خاطر سالها تدریس مثنوی)، بهاء الدین خرمشاهی ( به خاطر مقالات و گزیده غزلیات شمس).

محمد علی موحد و لوح تقدیر بنیاد بین المللی مولانا
محمد علی موحد و لوح تقدیر بنیاد بین المللی مولانا
خانم اسین چلبی لوج تقدیر دکنر موحد را به وی اهدا می کند ـ عکس از مجبتی سالک
خانم اسین چلبی لوج تقدیر دکنر موحد را به وی اهدا می کند ـ عکس از مجبتی سالک
پری صابری لوح تقدیر خود را از اسین چلبی دریافت می کند ـ عکس از مجتبی سالک
پری صابری لوح تقدیر خود را از اسین چلبی دریافت می کند ـ عکس از مجتبی سالک

 

سالار عقیلی و خانم اسین چلبی ـ عکس از مجتبی سالک
سالار عقیلی و خانم اسین چلبی ـ عکس از مجتبی سالک
علی دهباشی و اسین چلبی ـ عکس از مجتبی سالک
علی دهباشی و اسین چلبی ـ عکس از مجتبی سالک

اهدای جام نقره کار هنرمندان تبریز از سوی بنیاد فرهنگی ملت ، توسط دکتر مسعود غلامپور به برگزیدگان و نیز به خانم اسین چلبی و فروزنده اربابی یکی دیگر از بخش‎های پایانی این مراسم بود

دکتر مسعود غلامپور هنگام اهدای جام نقره به اسین چلبی
دکتر مسعود غلامپور هنگام اهدای جام نقره به اسین چلبی

 

عباس کیارستمی ـ عکس از مجتبی سالک
عباس کیارستمی ـ عکس از مجتبی سالک

 

محمد علی موحد، عباس کیارستمی؛ محمود دولت آبادی ـ عکس از مجتبی سالک
محمد علی موحد، عباس کیارستمی؛ محمود دولت آبادی ـ و بهاءالدین خرمشاهی عکس از مجتبی سالک
محمود دولت آبادی و عباس کیارستمی ـ عکس از مجتبی سالک
محمود دولت آبادی و عباس کیارستمی ـ عکس از مجتبی سالک
خانم اسین چلبی ـ عکس از مسیح آذرخش
خانم اسین چلبی ـ عکس از مسیح آذرخش

و در پایان نیز علی دهباشی ضمن تجلیل و یادکرد از مقالات و پژوهش‎ها و کتاب‌های استاد محمد رضا شفیعی کدکنی، یک جلد از غزلیات شمس تبریزی با مقدمه، تصحیح و تفسیر دکتر کدکنی را که از سوی انتشارات سخن منتشر شده است به خانم چلبی اهدا کرد و گفت« دکتر شفیعی کدکنی از نخستین شخصیت‎هایی بود که منتخب بنیاد بین‎المللی مولانا شناخته شده بود»

صحنه ای از مراسم شب خاندان مولانا ـ عکس از مجتبی سالک
صحنه ای از مراسم شب خاندان مولانا ـ عکس از مجتبی سالک

و در خاتمه مجله بخارا از زنده یاد ایرج افشار تجلیل کرد و گفت: برگزاری مراسم امشب نیز یکی از آرزوهای ایرج افشار بود که تحقق یافت.

چند جلد از آخرین انتشارات دایره العمارف بزرگ اسلامی ، موقوفات افشار توسط آقای افسری، مدیر کانون زبان فارسی ، به خانم چلبی اهدا شد.

همچنین پرتره عکاسی شده استاد فخرالدین فخرالدینی از صورت خانم چلبی از سوی بنیاد ملت و مجله بخارا به ایشان اهدا شد.

اهدای پرتره خانم چلبی توسط استاد فخرالدین فخرالدینی
اهدای پرتره خانم چلبی توسط استاد فخرالدین فخرالدینی

یکی دیگر از هدایای این مراسم به خانم چلبی نقاشی استاد حسین بهزاد از چهره مولانا بود که توسط خانواده ایشان به خانم چلبی اهدا شد

علی دهباشی به نیابت از طرف خانواده حسین بهزاد تابلوی نقاشی را به اسین چلبی تقدیم می کند ـ عکس از مجتبی سالک
علی دهباشی به نیابت از طرف خانواده حسین بهزاد تابلوی نقاشی را به اسین چلبی تقدیم می کند ـ عکس از مجتبی سالک

پایان بخش این مراسم  سالار عقیلی بود که غزلیاتی از مولانا را برای حاضران اجرا کرد.

ساالار عقیلی هنگام اجرای قطعاتی از مولانا ـ عکس از ژاله ستار
ساالار عقیلی هنگام اجرای قطعاتی از مولانا ـ عکس از ژاله ستار

از جمله شخصیت‎های شرکت کننده در این مراسم ماندانا صدیق بهزادی، محقق و پژوهشگر که« کتابشناسی مولوی» را در هشتصد صفحه منتشر کرده حضور داشت و نویسندگان و پژوهشگرانی از کشورهای افغانستان و تاجیکستان، سوئیس و فرانسه،  دکتر محمد اسلامی، سیروس علی نژاد، سیامک عاقلی، پروفسور کارلو چرتی ، سیما سلطانی، فرزانه قوجلو، پیروز سیار، آناهیتا قبائیان، علی غضنفری،  از دیگر حاضران در این مراسم بودند. و نمایشگاهی از کتابهایی که چاپ نظر منتشر کرده بود در سالن مجاور بر پا بود.

محمود دولت آبادی در کنار اسین چلبی ـ عکس از ژاله ستار
محمود دولت آبادی در کنار اسین چلبی ـ عکس از ژاله ستار
پری صابری ـ عکس از ژاله ستار
پری صابری ـ عکس از ژاله ستار

 

محمود دولت آبادی در کنار دکتر موحد ـ عکس از ژاله ستار
محمود دولت آبادی در کنار دکتر موحد ـ عکس از ژاله ستار
پروفسور چرتی و همسرش ـ عکس از ژاله ستار
پروفسور چرتی و همسرش ـ عکس از ژاله ستار
اسین چلبی، دکتر موحد و پری صابری ـ عکس از سمیه لطفی
اسین چلبی، دکتر موحد و پری صابری ـ عکس از سمیه لطفی
سالار عقیلی ـ عکس از سمیه لطفی
سالار عقیلی ـ عکس از سمیه لطفی
دکتر موحد و محمود دولت آبادی ـ عکس از سمیه لطفی
دکتر موحد و محمود دولت آبادی ـ عکس از سمیه لطفی
دکتر توفیق سبحانی ، سالار عقیلی ـ دکتر چرتی و پری صابری ـ عکس از ژاله ستار
دکتر توفیق سبحانی ، سالار عقیلی ـ دکتر چرتی و پری صابری ـ عکس از ژاله ستار